برخی از حلقات که معلوم نیست سر در کدام آبشخور دارند، در صورتیکه خود به وضوح می بینند و با همه وجود مشکلات جامعه افغانستانی را درک و لمس می کنند، ناآگاهانه و شاید هم آگاهانه به مسائلی دامن می زنند که به یقین آن مسائل، احیاگر گزینه های منفور و مخربی چون تعصبات ویرانگر زبانی، قومی و ... است.
با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی و آنهم پس از آن همه درد سر و گرفتاری های مخرب برای مردم و کشور، چنان به نظر می رسید که دیگر مشکلات به پایان رسیده و با همت و تدبیر سران و رهبران حکومت وحدت ملی، می توانیم به بسیاری از ناملایمات و ناهنجاری های موجود در جامعه خویش نایل آییم و با روحیه اخوت و برابری، به آباد سازی ویرانه های همه جانبه کشور، متحد و همه جانبه همت گماریم.
اما دیری نپائید و هنوز چهار چوکات حکومت وحدت ملی شکل نگرفته و اسکلت نظام جدید بسته نشده که برخی از حلقات همیشه موجود در ارگ و در کنار ریاست جمهوری، موریانه و کورموش وار، برنامه های متعصبانه و بر خلاف منافع و وحدت ملی خویش را آغاز کردند؛ واقعیتی که از قبل پیش بینی می شد و بسیاری از آگاهان در آن زمینه اظهار نگرانی نیز کرده بودند.
این روند نامبارک و مغرضانه از وزارت اطلاعات و فرهنگ آغاز و با پیگیری های شدید و مجدانه وزیر آن وزارت، شکل یک نقشه و طرح حساب شده و هدفمندی را به خود گرفت. وزیر اطلاعات و فرهنگ در دو اقدام غیر مسؤولانه، بجای نشان دادن فهم و معلومات خویش نسبت به زبان فاخر فارسیِ دری و نیز موضوع طنز در این زبان استوار، بی خبری و بدتر از آن عصبیت بی دلیل خویش و عناصر موجود در حلقه خود را به نمایش گذاشت؛ چیزی که صد البته انتظارش می رفت و با تاسف جامه عمل نیز بخود پوشید.
از آنجا که برنامه هایی از این دست هدفمند و از پیش طراحی شده است، قطعاً که بحث در همین جا و در همین حد و حدود باقی نمی ماند و حلقات مذکور با پشتوانه حکومتی که به دست آورده اند و با دلگرمی به ارگ و مقامات همسو و همنظر با آنان در بسیاری از وزارت خانه ها و نهادهای دولتی و غیر دولتی در سراسر کشور، جاده مخوف و خطرخیز تعصبات قومی و زبانی را ادامه خواهند داد و دیر یا زود به خلق بحرانی دیگر در کشور و در کنار سایر بحرانها، همت خواهند گذارد.
در ادامه همین روند و جریان متعصبانه و صد البته مخالف هر نوع گزینه هایی چون وحدت، برابری و همسویی و امثال آن از مواردی که مردم ما شدیداً به آن ضرورت حیاتی دارند و محتاجند؛ باز هم صدای ناخوشایند و نارسای دیگری و اینبار با تاسف از حنجره ریاست جمهوری کشور به گوشها رسید که باعث تخریش شدید گوشها و رنجش بی سابقه دلها گردید.
در خبرها آمده است که جناب رئیس جمهور حکومت وحدت ملی ما طی حکمی به شورای وزیران کشور از آنان خواسته است تا نام شرکت هوایی آریانا را به نام " د باختر هوایی شرکت الوتنه" تغییر دهند که حکم مذکور با مخالفت بیشتر اعضای شورای وزیران روبرو شده است.
مطمئناً ریاست محترم جمهوری کشور برای خودشان دلیلی دارند و چه بسا آن دلیل و انگیزه متعصبانه هم نباشد؛ اما هر چه باشد، نفس وجود این حکم و امثال آن در مظان گمان و پندارهای سوء و نامناسب قرار دارند و اگر هر نوع رنگی از صداقت و برادری و خوش نیتی هم به آنها بزنی، باز هم ماهیت آنها را نمی توانی تغییر دهی و آنها با تمام وجود و قامت، بار و معنی منفی و منفور خویش را جار خواهند زد!.
ممکن است فارسی زبانان افغانستان- که خوشبختانه تعداد آنان کم هم نیست و اگر بنا بر شمارش باشد چه بسا بیشتر از زبانهای دیگر در کشور متکلم و طرفدار داشته باشد- از حلقاتی همیشه موجود در ارگ که چونان افعی های زهراگین ریاست جمهوری را در بر گرفته اند، گله و شکایتی نداشته باشند؛ چرا که برخی ها زاده تعصب و نادانی اند؛ اما دری گویان قطعاً این گله را از ریاست جمهور خویش دارند و قطعاً دوست ندارند به زبان و لسانی بی مهری و کم توجهی شود تاریخی به مراتب کهن تر و ادبیاتی به مراتب رساتر و فخیم تر از سایر زبانهای موجود در کشور را با خود به همراه دارد.
صد البته که کار در همینجا خاتمه نمیابد و دری زبانان با تمام توشه و توان خویش، پارسی را پاس خواهند داشت و خودِ پارسی زبانی نیست که با سکوت میانه ای داشته باشد و آن جاهایی که لازم باشد، رسا نشود و به زیبایی و شکوهمندی از خود دفاع نکند؛ اما با همه ی اینها توقع دری زبانان از رئیس جمهوری که خود با آرای همین فارسی پردازان به کرسی ریاست و قدرت رسیده است، قطعاً جز این است که تحت تاثیر هر حلقه و بزمی رود و فراموش کند که بزمها و حلقات غیر پشتون نیز در رسیدن او و تیمش به تخت شاهی و حکومت، نقش تعیین کننده داشته اند.
این بسیار معقول و نیکو و بایسته است که سران حکومت وحدت ملی، به گزینه های ملی ولو وابسته به هر زبان و قومی باشد، اعتنای جدی کرده و اهمیت ویژه ای قایل شوند تا با بی توجهی و یا احیاناً تحقیر زبان و قومی خاص، به خلق بحرانی تازه در کشور کمک نکرده باشند.
با روی کار آمدن حکومت وحدت ملی و آنهم پس از آن همه درد سر و گرفتاری های مخرب برای مردم و کشور، چنان به نظر می رسید که دیگر مشکلات به پایان رسیده و با همت و تدبیر سران و رهبران حکومت وحدت ملی، می توانیم به بسیاری از ناملایمات و ناهنجاری های موجود در جامعه خویش نایل آییم و با روحیه اخوت و برابری، به آباد سازی ویرانه های همه جانبه کشور، متحد و همه جانبه همت گماریم.
اما دیری نپائید و هنوز چهار چوکات حکومت وحدت ملی شکل نگرفته و اسکلت نظام جدید بسته نشده که برخی از حلقات همیشه موجود در ارگ و در کنار ریاست جمهوری، موریانه و کورموش وار، برنامه های متعصبانه و بر خلاف منافع و وحدت ملی خویش را آغاز کردند؛ واقعیتی که از قبل پیش بینی می شد و بسیاری از آگاهان در آن زمینه اظهار نگرانی نیز کرده بودند.
این روند نامبارک و مغرضانه از وزارت اطلاعات و فرهنگ آغاز و با پیگیری های شدید و مجدانه وزیر آن وزارت، شکل یک نقشه و طرح حساب شده و هدفمندی را به خود گرفت. وزیر اطلاعات و فرهنگ در دو اقدام غیر مسؤولانه، بجای نشان دادن فهم و معلومات خویش نسبت به زبان فاخر فارسیِ دری و نیز موضوع طنز در این زبان استوار، بی خبری و بدتر از آن عصبیت بی دلیل خویش و عناصر موجود در حلقه خود را به نمایش گذاشت؛ چیزی که صد البته انتظارش می رفت و با تاسف جامه عمل نیز بخود پوشید.
از آنجا که برنامه هایی از این دست هدفمند و از پیش طراحی شده است، قطعاً که بحث در همین جا و در همین حد و حدود باقی نمی ماند و حلقات مذکور با پشتوانه حکومتی که به دست آورده اند و با دلگرمی به ارگ و مقامات همسو و همنظر با آنان در بسیاری از وزارت خانه ها و نهادهای دولتی و غیر دولتی در سراسر کشور، جاده مخوف و خطرخیز تعصبات قومی و زبانی را ادامه خواهند داد و دیر یا زود به خلق بحرانی دیگر در کشور و در کنار سایر بحرانها، همت خواهند گذارد.
در ادامه همین روند و جریان متعصبانه و صد البته مخالف هر نوع گزینه هایی چون وحدت، برابری و همسویی و امثال آن از مواردی که مردم ما شدیداً به آن ضرورت حیاتی دارند و محتاجند؛ باز هم صدای ناخوشایند و نارسای دیگری و اینبار با تاسف از حنجره ریاست جمهوری کشور به گوشها رسید که باعث تخریش شدید گوشها و رنجش بی سابقه دلها گردید.
در خبرها آمده است که جناب رئیس جمهور حکومت وحدت ملی ما طی حکمی به شورای وزیران کشور از آنان خواسته است تا نام شرکت هوایی آریانا را به نام " د باختر هوایی شرکت الوتنه" تغییر دهند که حکم مذکور با مخالفت بیشتر اعضای شورای وزیران روبرو شده است.
مطمئناً ریاست محترم جمهوری کشور برای خودشان دلیلی دارند و چه بسا آن دلیل و انگیزه متعصبانه هم نباشد؛ اما هر چه باشد، نفس وجود این حکم و امثال آن در مظان گمان و پندارهای سوء و نامناسب قرار دارند و اگر هر نوع رنگی از صداقت و برادری و خوش نیتی هم به آنها بزنی، باز هم ماهیت آنها را نمی توانی تغییر دهی و آنها با تمام وجود و قامت، بار و معنی منفی و منفور خویش را جار خواهند زد!.
ممکن است فارسی زبانان افغانستان- که خوشبختانه تعداد آنان کم هم نیست و اگر بنا بر شمارش باشد چه بسا بیشتر از زبانهای دیگر در کشور متکلم و طرفدار داشته باشد- از حلقاتی همیشه موجود در ارگ که چونان افعی های زهراگین ریاست جمهوری را در بر گرفته اند، گله و شکایتی نداشته باشند؛ چرا که برخی ها زاده تعصب و نادانی اند؛ اما دری گویان قطعاً این گله را از ریاست جمهور خویش دارند و قطعاً دوست ندارند به زبان و لسانی بی مهری و کم توجهی شود تاریخی به مراتب کهن تر و ادبیاتی به مراتب رساتر و فخیم تر از سایر زبانهای موجود در کشور را با خود به همراه دارد.
صد البته که کار در همینجا خاتمه نمیابد و دری زبانان با تمام توشه و توان خویش، پارسی را پاس خواهند داشت و خودِ پارسی زبانی نیست که با سکوت میانه ای داشته باشد و آن جاهایی که لازم باشد، رسا نشود و به زیبایی و شکوهمندی از خود دفاع نکند؛ اما با همه ی اینها توقع دری زبانان از رئیس جمهوری که خود با آرای همین فارسی پردازان به کرسی ریاست و قدرت رسیده است، قطعاً جز این است که تحت تاثیر هر حلقه و بزمی رود و فراموش کند که بزمها و حلقات غیر پشتون نیز در رسیدن او و تیمش به تخت شاهی و حکومت، نقش تعیین کننده داشته اند.
این بسیار معقول و نیکو و بایسته است که سران حکومت وحدت ملی، به گزینه های ملی ولو وابسته به هر زبان و قومی باشد، اعتنای جدی کرده و اهمیت ویژه ای قایل شوند تا با بی توجهی و یا احیاناً تحقیر زبان و قومی خاص، به خلق بحرانی تازه در کشور کمک نکرده باشند.
مولف : سیدفاضل محجوب