علت شکست قانون ممنوعیت الکل در امریکا آن است که تمدنهای غربی علیرغم برافراشتن شعار آزادی نتوانسته، بلکه نکوشیدند تا به انسان غربی «آزادی حقیقی» بدهند؛ همان آزادی حقیقی که قرآن کریم برای انسان مسلمان محقق ساخت؛ در نتیجه، انسان غربی بهرغم دستاوردهایش در عرصه دانش و فرهنگ، اسیر شهوتهایش باقی ماند و از تسلط بر اراده و چیرگی بر خواهشهای نفسانیاش ناتوان شد.
به گزارش خبرگزاری آوا به نقل از حوزه نیوز، ۵ دسامبر، روزی است که قانون ممنوعیت الکل در سال ١٩٣٣ در ایالات متحده آمریکا لغو شد و چند سال بعد آیت الله شهید سید محمدباقر صدر در نوشتاری عالمانه به این موضوع پرداخت.
متن یادداشت این عالم مجاهد در ادامه می آید:
قرآن مجید همانگونه که باور انسان را از بتپرستی و خرد او را از خرافهگرایی، رهانید، ارادهاش را نیز از سیطره شهوت نجات داد و در نتیجه، انسان مسلمان بر اثر این تربیت قرآنی، توان مقاومت در برابر شهوتها را پیدا کرد و به قدرت مهار نفس و پایداری در برابر فریبها و هواهای گوناگون نفسانی، دست یافت.
آیه زیر یکی از نمونههای تقویت و تحکیم این پایداری مسلمانان، توسط قرآن کریم است:«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ. قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ»[۱]؛ محبّتِ خواستنیها، از قبیل زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ ولى اينها فقط کالای زندگى پست مادى هستند؛ و سرانجام نيک، نزد خداست. بگو:آيا شما را از چيزى كه از اين سرمايه هاى مادى بهتر است، آگاه كنم؟ اینکه براى كسانى كه پرهيزکارى پيشه كرده اند، در نزد پروردگارشان در جهان ديگر باغهايى است كه نهرها از پاىِ درختانش می گذرد و هميشه در آن خواهند بود و نیزهمسرانى پاكيزه و خشنودى خداوند نصيب آنهاست و خدا به امور بندگان، بيناست.
اسلام و قرآن، با این آیه و نمونههایی دیگر از تربیت و تمرین اخلاقی، توانستند انسان را از بندگی شهوتهای درونی که در نفس آدمی ریشه دارند، رها سازند تا شهوت فقط به وسیلهای برای آگاهسازی او از خواستههایش تبدیل شود، نه نیرویی انگیزاننده برای تسخیر اراده انسان که او در برابر آن هیچ توانی نداشته باشد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم این فرآیند آزادسازی انسان از اسارت خواهشهای نفسانی را «جهاد اکبر» نامید.
از رهگذر مطالعه داستان تحریم شراب در اسلام، درمییابیم که قرآن تا چه حد در مسیر رهاسازی انسان مسلمان از اسارت شهوت و تقویت اراده و پایداری او موفق عمل کرده است. عربها در دوران جاهلیت آنچنان شیفته شراب و خوگرفته به آن بودند که شراب، به حکم همین انس و الفت، یکی از نیازهای ضروری زندگی آنها بهشمار میرفت. شراب بخش زیادی از شعر، تاریخ و ادبیات عرب را تشکیل میداد و نامها و صفات زیادی در زبان عربی برای آن، وجود داشت. مغازههای شرابفروشی همیشه باز بودند و پرچمهای خاص آن در اهتزاز بود. تجارت شراب به حدی رواج داشت که حتی کلمه «تجارت» با «شرابفروشی» مرادف شده بود.
در میان ملتی اینچنین دلباخته شراب، قرآن مجید فرود آمد و فرمود: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالأَنصَابُ وَالأَزْلاَمُ رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[۲]؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! شراب و قمار و بتها و ازلام نوعى بختآزمايى، پليد و از عمل شيطان است؛ از آنپلیدیها دورى كنيد تا رستگار شويد.
تا قرآن فرمود: «از آن دوری کنید» مسلمانان به سوی مشکهای شراب رفته، با دشنه و چاقو آنها را دریده، شرابها را بر زمین ریختند. آنها در خانههایشان میگشتند تا مبادا جایی شرابی باشد که از بین نبرده باشند.
امت قرآنی در یک لحظه به امتی تبدیل شد که به مبارزه با شراب برخاست و نوشیدن آن را فروتر از شأن خود میشمرد. این همه، فقط به این دلیل روی داد که امت از بند شهوات آزاد شده و دیگر مالک اراده خود بود و میتوانست در مواقع لزوم، در برابر انگیزههای حیوانی، پایداری نشان دهد و با جدیت و قاطعیت تمام در مقابل آنها بایستد و خلاصه اینکه امت به آزادی حقیقیای رسیده بود که به او اجازه میداد بر رفتار و کردار خویش تسلط داشته باشد.
در برابر این تجربه موفق قرآن در عرصه مبارزه با شراب و شرابخواری، متمدنترین و فرهیختهترین ملت غربی را میبینیم که چگونه در همین راه با شکست مواجه شد. ایالات متحده امریکا در قرن بیستم، بسیار تلاش کرد تا ملت خود را از زیانهای شراب نجات دهد.
ازاینرو در سال ۱۹۲۰ قانونی مبنی بر ممنوعیت شراب در این کشور به تصویب رسید و برای ایجاد زمینه پذیرش آن، از راه رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر، انتشار کتاب و روزنامه، تبلیغات گستردهای بهراه افتاد و زیانهای شراب با استفاده از آمار و ارقام دقیق و بررسیهای پزشکی به اطلاع مردم رسانده شد.
هزینههای این اقدامات حدود شصتوپنج میلیون دالر و صفحاتی که برای بیان زیانهای شراب و جلوگیری از آن نوشتند، نُه میلیارد صفحه، برآورد شده است. آمارها میگوید که در راه اجرای این قانون از زمان تصویب آن تا اکتبر ۱۹۳۳م. (زمان رفع ممنوعیت قانونی)، دویست نفر کشته و پانصدهزار نفر زندانی شدند و مخالفان این قانون در این مدت مبلغی بالغ بر یکونیم میلیون لیره جریمه پرداختند و معادل چهارصد میلیون لیره از اموال آنان مصادره شد.
اما در نهایت حکومت امریکا، بهخاطر ناتوانی در اجرای این قانون، مجبور شد در اواخر سال ۱۹۳۳م. این قانون را لغو کند. بدینصورت این اقدام با شکست مواجه شد.
علت این شکست آن است که تمدنهای غربی علیرغم برافراشتن شعار آزادی نتوانسته، بلکه نکوشیدند تا به انسان غربی «آزادی حقیقی» بدهند؛ همان آزادی حقیقی که قرآن کریم برای انسان مسلمان محقق ساخت؛ یعنی آزادی در برابر شهوتها و سیطره بر انگیزههای حیوانی.
تمدنهای غربی گمان کردند که «آزادی» تنها به معنای آن است که به انسان بگویند: «هر کاری که میخواهی بکن و هر رفتاری که دوست داری داشته باش». ازاینرو میدان آزادسازی درونی انسان از دست شهوتها و انگیزههای نفسانی را فرو گذاشتند و در نتیجه، انسان غربی بهرغم دستاوردهایش در عرصه دانش و فرهنگ، اسیر شهوتهایش باقی ماند و از تسلط بر اراده و چیرگی بر خواهشهای نفسانیاش ناتوان شد.