محمد ناطقی؛ از اعضای هیأت گفتگو کننده حکومت افغانستان با طالبان میگوید از آنجا که طالبان اعلام جنگ کرده و از القاعده پشتیبانی کردند، پاکستان نیز از این گروه پشتیبانی کرد و این گفتگوها به بن بست رسیده است.
ناطقی گفت:"دور دوم گفتگوهای صلح با بن بست روبرو شد و طالبان گفتگوها را خراب کردند و پاکستان از نشستهای آنان حمایت کرد".
به گفته وی، در حال حاضر هیچ نشانهای از گفتگوهای صلح با طالبان وجود ندارد و حرف و عمل سیاستگران اسلام آباد در برابر کابل یکسان نبوده است.
ناطقی ادامه داد:"در حال حاضر نشانهها و علایمی برای آغاز گفتگوهای صلح وجود ندارد. طالبان طبل جنگ نواختند و با القاعده پیوند بستند. یک مشکل رهبر جدید طالبان و مشکل دیگر پاکستان است".
این درحالی است که روابط میان کابل و اسلام آباد به اندازهای تیره شده است که پاکستان دو بار سفیر افغانستان را در پاکستان احضار کرده است و نیز نشست کمیسیون مشترک اقتصادی میان افغانستان و پاکستان به تعویق افتاده است.
حالا دیگر برای هیچیک از ناظران و کارشناسان مسایل سیاسی، شکی باقی نمانده است که چشم انداز روشن امید به صلح رنگ باخته و این خواب خوب و طلایی، این بار نیز تعبیر نشد.
همه نشانه ها حاکی از آن است که دوطرف اصلی مذاکرات صلح یعنی افغانستان و پاکستان، به میزان نگران کننده ای از نقاط مشترک برای راه بردن این قطار قدیمی و رنگ و رو رفته دور شده و فاصله گرفته اند.
پاکستان طی یک هفته دوبار سفیر افغانستان در اسلام آباد را به وزارت خارجه خود احضار کرد و به او در مورد روابط دو کشور و اتهاماتی که بر افغانستان وارد کرد، به شدت هشدار داد.
افغانستان نیز طی یک ماه، حد اقل دو بار سفیر پاکستان در کابل را به وزارت خارجه فراخوانده و در مورد عواقب مداخله گری های آن کشور در امور افغانستان، به او تذکر جدی داده است.
جز این، وضعیت در دو سوی مرزهای طولانی مشترک میان دو کشور نیز به شدت آشفته و متشنج است.
مرزبانان هر از گاه، راکت هایی به سمت همدیگر شلیک می کنند که تلفاتی نیز بر جای می گذارد.
در آنسو تنش و توفان در کانون رهبری طالبان کماکان ادامه دارد.
رهبر جدید طالبان، مذاکرات صلح را از بنیاد مردود دانسته و بر استمرار «جهاد» تا برقراری یک نظام سیاسی به زعم او اسلامی، تاکید کرده است.
در افغانستان هم اکنون بیش از هر زمان دیگری به نظر می رسد اردوگاه مخالف صلح به شیوه کنونی، در حال قدرت گرفتن است.
جنگ جاری به رهبری جنرال دوستم بر علیه تروریست های طالبان در شمال و اوضاع نابسامان امنیتی در سایر نقاط کشور، مدعیان صلح با پاکستان و طالبان را بیش از همیشه، در معرض فشار و موضع ضعف قرار داده است.
همزمان، هر روز گروه های تروریستی تازه ای در جنوب کشور سر برمی آورند که گروهی موسوم به «کماندوهای اسلامی» تازه ترین آن است.
با این حساب، بدیهی است که صاحب نظران هم به این نتیجه می رسند که صلح، دیگر معنای خود را از دست داده و در شرایط حاضر، فقط جنگ است که واقعیت دارد.
جنگی که البته هیچکس نسبت به آینده آن خوشبین نیست. جنگ به خودی خود یک گزینه منفی و ویرانگر است و این امر به ویژه زمانی جدی تر می شود که تصور کنیم یکی از اطراف جنگ، دشمن قدرتمندی است که سال هاست در برابر ما به تعبیر رییس جمهور غنی، در یک جنگ اعلام ناشده به سر می برد.
اینک اگر این جنگ، به صورت اعلام شده، تغییر شکل دهد، روشن است که ابعاد آن چقدر گسترده خواهد شد و مهار آن مطمئنا بسیار دشوار.
به همین دلیل، شماری از مقام ها شاید بر پایه همین مصلحت هاست که هنوز صلح را به مثابه یک گزینه کم هزینه، در نظر می گیرند و از جنگ پرهیز می کنند؛ اما در این میان، با وجود پذیرش این حقیقت که صلح همیشه بهتر از جنگ است، نمی توان بر این واقعیت هم چشم پوشید که در شرایط جاری، این جنگ است که وجود دارد و نمی توان تنها با رویای صلح، واقعیت جنگ را انکار کرد.
ناطقی گفت:"دور دوم گفتگوهای صلح با بن بست روبرو شد و طالبان گفتگوها را خراب کردند و پاکستان از نشستهای آنان حمایت کرد".
به گفته وی، در حال حاضر هیچ نشانهای از گفتگوهای صلح با طالبان وجود ندارد و حرف و عمل سیاستگران اسلام آباد در برابر کابل یکسان نبوده است.
ناطقی ادامه داد:"در حال حاضر نشانهها و علایمی برای آغاز گفتگوهای صلح وجود ندارد. طالبان طبل جنگ نواختند و با القاعده پیوند بستند. یک مشکل رهبر جدید طالبان و مشکل دیگر پاکستان است".
این درحالی است که روابط میان کابل و اسلام آباد به اندازهای تیره شده است که پاکستان دو بار سفیر افغانستان را در پاکستان احضار کرده است و نیز نشست کمیسیون مشترک اقتصادی میان افغانستان و پاکستان به تعویق افتاده است.
حالا دیگر برای هیچیک از ناظران و کارشناسان مسایل سیاسی، شکی باقی نمانده است که چشم انداز روشن امید به صلح رنگ باخته و این خواب خوب و طلایی، این بار نیز تعبیر نشد.
همه نشانه ها حاکی از آن است که دوطرف اصلی مذاکرات صلح یعنی افغانستان و پاکستان، به میزان نگران کننده ای از نقاط مشترک برای راه بردن این قطار قدیمی و رنگ و رو رفته دور شده و فاصله گرفته اند.
پاکستان طی یک هفته دوبار سفیر افغانستان در اسلام آباد را به وزارت خارجه خود احضار کرد و به او در مورد روابط دو کشور و اتهاماتی که بر افغانستان وارد کرد، به شدت هشدار داد.
افغانستان نیز طی یک ماه، حد اقل دو بار سفیر پاکستان در کابل را به وزارت خارجه فراخوانده و در مورد عواقب مداخله گری های آن کشور در امور افغانستان، به او تذکر جدی داده است.
جز این، وضعیت در دو سوی مرزهای طولانی مشترک میان دو کشور نیز به شدت آشفته و متشنج است.
مرزبانان هر از گاه، راکت هایی به سمت همدیگر شلیک می کنند که تلفاتی نیز بر جای می گذارد.
در آنسو تنش و توفان در کانون رهبری طالبان کماکان ادامه دارد.
رهبر جدید طالبان، مذاکرات صلح را از بنیاد مردود دانسته و بر استمرار «جهاد» تا برقراری یک نظام سیاسی به زعم او اسلامی، تاکید کرده است.
در افغانستان هم اکنون بیش از هر زمان دیگری به نظر می رسد اردوگاه مخالف صلح به شیوه کنونی، در حال قدرت گرفتن است.
جنگ جاری به رهبری جنرال دوستم بر علیه تروریست های طالبان در شمال و اوضاع نابسامان امنیتی در سایر نقاط کشور، مدعیان صلح با پاکستان و طالبان را بیش از همیشه، در معرض فشار و موضع ضعف قرار داده است.
همزمان، هر روز گروه های تروریستی تازه ای در جنوب کشور سر برمی آورند که گروهی موسوم به «کماندوهای اسلامی» تازه ترین آن است.
با این حساب، بدیهی است که صاحب نظران هم به این نتیجه می رسند که صلح، دیگر معنای خود را از دست داده و در شرایط حاضر، فقط جنگ است که واقعیت دارد.
جنگی که البته هیچکس نسبت به آینده آن خوشبین نیست. جنگ به خودی خود یک گزینه منفی و ویرانگر است و این امر به ویژه زمانی جدی تر می شود که تصور کنیم یکی از اطراف جنگ، دشمن قدرتمندی است که سال هاست در برابر ما به تعبیر رییس جمهور غنی، در یک جنگ اعلام ناشده به سر می برد.
اینک اگر این جنگ، به صورت اعلام شده، تغییر شکل دهد، روشن است که ابعاد آن چقدر گسترده خواهد شد و مهار آن مطمئنا بسیار دشوار.
به همین دلیل، شماری از مقام ها شاید بر پایه همین مصلحت هاست که هنوز صلح را به مثابه یک گزینه کم هزینه، در نظر می گیرند و از جنگ پرهیز می کنند؛ اما در این میان، با وجود پذیرش این حقیقت که صلح همیشه بهتر از جنگ است، نمی توان بر این واقعیت هم چشم پوشید که در شرایط جاری، این جنگ است که وجود دارد و نمی توان تنها با رویای صلح، واقعیت جنگ را انکار کرد.