پس از توقف مذاکرات در دوحه، سفرهایی از سوی مقامهای بلند پایه افغانستان به برخی از کشورهای منطقه صورت گرفت که انتظار میرفت این دیدارها بن بست را بشکند و روند گفتگوها را سرعت ببخشد، اما متاسفانه تا هنوز نتیجه ملموسی در پی نداشته است و رکود همچنان ادامه دارد.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) ـ کابل: هفته گذشته رئیس جمهور افغانستان درقطر رفت و با مقامهای قطری، زلمی خلیل زاد و همچنین هیئت افغانی دیدار کرد، همزمان داکتر عبدالله عبدالله رییس شورای عالی مصالحه نیز به هند و پاکستان سفر کرده و با مقامهای این دو کشور بصورت مفصل گفتگو کردند.
ظاهراً عبدالله دستاورد چندانی از این سفرها نداشت در نهایت مقامهای هند و پاکستان همان سخنانی را عنوان کردند که پیش از سفر عبدالله برای حمایت از صلح افغانستان شعار میدادند.
پشت صحنه این سفرها و دیدارها خیلی برای عموم مردم قابل درک نیست، اما آنچه عجالتاً برای مردم مهم است توقف جنگ و خونریزی است که تا اندازه زیادی به روابط سه جانبه افغانستان، پاکستان و هند مرتبط است.
بسیاری از آگاهان به این باور هستند که هر چند برخی از سفرها تشریفاتی و بینتیجه است اما بعضی از این دیدارها تا حدی میتواند از نگاه سیاسی در دراز مدت نتیجه بخش باشد ولو اینکه نتیجه بالفعل نداشته باشد.
سید محمد جمال فکور بهشتی، وکیل مردم بامیان در مجلس نمایندگان در مصاحبه با آوا با بیان مطلب فوق افزود: که صلح افغانستان ریشه داخلی و خارجی دارد و بیاندازه پچیده است که به سادگی دست یافتنی نخواهد بود.
از دید وی، قرار است در فرآیند مذاکرات بینالافغانی، بحران جنگ چهل ساله در کشور ختم شود، از این جهت به این زودی انتظار مردم به پایان نخواهد رسید.
به گفته او، مشکلات عدیدهای پیش روی مذاکرات بینالافغانی وجود دارد، از جمله اجماع داخلی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد و اجماع منطقهای نیز بسیار شکننده و لرزان است، از این جهت سفرهای داکتر عبدالله اگر بتواند به خصوص میان سیاستها و منافع هند و پاکستان در کشور توازن ایجاد کند موثر خواهد بود در غیر اینصورت حمایتهای شعاری دو کشور از پروسه صلح سالها است که صورت میگیرد و هیچ فایدهای هم نداشته است.
وی اظهار داشت: به نظر میرسد که تحرک برای صلح از دو طرف وجود دارد و حتی امریکا هم به خاطر منافع خود به شدت از این پروسه حمایت میکند اما کشورهای اروپایی، حضوری فعال در این عرصه ندارند که قابل نگرانی است.
به باور او، جنگ و صلح افغانستان ابعاد جهانی و منطقهای دارد و ضروری است که تمام کشورهای جهان از پروسه صلح افغانستان حمایت کنند.
بهشتی بیان داشت: انتظار میرود که رویکرد کشور پاکستان که همواره عامل خلق بحران در افغانستان بوده است، پس از سفر داکترعبدالله و گفتگویهایی که صورت گرفته است تغییر کرده باشد و اینبار نقش مثبتی را برای صلح افغانستان بازی کند.
در همین حال موسی فریور، استاد دانشگاه در مصاحبه با آوا میگوید: موضوع صلح نه تنها یکی از اولویتها برای ملت و دولت افغانستان بشمار میرود بلکه امروز حوزه جنوب غرب آسیا به صورت مستقیم و غیرمستقیم در آتش جنگ افغانستان میسوزد.
او افزود؛ بدون تردید سفر داکتر عبدالله به پاکستان و هند و همچنین سفر رییس جمهور غنی به قطر در راستای ایجاد قناعت به این کشورها بوده است، به این معنی که چگونه و از چه راهی میتوان صلح را در افغانستان تامین کرد، اما اینکه چه مقدار این تلاشها برای بهبود پروسه صلح بخصوص شکست بن بست کنونی نقش داشته باشد باید تغیرات در گفتگوهای دوحه را زیر نظر داشت.
به گفته او تا هنوز این سفرها نتیجه ملموسی نداشته است و دلیلش هم این است که افغانستان کشوری است که متاسفانه سرنوشت مردمشان را دیگران تعیین میکنند و از طرف دیگر روند بگونهای است که یک عده قلدر قومی و مذهبی، سمتی و نژادی به نیابت از ملت با خارجی ها معامله میکنند.
فریور تصریح کرد: امریکاییها علیرغم اینکه تعهد سپرده بودند که در گفتگوهای بینالافغانی دخالت نمیکنند، اما سفر اخیر خلیلزاد به قطر و دیدار با هیتهای افغانی نشان داد که این کشور درصدد اعمال نفوذ خود میباشد و میخواهد مواضع دو طرف را مخصوصا به خاطر انتخابات امریکا و پیروزی ترامپ نزدیک بسازد که یقیناً این شتابزدگی به نفع آینده سیاسی افغانستان نخواهد بود.
قابل ذکر است که پس گذشت یک ماه هنوز طرفهای مذاکرهکننده نتوانستهاند بر سر شیوه مذاکرات به توافق برسند.
خبرگزاری صدای افغان (آوا) ـ کابل: هفته گذشته رئیس جمهور افغانستان درقطر رفت و با مقامهای قطری، زلمی خلیل زاد و همچنین هیئت افغانی دیدار کرد، همزمان داکتر عبدالله عبدالله رییس شورای عالی مصالحه نیز به هند و پاکستان سفر کرده و با مقامهای این دو کشور بصورت مفصل گفتگو کردند.
ظاهراً عبدالله دستاورد چندانی از این سفرها نداشت در نهایت مقامهای هند و پاکستان همان سخنانی را عنوان کردند که پیش از سفر عبدالله برای حمایت از صلح افغانستان شعار میدادند.
پشت صحنه این سفرها و دیدارها خیلی برای عموم مردم قابل درک نیست، اما آنچه عجالتاً برای مردم مهم است توقف جنگ و خونریزی است که تا اندازه زیادی به روابط سه جانبه افغانستان، پاکستان و هند مرتبط است.
بسیاری از آگاهان به این باور هستند که هر چند برخی از سفرها تشریفاتی و بینتیجه است اما بعضی از این دیدارها تا حدی میتواند از نگاه سیاسی در دراز مدت نتیجه بخش باشد ولو اینکه نتیجه بالفعل نداشته باشد.
سید محمد جمال فکور بهشتی، وکیل مردم بامیان در مجلس نمایندگان در مصاحبه با آوا با بیان مطلب فوق افزود: که صلح افغانستان ریشه داخلی و خارجی دارد و بیاندازه پچیده است که به سادگی دست یافتنی نخواهد بود.
از دید وی، قرار است در فرآیند مذاکرات بینالافغانی، بحران جنگ چهل ساله در کشور ختم شود، از این جهت به این زودی انتظار مردم به پایان نخواهد رسید.
به گفته او، مشکلات عدیدهای پیش روی مذاکرات بینالافغانی وجود دارد، از جمله اجماع داخلی به معنای واقعی کلمه وجود ندارد و اجماع منطقهای نیز بسیار شکننده و لرزان است، از این جهت سفرهای داکتر عبدالله اگر بتواند به خصوص میان سیاستها و منافع هند و پاکستان در کشور توازن ایجاد کند موثر خواهد بود در غیر اینصورت حمایتهای شعاری دو کشور از پروسه صلح سالها است که صورت میگیرد و هیچ فایدهای هم نداشته است.
وی اظهار داشت: به نظر میرسد که تحرک برای صلح از دو طرف وجود دارد و حتی امریکا هم به خاطر منافع خود به شدت از این پروسه حمایت میکند اما کشورهای اروپایی، حضوری فعال در این عرصه ندارند که قابل نگرانی است.
به باور او، جنگ و صلح افغانستان ابعاد جهانی و منطقهای دارد و ضروری است که تمام کشورهای جهان از پروسه صلح افغانستان حمایت کنند.
بهشتی بیان داشت: انتظار میرود که رویکرد کشور پاکستان که همواره عامل خلق بحران در افغانستان بوده است، پس از سفر داکترعبدالله و گفتگویهایی که صورت گرفته است تغییر کرده باشد و اینبار نقش مثبتی را برای صلح افغانستان بازی کند.
در همین حال موسی فریور، استاد دانشگاه در مصاحبه با آوا میگوید: موضوع صلح نه تنها یکی از اولویتها برای ملت و دولت افغانستان بشمار میرود بلکه امروز حوزه جنوب غرب آسیا به صورت مستقیم و غیرمستقیم در آتش جنگ افغانستان میسوزد.
او افزود؛ بدون تردید سفر داکتر عبدالله به پاکستان و هند و همچنین سفر رییس جمهور غنی به قطر در راستای ایجاد قناعت به این کشورها بوده است، به این معنی که چگونه و از چه راهی میتوان صلح را در افغانستان تامین کرد، اما اینکه چه مقدار این تلاشها برای بهبود پروسه صلح بخصوص شکست بن بست کنونی نقش داشته باشد باید تغیرات در گفتگوهای دوحه را زیر نظر داشت.
به گفته او تا هنوز این سفرها نتیجه ملموسی نداشته است و دلیلش هم این است که افغانستان کشوری است که متاسفانه سرنوشت مردمشان را دیگران تعیین میکنند و از طرف دیگر روند بگونهای است که یک عده قلدر قومی و مذهبی، سمتی و نژادی به نیابت از ملت با خارجی ها معامله میکنند.
فریور تصریح کرد: امریکاییها علیرغم اینکه تعهد سپرده بودند که در گفتگوهای بینالافغانی دخالت نمیکنند، اما سفر اخیر خلیلزاد به قطر و دیدار با هیتهای افغانی نشان داد که این کشور درصدد اعمال نفوذ خود میباشد و میخواهد مواضع دو طرف را مخصوصا به خاطر انتخابات امریکا و پیروزی ترامپ نزدیک بسازد که یقیناً این شتابزدگی به نفع آینده سیاسی افغانستان نخواهد بود.
قابل ذکر است که پس گذشت یک ماه هنوز طرفهای مذاکرهکننده نتوانستهاند بر سر شیوه مذاکرات به توافق برسند.