محمد بن سلمان؛ ولیعهد سعودی با صحبت درباره چشمانداز همکاری احتمالی با اسرائیل، از داشتن "دشمن مشترک" با اسرائیل گفته است.
او درباره همسویی با اسرائیل علیه ایران گفته است: "ما دشمن مشترکی داریم."
بن سلمان به جز اشاره به همسویی با اسرائیل از حیث دشمنی مشترک با ایران، گفته است: "به نظر میرسد که به طور بالقوه حوزههای بسیاری برای همکاریهای اقتصادی وجود دارد."
البته او گفته است که عربستان نمیتواند "بدون حل مساله صلح با فلسطینیها" با اسرائیل رابطه داشته باشد، چرا که فلسطینیها و اسرائیلیها "هر دو حق دارند در کنار هم زندگی کنند."
ولیعهد سعودی پیشبینی کرده است که کشورش در آینده رابطه "عادی و خوبی" با اسرائیلی داشته باشد و چنین رابطهای به نفع همه خواهد بود.
اخیرا عربستان اجازه داد یک هواپیمای مسافربری به مقصد اسرائیل، از آسمان سعودی بگذرد.
تنش میان ایران با عربستان، اسرائیل و امریکا به حدی است که چند ماه پیش رئیس جمهور فرانسه هشدار داد که احتمال جنگ میان آنها وجود دارد.
اتحاد اعراب و اسراییل در خاور میانه به ویژه بر علیه ایران، اگرچه مساله تازهای نیست و نمیتواند شگفتیآفرین باشد؛ اما بدون تردید، پردهبرداشتن عامدانه از این اتحاد و همپیمانی اعراب و اسراییل، نشانگر تغییر جدی و مهم قواعد بازی در منطقه است و این بدان معناست که خاورمیانه ای که در آن اعراب و اسراییل؛ این دشمنان قسمخورده همیشگی، حول محور منافع کوتاه مدت، مقطعی و موقت، در یک اردو قرار گرفته اند در سراشیبی یک بحران خطرناک و مرگبار قرار گرفته است.
اسراییل به این دوستی ناپایدار و موقتی، نگاه استراتژیک و بلندمدت ندارد و این دوستی موقت، هرگز مانع از آن نمی شود که رژیم اسراییل، نسبت به دشمنی دیرینه و تاریخی خود با اعراب و مسلمانان، چشمپوشی کند و بهانه تسلیح رژيمهای عربی و خاور میانهای با سلاحهای پیشرفتهی امریکایی به منظور مقابله با تهدید ایران را توجیهی قابل قبول و معتبر ارزیابی کند.
اعراب اما به اندازهای سرمست و سرسپرده عمل میکنند که متوجه نیستند دوستی با اسراییل، خطرناکتر از دشمنی با ایران است و این دوستی، هرگز منافع بلندمدت آنها را تامین نخواهد کرد.
سران رژيمهای عربی به ویژه رژیم آل سعود در عربستان که رهبری جریان ضد ایرانی در خاور میانه را بر عهده گرفته است، همچنین از یاد برده اند که در سایه سیاست ایرانهراسی اسراییلی، این اعراب و مسلمانان هستند که به نیابت از اسراییل در برابر گروهی دیگر از مسلمانان میجنگند و در این میان، کسی که هیچ زیانی از این نبرد از بنیاد باطل نخواهد دید، اسراییل است.
اعراب، آشکارا به سربازان دست و پا بسته و گوش به فرمان رژيم اسراییل بدل شده و برای تأمین اهداف و منافع صهیونیزم بینالملل در سرزمینهای اسلامی و علیه برادران مسلمان خود سلاحهای امریکایی برگرفته اند و حمام خون به راه انداخته اند.
وضعیت جاری در یمن، عراق، سوریه، لیبی و در آینده، لبنان و... ماحصل این سرسپردگی زبونانه است.
نخست وزیر رژيم اسراییل باری در آستانه امضای توافقنامه هسته ای میان ایران و قدرت های جهانی، نسبت به شکل گیری رقابت تسلیحاتی اتمی در خاور میانه هشدار داد و ابراز نگرانی کرد؛ این در حالی است که بدون هیچ تردیدی نخستین رژیمی که در برابر چنین مسابقهای خواهد ایستاد و مانع از اتمیشدن اعراب خواهد شد همین رژیمی است که امروزه به تنور شکلگیری این مسابقه دروغین و تبلیغاتی، میدمد و دیگران علیه یک تهدید خالی و خیالی، بسیج و تهییج میکند.
دلیل آن هم کاملا واضح است: برتری کیفی اسراییل بر همسایگانش!
سران مزدور و دستنشانده عرب اما نمیخواهند بدانند که امریکا حتی در فروش تسلیحاتش بین این کشورها و اسراییل نیز تبعیض قایل میشود و به رغم آنکه سالانه میلیاردها دالر از ثروت نفتی اعراب را در بدل واگذاری سلاح و هواپیمای جنگی و آموزشهای نظامی و استقرار پایگاههایش در سرزمینهای اسلامی، تاراج میکند، در عین حال، حاضر نیست همان سلاحی را که به اسراییل میدهد به اعراب نیز بدهد؛ پس چه چیزی این دوستی موقت و ناپایدار را میتواند توجیه کند؟
آیا سران سعودی نمیدانند که هماکنون در یمن و سایر نقاط جهان اسلام، به نیابت از اسراییل و برای منافع استراتژيک این رژيم میجنگند و قربانی میشوند؟!
آنها چرا به سخنان مکرر مقامهای نظامی و سیاسی صهیونیستی توجه نمیکنند که بر «برتری کیفی» اسراییل بر اعراب تأکید میکنند؟
آیا اینکه ولیعهد مزدور و بی درک و تحلیل عربستان، ادعا میکند که ایران، دشمن مشترک عربستان و اسراییل است، برای رژيمهای عربی و سران سرسپرده آنها کافی است تا به اسراییل اعتماد کنند، جنایات این رژيم را فراموش کنند، زخم خونافشان غزه و قدس را از یاد ببرند، ضجههای استخوانسوز زنان و کودکان فلسطینی را نادیده بگیرند و با اسراییل جنایتکار و نتانیاهوی کودککش، همدست و همداستان شوند؟
اساسا چه چیزی تماس و تعهد با رژیم بدنام و کودککشی مانند اسراییل را برای اعراب و سران رژيمهای عربی، به یک «افتخار» بدل میکند؟
گذر زمان، درست مانند گذشته، در آینده نیز به صورت آشکار نشان خواهد داد که این دوستی موقت، مانع از دشمنی دایمی اسراییل علیه اعراب نخواهد شد و اگر روزی – برپایه خواب و خیالهای اعراب و صهیونیستها- «دشمن مشترک» آنها نیز از میان برود، آنگاه نوبت به خود اعراب خواهد رسید؛ اما آن روز هرگز فرانخواهد رسید؛ زیرا به تعبیر وزیر جنگ اسراییل «نیات در خاور میانه دستخوش تغییر است» و تغییر بعدی، همه قواعد بازی که به وسیله اعراب و یهودیهای همپیمان چیده و ریخته شده است را از بنیاد بههم خواهد ریخت.