تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۴ جوزا ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۴۵
کد مطلب : 112557
خمینی(ره)، یک فکر است نه یک شخص!
هر ساله در جهان اسلام و به خصوص در جوامع شیعی، از فرزانه مردی تجلیل می شود که با فکر و رفتار منحصر به فردش، جهان اندیشه و انسانیت را تکان داد.
آنهاییکه با افکار و آرای امام خمینی-ره- آشنا بودند و در دامن انقلاب بزرگ و الهی او پرورش یافتند و از نزدیک هیبت و صلابت ملکوتی امام را درک کردند، به نیکی می دانند که آفریدگار قادر حکیم، چه اعجوبه ای از تقوا و کرامت بنام روح الله را به جهان بشریت هدیه داد.
خدای خمینی این توفیق را به او داد که از پیله خودیت و شخص بیرون آمده و تبدیل به یک فکر و اندیشه روشن، فراگیر و ماندگار شود. خمینی –ره- با بهره وری از دستورهای انسان ساز آئین اسلام، خویش را به مرز انسانِ کامل اسلام رساند و از آن نقطه، حرکت به سمت و سوی هدایت و رهبری امت اسلامی را آغاز کرد.
حد و مرزی که هر انسان هوشمند و زیرکی، پیمودن و درنوردیدن آن را مد نظر گرفته و با سعی و تلاش پی گیر و صد البته تن فرسا، بدان برسد. تتبع در دوره های مختلف زندگی نورانی امام خمینی-ره- از کودکی و نوجوانی گرفته تا جوانی و سالهای واپسین عمر با برکت این انسان کامل الهی، نشان از نظر و توجه ویژه خداوند کریم به این عبد صالحش می دهد و این نکته که او از جانب خالقش برای انجام کاری بزرگ و الهی، انتخاب شده است.
کسانی که این توفیق را داشته و با امام در بسیاری از مراحل زندگی آن بزرگ مرد، همراه و همگام بوده اند، از رعایت نظم در امور و سعی و تلاش ایشان در کارهای مربوط به خود و خانواده و اجتماع، نکته ها گفته اند که اگر مسلمانان یک دهم آنها را رعایت کنند، به بسیاری از مشکلات خود و پیرامون خویش می توانند فایق آیند.
در حیطه فکر و عمل چنانکه یکی از متفکران جهان اسلام گفته است، امام خمینی-ره- ذوب در اسلام شده بود و این بواقع هم که چیزی کمی نیست که انسانی خودش را چنان وقف در دین و آئین و اراده و مشیت خدای رحمان بکند که اثری از خود و خواسته های نفسانی اش نماند جز از اندیشه و فکر و رفتاری که وجود و هستی اش تبدیل به آن شده و با همان اندیشه و عمل صالح و انسانی، ماندگار و ابدی شده است.
آن نیک بختانی که خمینی را شناختند و پس از سالها از کوچ ملکوتی او به تجلیل و تکریم از اندیشه و عمل آن یگانه دورانها، همت می گمارند، آنان نه از شخص بما هو شخص، تکریم و تجلیل می کنند؛ بلکه آنها فکر و رفتاری را تعظیم و تکریم می کنند و در برابر اندیشه ای سر تعظیم و تحسین خم می کنند که آن اندیشه و عمل، ریشه در آسمان آبی و زلال ارزشهای الهی و انسانی دارد و خدای انسان و جهان آن اندیشه و رفتار را ستوده و بدان مهر تائید و رضایت گذاشته است.
شخص اگر شخص بماهو شخص باشد و هیچ ارزشی در حیطه فکر و اندیشه صالح و سالم را با خود حمل نکند که ابداً در خور تکریم و تعظیم نیست و در نهایت در مرتبه ای از بی ارزشی و ناچیزی قرار خواهد گرفت که قرآن مجید بدان اشاره دارد و در تمثیلی زیبا و شیوا، شخص بی ارزش را به چهار پایی مانند می داند که کتابی چند بر خود نهاده و حمل می کند!.
اما مردان بزرگ و عالمان ربانی این چنین نیستند؛ آنان پیش از آنکه مردم را نصیحت و هدایت کنند، نفس خویش را به زنجیر ریاضت و تربیت می کشند و تا خویش را تربیه نکنند، محال است زبان به نصیحت دیگران دراز کنند و چون جاهلان ساخته نشده و با نصیحت دیگران، موجبات اسهزاء خویش را فراهم کنند!.
در هر حال، آن نادانهایی که هر از گاه و بیگاه، زبان به نکوهش و سرزنش تجلیل کنندگان از فرزانگان و نخبگانی چون امام خمینی-ره- و امثال ایشان از مردان بزرگ الهی دراز می کنند و با نسبتهای ناروا و به دور از ادب و اخلاق اسلامی، تکریم کنندگان امام خمینی-ره- را مخاطب قرار می دهند، قطعاً هنوز امام خمینی و فکر و اندیشه الهی و انسانی او را درست و دقیق نشناخته اند.
جمله ای از معصوم-ع- به دست ما رسیده با این مفهوم که :" سپاس خدایی را که دشمنان ما را از احمقها آفرید".
با تاسی به این بیان دقیق باید گفت آن عناصر و افرادی که به گونه طوطی وار، سخنان دشمنان اسلام و امت اسلامی را تکرار می کنند؛ از دو حال بیرون نیستند؛ یا این است که می دانند و دانسته و برای جیفه متعفن دنیا و مواجبی که می گیرند، آب در آسیاب دشمن می ریزند و انگشت انتقاد و سرزنش بسوی تجلیل کنندگان از ارزشها دراز می کنند.
در صورت بالا، نمی شود با زبان دیالوگهای معقول و مسالمت آمیز با آنان روبرو شد؛ چرا که بنای آنان بر تخریب و توهین قرار داده شده و قطعاً برخورد متناسب با خود شان را می طلبد که هیچگاهی نیز بدون پاسخ و جواب نمانده اند.
اما دسته دیگر مانند گروه اول نیستند و این جماعت ساده لوح، فکر و اندیشه خویش را در اختیار دسته اول و یا انسانهای ساده ی مانند خود شان قرار داده اند و فکر می کنند چیزهایی را که از هر زبان و دهن ناپاک و مغرضی می شنوند، حرف حساب و حق بوده و باید همانها را تکرار کنند.
حساب دسته دوم را باید از گروه اول جدا دانست؛ چرا که دسته نخست، عامدانه وارد میدان شده و اهل گفتمان و استدلال نیستند؛ اما دسته دوم فریب خوردگانی اند نادان که چه بسا پس از روشن ساختن مسائل برای آنها، همه بر گردند به سمت روشنائی دانائی و دیگر صید دام دشمنان اسلام و عوامل وابسته آنها نشوند.
https://avapress.net/vdciwrazyt1azw2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما