تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۱ میزان ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۲۰
کد مطلب : 150867
با الگو برداری از حضرت زینب(س) تبلیغات رسانه ای دشمنان مکتب امام حسین(ع) را خنثی کنیم

‏‏سیدحسن حسینی رئیس دفتر مرکزی خبرگزاری صدای افغان(آوا) در کابل در مراسم عزاداری امام حسین(ع) گفت: با الگو برداری از حرکت حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) تبلیغات رسانه ای و توطیه های دشمنان اسلام و مکتب حسینی را خثنی کنیم.
آقای حسینی در مراسمی که به مناسبت دوازدهمین روز محرم الحرام در سالن اجتماعات مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در کابل برگزار شده بود، گفت: حادثه کربلا گرچه در مکان معین و زمان محدود به وقوع پیوست، اما با توجه به ویژگیهای آن، برخلاف رخدادهای اجتماعی و سیاسی دیگر، هیچگاه به فراموشی سپرده نشد، بلکه تحلیلگران و تاریخ نگاران، پیرامون آن به بحث و بررسی و اظهار نظر پرداختند و زوایای گوناگون آن را تشریح و تبیین کردند.

سیدحسن حسینی گفت، پدیده عظیم و بی‌نظیر عاشورا، ضمن آنکه باعث رسوایی دستگاه جائر و ستمکار یزید و یزیدیان شد، و علاوه بر اینکه اسلام را از خطر فنا و انهدام نجات داد، الگویی برای همه مسلمین بلکه محرومان و مستضعفان جهان به منظور مبارزه با حاکمان جور بود و بیشتر حرکتها و قیامهای بعدی از سوی آزادگان و آزادیخواهان بر ضد کفر و الحاد و نفاق، متأثر از نهضت خونین عاشورای حسینی است. ‏
تبلیغات مسموم دستگاه یزید ‏
آقای حسینی با بررسی قدرت رسانه ای دو طرف نهضت عاشورا گفت: تبلیغات مسموم و زهرآگین دستگاه قبل از طرح بیعت گرفتن از امام حسین برای یزید برای مقابله با امام حسین(ع) آغاز شده بود. دستگاه اموی می دانستند که امام حسین(ع) با یزید بیعت نخواهد کرد و حتما قیام خواهد کرد. از سویی هم بر این باور بودند که سرکوب قیام امام حسین(ع) و شهادت او و سپس تحریف حقایق این رخداد، به خاطر برخورداری فرزند عزیز علی(ع) و فاطمه(س) از موقعیت سیاسی و اجتماعی خاص در میان جامعه، کار چندان آسانی نیست.
به گفته این فعال رسانه ای، اموی ها برای آمادگی مقابله با این مسأله تبلیغات گسترده ای را در جهت تثبیت و بر حق بودن حکومت یزید به راه انداختند، بدیهی است چنین اقدامات و توجیهاتی باید در میان عده‌ای مردم مذهبی، رنگ و بوی مذهبی داشته باشد. لذا دستگاه تبلیغاتی یزید، به ویژه وعاظ منابر و مساجد شام و کوفه می گفتند که عزت و شرفی که به یزید داده شده، به خواست خدا بوده است. تا به این ترتیب اگر امام حسین قصد قیام داشت، چنین وانمود کنند که در مقابله خلیفه خدا قیام کرده است.
وی گفت، ‏‏ زمانی هم که دستگاه اموی از بیعت کردن فرزند بزرگوار علی(ع) و فاطمه(س) مأیوس شد، درصدد برآمد با هر شیوه ممکن، او را شکست دهد و حتی به قتل برساند. یکی از شیوه‌های مبارزه حکومت یزید و بنی‌امیه بر ضد امام حسین(ع)، ترویج و ‏تبلیغ این موضوع بود که حسین(ع) فردی آشوبگر و عامل تفرقه امت، اسلامی است و به امنیت جامعه اسلامی لطمه می‌زند! به طور مثال: یزید بن معاویه، نامه اعتراض‌آمیزی در مورد روابط امام حسین(ع) با شیعیان کوفه به ابن عباس نوشت و تأکید کرد: «ای ابن عباس! لازم است حسین را ملاقات کنی و او را از ایجاد اختلاف بازداری و نگذاری این امت در فتنه بیفتد!»‏
این کارشناس رسانه ای گفت: یکی دیگر از شیوه‌های تبلیغاتی هیأت حاکمه، علیه حضرت امام حسین علیه‏‏‌‏‏السلام، ایراد اتهام و افترای خروج امام(ع) از دین اسلام بود! خروج از دین، از دیدگاه بنی‏‏‌‏‏امیه ـ که خود، هیچ ایمان و اعتقادی به دین نداشتند ـ براساس این مقدمات و عوامل، طرحریزی کردند که ‏خروج علیه ولی امر مسلمین حرام است، ولو اینکه ولی امر، فاسق باشد!‏
سیدحسن حسینی تصریح کرد: ‏‏عنصر تبلیغ در قیام حسینی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. یکی از دلایل گزینش‏ مکه توسط امام حسین(ع) پس از خروج از مدینه، مد نظر داشتن همین عنصر تبلیغ بوده است؛ چه آنکه مکه، پیش از برگزاری مراسم حج و نیز در ایام حج، یکی از بهترین و مناسب‌ترین مکان برای بیان اهداف و ماهیت قیام و در عین حال، اتمام حجت برای همه مسلمانان به شمار می‌آمد. «حجاج همانند خبرنگارانی‌اند که پیام امام(ع) را به مردم برسانند.»‏‎
به گفته وی، امام حسین(ع) با شناخت دقیق از شیوه‌های شیطانی یزید و یزیدیان، پیش از حرکت به عراق، اهداف و انگیزه خود را برای قیام در برابر حاکمان غاصب و ستمگر در وصیتنامه سیاسی ـ الهی خویش بیان کرد. همین وصیتنامه بود که پس از شهادت آن حضرت(ع)، بسیاری از سوژه‌های تبلیغاتی را از دشمن گرفت و اهل بیت ایشان توانستند براساس مفاد آن، فریاد مظلومانه و حق‌طلبانه خود را به گوش مردم برسانند و آن را در تاریخ ثبت کنند. ‏
‏‏ در این وصیتنامه به تمام اتهامات پاسخ داده شده است. جامعه‌ای که بنی امیه؛ این «شجره ملعونه» ‏به فساد کشانده و حلال خدا را حرام، و حرام خدا را حلال کرده و سنتهای پیامبر اسلام(ص) را از بین برده، جامعه‌ای فاسد است، و در حالی که امت اسلامی در معرض سقوط اخلاقی قرار گرفته است، بیش از هرچیز به اصلاح نیاز دارد. به دیگر سخن، ولایت و رهبری بنی‏‏‌‏‏امیه، خود بزرگترین منکر، فساد و فتنه است.
شیوه‌ها و وسایل تبلیغ اهل بیت(ع)
به باور آقای حسینی، بی‌تردید، تبلیغ و پیام رسانی هر نهضتی برحسب شرایط زمان برای خنثی کردن تبلیغات سوء دشمن، شیوه‌ها و ابزار مخصوص به خود را می‌طلبد. بنی‏‏‌‏‏امیه و دستگاه خلافت غاصب یزید، برای تحریف قیام و شکست آن، شیوه‌های ویژه‌ای را برگزید که رویارویی با این شیوه‌ها به وسایل و ابزار کافی و خاصی نیاز داشت. ‏‏‏امام حسین(ع) برای انتخاب کاروان تبلیغی بسیار موفق بود. زیرا اگر آن حضرت غیر از اهل بیت، مثلاً عده‌ای را به عنوان «مبلّغ» به همراه می‌برد، به طور مسلم تمامی آنها توسط دشمن تا دندان مسلح، همانند دیگر یاران امام(ع) کشته می‌شدند، ضمن اینکه موقعیت به گونه‌ای بود که به چنین افرادی ـ به ویژه پس از شهادت حسین و یارانش و اسارت اهل بیت ـ اجازه و امکان تبلیغ نمی‌دادند. مهمتر از همه اینکه، هیچ مبلّغ و خطیبی قادر نبود همانند اهل بیت و به‌خصوص حضرت علی‏‏‌‏‏بن حسین، سیدالساجدین(ع) و زینب کبری(س) با کلام آتشین و خطبه‌های گویا و منطقی خود، مردم را تحت تأثیر قرار دهند. کار ابا عبدالله(ع) حساب شده بود؛ یعنی در این سفر به دست خود دشمن، برای او رسوایی به بار آورد. دشمن به خیال خودش اسیر حمل می‌کند، اما در حقیقت دارد مبلّغ می‌فرستد.
سیدحسن حسینی علاوه کرد ‏‏‏از سوی دیگر، اهل بیت و کاروان اسیران کربلا، در انتخاب روش و ابزار تبلیغاتی ـ چه در گفتار و چه کردار ـ با موفقیت شایان توجهی روبرو شدند و از طریق خواندن خطبه در شهرهای کوفه، شام و مدینه، سرودن شعر در رثای شهادت امام حسین(ع) و یارانش توسط شعرا از جمله "بشیر بن جذلم"، و عزاداری در کوفه، کاخ یزید در شام و مدینه منوره ماهیت حکومت جنایتبار یزید را افشا کردند. به طوری که حتی زنان آل ابی‌سفیان از جنایتها و ستمگریهای پسر معاویه آگاه شوند و در ماتم حسین(ع) اشک بریزند. ‏
‏‏عزاداری اهل بیت(ع) در خانه یزید و دارالاماره، آنچنان تأثیری کرد که مردم تصمیم گرفتند به خانه یزید بریزند و او را بکشند.
حسینی گفت ‏‏محور تبلیغات اهل بیت(ع) بر مواردی همچون ‏‏الف) معرفی اسلام و پیامبر اکرم(ص). ب) نکوهش مردم کوفه. ج) معرفی حضرت علی علیه‏‏‌‏‏السلام. د) معرفی امام حسین(ع) و اهل بیت(ع). هـ) معرفی بنی‏‏‌‏‏امیه و تشریح جنایتها و ستمگریهای یزید و یزیدیان. و) جلوگیری از تحریف واقعیتهای نهضت عاشورا.
‎‏به گفته او، اهل بیت(ع) برای معرفی خود، وظیفه سنگینی داشتند و در این میان، زینب کبری(س) بیش از همه، احساس وظیفه می‌کرد و هر چند دارای شرایط اجتماعی و سیاسی مناسبی نبود، اما لازم می‌دید با مردم کوفه سخن بگوید و آنان را از خواب غفلت بیدار کند و تبلیغات گسترده دستگاه غاصب خلافت درباره آنان را خنثی نماید و در عین حال، به معرفی فرزندان پیامبر(ص) و تشریح حادثه خونین عاشورا و رفتاری که عمال یزید و بنی‏‏‌‏‏امیه با آل الله کردند، بپردازد. ‏
اگر چه اهل بیت، اسیر و ظاهر پر و بال شکسته بودند، اما آنها زبان علی(ع) در کام و مسئولیت حسین(ع) بر دوش داشتند و بدین جهت به گونه‌ای شایسته، رسالت خود را به انجام رساندند. آنها وظیفه سنگینی بر عهده داشتند، زیرا می‌بایستی علاوه بر معرفی امام حسین(ع) و اهل بیت و تشریح جنایتهای بنی‏‏‌‏‏امیه، به معرفی و شناساندن پیامبر اسلام(ص) و شرح مظلومیت علی(ع) نیز می‌پرداختند. ‏
هنگامی که «ابن زیاد» در مسجد کوفه خطبه می‌خواند و می‌گوید: «خدا را شکرگزارم که یزید را بر حسین پیروز کرد.»‏ و زمانی که در مقابل زینب کبری ـ سلام‏‏‌‏‏الله علیها ـ قرار می‌گیرد و می‌گوید: «دیدی خدا با برادرت حسین چه کرد؟» آن چنان با موضعگیری منطقی و کوبنده بانوی شجاع و قافله سالار خاندان حسینی، مبنی بر نفی جبرگرایی روبه‌رو می‌شود که سرافکنده و شرمسار می‌گردد. ‏
‏‏در مجلسی که با حضور یزید بن معاویه، سران حکومت، مردم و اهل بیت(ع) در مسجد جامع شام برقرار شد، یزید در حالی که سرهای شهدا را در مقابل خود داشت و نسبت به سر مبارک امام حسین(ع) اسائه ادب می‌کرد، به خطیب دستور داد بالای منبر برود و به ایراد سخن بپردازد. خطیب بالای منبر رفت و به خاندان عصمت و طهارت، علیهم السلام، ناسزا گفت. امام سجاد علیه‏‏‌‏‏السلام از فرصتی که دشمن با دست خود فراهم کرده بود بهترین استفاده را کرد و خود را معرفی کرد و گفت فرمود: ‏‏ «... من فرزند مکه و منی، زمزم، صفا و مروه‌ام، من فرزند محمد مصطفی(ص) هستم. من فرزند آن کسم که او را به معراج بردند. من پسر آن کسی هستم که در آسمانها با ملائکه نماز خواند. من پسر بهترین فردی هستم که احرام بست. من فرزند بهترین مردمانم...».
او افزود: ‏‏‏امام سجاد(ع) با بیانی زیبا، تبلیغات چندین ساله بنی‏‏‌‏‏امیه بر ضد علی(ع) را خنثی کرد. ‏‏گر چه، سخنان امام(ع) کوتاه بود و در فرصت اندکی ایراد شد، اما کلام امام(ع) همچون خود او نور است و بر قلبهای مردم نور می‌بخشد. ‏
‏‏یزید بن معاویه هیچگاه تصور نمی‌کرد که اسیران دست بسته‌ای در مرکز حکومتش بتوانند او را رسوا کنند و واقعیتهای حادثه کربلا را برای مردم تشریح نمایند و به گونه‌ای سخن بگویند که تاریخ آینده جهان نیز بر او لعنت فرستد. اما امام سجاد(ع) برای مردم ثابت کرد که یزید، فرزند پیامبر(ص) را کشته و اهل بیت رسول خدا را اسیر کرده است.
اگر این خطبه‌ها نبود، دشمن این قیام را تحریف نمی‌کرد؟ واقعیت این است که اگر خطبه‌ها و سخنرانیهای امام سجاد(ع) و زینب کبری(س) در شام و کوفه نبود، بسیار مشکل بود که جریان شهادت امام حسین(ع) و یارانش به صورت کنونی بر صفحات تاریخ ثبت شود، بلکه دست تحریف و خیانت بنی‏‏‌‏‏امیه، نهضت عاشورا را برخلاف آنچه که بود منعکس می‌کرد. ‏‏‏تبلیغات اهل بیت چنان موثر بود که یزید مجبور شد، اهلبیت را از اسارت رها و به کربلا و سپس مدینه برگرداند.
آقای حسینی گفت: هم اکنون نیز بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال، شرایط همان شرایط است. یزیدیان در یک طرف و حسینیان در طرف دیگر قرار دارند. امروز یزیدیان به سرکردگی غرب و در رأس آنها امریکا و صهیونیزم بین الملل قصد به انحراف کشانیدن اسلام و نابودی ارزشهای اسلامی را دارد. غربی ها با دسیسه های مختلفی و با کمک مزدوران خود در کشورهای اسلامی، تیشه به ریشه اسلام می زنند و مزدوران شان همانند شریح قاضی، امر به تکفیر و کشتار مسلمانان می دهند. و همانند دوران امام حسین(ع) با دستگاههای تبلیغاتی که در اختیار دارند و با سرمایه گذاری قصد از بین بردن اسلام ناب محمدی را دارند.
این فعال رسانه ای گفت: فکر نکنیم که امام حسین(ع) در ۱۴۰۰ سال قبل شهید شد و صرف عزاداری آن برای مانده است، بلکه راه حسین همین اکنون ادامه دارد. تک تک علما، فرهنگیان، اساتید دانشگاه، دانشجویان، متنفذین مردمی، خبرنگاران و جوانان روشنفکر اعم از زن و مرد وظیفه دارند تا با تبلیغات غرب مقابله کنند و مردم را آگاه کنند. شاهد هستیم که دشمنان اسلام به روش های مختلف با تهاجم فرهنگی، با تبلیغات سوء، با بدنام ساختن، با تهمت زدن و بالاخره با تهدیدات امنیتی می خواهند، جلو گسترش فرهنگ حسینی را بگیرند.
حسینی افزود: گروههای تکفیری یزیدی امروز هم پیروان امام حسین(ع) تهدید می نمایند و اخطار می دهند. در چنین شرایطی وظیفه ما چیست؟ ما باید با توکل به خداوند، هیچگاه به خود ترس راه ندهیم و با صلابت در مسیر امام حسین(ع) گام برداریم و اگر در این راه شهید هم شویم، شهادت بالاترین افتخار ماست. باید آشنایی کامل با شیوه مبارزه و آگاهی از معرفت اهل بیت، ارزش های دینی و اسلامی داشته باشیم تا در مبارزه با دشمنان از نیرنگ ها و خدعه های آنان در امان بمانیم.
به عقیده وی، همان طور که دشمن از رسانه ها برای تضعیف مسلمانان استفاده می کنند، ما هم با الگو برداری حرکت حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) باید با توطیه های دشمن مقابله کنیم. با استفاده از رسانه هایی که در اختیار داریم، چه رسانه های دیداری و شنیداری و چه صفحات اجتماعی مانند فیسبوک، توییتر، تلگرام، واتساپ و.. مقابله کنیم.
او تأکید کرد، ما تنها اکتفا نکنیم به رسانه های شنیداری، دیداری و نوشتاری، بلکه این نکته را به یاد داشته باشیم که علما در طول تاریخ بزرگترین رسانه و مبلغین دین مبین اسلام و مکتب امام حسین(ع) و مساجد بزرگترین پایگاه و سنگر مبارزه در برابر انحرافات بوده است. ما در صورتی می توانیم با تهدیدات دشمنان دین مقابله کنیم که وحدت داشته باشیم از اختلاف و تفرقه بپرهیزیم، همه ما متحدانه در مقابل دشمن بایستیم. حوزویان و دانشگاهیان باید با وحدت حوزه و دانشگاه مردم را از توطیه ها و دسیسه های دشمنان اسلام آگاه و آن را خنثی سازند.

https://avapress.net/vdcep78zfjh8nvi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما