حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری طی سخنانی در مراسم تجلیل از دستاندرکاران و پیرغلامان محافل عزاداری امام حسین(ع) در سالن شهید مصباح دفتر مرکز تبیان در مشهد مقدس، با تاکید بر اینکه افغانستان شاهد یک نهضت ملی ضد آمریکایی بوده است، خطاب به سران امارت اسلامی گفت: طالبان هی نگویند که تنها ما در این عرصه بوده و هستیم، بلکه باید مدام تبلیغ بکنند که همه مردم افغانستان ضد آمریکا بودند. چرا شما پایگاه خود را گسترش نمیدهید؟ چرا شما عمدا و عملا مردم را نمیآورید به جبهه خود که دنیا احساس بکند کل مردم افغانستان با امارت اسلامی هستند؟ اما شما مدام خودتان را تبلیغ میکنید گویا که تنها و تنها شما علیه آمریکا بودهاید.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) _مشهد مقدس: حسینی مزاری طی سخنانی در این مراسم با تاکید بر اهمیت برپایی مجالس عزاداری، به دو تاثیر مهم ترویج فرهنگ عاشورا در کشور اشاره کرد و گفت: اثر اول ترویج فرهنگ عاشورا تربیت مدیران عاشورایی است که اگر یک اجتماع دارای مدیران عاشورایی باشد، قطعا آن جامعه و آن مردم به نحو مطلوبی مدیریت خواهند شد و اثر دومِ ترویج فرهنگ عاشورا نیز تربیت مردم عاشورایی است.
وی افزود: اگر در یک جامعه تنها مدیران عاشورایی باشند و مردم عاشورایی نباشند، هرگز امکان مدیریت مطلوب اجتماع امکانپذیر نخواهد بود. از طرفی هم اگر در یک جامعه، مردم عاشورایی باشند اما مدیر و رهبر عاشورایی نباشد باز هم مدیریت مطلوب اجتماع امکانپذیر نخواهد بود. لذا به هر اندازه که مردم یک جامعه و مدیرانِ آن با فرهنگ عاشورایی گره بخورند، آن جامعه قدرتمند خواهد شد.
رئیس مرکز تبیان با اظهار این مطلب که اگر حقیقتا جامعه ما جامعهای ولایی و عاشورایی میبود ما این همه مشکلات و معضلات نداشتیم، گفت: با این وجود، هر اندازه از اسلام و فرهنگ دینی و مبارزه و مجاهدت و ایستادگیِ مردم در برابر دشمنان که در افغانستان دیده میشود ناشی از پیروی آنان از فرهنگ عاشورا است. باید توجه کرد مردم ما در برابر دشمنانِ خیلی بزرگی قرار داشتند که اگر ارتباطمان با عاشورا و الگوهای عاشورایی نمیبود قطعا این مردم در برابر این همه تحولات و هجمههای پرقدرت دشمن تاب نمیآوردند و کاملا متلاشی میشدند.
با این حال حسینی مزاری، دریافت حداقلیِ فرهنگ عاشورا و وجود مدیران اندک عاشورایی را هم بر روحیهی دینی مردم اثرگذار توصیف کرد و افزود: همین مدیران عاشوراییِ ولو اندک و همین مردمی که سطح پایینی از فرهنگ عاشورا را دریافت کردهاند، در برابر روسها ایستادند و شوروی را شکست دادند و در طول ۲۰ سال گذشته نیز در صحنه حضور پیدا کردند و غربیها را، هم در جبهه سخت و هم در جبهه نرم به زمین زدند.
این آگاه مسایل سیاسی با اشاره به اجلاسی که در سال ۹۲ حول محور مقاومت در لبنان برگزار شد، ابراز کرد: «بنده آنجا گفتم که سرنوشت جهان اسلام بستگی به سرنوشت افغانستان دارد و اگر میخواهید که مقاومت در دنیا پیروز شود باید مردم افغانستان را دریابید، چرا که صلاح و فساد جهان اسلام بستگی به صلاح و فساد افغانستان دارد. اگر شما خواهان برقراری صلح در دنیا هستید باید در افغانستان صلح برقرار بکنید. اگر در افغانستان صلح برقرار نشود در دنیا هم برقرار نخواهد شد.»
حسینی مزاری ضمن توضیح این راهبرد استکبار در افغانستان که در هر نقطهای که احساس میکرد تفکرِ عاشورایی قویتر است، بیشتر فعالیت میکرد، گفت: طی دو دهه گذشته، دشمن در جبهه سخت و نرم صرفا بر ضد تفکر عاشورایی صفآرایی میکرد و تلاشش این بود که این تفکر از افغانستان ریشهکن شود. لذا حرکت فرهنگی غرب در ولایات شیعهنشین افغانستان بسیار زیاد بود و حتی نیرویهای نظامی آمریکایی و ناتو نیز در آنجا کار فرهنگی میکردند.
وی خاطرنشان کرد: فرهنگ غربی از طریق رسانههای مختلف در افغانستان ترویج میشد. فرهنگ شبه قاره و هند بر سینماهای افغانستان حاکم بود. در تلویزیونهای افغانستان انواع فیلمهای غیراخلاقی به نشر میرسید. اینها تنها ظاهر کار بود. غربیها در متن جامعه برنامه داشتند و کار میکردند و با کمک مراکز فرهنگی و آموزشی و با ایجاد مراکز فحشا و فسق و فجور، از یکسو به دنبال تربیت نیروی انسانی بودند و از سوی دیگر خانوادهها را از معنا تهی میکردند.
رئیس مرکز تبیان در ادامه به تشریح فرهنگ افراط در کشور پرداخت و گفت: از یک طرف، فرهنگ وهابیت و سلفیت میباشد که از درون جامعه اهل سنت برای خود بستر فراهم نموده و در راستای جهتدهی اهل سنتی که به فرهنگ سکولاریزم پاسخ نمیدادند کار میکردند و از این طرف در جامعه تشیع نیز شیعه انگلیسی عین کاری را در برابر مسلمین افغانستان انجام میداد که فرهنگ وهابیت و سلفیت انجام میدادند. هر دوتای اینها دو تیغه یک قیچی بودند که دستهشان در دست استکبار بود.
این عالم دینی افزود: امروز فرهنگ وهابیت و سلفیت به شدت زیر فشار است و امارت اسلامی با جدیت و بیرحمانه در مقابل داعش و وهابیت و سلفیت عمل میکند و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست که به اینها امان و فرصت بدهد که باز در افغانستان ادامه حیات بدهند و کار بکنند. یک مبارزه خیلی جدی در برابر تفکر وهابیت وجود دارد و مطمئنا در برابر تفکر شیعه انگلیسی هم این حرکتها سازماندهی خواهد شد.
حسینی مزاری با تاکید بر اینکه افغانستان شاهد یک نهضت ملی ضد آمریکایی بوده است، خطاب به سران امارت اسلامی گفت: طالبان هی نگویند که تنها ما در این عرصه بوده و هستیم، تازه باید مدام تبلیغ بکنند که همه مردم افغانستان ضد آمریکا بودند. چرا شما پایگاه خود را گسترش نمیدهید؟ چرا شما عمدا و عملا مردم را نمیآورید به جبهه خود که دنیا احساس بکند کل مردم افغانستان با امارت اسلامی هستند؟ اما شما مدام خودتان را تبلیغ میکنید که تنها و تنها شما علیه آمریکا بودید، اینگونه دنیا به این درک میرسد که بقیه مردم با شما نبودهاند و خیلی تنها وارد عرصه مدیریت کشور شدهاید.
رئیس مرکز تبیان یکی از وجوه اهمیت مجالس عزاداری را در باشکوه بودن و انعکاس رسانهای آن دانست و ابراز کرد: شما را به خدا از مجالس خانگی و محلی کوچک دست بردارید. اینها ثواب آنچنانی ندارد. شما هر مقدار تجمعات بزرگ برپا بکنید و این تجمعات بازتاب پیدا بکند و دشمن ببیند و به هر میزان که شما دل دشمن را خون بکنید، به همان میزان ثواب شما اضافه میشود. به همین خاطر باید در بحث رسانه و تبلیغ مجالس عزاداری هم تلاش صورت بگیرد و ما به دشمن بفهمانیم که چنین سربازان و رهروانی برای امام حسین(ع) هستیم.
مشروح سخنان حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری به شرح ذیل است:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و به نستعین. اما بعد قالَ رَسُولُ اللّهِ (ص): «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیهالسّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»
ابتدا تشکر میکنم از جناب آقای هاشمی و همکاران دفتر مشهد مقدس که باعث و بانی این نشست شدند. انگیزه برگزاری جلسه هم تجلیل از دستاندرکاران مراسم عزاداری ابا عبدالله(ع) در دهه اول محرم امسال است. عنوان جلسه هم نقش مجالس عزاداری در مدیریت اجتماع است. طبیعی است که مجالس عزاداری در مدیریت اجتماع مسلمانان نقش بسیار برجستهای دارد، چون این مجالس موجب ترویج و تبلیغ فرهنگ عاشورا میشود. هرگاه فرهنگ عاشورایی در جامعه برجسته شود دو تا اتفاق خواهد افتاد.
تربیت مدیران عاشورایی و جامعه عاشورایی؛ دو نتیجۀ گسترش فرهنگ عاشورا
اتفاق اول تربیت مدیران عاشورایی است. اگر یک اجتماع دارای مدیران عاشورایی باشد قطعا آن جامعه و آن مردم به نحو مطلوبی مدیریت خواهد شد و اتفاق دوم شکل گرفتن جامعه عاشورایی و یا مردم عاشورایی است. اگر در یک جامعه تنها مدیران عاشورایی باشند و مردم عاشورایی نباشند، هرگز امکان مدیریت مطلوب اجتماع امکانپذیر نخواهد بود. از طرفی هم اگر در یک جامعه، مردم عاشورایی باشند اما مدیر و رهبر عاشورایی نباشد باز هم مدیریت مطلوب اجتماع امکانپذیر نخواهد بود. لذا به هر اندازه که مردم یک جامعه و مدیرانِ آن با فرهنگ عاشورایی گره بخورند، آن جامعه قدرتمند خواهد شد.
قدرت در عرصه فرهنگ، در عرصه اقتصاد، در عرصه سیاست، در عرصه نظام و در عرصه امنیت بستگی دارد به اینکه افکار آحاد افراد یک جامعه تا چه اندازه با فرهنگ عاشورایی ارتباط داشته باشد و از درسهای عاشورا بهره بگیرد و از محورها و استوانههای عاشورا به خصوص امام حسین(ع) الگو بگیرد.
اگر جامعهی ما حقیقتا ولایی و عاشورایی بود این همه مشکلات نداشتیم
حالا ما میآییم جامعه و مردم افغانستان را بررسی میکنیم که طی دهههای مختلف تا چه اندازه تحت تاثیر فرهنگ عاشورا بودهاند و چه مقدار توانستند از این فرهنگ بهرهبرداری بکنند. بنده معتقدم که مردم ما نتوانستند ۱۰۰ درصد از این فرهنگ بهره بگیرند و مدیران عاشورایی متعدد و متکثر تربیت کنند تا اینها در عرصههای مختلف و در سالیان متمادی مدیریت و رهبری جامعه را به عهده بگیرند. مردم نیز از نگاه فرهنگ عاشورایی به آن اندازه قوی نبودند که با پیرویشان از مدیران عاشورایی، جامعهای انقلابی و قدرتمند شویم. اگر اینطور نبود ما شاهد این همه مشکلات در افغانستان نمیبودیم. اگر حقیقتا جامعه ما جامعهای ولایی، حسینی و عاشورایی میبود ما این همه مشکلات و معضلات را طی به خصوص چهار دهه اخیر نمیداشتیم.
اگر ارتباط ما با فرهنگ عاشورا نبود، افغانستان تاکنون متلاشی میشد
با این وجود، شما هر اندازه از اسلام و فرهنگ دینی و مبارزه و مجاهدت و ایستادگیِ مردم در برابر دشمنان را که در افغانستان میبینید، ناشی از پیروی آنان از فرهنگ عاشورا است. ناگفته نباید گذاشت مردم ما در برابر دشمنانِ خیلی بزرگی قرار داشتند که اگر ارتباط مان با عاشورا و الگوهای عاشورایی نمیبود شما مطمئن باشید که این مردم در برابر این همه تحولات و معضلات و هجمههای پرقدرت دشمن تاب نمیآوردند و کاملا متلاشی میشدند. مردم افغانستان چهارده سال در برابر ارتش سرخ ایستادند و مجاهدت کردند. اما ما بعد از پیروزی شاهد مشکلات مختلفی در داخل کشور هستیم. از سال ۷۱ تا ۷۵ تا سقوط کابل به دست طالبان و تا آخر دوره اول حکومت آنان در افغانستان در سال ۱۳۸۰ شاهد معضلات خیلی جدی در افغانستان هستیم. در طول ۲۰ سال گذشته هم که ۴۶ کشور خارجی وارد افغانستان شدند و آن را اشغال کردند که هم از نظر جنگ سخت و هم از نظر جنگ نرم روی مردم افغانستان فشار بسیار بسیار بیسابقهای وارد نمودند. شما میبینید که ۴۶ کشور جهان به رهبری امریکا و با ساختار ناتو بیش از ۱۴۰ هزار نیروی نظامی، صدها میلیارد دالر پول، دهها طیاره، صدها تانک و ابزار و ادوات جنگی و فرهنگی و رسانهای، یک هجوم بسیار بیسابقه را در افغانستان سازمان دادند.
صلاح و فساد جهان اسلام بستگی به صلاح و فساد افغانستان دارد
فکر کنم سال ۹۲ بود که در لبنان یک اجلاسی برگزار شد. سخنران اول جناب آقای دکتر ولایتی بود و سخنران دوم من بودم. آنجا بحث از مقاومت و موضوعات مختلفی با محوریت مقاومت بود و هر کس سعی داشت که در مورد آن موضوع صحبت بکند. جناب آقای ولایتی هم حول موضوع مقاومت صحبت کرد و توجه حاضران و جهانیان را به بحث مقاومت جلب میکرد. اما من در آن جلسه گفتم که وضعیت افغانستان وضعیت خطیری است. شرایط افغانستان شرایط بسیار خاصی است و سرزمین افغانستان سرزمین بسیار استراتژیکی است. در کدام کشور اسلامی منطقه ۴۶ کشور هجوم بردهاند و در کدام کشور بیش از ۱۵۰ هزار نیروی نظامی حضور دارد؟ این همه ساز و برگ نظامی و فرهنگی و غیره افغانستان را تحت فشار و سیطره خود گرفته است! کدام کشور غیر از افغانستان تا این اندازه مورد توجه شرق و غرب عالم است و مردم مظلوم و پابرهنه و متدین کدام کشور به جز افغانستان در معرض این همه فشار قرار دارد؟ من در آن جلسه خطاب به حاضرین عنوان کردم که برادران و خواهران! سرنوشت جهان اسلام بستگی به سرنوشت افغانستان دارد و اگر شما میخواهید که مقاومت در دنیا پیروز شود باید مردم افغانستان را دریابید، چرا که صلاح و فساد جهان اسلام بستگی به صلاح و فساد افغانستان دارد. اگر شما خواهان برقراری صلح در دنیا هستید باید در افغانستان صلح برقرار بکنید. اگر در افغانستان صلح برقرار نشود در دنیا هم برقرار نخواهد شد.
اگر صلح در افغانستان برقرار نشود، در دنیا هم برقرار نخواهد شد
من در همان جلسه گفتم ابومصعب الزرقاوی که در عراق القاعده را رهبری میکند در افغانستان حضور داشته و تربیه شده است. آن زمان بحث ابوبکر بغدادی نبود و رهبر داعش بعدها پیدا شد، همین ابوبکر بغدادی به مدت یک سال در وزیر اکبرخان کابل حضور داشت و مستقر بود. چکار میکرد اینجا؟ قطعا آموزش میدید و مدیریت و رهبری میشد، اما برای چه کاری؟ برای حضور در عراق و تحت تاثیر گذاشتن شرایط آنجا و تجزیه عراق و سوریه. ببینید که افغانستان چقدر محیط و معبر خطرناکی برای تروریزم جهانی است! آقای بنلادن که القاعده را در عراق و سوریه و یمن و لبنان مدیریت میکرد و در نهایت برجهای دوقلو را منفجر کرد، در افغانستان بود، حالا ممکن است که طراح حملات برجهای دوقلو خود امریکایی بوده باشند اما حرکت از آستین القاعده و با چهره و قیافه مسلمانان صورت گرفت تا اسلام بدنام شود و دیدگاه غرب را نسبت به اسلام منفی بسازند و اسلامهراسی را در غرب ترویج بکنند. لذا در آن اجلاس گفتم که در افغانستان محیط برای تربیت تروریزم فراهم است و آنجا اگر اصلاح نشود و صلح برقرار نشود قطعا در دنیا برقرار نخواهد شد.
شما حتما در طول ۲۰ سال گذشته به یاد دارید و خبرها را شاید شنیده باشید که از افغانستان به عراق نیرو اعزام شد و علیه مردم عراق جنگیدند، به سوریه اعزام شدند و علیه حکومت بشار الاسد و در راستای تخریب و تضعیف سوریه جنگیدند و مطابق با اطلاعات دریافتی، نیروهای تروریزم بینالمللی، حتی وارد یمن شدند و با پول و مدیریت و رهبری عربستان علیه مردم یمن جنگیدند. بنابراین ببینید که افغانستان با چه خطر بزرگ بینالمللی مواجه بود و مردم ما تا چه اندازه حملات سنگین دشمنان شرق و غرب را به پشت و پهلو و اطراف خود و در سرزمین خود مشاهده کردند و تحمل کردند. خب این مردم و این جامعه تا هنوز طی بیش از ۴۰ سال چطور دوام آوردهاند؟ چگونه هنوز این مردم مسلمانند و در صحنه با قد رسا حضور دارند؟ قطعا با تاثیرپذیری ولو ناقص از فرهنگ عاشورا است.
همین دریافت حداقلیِ فرهنگ عاشورا و وجود مدیران اندک عاشورایی، اثر خود را بر روحیه دینی مردم گذاشت
هنوز هم وقتی ماه محرم وارد شهرهای مختلف افغانستان میشوید گمان نمیکنید که آنجا غیر از شیعه کسانی دیگر هم حضور داشته باشند. شما فکر میکنید همه شهر کابل شیعه هستند، شما فکر میکنید همه هراتیها و مزاریها شیعه هستند! یعنی همه بلاخره در این مسیر حضور دارند، اما این قدرت و این عظمت برای مردم افغانستان از کجا شکل گرفت؟ پاسخ این است که بخاطر مجالس عزاداری و حضور فرهنگ عاشورا در افغانستان است. حتی اگر بر فرض ما معتقد باشیم که اسلام لقلقهی زبان مردم است و در ظاهر مسلماناند، با این وجود هر مقدار روحیه دینی و مکتبی و مذهبي که در افغانستان میبینید ناشی از وجود فرهنگ عاشورا است. همین فرهنگ عاشورا و همین مدیران عاشوراییِ ولو اندک و همین مردمی که سطح پایینی از فرهنگ عاشورا را دریافت کردهاند، در برابر روسها ایستادند و شوروی را شکست دادند. همین مردم در طول ۲۰ سال گذشته در صحنه حضور پیدا کردند و دشمن را، هم در جبهه سخت و هم در جبهه نرم شکست دادند.
آمریکا از افغانستان اخراج شد و تحقیر گردید
پارسال شاهد بودید که دشمن در جبهه سخت شکست سنگینی را متحمل شد. آمریکا بعد از ۲۰ سال حضور سنگین در افغانستان مجبور میشود خارج شود و به گفته امام خامنهای در افغانستان تحقیر و اخراج میشود. اینها در طول این بیست سال از جنگِ سخت خودشان استفاده کردند، بیش از ۱۷۰ هزار نفر از مردم مسلمان افغانستان توسط غربیها و نیروهای نظامی غرب به شهادت رسیدند. حالا چه سرباز دولتی، چه نیروهای امنیت ملی، چه نیروهایی که در برابر اینها بودند، چه از طالبان و چه مجالس عروسی و عزاداری و تشییع جنازه که مورد حمله دشمن قرار گرفت. طی این ۲۰ سال بیش از ۱۷۰ هزار نفر کشته شدند، اما این جنگِ سخت برای غربیها جواب نداد و در نتیجه شکست خوردند.
دشمن در هر نقطهای که احساس میکرد تفکر عاشورایی قویتر است، بیشتر فعالیت میکرد
دشمن در عرصه جنگ نرم هم شکست خورد. در طول بیست سال گذشته دشمن هم در جبهه سخت و هم در جبهه نرم، تنها و تنها علیه تفکر عاشورایی صفآرایی و جنگ کرده بود و علیه این تفکر جنگید و تلاشش این بود که این تفکر از افغانستان ریشهکن شود. به همین خاطر است که آمریکاییها و ناتو و جبهه سخت و نرمشان در هر ولایت و ولسوالی که فکر میکردند تفکر عاشورایی زیاد است، نیروهای خودرا در آنجا بیشتر میکردند. لذا حرکت فرهنگی غرب در ولایات شیعهنشین افغانستان بسیار بسیار زیاد بود؛ حتی نیرویهای نظامی آمریکایی و ناتو هم در آنجا کار فرهنگی میکردند. غربیها در غزنی، بامیان، دایکندی، مزارشریف و محلههای شیعهنشین کابل و هر مردمی که دارای فکر سالم اسلامی بودند کار خیلی جدی داشتند.
غربیها برای ظاهر تا متن جامعهی افغانستان برنامه داشتند
غربیها در عرصه جنگ نرم سعی داشتند بر مردم افغانستان مسلط شوند. توهین به فرهنگ، دین، اعتقادات، مذهب و مکتب اسلام یک فرهنگ غربی بود که با تمام ساز و برگش از طرق مختلف در تمام افغانستان تبلیغ میشد. فرهنگ غربی از طریق فیلمهای مختلف و ویدئوها و از طریق رسانههای مختلف و از هر طریقی که امکان داشت در افغانستان ترویج میشد. فرهنگ شبه قاره و هند بر سینماهای افغانستان حاکم بود. در تلویزیونهای افغانستان انواع فیلمهای غیراخلاقی به نشر میرسید. اینها تنها ظاهر کار بود برادران! غربیها در متن جامعه برنامه داشتند و کار میکردند و با کمک مراکز فرهنگی و آموزشی و با ایجاد مراکز فحشا و فسق و فجور، از یک طرف به دنبال تربیت نیروی انسانی بودند و از طرفی خانوادهها را از معنا تهی میکردند و فرهنگ ترکی را از طریق فیلمهای سینمایی و سریالها ترویج میدادند. این حرکات شاخههایی از سکولاریزمی بود که در افغانستان حضور خیلی داشت و در برابر فرهنگ اسلامی و عاشورایی فعالیت میکردد.
فرهنگ افراطی وهابیت و شیعه انگلیسی نیز دو تیغه یک قیچی در دستان استکبار هستند
در جانب دیگر نیز فرهنگ افراط در افغانستان دو شاخه داشت، یکی فرهنگ وهابیت و سلفیت که از درون جامعه اهل سنت برای خود بستر فراهم نموده و سرباز جذب میکردند و در راستای جهتدهی اهل سنتی که به فرهنگ سکولاریزم پاسخ نمیدادند کار میکردند و از این طرف در جامعه تشیع، شیعه انگلیسی هم عین کاری را در برابر مسلمین افغانستان انجام میداد که فرهنگ وهابیت و سلفیت انجام میدادند. هر دوتای اینها دو تیغه قیچی بودند که دستهشان در دست استکبار بود، هم دسته شیعه انگلیسی و هم دسته وهابیت سلفیت افراطی.
امارت اسلامی با جدیت در مقابل فرهنگ وهابیت و سلفیت ایستاده است
اما شما میبینید که تمام این فرهنگها در برابر مردم عاشورایی ما شکست میخورند. امروز ما از فرهنگ شبهقارهای در افغانستان چیزی نمیبینیم، امروز از فرهنگ لیبرالیزم غربی در افغانستان چیزی نمیبینیم، شما امروز از فرهنگ ترکی و در مجموع فرهنگ سکولاریزم چیزی نمیبینید. امروز فرهنگ وهابیت و سلفیت به شدت زیر فشار است و امارت اسلامی افغانستان با جدیت در مقابل داعش و وهابیت و سلفیت عمل میکند و بیرحمانه هم عمل میکند و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست که به اینها امان و فرصت بدهد که باز در افغانستان ادامه حیات بدهند و کار بکنند. مبارزه خیلی جدی در برابر فرهنگ وهابیت وجود دارد و مطمئنا در برابر فرهنگ شیعه انگلیسی هم این حرکتها سازماندهی خواهد شد.
امروز تنها فرهنگ عاشورایی در افغانستان زنده است
شما میبینید که در افغانستانِ امروز تنها و تنها فرهنگ عاشورایی زنده است و حضور دارد و با وصف اینکه در خارج از افغانستان هیاهو و سر و صدا میشود که امارت اسلامی چنین و چنان کرد، اما من در روز اولی که طالبان وارد کابل شدند در یک سخنرانی در همین جا گفتم که آمدن طالبان فرصت است نه تهدید و امروز ما فرصتهای خیلی طلایی در افغانستان داریم. اینها همه از خیرات و برکات فرهنگ عاشورایی و همین مجالس عزاداری است که مردم به هر قیمتی و با هر امکاناتی در گوشه گوشه افغانستان در شهرهای شیعهنشین و سنینشین در شرق و جنوب و شمال و غرب کشور برگزار میکنند.
هر عزادار حسینی در مبارزه بزرگ ملی با استکبار سهم دارد
بنابراین برگزاری مجالس امام حسین علیهالسلام به هر مقدار و با هر تعداد و با هر امکانی که باشد این همه تأثیر دارد و کسانی که دستاندرکاران برگزاری این مجالس هستند شما یقین داشته باشید که در این مبارزه و در این مجادلة موفق سهیم هستید. ممکن است یک برادر و خواهر ما مثلا در مشهد مراسم عزاداری برگزار بکند، ممکن است یک کسی در کابل و هرات و در هر گوشهای حتی یک سینه محدود بزند، این آقا یا خانم در مبارزه بزرگ ملی و اسلامی افغانستان علیه استکبار سهم جدی دارد.
تمام مردم افغانستان در شکست آمریکا و ناتو نقش داشتند
من در یک سخنرانی بزرگ در کابل این موضوع را مطرح کردم و بارها در مطبوعات و رسانهها و خبرگزاری این موضوع را گفتم که برادران طالب خوش نباشند که تنها خودشان در افغانستان مبارزه کردند و آمریکا را شکست دادند، نخیر. درست است که شما در جبهه سرد حضور داشتید و در سنگرها نبرد میکردید، ولی مبارزه و جهاد شما خیلی راحتتر از آنهایی بود که در داخل شهرها علیه آمریکا مبارزه میکردند. من همین سفر در کابل در یک جلسه گفتم تمام مساجد ما علیه آمریکا بودند، تمام حسینیهها و مراکز آموزشی و دانشگاهها و مکاتب و حوزات علمیه و تمام مردم ما در برابر آمریکا و هجوم و اشغالگری غربیها بودند. همهی اینها در مبارزه با آمریکا و شکست آن نقش داشتند، حالا چه شیعه بودند چه سنی، چه پشتون بودند و چه تاجیک و هزاره و هر کسی که در افغانستان حضور داشته و مستقیم و غیرمستقیم از فرهنگ عاشورایی متاثر بوده اند.
مرکز تبیان با برپایی تظاهرات روز قدس و تجلیل از دهه فجر در واقع با آمریکا مبارزه میکرد
یکی از آن تشکّلاتی که در مبارزه با آمریکا نقش مستقیم و جدی داشت مرکز تبیان بود. ما طی ۲۰ سال در افغانستان روز قدس را برگزار کردیم. روز قدس یعنی چه؟ یعنی حضور در برابر آمریکا، یعنی شعار دادن در برابر آمریکا، یعنی افشاگری جنایات آمریکا و رژیم صهیونیستی، یعنی ترویج روحیه استکبار ستیزی و یعنی ترویج عزت و غیرت ملی در سطح جامعه که اینها خیلی تاثیرگذارند. ما در افغانستان با برگزاری مجالس و محافل مختلف به مناسبت ارتحال امام خمینی (ره) با آمریکا مبارزه میکردیم. بعضیها اعتراض میکنند که آقای حسینی مزاری دهه فجر مربوط به جمهوری اسلامی و یک جشن ملی ایرانیهاست و به ما و شما چه ربطی دارد که از دهه فجر جمهوری اسلامی در افغانستان تجلیل بکنیم و چه لزومی دارد که از امام خمینی رحمت الله علیه و از خط او حرف بزنیم؟ طفلکی چون متاسفانه عمق ندارد و اندیشهاش به اصطلاح عمیق و فراگیر نیست نمیداند که ما از هر بهانهای علیه آمریکا استفاده میکردیم. امام خمینی رحمت الله علیه، علیه آمریکا بود و ما میخواستیم این تفکر ترویج شود.
ما مردم را با جریانهای ضدآمریکایی آشنا میکردیم
امام خامنهای به ما میگفت که این روحیه و فرهنگ استکبارستیزی باید علیه آمریکا و علیه تمام دشمنان افغانستان ترویج شود و مردم با گروهها و خطوط ضد آمریکایی آشنا شوند. آمریکا عامل اصلی بدبختی مردم افغانستان است. عامل تمام بدبختیهای مردم منطقه و جهان است. شما امروز کجای دنیا دیدید که آمریکا حضور داشته باشد و آنجا مشکل و جنایت و بدبختی نباشد؟ هر جایی که آمریکا حضور دارد بدبختی هم وجود خواهد داشت. ما بعنوان یک جریان انقلابی تلاش داشتیم مردم خود را با فرهنگ عاشورایی آشنا بکنیم. فرهنگ عاشورایی یکی از خصوصیاتش داشتن روحیه استکبارستیزی است و ما در راستای ترویج روحیه استکبارستیزی در سطح افغانستان فعال بودیم و هر فرد و جریان و هر مجموعهای که دارای این تفکر بود ما به آنها متوسل میشدیم و آنان را در بطن جامعه افغانستان میآوردیم تا مردم ما با جبهه ضد آمریکایی و امپریالیسمی آشنا بشوند.
امارت اسلامی باید همهی کشور را در نهضت ضد آمریکایی سهیم بداند تا پایگاه مردمیاش گستردهتر شود
به هر حال ما در افغانستان شاهد یک نهضت ملی ضد آمریکایی بودیم. بنابراین دوستان طالب ما هی نگویند که تنها ما در این عرصه بوده و هستیم، تازه باید مدام تبلیغ بکنند که همه مردم افغانستان ضد آمریکا بودند. چرا شما پایگاههای خود را گسترش نمیدهید؟ چرا شما عمدا و عملا مردم را نمیآورید به جبهه خود که دنیا احساس بکند کل مردم افغانستان با امارت اسلامی هستند؟ اما شما مدام خودتان را تبلیغ میکنید که تنها و تنها شما علیه آمریکا بودید، اینگونه دنیا به این درک میرسد که بقیه مردم با شما نبودهاند و خیلی تنها آمده بودید. داشتن چنین رویه و روندی نشاندهندهی فهم پایین از مدیریت است. بنابراین سران و مسئولان امارت اسلامی باید این موضوع را بدانند که اولا مردم افغانستان جمعا علیه آمریکا بودند و ثانیا ولو نبوده باشند شما باید به گونهای تبلیغ بکنید که همه اعم از شیعه و سنی از همه اقوام و همه طوایف در نبرد با آمریکا شرکت داشتند.
ما همواره بر ضد فرهنگ تفریط غربی و افراط تکفیری مبارزه میکنیم
شهدایی که ما دادیم نمونههای واضحی از رویکرد ضد آمریکایی ماست. دفتر ما چرا منفجر شد؟ چرا ما ۵۲ شهید و ۱۴۰ تا زخمی دادیم؟ چرا ما در این ۲۰ سال گذشته این همه تحت فشار غربیها بودیم؟ به این خاطر که ما ضد آمریکا و ضد فرهنگ غرب و سکولاریزم و ضد فرهنگ افراط بودیم، چه از نوع وهابیت و چه از نوع شیعه انگلیسی، ما در برابر همه اینها ایستاده بودیم و حالا هم در افغانستان با همین رویکرد حضور داریم. یکی از عوامل تعامل ما با امارت اسلامی همین است که ما نیز علیه غرب و استکبار شعار میدهیم و مخالف آن هستیم که این یکی از وجوه اشتراک ما با امارت اسلامی است.
گرفتاریهای ما در زندگی ناشی از فاصله گرفتن از نام و یاد امام حسین (ع) است
بنابراین برادران! اهمیت مجالس عزاداری در این است کسانی که در مجالس عزاداری هر کاری کردند، حتی یک گیلاس چای و آب دادند، آنهایی که نقش بیشتر داشتند مثل سخنرانهای بزرگ و سردستهها و سینهزنها، کسانی که در بخش انتظامات بودند، کسانی که نان دادند و کسانی که در چنین مجالسی و نه فقط مجالس مرکز تبیان بلکه در همه مجالس در داخل و خارج کشور سهم داشتند، در حقیقت در مبارزه ضد استکباری با رهبری فرهنگ عاشورا و با محوریت و استوانه بودنِ حضرت امام حسین(ع) شریکاند. لذا به دوستانی که در دهه اول محرم به هر شکلی از اشکال نقش ایفا کردند میگویم خوشا به حالتان که شما با یک کار خیرِ در ظاهر کوچک و با یک پول خیلی اندک، مشمول یک نهضت ملی علیه استکبار شدید و بسیار ثواب بردید. هر مقدار سرنوشت ما با نام امام حسین(ع) گره بخورد ما در عرصههای مختلف پیروز و موفق هستیم. برادران حواستان باشد هر گرفتاری که در زندگی داریم بدانید ناشی از فاصله گرفتن ما از نام و یاد امام حسین (ع) و شهدای کربلا است. لذا سعی بکنیم که هر چه بیشتر در برپایی مجالس عزاداری سهم بگیریم تا این مجالس پُرشکوه و مزدحم برگزار شود.
مجالس عزاداری خانگی و کوچک را رها کنید و اجتماعات بزرگ گرفته و رسانهای کنید
من همیشه به برادران و خواهران میگویم که شما را به خدا از مجالس خانگی و محلی کوچک دست بردارید. اینها ثواب آنچنانی ندارد. شما هر مقدار مزدحم باشید و هر مقدار تجمعات بزرگ برپا بکنید و هر مقدار این تجمعات بازتاب پیدا بکند و دشمن ببیند و به هر میزان که شما دل دشمن را خون بکنید به همان میزان ثواب شما اضافه میشود. به همین خاطر باید در بحث رسانه و تبلیغ مجالس عزاداری هم تلاش صورت بگیرد و ما به دشمن بفهمانیم که یکچنین سربازان و رهروانی برای امام حسین هستیم. به خداوند هم بگوییم که خدایا ما بنده تو هستیم و در برابر دشمنانت اینگونه سینه سپر میکنیم، ما اگر بندگان خالص تو هستیم اینگونه در عمل ثابت میکنیم.
امروز تنها خط حسینیِ موجود، خط ولایت فقیه است
کسانی که سعی میکنند در صحنه محافظهکاری بکنند و چهرهشان آفتابی نشود، متاسفانه از نظر معرفت دینی و فرهنگ عاشورایی در ذهن و مغزشان مشکل وجود دارد. لذا اگر در وجود ما چنین رویه و روندی است باید خود را اصلاح بکنیم. باید با تمام وجود در صحنه و مسیر امام حسین (ع) باشیم.
شما مطمئن باشید که خدای متعال از کسانی که عملا در این مسیر حضور دارند و در خط ولایت به رهبری امام خامنهای یعنی همان خط حسین(ع) هستند حمایت میکند. آقایان با قاطعیت میگویم غیر از خط ولایت و غیر از آن خطی که امروز در رأساش امام خامنهای حضور دارد هیچ خط دیگری حسینی نیست. امروز این خط است که در برابر دشمن ایستاده است. امروز سربازان این خط در سطح دنیا در برابر دشمن مبارزه و مجاهده میکنند و افتخارات بزرگی را برای دنیای اسلام و حتی دنیای بشریت میآفرینند. من بیش از این مزاحم عزیزان نمیشوم و در آخر تشکر میکنم از همه دستاندرکاران مجلس عزاداری محرم در این مکان بخصوص جناب آقای هاشمی که در رأس این حرکت بودند و یک دهه برنامه اجرا کردند که ما هم حضور داشتیم و استفاده کردیم. امیدوار هستم که انشاءالله این برنامه بزرگتر و مزدحمتر در خارج از این محیط در شهر مشهد به عنوان یک حرکت نمونه در میان کل مهاجرین شکل بگیرد.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته!