تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۹ دلو ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۳۰
کد مطلب : 58209
ارزش گرایی رسانه ای، مولود انقلاب اسلامی ایران بود
با بررسی تحولات انقلاب اسلامی، متوجه می شویم که در حقیقت در افغانستان نیز هم اکنون در شرایطی هستیم که رسانه های قبل از انقلاب ایران، با آن مواجه بودند.

کارشناسان رسانه ای در میزگردی خبری تحت عنوان "انقلاب اسلامی و انقلاب رسانه ای در جهان" تأثیرات انقلاب اسلامی ایران بر رسانه های جهان را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
در میزگردی که از سوی خبرگزاری صدای افغان(آوا) با حضور وحید مژده؛ تحلیلگر رسانه ای و مدیرمسئول خبرگزاری بست باستان و سیدآقا موسوی نژاد؛ معاون مدیرمسئول روزنامه انصاف و کارشناس رسانه ای برگزار شد، آقای مژده گفت که رسانه های ایران قبل از انقلاب، محتوا و مواردی را در جهت رشد و تعالی در اختیار نداشتند؛ اما بعد از انقلاب، علاوه بر دیگر تحولات در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، رسانه های این کشور نیز متحول شدند و به ارزش گرایی پرداختند.
مژده افزود:"آنچه در مجلات آن دوران کشور ایران مشاهده می شد، بیشتر فرهنگ غربی بود؛ چرا که در راستای تفکر رضاخان که بر این عقیده بود: برای اینکه بتوان پیشرفت کرد باید از غرب تقلید نمود، حرکت می کردند؛ بنابراین هرچه در آن دوران دیده می شد تقلید بود".
وحید مژده علاوه کرد که با بررسی تحولات انقلاب اسلامی، متوجه می شویم که در حقیقت در افغانستان نیز هم اکنون در شرایطی هستیم که رسانه های قبل از انقلاب ایران، با آن مواجه بودند.
به گفته وی، هم اکنون در افغانستان، بیشتر به جنبه تفننی رسانه ها توجه صورت گرفته است و به معنی دیگر، خوش تر زیستن القا شده است، بدون اینکه ارزش های دینی و فرهنگ اسلامی ما در نظر گرفته شود و این چیزی است که دقیقاً در رسانه های قبل از انقلاب ایران دیده می شد.
مدیرمسئول خبرگزاری بست باستان در ادامه گفت که هر رسانه به هر شکلی که باشد -چه در سطح محدود و کوچک چه گسترده، چه سنتی و چه مدرن- محتوای آن رسانه مهم است. در حقیقت در آن زمان به دلیل کمبود امکانات رسانه ای، صدای انقلاب اسلامی از مساجد و حسینیه ها به گوش مردم می رسید و اولین مرکز پیام رسانی و پیام انقلاب از حسینیه ها و مساجد بوده است.
وی همچنین افزود که یکی از خصوصیات انقلاب اسلامی ایران، مردمی بودن آن است و نمی توان از آن به عنوان کودتا یاد کرد. انقلابی که مردم زیربنای آن بوده و مردم آن را می سازد، اثرات عمیقی بر جوانب مختلف و از جمله تحولات رسانه ای دارد.
به گفته مژده، هر ملتی که انقلاب می کند، ارزش های آن را حفظ کرده و از خود دانسته و خود را متعهد به آن می داند؛ به همین دلیل است، زمانی که انقلاب به پیروزی رسید، در زودترین فرصت ممکن، برای خاموشی این انقلاب، جنگی تحمیلی علیه ایران از سوی استکبار جهانی آغاز شد.
وی افزود:"هدف از جنگ تحمیلی غربی ها با توان نظامی عراق بر علیه ایران، این بود که آنها می خواستند؛ تا قبل از پا گرفتن انقلاب، با حمله نظامی آن را بین ببرند؛ اما دیدیدم که مردم ایران بدون هیچ نوع امکانات پیشرفته نظامی از خاک خویش دفاع کردند".
مژده تاکید کرد که کارشناسان غربی نیز می گفتند که بزرگترین اشتباه صدام حسین این است که به یک انقلاب حمله کرده است، نه به یک کشور.
او در ادامه با اشاره به آماری از گزارشگران بدون مرز که اخیراً به نشر رسیده گفت:"این نهاد، گزارشی را منتشر کرده مبنی بر اینکه ایران از نظر نقض حقوق رسانه ها در بین ۱۷۹ کشور دنیا، در ردیف ۱۷۴ است که حتی افغانستان با موقعیت ۱۲۵ موقعیت بهتری از آن دارد".
به عقیده این کارشناس رسانه ای، نشر این آمار به این معناست که در ایران، رسانه های آزاد وجود دارند و در چارچوب قوانین، آزاد هستند که حرف های خود را بزنند و وقتی از قوانین عبور کردند باید جوابگو باشند؛ اما باید ببینیم به طور مثال در عربستان سعودی و اردن و برخی دیگر از کشورهای عربی که دارای نظام سلطنتی و دیکتاتوری هستند، از آنجایی که تحت حمایت امریکا می باشند، هیچکس نمی گوید که آزادی بیان وجود ندارد؛ در صورتی که باید دانست که آیا اصلاً هیچ رسانه آزادی در این کشورها وجود دارد، یا خیر؟
وی افزود که بر اساس گفته غربی ها، ارزش های غربی که در دوران قبل از انقلاب در ایران رواج داشته، نشانه تمدن و پیشرفت حساب می شده و امروز چون ایران اسلامی این ارزش های غربی را قبول ندارند به دوران بی تمدنی و توحش رفته اند!
این در حالی است که به باور مژده، خود امریکایی ها و غربی ها ارزش های اسلامی را با رسم کاریکاتور به تمسخر گرفته و وقتی که مسلمانان تظاهرات می کنند، تعجب می کنند که چرا اعتراض می کنید، این آزادی بیان است!
او تاکید کرد:"از سوی دولت امریکا هر ساله بودجه ای برای بی ثبات سازی ایران تخصیص داده می شود که یکی از این کارها جنگ نرم از طریق رسانه ها و فضاهای سایبری می باشد".
به باور وی، ما هم اکنون در برابر دشمنانی قرار داریم که هدف شان خدمت برای مردم مسلمان ایران، افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی نیست؛ بلکه در واقع، هدف آنها نهادینه ساختن ارزش های غیر اسلامی است که فقط خود شان می خواهند که از این طریق، جامعه را به طرف استعمارپذیری سوق دهند.
به گفته این کارشناس سیاسی، وقتی به برخی از این شبکه های مخالف انقلاب اسلامی، رجوع می کنید، می بینید که حتی آنها در برخی از موارد، بین خود نیز اختلاف دارند و همان اعتباری که خود می خواهند داشته باشند، خود شان زیر سؤال می برند؛ بنابراین می بینیم در طول سال ها ناکام مانده و نتوانسته اند کاری بکنند.
وحید مژده همچنین خاطرنشان ساخت که در ایران به خاطر برخی مشکلات از جمله گرانی و یا کمبود تسهیلات هر از چند گاه، اعتراضاتی می شود که این یک اعتراض مدنی است و حق مردم یک کشور است، مثل اعتراضات در هر جای دنیا است؛ اما در خود امریکا، قیام بزرگی مثل وال استریت دیده می شود؛ اما متاسفانه در سطح بین المللی سانسور می شود و آن را هیچکس به عنوان یک قیام، اعتراض یا انقلاب نمی بیند. این در حالی است که یک اعتراض کوچک در ایران را مخالفان انقلاب از طریق رسانه های وابسته، بسیار بزرگ می کنند.
وی در رابطه با حذف شبکه های ایران توسط غربی ها از ماهواره های مربوط به آنان گفت که دنیای غرب هرچه از ایران دریغ کرده، ایران خود آن را ساخته و این به نفع ایران است که از ماهواره ها حذف شده است و ایران خود این کار را حتما خواهد کرد و ماهواره هایی خواهد ساخت؛ تا بتواند برای رسانه های دیگر کشورها خدمتی را مهیا نماید.
وحید مژده افزود:"تا زمانی که رهبری رسانه ها به دست افغان ها نباشد ما هیچ امیدی نباید از رسانه ها داشته باشیم و انتظار این را نداشته باشیم که در جهت رشد و تعالی جوانان قدم بردارند".
مدیرمسئول خبرگزاری بست باستان تصریح کرد:"تا زمانی که خود ما نتوانیم مفهوم درستی از آزادی بیان داشته باشیم، وضع ما این خواهد بود و همیشه به طرف افراط و تفریط می رویم، همانگونه که تا به حال رفته ایم".
به باور وی، آزادی بیان با حفظ ارزش های اسلامی، زمینه ساز رشد و تعالی جوانان و ملت های مسلمان می باشد.
وی گفت:"وظیفه رسانه ها امر به معروف و نهی از منکر است؛ نه ترویج منکر و باید به عنوان قوه چهارم از آنچه که جامعه را به سوی فساد می برد ممانعت نمایند".
او گفت که جدا از تعدادی از رسانه های ارزشگرا در افغانستان، دیگر رسانه ها وظیفه خود که اصلاح جامعه می باشد را به درستی انجام نداده اند.
به باور وی آزادی بیانی که غربی ها از آن داد می زنند به طور نسبی فقط در کابل است و در دیگر ولایات، هیچ خبرنگاری نمی تواند برخلاف والی، حرف بزند.
سیدآقا موسوی نژاد؛ معاون مدیرمسئول روزنامه انصاف و کارشناس مسایل رسانه ای نیز در این نشست رسانه ای گفت که انقلاب اسلامی در ایران یک انقلاب ارزشی بود؛ جانمایه های پیام آن نیز، بازگشت به ارزش ها و آرمان های دینی در جامعه بشری امروز که سخت نیازمند آن است، می باشد. این انقلاب براساس مبانی ارزشی، سیاسی و نوع اهدافی که دنبال می کرد با یک رویکرد ادبیاتی جدید و محتوای نگرشی متفاوتی در جهان دو قطبی فکری و سیاسی، عرض اندام کرد و هر دو قطب آنرا بر نمی تابیدند.
او تصریح کرد که در زمانه پیروزی انقلاب اسلامی، انواع سانسورها مثل امروز، وجود داشت. ممانعت از رسیدن پیام، ایده و استدلال آن با استفاده از روش های معمول سانسور رسانه ای و گونه پیچیده تری انجام می شد. سانسور، امروز تنها به حذف فیزیکی سامانه رسانه ای، مثل حذف عریان فیزیکی شبکه های "پرس تی وی" یا "العالم" از قمر مصنوعی نیست؛ بلکه ترور تفکر، هیاهوهای هراس افکنانه یا سنگین سازی حجم هجمات علیه ارزشهایی که رقیب جدی نظام و مبانی سیاسی و فکری دو قطب استعماری شرق و غرب بود، نیز به صورت پیگیر انجام شد تا مدل تفکر و تز دیگری از نظام و ارزشهایی که انقلاب اسلامی برمبنای آن شکل گرفت و به پیروزی رسید و اهدافی را که دنبال می کرد،‌ به افکار عمومی نرسد، تا فضا و فرصت تامل و تفکر از افکار عموم مردم جهان گرفته شود.
این کارشناس رسانه ای علاوه کرد:"انقلاب رسانه ای که انقلاب اسلامی آفرید، منظور تحول در سخت افزارها نیست؛ بلکه محتوای رسانه ای و نرم افزارها که همان افکار و ارزش های دینی و ایده و آرمانی است که استعمار کمونیستی و لیبرالیستی به عنوان رقیب جدی ارزشهای اومانیستی خود میدیدند و می بینند و به همین منظور بر علیه او موضع گرفتند و دشمنی می کنند.
به باور موسوی نژاد، با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، یک ادبیات گفتمانی و رسانه ای و یک تحلیل متفاوت از اوضاع بین المللی که با تحلیل دوقطبی پیش از انقلاب اسلامی متمایز بود، به وجود آمد.
به گفته آقای موسوی نژاد، تقابل در گذشته بین لیبرالیزم غربی و سوسیالیزم کمونیستی بود؛ اما وقتی که انقلاب اسلامی پیروز شد، حقیقت و ماهیت استعمارگری را به مخاطبان تبیین کرد و حقیقتی را که بلوک استعماری سعی در مخفی سازی آن داشت، وارد ادبیات و تفکر و تحلیل سیاسی جوامع بشری کرد و بیداری امت ها و افکار عمومی را از این سرمگویی که هردو بلوک آنرا با انواع روش ها پنهان می ساختند و افکار عمومی از آن غافل بود، به صورت برجسته و کانونی، دنبال کرد.
این تحلیلگر رسانه ای افزود غربیها قبل از انقلاب اسلامی الگوی مبارزه جنگ سرد و تقابل سیاسی و فکری با کمونیسم را دنبال می کرد، باتولد انقلاب اسلامی و رسانه های آن، که استعمار هردو قطب را هدف قرار داد و جهان بینی اسلامی و ارزشهای ضد استعماری و احیای عدالت را در جهان دنبال کرد، طبیعی بود که استعمار شرق و غرب با آن دشمنی کنند، زیرا در تقابل هردو بود و هردو ماهیت استعماری داشت.
به گفته وی، اگر نگاه رسانه ای به قضیه کنیم، جنگ رسانه ای که با استراتژی غربی، علیه دنیای اسلام به راه انداخته شده است، می خواهد آموزه های سیاسی که دین و رسانه های دینی که رسانه های ارزشگرا آن را دنبال می کنند، خنثی سازند.
او گفت:"امروز شاهد دستاوردهای انقلاب اسلامی در سطح جهان هستیم، بیداری اسلامی، به وجودآمدن جنبش های آزادیبخش و ارائه مدل سوم و مفاهیم و نگرش جدید است و انقلاب اسلامی ایران و رسانه های آن توفیق شایانی در خصوص بیدارگری از معادله استعمارگری و استعمارشدگی در جوامع اسلامی و بشری یافته و تاثیرگذاری شدید داشته است و غربی ها با عرضه تز سیاسی "برخورد تمدنها" خواستند که با بازیی جدیدی، افکار عموی را فریب دهند و این تقابل را جنگ تمدن اسلامی بر علیه تمدن غربی تبلیغ و ترویج کنند، حال آنکه این برخورد با استعمارگری است."
معاون مدیرمسئول روزنامه انصاف با رد نظریه ساموئل هانتینگتون؛ استراتژیست امریکایی که می‌گوید: پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ در ایران، می‌تواند به عنوان نقطه آغاز جنگ پنهان تمدن های غرب و اسلام در نظر گرفته شود، گفت:"مدلی تقابلی که امروز استراتژیست های امریکایی به دنبال گفتمان سازی و زیرساخت سازی تحلیل سیاسی برای جهانیان است، یعنی "جنگ تمدنی"؛ مدل تقابل امروز، واقعاً برخورد تمدن های دینی یا بشری نیست. مسلمانان، حضرت مسیح و حضرت موسی را به عنوان پیامبران الهی و ادیان آنها را ادیان الهی می دانند؛ لذا ادیان باهم مشکلی ندارند اما آنچه امروز میان آنها برخورد وجود دارد، میان استعمارگران و جوامع استعمار شده است نه مدل تقابل تمدنی. از همین رو، نظریه هانتینگتون،یک تئوری کاملآ فریب کارانه و یک استراتژی سیاسی استعماری است که می خواهد، تقابل با استعمارگری را تقابل تمدنی نشان دهد".
این کارشناس رسانه ای خاطرنشان کرد که غرب در آزادی بیان، دموکراسی و حقوق بشر و بقیه مسایل، استندرد های دوگانه را تعقیب می کند و هیچگاه به دنبال آزادی بیان و حقوق بشرواقعی نیست و می خواهد در این هیاهوی، ماهیت حقیقی شان را پنهان کنند.
به گفته وی، غرب تا قبل از شکل گیری شبکه های برون مرزی جمهوری اسلامی ایران که در واقع مولود انقلاب و تفکر اسلامی بود، همواره تلاش می کرد که از اسلام یک تصویر تندروانه ارائه کند؛ اما وقتی که رسانه هایی مثل "پرس تی وی" وارد فضای فکری غرب شد و با ارائه دیدگاه های اسلامی به تنویر افکار عمومی پرداخت، تبلیغاتی سوء و غیر واقعی را که غربی ها پیش از آن انجام داده بودند را خنثی کرد؛ لذا تنها چاره را در این دیدند که این شبکه های بین المللی را از ماهواره های خود، حذف کنند.
او گفت که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) در عرصه سیاسی و قطب بندی جهانی، الگوی جدیدی را عرضه کرد و با موفقیت توانست، الگو نظام سیاسی دینی را طرح و تبیین کند و در مقابل استعمار غرب و شرق به لحاظ فکری و سیاسی به خوبی بایستد.
آقای موسوی نژاد خاطرنشان کرد:"با هجمه غرب علیه انقلاب اسلامی و وضع انواع تحریم ها بر ایران، این کشور با خودکفایی نه تنها در عرصه های علمی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و فناوری، دست یافت؛ بلکه در عرصه رسانه ای نیز طی سه دهه گذشته، رشد و تاثیر گذاری چشمگیری در سطح بین المللی داشت".
به باور این کارشناس رسانه ای، امروزه به خوبی می توان مشاهده کرد که از ارزش های اسلامی به نحو بسیار خوبی دفاع می شود و تنها رسانه هایی که به شکل درست و با موضع گیری مناسب از آن دفاع می کنند، رسانه های ایران و رسانه های ارزشگرای همسو می باشند.

منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل
https://avapress.net/vdcdnx0k.yt0jz6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما