هدف اصلی امریکا از جنگ در افغانستان در سال ۲۰۰۱، مبارزه با تروریزم، از بین بردن شبکه القاعده، طالبان و دیگر گروههای تروریستی و حامیان آنان بود. اما با گذشت 19 سال، کارشناسان نظامی ادعا می کنند که امریکا در افغانستان نه تنها دست آوردی نداشته است، بلکه شکست خورده است.
از سال 2001 تا پایان سال 2019 به تعداد 3585 تن از نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده در افغانستان کشته شده که 2441 نفر از آنها آمريکايی بودهاند و 20 هزار 516 نظامی نیز زخمی شدهاند.
به باور کارشناسان، این که چرا واشنگتن در نهایت به صلح با گروهی تن داد که هدف اولیهاش نابودی آنها بود، بیش از هرچیز به هزینه های بسیار زیاد جنگ برای آمریکاییها مربوط میشود. آنان این تغییر رویه کاخ سفید را طولانی شدن جنگ و شکست سیاست های واشنگتن در منطقه می دانند.
درتازه ترین مورد، داکتر دیوید کلکالن، مشاور ارشد پیشین وزارتهای دفاع و خارجه آمریکا، در کتاب جدید خود تحت عنوان "اژدها و مارها؛ چگونه دیگران با غرب می جنگند؟" تلاش کرده است تا به صورت مفصل شکست ایالات متحده در نبرد با گروههای تروریستی و شورشی در افغانستان و عراق، به مسئله آسیب پذیری ارتشهای غربی در برابر دشمنانشان بپردازد.
پیش از این، بارها جنرال ها و مقامات بازنشسته امریکایی در کتاب ها و خاطرات خود از شکست سیاست های واشنگتن در افغانستان و عراق نوشته بودند.
همچین نشریه های آمریکایی چون "نشنال اینترست" و "واشنگتن پست" در مقالات و تحلیل های مختلف از شکست کاخ سفید در مقابله با تروریزم خبر داده بودند.
سال گذشته واشنگتن پست مجموعهای از اسناد محرمانه را منتشر کرد که نشان میداد دولتهای آمریکا یکی پس از دیگری در مورد واقعیات جنگ در افغانستان، به مردم خود دروغ گفتهاند تا تصمیمات خود در مورد این مناقشه را توجیه کنند.
داکتر دیوید کلکالن، در کتاب "اژدها و مارها؛ چگونه دیگران با غرب می جنگند؟" توجهاش عمدتاً بر محور تحلیل نقاط ضعف و قوت ارتش آمریکا میچرخد و استدلال می کند که مدل نظامی آمریکا و متحدان غربیاش که متکی به فناوریهای پیشرفته و گرانقیمت است، کارآمدی خود را از دست داده است.
نویسنده برتری نظامی ارتشهای غربی را انکار نمیکند، اما به گفته وی، قدرتهای رقیب، مانند چین و روسیه، ترجیح میدهند که دولتهای غربی را به شیوههای مختلف زمینگیر کنند.
داکتر کلکالن میگوید که ایالات متحده در عراق و افغانستان نشان داد که ارتشش برای مبارزه گروههای چریکی و شورشی آماده نیست. چون ضعف سامانههای دقیق نظامی غربی در این است که " به اطلاعات استخباراتی نادقیق، به دادهها و ارتباطات در برابر دشمنانی متکی است که بهصورت هستههای جداگانه و نامنظم فعالیت داشته و در جامعه و فرهنگ این کشورها ادغام شدهاند که ما از آن سر در نمیآوریم".
نویسنده تصور میکند که محدودیتهای ارتشهای غربی در جنگ با نیروهای شورشی هم به خاطر گستردگی قلمرو جنگ است و هم به خاطر محدودیتهای حقوقی مانند محافظت از جان غیر نظامیان در جریان عملیات نظامی که شورشیان در میانشان زندگی میکنند و از آنها بهعنوان سپر محافظتی خود بهره میگیرند. به همین خاطر، او مخالف تهاجم نظامی آمریکا به کشورهای دیگر است و به جای آن پیشنهاد میکند که ارتش آمریکا روی تواناییهای نظامی غیرمتعارف خود متمرکز شود.
گفتگوهای صلح امریکا با طالبان بیانگر این واقعیت است که کاخ سفید با ادامه سال ها جنگ و خونریزی در افغانستان، سرانجام به این نتیجه رسیده که مشکل افغانستان راه حل نظامی ندارد و باید از طریق دیپلماسی به جنگ داخلی در این کشور پایان دهد. زیرا زمانی در افغانستان حدود 150 هزار نیروی نظامی اش حضور داشت، نتوانست طالبان را شکست بدهند، حال با حدود 8 هزار نیرو و افزایش یا کاهش چند صد سرباز، در امنیت افغانستان هیچ تاثیری نخواهد داشت.
علیرغم مطالب گنجانده شده در این کتاب، برخی از کارشناسان بر این باورند که منابع طبیعی افغانستان، همجوار بودن این کشور با چین و روسیه به عنوان دو رقیب دولت آمریکا بهانه ای برای حضور آمریکا در افغانستان است. لذا حضور نظامی آمریکا در این کشور ادامه می یابد. آمریکا چندین پایگاه خود را برای همیشه در افغانستان حفظ می کند و با توجه به تجربه ای که از روس ها، در خروج از افغانستان دارد، تلاش می کند تا خروجی آبرومندانه داشته باشد.
جنگ افغانستان که يکی از بزرگ ترين و طولانی ترين جنگهای واشنگتن است، که صدها نظامی امریکا جان باخته و حدود یک تریلیون دالر هزینه برداشته است.
مشخصات کتاب:
اژدها و مارها: چگونه دیگران با غرب میجنگند/دکتر دیوید کلکالن/انتشارات آکسفورد/۳۲۰ صفحه/۲۰۲۰
از سال 2001 تا پایان سال 2019 به تعداد 3585 تن از نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده در افغانستان کشته شده که 2441 نفر از آنها آمريکايی بودهاند و 20 هزار 516 نظامی نیز زخمی شدهاند.
به باور کارشناسان، این که چرا واشنگتن در نهایت به صلح با گروهی تن داد که هدف اولیهاش نابودی آنها بود، بیش از هرچیز به هزینه های بسیار زیاد جنگ برای آمریکاییها مربوط میشود. آنان این تغییر رویه کاخ سفید را طولانی شدن جنگ و شکست سیاست های واشنگتن در منطقه می دانند.
درتازه ترین مورد، داکتر دیوید کلکالن، مشاور ارشد پیشین وزارتهای دفاع و خارجه آمریکا، در کتاب جدید خود تحت عنوان "اژدها و مارها؛ چگونه دیگران با غرب می جنگند؟" تلاش کرده است تا به صورت مفصل شکست ایالات متحده در نبرد با گروههای تروریستی و شورشی در افغانستان و عراق، به مسئله آسیب پذیری ارتشهای غربی در برابر دشمنانشان بپردازد.
پیش از این، بارها جنرال ها و مقامات بازنشسته امریکایی در کتاب ها و خاطرات خود از شکست سیاست های واشنگتن در افغانستان و عراق نوشته بودند.
همچین نشریه های آمریکایی چون "نشنال اینترست" و "واشنگتن پست" در مقالات و تحلیل های مختلف از شکست کاخ سفید در مقابله با تروریزم خبر داده بودند.
سال گذشته واشنگتن پست مجموعهای از اسناد محرمانه را منتشر کرد که نشان میداد دولتهای آمریکا یکی پس از دیگری در مورد واقعیات جنگ در افغانستان، به مردم خود دروغ گفتهاند تا تصمیمات خود در مورد این مناقشه را توجیه کنند.
داکتر دیوید کلکالن، در کتاب "اژدها و مارها؛ چگونه دیگران با غرب می جنگند؟" توجهاش عمدتاً بر محور تحلیل نقاط ضعف و قوت ارتش آمریکا میچرخد و استدلال می کند که مدل نظامی آمریکا و متحدان غربیاش که متکی به فناوریهای پیشرفته و گرانقیمت است، کارآمدی خود را از دست داده است.
نویسنده برتری نظامی ارتشهای غربی را انکار نمیکند، اما به گفته وی، قدرتهای رقیب، مانند چین و روسیه، ترجیح میدهند که دولتهای غربی را به شیوههای مختلف زمینگیر کنند.
داکتر کلکالن میگوید که ایالات متحده در عراق و افغانستان نشان داد که ارتشش برای مبارزه گروههای چریکی و شورشی آماده نیست. چون ضعف سامانههای دقیق نظامی غربی در این است که " به اطلاعات استخباراتی نادقیق، به دادهها و ارتباطات در برابر دشمنانی متکی است که بهصورت هستههای جداگانه و نامنظم فعالیت داشته و در جامعه و فرهنگ این کشورها ادغام شدهاند که ما از آن سر در نمیآوریم".
نویسنده تصور میکند که محدودیتهای ارتشهای غربی در جنگ با نیروهای شورشی هم به خاطر گستردگی قلمرو جنگ است و هم به خاطر محدودیتهای حقوقی مانند محافظت از جان غیر نظامیان در جریان عملیات نظامی که شورشیان در میانشان زندگی میکنند و از آنها بهعنوان سپر محافظتی خود بهره میگیرند. به همین خاطر، او مخالف تهاجم نظامی آمریکا به کشورهای دیگر است و به جای آن پیشنهاد میکند که ارتش آمریکا روی تواناییهای نظامی غیرمتعارف خود متمرکز شود.
گفتگوهای صلح امریکا با طالبان بیانگر این واقعیت است که کاخ سفید با ادامه سال ها جنگ و خونریزی در افغانستان، سرانجام به این نتیجه رسیده که مشکل افغانستان راه حل نظامی ندارد و باید از طریق دیپلماسی به جنگ داخلی در این کشور پایان دهد. زیرا زمانی در افغانستان حدود 150 هزار نیروی نظامی اش حضور داشت، نتوانست طالبان را شکست بدهند، حال با حدود 8 هزار نیرو و افزایش یا کاهش چند صد سرباز، در امنیت افغانستان هیچ تاثیری نخواهد داشت.
علیرغم مطالب گنجانده شده در این کتاب، برخی از کارشناسان بر این باورند که منابع طبیعی افغانستان، همجوار بودن این کشور با چین و روسیه به عنوان دو رقیب دولت آمریکا بهانه ای برای حضور آمریکا در افغانستان است. لذا حضور نظامی آمریکا در این کشور ادامه می یابد. آمریکا چندین پایگاه خود را برای همیشه در افغانستان حفظ می کند و با توجه به تجربه ای که از روس ها، در خروج از افغانستان دارد، تلاش می کند تا خروجی آبرومندانه داشته باشد.
جنگ افغانستان که يکی از بزرگ ترين و طولانی ترين جنگهای واشنگتن است، که صدها نظامی امریکا جان باخته و حدود یک تریلیون دالر هزینه برداشته است.
مشخصات کتاب:
اژدها و مارها: چگونه دیگران با غرب میجنگند/دکتر دیوید کلکالن/انتشارات آکسفورد/۳۲۰ صفحه/۲۰۲۰