حجت السلام والمسلمین رضایی سهشنبه شب (8دلو) در مراسم دعای توسل متوسلین به امام صادق (ع) در دفتر مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در مشهد مقدس برگزار شده بود، پیرامون “توقع در زندگی شخصی و اجتماعی” سخن گفت.
حجت السلام والمسلمین رضایی در ابتدای سخنان خود گفت: روزی حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بستری شد. علی علیه السلام به بالین او آمد فرمود: زهرا جان ! چه میل داری تا برایت فراهم کنم ؟ گفت : من از شما چیزی نمی خواهم . حضرت علی علیه السلام اصرار کرد. حضرت فاطمه علیها السلام گفت : ای پسر عمو، پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن ، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود.
وی ادامه داد: علی علیه السلام فرمود: ای فاطمه علیه السلام ، به حق من ، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم .
فاطمه علیها السلام گفت : اکنون که ما را سوگند دادی می گویم . اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است . حضرت علی علیه السلام برخاست و برای فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت؛ حضر بلاخره یک انار برای حضرت فاطمه فراهم کرد، آن حضرت در برگشت به طرف منزل ، صدای ناله درمانده ای را شنید، به دنبال صدا رفت ، دید مردی غریب و بیمار و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است ، حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو کیستی ؟ از کدام قبیله ای ؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای ؟ گفت : ای جوان صالح ! من از اهالی مدائن (ایران ) می باشم ، در آنجا قرض زیادی داشتم . ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمومنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرضهایم را ادا نماید – جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است – امام فرمود: من یک انار برای بیمار عزیزم می برم ، ولی تو را محروم نمی کنم و نصفش را به تو می دهم . حضرت انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت : اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی ، چه بسا حال من خوب شود ! علی علیه السلام نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد.
رضایی در ادامه این داستان عنوان کرد: آنگاه حضرت بعد از خداحافظی با آن جوان بیمار به سوی خانه حرکت کرد. در حالی که از شدت حیا غرق در فکر بود به در خانه رسید، ولی حیا کرد وارد خانه شود. از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده کرد فاطمه علیه السلام تکیه کرده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست .
حجت السلام والمسلمین رضایی با توجه به داستان فوق اظهار داشت: حجت السلام والمسلمین رضایی اظهار داشت:آقایان و خانم های مسلمان به اندازه توان و قدرت خود از یک دیگر توقع داشته باشند، اولین درسی که حضرت زهرا به ما می دهد این است که از یک دیگر توقع نداشته باشیم؛ آمدند خدمت پیامبر و عرضه داشتند، یا رسول الله چیکار کنیم که هم مردم ما را دوست داشته باشند و هم خدا، حضرت فرمودند: اگر می خواهید مردم شما رو دوست داشته باشند، از آن ها هیچ توقعی نداشته باشید.
این عالم دینی بیان کرد: کسی که توقع زیاد دارد از همه اشخاص و اجتماع زندگی خود ناله می کند؛کاش زندگی امیرالمومنین و حضرت زهرا برای ما الگو بود، این دو شخصیت بزرگ اسلام در طول زندگی خودشان از یک دیگر توقع نداشتند.
وی به فرموده دیگر پیامبر اشاره کرد که اگر می خواهی خدا تو را دوست داشته باشد چه کار کنی ، افزود: حضرت فرمود: اگر میخواهی خدا تو را دوست داشته باشد،هر چی میخواهی از خدا توقع کن، متاسفانه در زمان کنونی همه چیز برعکس شده است، از خدا توقع ندارند ولی از بنده خدا توقع دارند.
حجت السلام والمسلمین رضایی با بیان این که از زندگی اهل بیت به ویژه امام زمان غافل نشویم، تصریح کرد: ما باید در این ایام کسب معرفت کنیم،چرا که یک فرصت طلایی است؛ یکی از دوستان نقل می کرد که محضر مقام معظم رهبری{ امام خامنهای} بودیم، خدمت ایشان عرض کردم که که سن شما زیاد است و نمیتوانید در روضه ها بنشینید،برای شما سخت است، ایشان فرمودند من مقدرات یک سال مملکت خودم را از این روضه فاطمه زهرا میگریم.