تاریخ انتشار :يکشنبه ۲۸ اسد ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۳۲
کد مطلب : 169106
دانش: طالبان به هیچ ارزشی احترام نمی‌گذارند و بر طبل جنگ می‌کوبند
سرور دانش؛ معاون دوم اشرف غنی با صدور پیامی به مناسبت ۲۸ اسد؛ روز استقلال افغانستان گفته است که گروه افراطی طالبان به هیچ ارزشی احترام ندارد و همواره بر طبل جنگ می‌کوبد.
به گزارش آوا، سرور دانش، 28 اسد روز را نقطه عطفی در تاریخ کشور و یکی از تحولاتی خوانده که نقش مردم در آن برجسته و ماندگار بوده است.

آقای دانش با ابراز نارضایتی از وضعیت جاری در کشور گفته است که با وجود آنکه نزدیک به یک قرن از استقلال کشور می‌گذرد، هنوزهم روند ثبات سیاسی و فرآیندهای مرتبط به آن، چنانکه باید، سامان نیافته و علی‌رغم سال‌ها تلاش برای امنیت پایدار، جنگ، خشونت و بنیادگرایی تصویر افغانستان امروز است.

معاون دوم اشرف غنی گفته است: "ما هنوز هم با چالش‌های پیچیده‌ای مواجه هستیم. گروه‌های تروریستی وحدت و انسجام مردم را نشانه گرفته و فجایعی را خلق می‌کنند که نظیر آن را تاریخ کمتر دیده است. حمله بر مکاتب و آموزشگاه‌ها و مراکز فرهنگی فقط در راستای تلاش نافرجام دشمن برای ایجاد تفرقه و ترس از دانایی قابل تفسیر است."

او با اشاره به حوادث اخیر غزنی و کابل خاطرنشان کرده که حکومت افغانستان به هدف تأمین صلح، آتش‌بس و ختم جنگ بسیار تلاش کرده است؛ اما این "گروه‌های مسلح مخالف دولت به خصوص گروه افراطی طالبان است که به هیچ ارزشی احترام نداشته و همواره بر طبل جنگ می‌کوبند."

معاون دوم ریاست جمهوری برای مقابله با این چالش‌ها، وحدت ملی را نخستین ضرورت مردم افغانستان خوانده و تاکید کرده است که با همصدایی دست مداخله‌گران از رسیدن به اهداف شومی که در سر دارند، کوتاه خواهد شد.

آقای دانش افزوده است، حضور در جبهه جنگ و رشادت نیروهای ‌امنیتی، در حقیقت ادامه تلاش همگانی برای آزادی، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور است؛ اما این جنگ، زمانی به پیروزی می‌رسد که این نیروها احساس کنند حمایت مردم افغانستان را در برابر تروریزم، با خود دارند و پشتسبانی مردم از نیروهای امنیتی ضرورت دیگری است که به توجه مردم افغانستان نیاز دارد.

او گفته، مردم افغانستان در طول نزدیک به یک قرن مبارزه در برابر مداخلات بیرونی بسیار قربانی داده‌اند؛ اما در سایه این مبارزات به دستآوردهایس چون حاکمیت مردم، آزادی بیان، دموکراسی، مردم‌سالاری دست یافته اند که پاسداری از این ارزش‌ها مکلفیت دولت و وجیبه ملی هر شهروند است.

به گفته او، برگزاری انتخابات و رفتن به پای صندوق‌ رأی، بهترین گزینه برای پاسداری از دستاوردهای مبارزات سیاسی مردم و حفظ استقلال کشور است و به جز این، هرگونه سازوکار دیگر محکوم به شکست و ناکامی خواهد بود.

معاون دوم ریاست جمهوری در حالی طالبان را متهم به جنگ طلبی می‌کند که حکومت همچنان در تلاش برای اعلام آتش بس با طالبان در روزهای عید قربان است.


روز گذشته رییس جمهور غنی نیز بر آتش بس دوجانبه تاکید کرده بود؛ اما رهبر طالبان در پیام عیدی خود که دو شب پیش نشر شد هیچ اشاره‌ی به آتش بس نکرده است.
 
https://avapress.net/vdcawon6i49ni61.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

آیا به استقلال واقعی رسیده ایم؟

اگراستقلال را از بعد خارجی وداخلی درنظر بگریم
متاسفانه افغانستان در شرایط فعلی از هیچ کدام آن برخوردار نیست.
بعد داخلی:
یکی از فاکتور های استقلال اصل همپذیری تمام اقوام ساکن در یک کشور با در نظر داشت نژاد های گونان، عقاید گوناگون بدست می آید بطور مثال ایالات متحدها آمریکا یکی از کشورهای است که رنگ پوست باعث نشد تا از اوبامای سیاه پوست ریس جمهور نسازد. اما آیا براستی این مشکل در افغانستان حل شده است؟

افغانستان زمان استقلال پیدا میکند که همه اقوام کشور بدون در نظر داشت دین عقیده، نژاد تبار، زبان حق مساوی در خوب وبد این کشور داشته باشند. وخود را صاحب خانه احساس کنند. نه اینکه یک عده به عده دگر ناقلین خطاب کنند!
استقلال تنها دراین نیست که حتمن یک عده بطور دایم صاحب خانه خوانده شود، بقیه شهروندان واقوام اگر خواهان حق وحقوق خود باشند مارک جاسوس بودن این وآن کشور بر پیشانی شان زده شده ومهاجر خطاب شود!
استقلال کشور تنها از بیرون بدست نمی آید، بلکه استقلال با پشتوانه ملی که از حمایت تک تک شهروندانش برخور باشد قوی ترین استقلال است که ضامن بقای دولت ها وپیشرفت کشور محسوب میشود.
درحالیکه زمامدارن کشور چه در گذشته و چه حال نتوانسته مشروعیت قانونی وپشتوانه ملی تمام اقوام ساکن در این کشور را داشته باشند. بلکه تمام شان بزور یک قوم خاص وبا پشتوانه کشورهای خارجی در این خاک حکمرانی کرده اند.
همچنانکه
دروضعیت فعلی جناب دکتر محمد اشرف غنی هم با زور آمریکایی ها بر اریکه قدرت تکیه زده است، گاه وبیگاه برای ضعیف ساختن روقبای سیاسی خود قدرت آمریکایی ها را برخ شان میکشد.

بعد خارجی استقلال

درجهان امروز بدون تعامل با دگر کشور های جهان وایجاد اتحاد وداشتن پیمان های سیاسی، امنیتی نمیشود کشور را اداره کرد. همچنان که در گذشته هم چنین چیزی مرسوم بوده.
ولی در تاریخ معاصر بخصوص از زمان بقدرت رسیدن سردار داوود تا حال که کشور بشدت با نقشه وطرح خارجی ها اداره میشود. یعنی شوروی سابق وآمریکاه در چگونگی بر سرقدرت رسیدن حاکمان این کشور بیشتر از مردم افغانستان سهم داشته اند.

پس از کدام اسقلال سخن میگوییم؟
آیا وقت آن نرسیده که بجای خود فریبی روی واقعیت های تاریخی کشور کارشود تا کشور از این روز حال بیرون آید.
این وطن زمانی وطن میشود که شمال وجنوب وشرق وغرب ومناطق مرکزی دردش مشترک، غمش مشترک، شادی مشترک داشته باشند. از مرگ یکدگر خوشحال نشود بلکه در عزای یکدگر احساس مشترک داشته باشند.