نقیبالله کودک ۱۵ سالهییست که یکسال پیش در پاسگاهی در ولسوالی نادعلی ولایت هلمند به عنوان فردی نفوذی وارد شد. با او در داخل مرکز اصلاح و تربیت کودکان گفتوگو کردم. نقیبالله میگوید طالبان وی را مجبور کرده بودند که وارد نیروهای ارتش شود و برای آنها خبرچینی کند.
اما سرانجام دستاش در یک جاسوسبازی رو شده و از سوی نیروهای امنیتی بازداشت میشود. اکنون به تکرار میگوید، با این که از اعمالاش احساس پشیمانی میکند، اما چارهیی جز اطاعت از دستورات طالبان نداشته است.
در فقرۀ یکم مادۀ بیست و پنجم قانون مبارزه با قاچاق انسان و قاچاق مهاجران آمده است که هرگاه مجنی علیه طفل باشد، به رضایت وی به والدین و سرپرست قانونی وی سپرده میشود، در صورت عدم موجودیت والدین یا سرپرست قانونی، در مؤسسۀ اختصاصی خدمات اجتماعی نگهداری میشود. به همین دلیل بسیاری از کودکان بزهکار و فریب خورده از مرکز اصلاح و تربیت کودکان سردر میآورند.
در هنگام صحبت با نقیب الله، چشمام به پسر ۱۴ سالۀ دیگری افتاد. خان آغا نام دارد و میگوید،کودکانی زیادی را دیده که مجبور شدهاند برای طالبان کار کنند. به باور خان آغا جاسوسی و ماینگذاری تنها بخشی از همکاری کودکان با طالبان است. خود او نیز یکسال زیر آموزش قرار داشته تا شیوۀ درست ماینگذاری را یاد بگیرد.
گلخان اهل ولسوالی سنگین است و سناش نیز از نقیبالله و خان آغا بیشتر است. او از سهسال به اینسو در مرکز اصلاح بسر میبرد. از گلخان پرسیدم که پس از آزادی چه میکند. او در پاسخ میگوید که هنوز مطمین نیست که با طالبان همکاری کند یا با دولت.
گلخان بر این باور است که بیشتر ساکنان ولسوالی سنگین با طالبان همکارند و وی نیز برای مقابله و جهاد با آمریکاییها به این گروه پیوسته است.
گل خان میگوید: «هیچ کسی در بدل ۵ هزار و یا هم ۱۰ هزار کلدار پاکستانی خود را به کشتن نمیدهد، اما مهم این است که آمریکایی ها آمده و جهاد لازم است.»
سخنان این کودکان، این پرسش را در ذهن بر میانگیزد که چهگونه مخالفان مسلح دولت میتوانند به این راحتی کودکان بیگناه را شستوشوی مغزی داده و مورد بهرهکشی قرار دهند.
برای پاسخ ابتدا به ریاست کار و امور اجتماعی ولایت هلمند رفتم و با محمدامان مکمل، رییس کار و امور اجتماعی این ولایت ملاقات کردم. آقای مکمل میگوید، هر ماه قضایایی از سوءاستفادۀ مخالفان مسلح دولت از کودکان به آنان گزارش میشود. به گفتۀ وی، آنها بسیاری از این پروندهها را به ریاست دادستانی ارجاع میدهند.
به باور آقای مکمل، هیچ طرف درگیر نباید از کودکان در جنگ استفاده کند و طالبان نیز با استفاده از کودکان در نبردها مرتکب جنایت جنگی میشوند.
در فقرۀ دوم مادۀ سوم قانون مبارزه با قاچاق انسان آمده است که تحت تسلط قراردادن طفل به مقصد بهرهکشی از جمله استفاده از کودکان در جنگهای مسلحانه، قاچاق انسان شمرده میشود.
پیرامون این مسأله با حافظاحمد نصرت از فعالان مدنی هلمند گفتوگو کردم. او میگوید که در جنگ هلمند هم دولت و هم طالبان از کودکان بهره میبرند. سربازگیری از کودکان و استفاده از آنها در درگیریهای مسلحانه قاچاق انسان محسوب میشود.
روایت این کودکان از همکاری با طالبان و ماینگذاری و جاسوسی برای این گروه تنها نمایانگر بخش کوچکی از چهرۀ تاریک جنگ هلمند است. پرسشی که اکنون در ذهن تک تک کودکان سرباز میچرخد این است که چهگونه میتوان پس از رهایی از مرکز اصلاح در جامعه ادغام شد.
منبع: سلام وطندار