گفتمان علمی پژوهشی تحت عنوان "پیشرفت جوامع اسلامی در مقایسه با جوامع غربی" با حضور جمعی از اهالی حوزه و دانشگاه از سوی خبرگزاری صدای افغان در شهر مقدس قم برگزار گردید.
به گزارش خبرگزاری آوا، حجتالاسلام والمسلمین دکتر قشقاوی که به عنوان کارشناس در این گفتمان صحبت میکرد، گفت: بر اساس تحقیق و مطالعات متنوع، تمدن به معنای مصطلح خودش سابقهای بیش از چندهزارسال ندارد. در این میان، هرچند دین به عنوان مهمترین رکن تمدنی نقشی بسیار اساسی داشته است، اما در حقیقت این خود انسانها و ابناء بشر هستند که تمدنها را به وجود میآورند.
دکتر قشقاوی، با طبیعی دانستن وجودِ تمدنهای مختلف پیش از اسلام، این دین را به عنوان آخرین دین توحیدی در مرحلهای متاخر دانست و افزود: حتی چندهزار سال قبل از میلاد مسیح، تمدن چین، هند، مصر و ایران تاثیرات بسیار زیادی را در سیر پیشرفت بشر داشتهاند.
وی ادامه داد: آن چه از نظر تاریخی مسلم است این است که این تمدنها در زمان ظهور دین اسلام دچار افول و انحطاط شده بودند و نتوانسته بودند شکوه و عظمت خود را حفظ کنند. این یک واقعیت تاریخی است.
حجتالاسلام قشقاوی با بیان اینکه ظهور اسلام در قرن ششم میلادی بوده بیان داشت: این قرن، آغاز دورانی است که اروپا از آن تعبیر به قرون وسطی و تاریکی و عقبماندگی میکند. ما در نیمه نخست قرون وسطی شاهد افول شدید تمدن غربی از لحاظ علمی هستیم. به طوری که اساسا بنیان کلیسا و دین در تقابل با علم قرار داشت. کلیسا علوم یونانی و هندی را به رسمیت نمیشناخت و تحت عنوان علوم غیر الهی بر آنها میتاخت. کلیسا دشمن درجهی اول علوم عقلی و فلسفه در دوران قرون وسطی بود.
وی افزود: اما اروپا از نیمهی دوم قرون وسطی به بعد، آرام آرام به واسطهی تاثیر اسلام با فلسفهی یونان آشنا شد و در آنجا مدارس علمی متنوعی شکل گرفت.
موصوف ادامه داد: در نقطهی مقابل نیز اوج شکوفایی تمدن اسلامی از قرن دوم تا پنجم هجری میباشد. با توجه به آن ترسیمی که پیامبر اسلام از علم و عقل داشت، یک فضای بسیار جدی و خاصی ایجاد گردید و باعث روآوردن گستردهی مسلمانان به علم و دانش گردید.
دکتر قشقاوی با اشاره به دوران عصر ترجمه در دنیای اسلام بیان داشت: در آن عصر، کتابهای مختلف از دانشمندان مختلف جهان ترجمه میشد. در مرو و بغداد و شهرهای دیگر اسلامی، مراکز بزرگ علمی بنا شد. در آن دوران هیچ تمدنی قابل قیاس با تمدن اسلامی نبود و ما نمیتوانیم در سدههای نختس اسلامی تمدن غرب را با تمدن عظیم اسلام مقایسه کنیم.
وی در توضیحی پیرامون واژه تمدن اسلامی بیان داشت: در شکلگیری تمدنها عوامل مختلفی نقش دارند. گاهی جغرافیا اثر میگذارد، اما این همهی دلیل برپا شدن یک تمدن نیست. اگر ما تمدن یونانی داریم معنایش این نیست که جغرافیا عامل کامل شکلگیری آن است بلکه عوامل مختلف مانند مردم آن نیز در شکلگیری آن سهم داشتهاندو
موصوف ادامه داد: ما اگر تمدن اسلامی میگوییم از این خاطر است که اسلام مهمترین نقش را در شکلگیری آن تمدن داشته است. لذا بنده چنین تعبیری را که بگوییم تمدن رنگ و بوی اسلامی میگیرد را قبول ندارم. اگر اینطور باشد ما حتی تمدن مسیحی نیز نداریم چون به ما حکومت، اخلاق، احکام و قوانینن نمیدهد. دین مسیحیت اصلا ادعایی در مورد حکومت و نظام ندارد.
وی افزود: یهودیت نیز دینی نیست که بتواند بقیه را به اموری تشویق کند که مظاهر تمدنی محسوب میشود. اما اسلام برای همهی نژادها ادعا دارد. اسلام بحث جهانی شدن دارد ولی مسیحیت و یهود چنین مباحثی ندارند؛ لذا ما میتوانیم از اصطلاح تمدن اسلامی استفاده کنیم.
حجتالاسلام قشقاوی در بخش دیگری از سخنان خود، تاثیرپذیری غرب از تمدن اسلام را غیرقابل انکار دانست و آن را یک واقعیت دانست و افزود: برخی اروپاییهای منصف میگویند ما تعمدا میخواهیم تاثیر اسلام و مسلمانان بر خود را نادیده بگیریم. بسیاری از اندیشمندان غربی تصریح کردهاند که پیشرفت غرب به واسطهی تعامل با مسلمانان و بیدار شدن آنها از قرون وسطی به بعد بوده است.
وی با تاکید بر ضرورت تفکیک تمدن از دین بیان داشت: بحث ما بحث تمدن است نه دین. تمدن متعلق به یک دین خاص نیست. تمدنها با یکدیگر تعامل دارند و علم را مبادله میکنند. تمدن غرب نیز بر جامعهی مسلمان اثر گذاشته است و ما در بخشهایی مدیون غرب هستیم.
این کارشناسی علوم دینی افزود: من این نگاه را که غرب هر چه دارد از ما میباشد قبول ندارم. حقیقت این است که غربیها بعد از قرون 17 و 18 اندیشهورزی کردند و علم روی علم گذاشتند. البته برای رسیدن به این فضا حتما از تمدنهای دگیر استفاده کردند اما در عین حال آنها را رشد دادهاند. غربیها از آموزههای دین ما برای بسط تمدن خویش بهره بردند اما متاسفانه ما در این زمینه توفیق کمتری داشتهایم.
دکتر قشقاوی با بیان اینکه مقصود ما از تبادل در تمدن به معنای تبادل در اقتصاد نیست توضیح داد: تبادل در تمدن را باید در گسترهی وسیع تاریخی نگریست. درست است که غرب در ابتدا چیزی ندارد اما سابقهی تمدنی بزرگی دارد. یونان دانشمندان بزرگی دارد که ما از آنها سرمشق گرفتهایم. منابعی مثل بطلمیوس و بقراط منبع و مرجع بسیاری از رشتههای اسلامی شدهاند و یا تاثیرات افلاطون و تابعین ولی در فلسفه اسلامی. اوج شکوفایی اسلام در زمان حکمرانی معتزلیان است که آنها تفکر ارسطویی دارند؛ لذا وقتی در مباحث تمدنی صحبت از تبادل میشود به این معنا و طی چندین قرن و در زمانهای مختلف است.
وی ادامه داد: جامعه اسلامی برای اینکه بتواند به گذشته پرشکوه خوب برگردد باید تعصب علمی را که در آن رسوخ کرده است کنار بگذارد. متاسفانه بزرگان ما علم را منحصر به علوم دینی کردند و رشد علوم جدید را به رسمیت نشناختند.
حجتالاسلام قشقاوی در پایان خاطرنشان ساخت که اگر پیشرفت را به معنای تعالی بگیریم میتوان قاطعانه ادعا کرد که جامعه اسلامی پیشرفتهتر از جامعه غربی است. امروز غرب در برابر پرودگار طغیان کرده و ندای انا ربکم الاعلی سر میدهد. ما باید در مقایسه بین تمدنها به این جنبهها هم توجه داشته باشیم.
دکتر محمدی؛ کارشناس دیگر گفتمان نیز در ابتدا سالگرد شهادت شهدای 7 جدی 96 را تسلیت گفت و برگزاری چنین گفتمانهایی را برای آیندهی افغانستان بسیار راهگشا دانست.
وی در پاسخ به این پرسش که چه رابطهای میان تمدن و علم وجود دارد گفت: خلط میان تمدن و دین خیلی اتفاق میافتد. خیلی اوقات ضعف تمدن را به پای اسلام مینویسند. در حالی که تمدن یک پدیدهی انسانی و این دنیایی است. خداوند یک قدرت و توانایی در ما قرار داده که آن را فرهنگسازی میگوییم. ویژگی خلیفةاللهی خداوند ساختن فرهنگ را اقتضا میکند.
دکتر محمدی در مقام بیان تفاوت میان فرهنگ و تمدن اظهار داشت: فرهنگ محدود به طیف خاص انسانی است ولی سازههای تمدنی برای تمام جامعه بشریت نافع است. تمدن یک پدیدهی جهانی و متعلق به کل بشر است.
موصوف بیان داشت: دین تمدن را به عنوان تجربهی بشری عرضه نمیکند لذا مسلمانها سعی میکنند در بحث تمدنی از تمدنهای دیگر نیز استفاده کنند؛ از مباحثی مانند کلام، ریاضیات، اساسات علم جغرافیا و امثال آن.
وی ادامه داد: دین اسلام صرفا بیدارکننده و انسانساز است. و این وظیفهی انسانها است که دولت و حکومت بسازند. اسلام صرفا تشویقکننده است در حالی که تمدن پدیدهای جهانی است لذا میبینیم که تمدن یونانی در قلمرو اسلامی رنگ اسلامی میگیرد. به عبارت دیگر وقتی تمدن وارد میشود رنگ و لعاب اسلامی میگیرد.
دکتر محمدی تمدن را پدیدهای انسانی و جهانی دانست و گفت: هر پدیده تمدنی در هر نقطهی جغرافیایی که شکل بگیرد متلق به همهی بشر است.
وی در پاسخ به این پرسش که چه شد که غرب به شکوفایی رسید بیان کرد: عناصر اصلی تمدن غرب به مصر برمیگردد. معماری روم و ایتالیا به مصر برمیگردند. ولی با ضعف فرهنگی مصر، تمدن آن از بین نرفت بلکه به نقطهی دیگری کوچ کرد.
موصوف ادامه داد: بحث حقوق که در تنظیم روابط اجتماعی اثرگزار است و در تمدن نیز خیلی مهم است بخصوص حقوق طبیعی از عراق به یونان و از آنجا به ایتالیا و سپس فرانسه منتقل شده است.
دکتر محمدی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: غرب بعد از جنگهای صلیبی از خواب بیدار شد و شروع به اصلاح عقبماندگیهای خود کرد. آنها بعد از جنگهای صلیبی متوجه شدند که چیزهایی مثل پزشک و فلسفه و امثال آن وجود دارد. غرب حتی کلمهی یونیورسیتی به معنای دانشگاه را از الجامعه عربی اخذ کرده است.
وی ادامه داد: بعد از جنگهای صلیبی، کار اصلی جهانگردان اروپایی خرید کتابهای مسلمانان و شرق بود. ضعفهای غرب تا جنگهای صلیبی ادامه پیدا کرد. حتی کمونیسم که منشاءاش در چین است و هرچند نیز فروپاشید اما یک شوک بزرگ به غربیها وراد کرد. بحثهایی مانند بیمه و مالیات بر اثر شوک کمونیسم در جامعه غربی به وجود آمد. کمونیسم در عرصهی اقتصاد در اروپا اثر گذاشت.
موصوف بیان داشت: من همچنان تاکید دارم که کارکرد تمدنی جهانی است و ضعف مسلمانان به خودشان برمیگردد. اصلیترین عامل ضعف اسلام این بود که به جغرافیا تقسیم و محدود شد. یکی از اصلیترین عوامل عقبماندگی مسلمانان زمینگیر شدن اسلام در حصار جغرافیا و تعصبات بیپایه بود.
محمدی افزود: یک فرهنگ اگر قوی باشد تمدن را نگه میدارد ولی اگر ضعیف شد فرهنگِ دیگری آن تمدن را میبرد. ضعف بزرگ جامعه اسلامی این بود که پدیدهی آسمانی دین را با توجه به جغرافیا تکه تکه و زمینی کردیم. لذا وقتی ما نتوانیم از آموزههای اسلامی بهره ببریم دیگران از آن بهره خواهند بود.
وی بیان داشت: متاسفانه امروز، ما شکل کاملشدهی اختراعات خود را از غربیها میگیریم. پس عامل اصلی ضعف مسلمانان عامل درونی است.
موصوف در بیان عوامل خارجی ضعف جوامع مسلمان بیان داشت: یکی از آنها حضور 200 سالهی صلیبیان در شامات و فلسطین و سوریه و اردن امروزی بود. حکومت وقت بغداد هیچ کاری علیه صلیبیان انجام نداد و مصرِ به آن عظمت توسط جنگهای ممتد با صلیبیان تا جایی ضعیف شد که از بین رفت.
دکتر محمدی ادامه داد: عامل دیگر حمله مغول بود که البته هجوم مغولها در مناطقی از جامعه اسلامی باعث پسرفت و در مناطقی هم باعث پیشرفت آن منطقه شد. بع عنوان مثال افغانستان بعد از حملهی مغول نتوانست دیگر کمر راست کند؛ لذا حمله مغول در بخش زیادی از قلمرو جهان اسلام خصوصا خراسان تاثیر منفی داشت.
وی افزود: عامل دیگر ضعف جوامع غربی که البته عاملی معنوی محسوب میشود مربوط به دو قرن اخیر است. مثلا جهانی شدن اسلام را زیر سوال میبرند و یا اینکه ایدهی خطرناک جدایی دین از سیاست بعد از جنگ جهانی اول جا انداخته شد.
دکتر محمدی در بیان راهکار برونرفت از وضعیت فعلی بیان داشت: از آنجایی که تمدن پدیدهای جهانی است و همانطور که مسلمانان در دورهای که پیشرفت کرده بودند رفتند و از یونان و هند تاریخنویس و پزشک آوردند، امروز نیز باید انسان جذب کنند. و ما اگر بخواهیم پیشرفت کنیم باید انسان جذب کنیم چرا که عامل اصلی تمدن نیز انسان میباشد.
وی ادامه داد: تنها راه بازگشت به اقتدار جهانی اسلام، جذب نخبگان جهانی است. به عنوان مثال، افغانستان امروز در دست محصلین تحصیل کرده در آمریکا میباشد. صرفا با تبلیغ و ادعا نمیتوان به قلههای پیشرفت جهانی دست پیدا کرد.
شایان ذکر است که نشستگفتمانهای علمیپژوهشی جستجوی راه تعالی هر پنجشنبه راس ساعت 9:30 صبح در محل دفتر خبرگزاری آوا در شهر مقدس قم به آدرس خیابان توحید، نبش توحید 9، مجتمع سبحان، طبقه پنجم دایر میباشد.