اشرف غنی؛ رییس جمهور می گوید با وجود آنکه روابط افغانستان و پاکستان امیدوارکننده نیست؛ ولی افغانستان برای تحکیم روابط بین دو کشور تلاش می کند.
آقای غنی که در حاشیه اجلاس (سارک) سخن می گفت اظهار داشت که روابط آینده افغانستان و پاکستان آنقدر امیدوارکننده نیست؛ ولی دولت افغانستان مایوس هم نیست.
به باور وی برای بهتر ساختن این روابط در قدم اول به پنج سال نیاز است و ده سال دیگر ضرورت خواهد بود؛ تا این روابط مستحکم شود.
آقای غنی همچنین افزود که کابل به اسلام آباد واضح خواهد ساخت که تامین ثبات در افغانستان به نفع پاکستان هم است و اگر راه های انتقال برق و انرژی از آسیای میانه به پاکستان و هند باز شود این کشورها هم سود می برند.
به گفته وی، افغانستان اجازه نخواهد داد که از خاکش بر علیه کشورهای همسایه استفاده شود.
سخنان تازه رییس جمهور در زمینه رابطه با پاکستان حاکی از یک ناامیدی عمیق است.
آقای غنی به این ترتیب، تلویحا اعتراف می کند که جلب حمایت پاکستان از یک افغانستان امن و باثبات کاری نیست که به آسانی و با انجام یک سفر حاصل شود.
او با تعیین افقی پنج ساله برای بهبود رابطه با پاکستان به صورت غیر مستقیم می پذیرد که این رابطه اکنون در یکی از بدترین شرایط خود قرار دارد و تحکیم آن تا ۱۰ سال پس از آن بدان معناست که این تیرگی روابط دو همسایه، ریشه در سال ها دشمنی، خصومت و خشونت آفرینی یکی از همسایگان علیه دیگری دارد.
با این حال، آنچه مشخص نیست این است که آقای غنی بر اساس چه معیارها و برداشت هایی به این جمع بندی رسیده است که بهبود و تحکیم رابطه با پاکستان، نیازمند ۱۵ سال کار و تلاش است!
۱۵ سال برای کشوری که ۱۳ سال را برای ایجاد یک فصل تازه و احیای امید به آینده و بازگشت به زندگی عادی، جنگیده است، زمان کمی نیست.
اگر قرار باشد برای احیا و بهبود و تحکیم رابطه با پاکستان، ۱۵ سال دیگر نیز صرف شود و به این ترتیب، وضعیت جاری کشور تا آن زمان کماکان ادامه داشته باشد به نظر نمی رسد تا رسیدن به دوستی واقعی با پاکستان، دیگر به منظور ادامه حیات و زندگی، توان و نیرویی برای مردم افغانستان باقی بماند.
انتظار می رود آقای غنی بهتر از هر کس دیگری نسبت به این حقیقت وقوف داشته باشد که طلایی ترین دوران رابطه میان کابل و اسلام آباد زمانی بود که طالبان بیش از ۹۰ درصد خاک افغانستان را در اشغال خود داشتند و مستشاران نظامی و جاسوسی و همچنین جنگنده های نظامی آن کشور مستقیما در قلمرو تحت سلطه طالبان در کشور ما جولان می دادند و مواضع نیروهای مخالف طالبان را مرتب آماج قرار می دادند.
حکومت کنونی افغانستان طی ۱۳ سال از سربازان و نظامیان بیش از ۴۰ کشور پیشرفته جهان میزبانی کرد؛ ولی تاکنون نتوانسته به یک نیروی هوایی و زمینی آموزش دیده، مجهز و آماده عملیات های نظامی دست پیدا کند؛ اما طالبان آماتور و غیر حرفه ای، کوتاه مدتی پس از سلطه بر بخش های وسیعی از کشور، به این توانمندی دست یافتند؛ امری که بدون حمایت های وسیع پاکستان و کشورهای دیگر، غیر ممکن بود؛ بنابراین، بهبود و تحکیم رابطه با پاکستان، نیازمند ایجاد وضعیتی شبیه سلطه طالبان بر افغانستان است. آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟
آقای غنی تلاش می کند با راهکارهایی مانند توسعه پیوندهای اقتصادی و تجاری مانند انتقال انرژی برق از آسیای میانه از مسیر افغانستان به هند و پاکستان، روابط میان هند و پاکستان در افغانستان را از خصومت و رقابت و جنگ نیابتی به دوستی و همکاری پایدار تغییر دهد. در صداقت این تلاش های او شکی نیست؛ اما این چیزی نیست که برای دو کشور دشمن، جذابیتی داشته باشد.
معضل دو کشور، بنیادی و استراتژیک است و خصومتی که دو کشور را تا مرز صف آرایی های نظامی با ماهیت اتمی پیش برده است، تصور نمی شود با انتقال انرژی برق، بتوان آن را از میان برداشت.
بر این اساس، نه رؤیای کاهش دشمنی میان هند و پاکستان توسط افغانستان، عملی و امکان پذیر است و نه بازه زمانی ۱۵ ساله بدون به دست دادن معیاری مشخص، زمان بندی شده و عملی، برای بهبود و تحکیم رابطه با اسلام آباد، راه حلی منطقی و معقول به نظر می رسد.
موکول کردن حل یک بحران نیازمند مقابله فوری به ۱۵ سال بعد، حیات یک ملت در معرض مستمر مرگ را دستمایه یک شوخی سیاسی غیر عملی می کند؛ بنابراین، رییس جمهور می بایست استراتژی تعامل یا تقابل با پاکستان را با توجه به تمامی امکان ها و احتمال های موجود و ممکن، مورد بازبینی قرار داده در این زمینه، راه حلی منطقی، زودبازده، عملی و در عین حال پایدار ارائه کند.
آقای غنی که در حاشیه اجلاس (سارک) سخن می گفت اظهار داشت که روابط آینده افغانستان و پاکستان آنقدر امیدوارکننده نیست؛ ولی دولت افغانستان مایوس هم نیست.
به باور وی برای بهتر ساختن این روابط در قدم اول به پنج سال نیاز است و ده سال دیگر ضرورت خواهد بود؛ تا این روابط مستحکم شود.
آقای غنی همچنین افزود که کابل به اسلام آباد واضح خواهد ساخت که تامین ثبات در افغانستان به نفع پاکستان هم است و اگر راه های انتقال برق و انرژی از آسیای میانه به پاکستان و هند باز شود این کشورها هم سود می برند.
به گفته وی، افغانستان اجازه نخواهد داد که از خاکش بر علیه کشورهای همسایه استفاده شود.
سخنان تازه رییس جمهور در زمینه رابطه با پاکستان حاکی از یک ناامیدی عمیق است.
آقای غنی به این ترتیب، تلویحا اعتراف می کند که جلب حمایت پاکستان از یک افغانستان امن و باثبات کاری نیست که به آسانی و با انجام یک سفر حاصل شود.
او با تعیین افقی پنج ساله برای بهبود رابطه با پاکستان به صورت غیر مستقیم می پذیرد که این رابطه اکنون در یکی از بدترین شرایط خود قرار دارد و تحکیم آن تا ۱۰ سال پس از آن بدان معناست که این تیرگی روابط دو همسایه، ریشه در سال ها دشمنی، خصومت و خشونت آفرینی یکی از همسایگان علیه دیگری دارد.
با این حال، آنچه مشخص نیست این است که آقای غنی بر اساس چه معیارها و برداشت هایی به این جمع بندی رسیده است که بهبود و تحکیم رابطه با پاکستان، نیازمند ۱۵ سال کار و تلاش است!
۱۵ سال برای کشوری که ۱۳ سال را برای ایجاد یک فصل تازه و احیای امید به آینده و بازگشت به زندگی عادی، جنگیده است، زمان کمی نیست.
اگر قرار باشد برای احیا و بهبود و تحکیم رابطه با پاکستان، ۱۵ سال دیگر نیز صرف شود و به این ترتیب، وضعیت جاری کشور تا آن زمان کماکان ادامه داشته باشد به نظر نمی رسد تا رسیدن به دوستی واقعی با پاکستان، دیگر به منظور ادامه حیات و زندگی، توان و نیرویی برای مردم افغانستان باقی بماند.
انتظار می رود آقای غنی بهتر از هر کس دیگری نسبت به این حقیقت وقوف داشته باشد که طلایی ترین دوران رابطه میان کابل و اسلام آباد زمانی بود که طالبان بیش از ۹۰ درصد خاک افغانستان را در اشغال خود داشتند و مستشاران نظامی و جاسوسی و همچنین جنگنده های نظامی آن کشور مستقیما در قلمرو تحت سلطه طالبان در کشور ما جولان می دادند و مواضع نیروهای مخالف طالبان را مرتب آماج قرار می دادند.
حکومت کنونی افغانستان طی ۱۳ سال از سربازان و نظامیان بیش از ۴۰ کشور پیشرفته جهان میزبانی کرد؛ ولی تاکنون نتوانسته به یک نیروی هوایی و زمینی آموزش دیده، مجهز و آماده عملیات های نظامی دست پیدا کند؛ اما طالبان آماتور و غیر حرفه ای، کوتاه مدتی پس از سلطه بر بخش های وسیعی از کشور، به این توانمندی دست یافتند؛ امری که بدون حمایت های وسیع پاکستان و کشورهای دیگر، غیر ممکن بود؛ بنابراین، بهبود و تحکیم رابطه با پاکستان، نیازمند ایجاد وضعیتی شبیه سلطه طالبان بر افغانستان است. آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟
آقای غنی تلاش می کند با راهکارهایی مانند توسعه پیوندهای اقتصادی و تجاری مانند انتقال انرژی برق از آسیای میانه از مسیر افغانستان به هند و پاکستان، روابط میان هند و پاکستان در افغانستان را از خصومت و رقابت و جنگ نیابتی به دوستی و همکاری پایدار تغییر دهد. در صداقت این تلاش های او شکی نیست؛ اما این چیزی نیست که برای دو کشور دشمن، جذابیتی داشته باشد.
معضل دو کشور، بنیادی و استراتژیک است و خصومتی که دو کشور را تا مرز صف آرایی های نظامی با ماهیت اتمی پیش برده است، تصور نمی شود با انتقال انرژی برق، بتوان آن را از میان برداشت.
بر این اساس، نه رؤیای کاهش دشمنی میان هند و پاکستان توسط افغانستان، عملی و امکان پذیر است و نه بازه زمانی ۱۵ ساله بدون به دست دادن معیاری مشخص، زمان بندی شده و عملی، برای بهبود و تحکیم رابطه با اسلام آباد، راه حلی منطقی و معقول به نظر می رسد.
موکول کردن حل یک بحران نیازمند مقابله فوری به ۱۵ سال بعد، حیات یک ملت در معرض مستمر مرگ را دستمایه یک شوخی سیاسی غیر عملی می کند؛ بنابراین، رییس جمهور می بایست استراتژی تعامل یا تقابل با پاکستان را با توجه به تمامی امکان ها و احتمال های موجود و ممکن، مورد بازبینی قرار داده در این زمینه، راه حلی منطقی، زودبازده، عملی و در عین حال پایدار ارائه کند.