حسینی مزاری ضمن پیشنهاد به اشرف غنی در خصوص تجدید نظر درباره امنیت ملی کشور، به دستگیری های خودسرانه امنیت ملی واکنش نشان داد و گفت: بیشتر کسانی که از سوی امنیت ملی تحت فشار قرار می گیرند و بازداشت می شوند طرفداران رئیس اجرایی کشور است.به گزارش خبرگزاری آوا، مراسم با شکوهی در پیوند به محکومیت حملات انتحاری و تروریستی، روز یکشنبه ۴ دلو از سوی دفتر مرکزی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان با حضور صدها تن از علما، اساتید دانشگاه، دانشجویان، مسئولین رسانه ها، مردم و خبرنگاران اعم از زنان و مردان، در مقر این نهاد در کابل برگزار شد.
در این مراسم سید عیسی حسینی مزاری رئیس عمومی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان به بررسی تروریسم، ریشه آن، و نگاه اسلام به ترور پرداخت و در ادامه به مذاکرات صلح با طالبان واکنش نشان داد و در پایان ضمن محکوم کردن حملات تروریستی در کابل به خصوص حمله تروریستی علیه کارمندان تلویزیون طلوع، به بازداشت های خودسرانه امنیت ملی عکس العمل نشان داد.
مشروع سخنان حسینی مزاری در مراسم محکومیت حملات انتحاری و تروریستی علیه تلویزیون طلوعبسم الله الرحمن الرحیم
"مَنْ قَتَلَ نَفْسَا بِغَیرِ نَفْسٍ أوفَسادٍ فِی الأَرضِ فَکانَّما قَتَلَ النَّاسَ جمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما اَحیا النَّاسَ جمیعاً"
این مراسم با انگیزه تقبیح عملیات تروریستی عصر چهارشنبه گذشته علیه کارمندان تلویزیون طلوع برگزار شده است.
حادثه بسیار غم انگیز و تکان دهنده برای جامعه رسانه ای افغانستان و هم چنان برای کل مردم و اجتماع کشور افغانستان بود.
در این جلسه، قرار بر این است که در رابطه با موضوع ترور و دیدگاه اسلام در این رابطه صحبت شود، قرار بود سخنرانانی حضور داشته باشند که ظاهراً توفیق حضورشان را نداشتیم و لحظاتی من پیرامون این موضوع نگاهی می اندازم و سپس بحث ترور در افغانستان و هم چنان نوع ترور کارمندان تلویزیون طلوع و سپس وظیفه مردم افغانستان و همچنان وظیفه دولت افغانستان و در آخر هم موضع مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان را بیان خواهم کرد.
اگر قرار بر این باشد که پیرامون بحث ترور صحبت شود، وقت زیادی لازم است، من به صورت گذرا نکاتی خدمت دوستان ارایه میکنم.
اول بحث ترور
معنی ترور چیست؟
ترور از نظر لغوی به معنی ترس، به معنی هراس، خوف و وحشت است، از نظر اصطلاح سیاسی به معنی کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت است.
کشورهای غربی سعی می کنند هر زمانی که نام اسلام مطرح شد عنوان ترور را نیز مطرح کنند
تروریست به عامل ترور گفته می شود و عمل ارتکابی او ترور است و روش او به نام تروریسم یاد می شود، معادل عربی این کلمه یعنی ترور، فتک است، ارعاب است و همچنان اغتیال.
اصل ریشه ترور واژه فرانسوی است، یعنی در مرحله اول این کلمه و این واژه در یکی از کشورهای غربی مطرح می شود و اول موضوع ترور آنجا عنوان و تبلیغ می شود.
چون در آن زمان کشتار و عملیات های تروریستی فراوانی وجود داشته، لذا این واژه آنجا اختراع می شود.
اما در طول مدت ها به خصوص سالهای اخیر بحث ترور توأم شده است با نام اسلام، و کشورهای غربی هرکدام به نوبه خود و به نحوی سعی می کنند هر زمانی که نام اسلام مطرح شد عنوان ترور را نیز مطرح کنند و با این نوع عملکرد سعی و تلاش دارند که چهره اسلام را خراب کنند.
چهره دین را با مشکلات و معضلاتی مواجه بسازند و به صورت مشوه و ملوس در اجتماعات انسانی مطرح کنند، چنانچه که در دهه های قبل این روند وجود داشته و در سالهای اخیر با شدت فراوان تری مطرح می شود.
بحث ترور به خصوص از ۱۱ سپتامبر اوج بیشتری گرفت تا بعد از آن بحث القاعده و طالبان و موضوعات اخیری که در شرایط امروز در کشورهای اسلامی وجود دارند.
این در حالی است که در جنگ های جهانی اول و دوم، ده ها میلیون نفر کشته شدند، اما هیچگاهی نگفتند که این قتل و این کشتار توسط مسیحی ها و پروتستان ها صورت گرفت، یا پیروان فلان دینی که در غرب وجود و نفوذ داشتند این قتل ها و غارت ها را انجام دادند.
در زمانی که در کوزوو، صدها هزار نفر کشته شد بخصوص مسلمان ها؛ رسانه های غربی هیچگاه نگفتند که اینها توسط مسیحیت و مسیحیها کشته شدند! در برما ده ها هزار مسلمان در سالهای اخیر کشته شدند و قتل عام صورت گرفت؛ رسانه های غربی هیچگاهی نگفت که این کشتارها توسط بودایی ها صورت گرفته است.
حملات تروریستی در فرانسه از سوی خود غربی ها سازمان داده شده بودبیش از ۶۰ سال است که مردم مسلمان فلسطین با انواع و اقسام ترورهای دولتی و جوخه های ترور غیر دولتی صهیونیسم جهانی مواجه هستند اما شما یکبار از رسانه های غربی نشنیدید که گفته باشند یهودی ها یک چنین کارهایی در رابطه با مسلمان ها انجام می دهند.
اما اگر در یک کشوری، یک کسی اگر نامش هم مسلمان باشد، قیافه اش هم مسلمان باشد و یا حتی اگر یهودی و مسیحی هم باشد، اما پاسپورت اش از یک کشور اسلامی باشد، بلافاصله در بوق و کرنا می کنند که این تروریست و این حرکت تروریستی توسط یک مسلمان صورت گرفت، یا توسط جمعی از مسلمان ها صورت گرفت.
در فرانسه و در برخی کشورهای دیگری که حرکت هایی صورت می گیرد و چه بسا این حرکت ها سازمان یافته از طرف خود کشور های غربی استَ، سازمان یافته از طرف برخی جریان های وابسته به غرب است، حالا ممکن است چهارتا مسلمان را آله ی دست قرار داده باشند، اما تبلیغات شان دنیا را پر می کند که این مسلمان بود! و اسلام است که تروریست تربیت می کند و اسلام است که تروریسم را در دنیا پرورش می دهد!
این حرکت متاسفانه مسلمان ستیزانه ی غربی ها است که از مدت ها به این طرف بنیان گذاشته اند و در صدد ترویج این حرکت اند و امروز شما می دانید که از دنیای اسلام یک دنیای تروریسم ساخته اند، از همه مسلمان ها اینها تروریست ساخته اند و تبلیغ و ترویج کردند.
ترور از نگاه اسلام مردود استاین در حالی است که در مبانی فقهی و دینی ما، اولاً کلمه ای به معنی ترور وجود ندارد. باز هم اگر در این رابطه کلمات معادلی وجود داشته باشد، مثل محاربه، فتک، بغی، غی اینها هر کدام کلماتی است که تقریبا به نحوی آن صفات و ویژگی های ترور را در خود دارد، البته به هر کدام اینها از خود توضیحاتی دارد.
مثلا بحث محاربه:
• قصد ارعاب و سلب امنیت داشته باشد.
• استفاده و همراه داشتن سلاح
• ایجاد رعب و وحشت عمومی
• تحقق رعب و وحشت
اینها را اگر ما مورد بررسی و ارزیابی قرار بدهیم، تقریباً می شود همان تروری که امروز در دنیای کنونی مرسوم است؛ اما در برابر همین محاربه، در برابر همین فتک که بازهم خودش نوعی ترور و نوعی کشتن غافلگیرانه است، در برابر همین غی و بغاوت و امثال اینها که در مبانی فقهی ما وجود دارند، اسلام قوانینی برای مجازات در نظر گرفته است.
برای هرکدام اش مبانی در نظر گرفته است، که اسلام ما، قرآن ما، روایات ائمه معصومین ما (ع) به شدت در برابر اینها برخورد دارد و مطالب بسیار جدی و سختی دارد.
از جمله همین آیه ای که در صدر صحبتم قرائت کردم، در اینجا قرآن مجید میفرماید که :"هرکس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنانست که گویی همه ی انسان ها را کشته است" حتی یک نفر؛ اگر یک انسان بدون استحقاق مرگ، شما می دانید که استحقاق مرگ، اگر قرار باشد کسی اعدام شود، اگر قرار باشد کسی کشته شود، خب! اسلام برایش حد دارد، اسلام برایش مرز دارد.
کسی باید فرمان بدهد، شارع مقدس باید برنامه اش را تعیین کند و بعدش هم باید آن آدم مستحق مرگ باشد، حتماً کسی را کشته باشد، قتل عمد کرده باشد یا فسادی در زمین کرده باشد که حاکم شرع آن را تشخیص بدهد.
در غیر اینصورت اگر کسی، کسی را بدون حق و غیر حق بکشد، قطعاٌ اسلام در برابر این عملکرد، برخورد خواهد کرد.
هم چنان در آیه دیگر قرآنکریم میفرماید: "وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ ۖ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا"
اینجا قرآن کریم به صراحت دستور می دهد که انسانی را که خداوند محترم شمرده است و ریختاندن خونش حرام است نباید کشته شود، چرا باید یک چنین انسانی کشته شود؟
هم چنان از پیامبر اسلام نقل میشود "جناب عمر بن حمق حزاعی" از پیامبر اسلام نقل میکند که " الإِيمَانُ قَيْدُ الْفَتْكِ، مَنْ أَمَّنَ رَجُلا عَلَى دَمِهِ فَقُتِلَ فَأَنَا مِنَ الْقَاتِلِ بَرِيءٌ وَإِنْ كَانَ الْمَقْتُولُ كَافِرًا "
اگر کسی، مسلمانی را یا انسانی را بکشد، اگر مقتول هر چند کافر باشد، من از این آدم قاتل بیزار هستم با این شدت پیامبر اسلام از بحث ترور منع و نهی می کند.
ما روایات بسیار داریم، هم از پیامبر اسلام و هم از امام علی(ع)، شما مطالب نهج البلاغه را زیر و رو کنید، از امام صادق از امام هادی و سایر ائمه معصومین (ع) که هر کدام شان به نحوی در رابطه با بحث ترور حرف دارند و با جدیت بحث ترور را منع می کنند.
مشهورترین داستانی که نمایانگر این مطلب است که مذهب و مکتب ما مخالف ترور است داستان مسلم بن عقیل است، شما حتماً این داستان را به خصوص در ماه های محرم و صفر زیاد شنیدید که در خانه هانی قرار بوده، ابن زیاد عیادت شریک برود که مریض بوده و بعد با یک اشاره مسلم ابن عقیل از پشت پرده بیرون شود و ابن زیاد را بکشد.
شما میدانید که کشتن ابن زیاد خیلی خوب بود، در آن زمان اگر مسلم ابن عقیل، ابن زیاد را می کشت، امام حسین(ع) خیلی راحت وارد کوفه میشد و حکومت را می گرفت و این حادثه تاریخی عاشورا ممکن بود پیش نیاید، این همه قتل و کشتار و شهادت و اسارت صورت نمی گرفت.
اما ابن زیاد وارد خانه هانی می شود، شریک هر مقدار که اشاره می کند و رمزی را که گذاشته بودند در میان میگذارد، مسلم از پشت پرده بیرون نمی شود. بعد وقتی ابن زیاد میرود از مسلم سوال می کند که چرا شما این اقدام را نکردید و ابن زیاد را نکشتید.
گفت: به خاطر سخنی که علی علیه السلام از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل کرده که ایمان، مانع کشتن غافلگیرانه (ترور) است. بعد از ائمه ما و بزرگان ما، مراجع دینی ما نیز موافق ترور نبوده اند و حالا هم نیستند.
مذهب و مکتب ما به صورت قطعی مخالف ترور استدر بحث حسن علی منصور صدراعظم سابق رژیم طاغوت در ایران، نیز حتماً شما می شناسید که یکی از شخصیت هایی که طراح و عاقد کاپیتالاسیون در ایران بوده، کاپیتالاسیونی که امام خمینی (ره) چقدر در برابر این موضوع حساس بود و قیام کرد و در نهایت قیامش هم به نتیجه رسید و انقلاب اسلامی پیروز شد.
ایشان در نجف تشریف داشتند، جمعی از اعضای حزب موتلفه اسلامی، نمایندگانی را خدمت امام خمینی(ره) میفرستند که حکم قتل حسن علی منصور را از امام خمینی دریافت بکنند و بعد به ایران بیایند، حسن علی منصور را ترور کنند، نزد امام مشرف می شوند و از امام خواستار صدور حکم می شوند اما امام (ره) ساکت می نشینند و چیزی نمی گویند و این سکوت امام نشان از مخالفت امام خمینی(ره) با ترور حسنعلی منصور بود که اینان از نزد امام خمینی(ره) با دست خالی بلند می شوند و بعد می روند پیش شخصیتهای دیگری و شاید از آنها دستور گرفته باشند. اما امام خمینی(ره) که یکی از مراجع بزرگ اهل تشیع بود در رابطه با این بحث مخالفت می کند. داستان های گوناگونی در طول تاریخ داریم و تا حالا که بزرگان دینی ما در برابر ترور و در برابر عملیات های انتحاری در برابر کشتارهای این چنینی ایستاده اند.
حالا شاید اعتراضاتی وجود داشته باشد که شاید بگویید حالا وقتیکه اسلام و پیامبر اسلام(ص) مخالف ترور است، ائمه معصومین(ع) مخالف ترور است، پس چرا در زمان اینها قتل هایی اتفاق افتاده است؟.
چندین قتل در صدر اسلام به دستور پیامبر اسلام(ص) و نیز برخی امامان معصوم (ع) اتفاق افتاده است.
اگر امام خمینی(ره) مخالف ترور بوده، پس چرا حکم قتل سلمان رشدی را صادر کرده است، این چه است اگر حکم ترور نیست؟
جواب و پاسخ این است که بحث ترور این است که غفلتاً کسی را بکشد، ناگهانی بکشد، یا اینکه بدون محاکمه، چشم بسته و کور کورانه به خاطر رسیدن به اهداف شخصی و گروهی و دنیوی کسی را بکشد.
اما اگر پیامبر علناً در مجلس دستور می دهد که آقای فلانی شما بروید و فلان آقا را بکش، چرا؟
به خاطری که ایشان فساد در روی زمین می کند و باغی و یاغی است و دارد در راستای انحراف اسلام و مسلمین کار می کند.
اینجا پیامبر، شارع مقدس است، و کار شارع این است که امر و نهی کند، خیلی هم به صراحت! مخفی هم دستور نداده و عمل نکرده است.
مطابق با موازین احکام قرآن دستور می دهد که فلان آقا کشته شود، ائمه معصومین ما هم همینطور است.
بحث امام خمینی(ره) هم در همین راستا است، امام خمینی (ره) در زمان خودش مطابق عمل شارع عمل می کند، در زمان خودش حاکم شرع است و این حاکم شرع در زمان خودش علناً و رسماً دستور می دهد، نه با حیله، نیرنگ، توطئه، مکاری، با ایجاد باندهای تروریستی، بعد وظیفه دادن آنها و فرستادنشان به انگلستان، چنین کارهایی که امام خمینی(ره) نکرد.
رسماً و بر اساس آن معیارهای شرعی و دینی بررسی کرد و رسماً اعلام کرد که این سلمان رشدی باید اعدام شود و چون خود و عواملش دسترسی نداشت این اجازه امام خمینی(ره) به همه مسلمانان منتقل شد و هر فرد مسلمان اگر سلمان رشدی را گیر می آورد و اعدام می کرد، بری الذمه بود و تازه ثوابی هم به دست می آورد.
اینجاست که مذهب و مکتب ما به صورت قطعی مخالف بحث ترور است، مخالف این نوع عملیات هایی است که امروزه در دنیای اسلام صورت می گیرد.
حالا بحث دیگری هم ما داریم که البته بحث عملیات های استشهادی و جنگ علیه کفار و ... که اگر من این بحث را آغاز کنم قطعاً وقت زیادی را می گیرد و طولانی است.
عملیات انتحاری و حملات تروریستی علیه افراد و جریان های اسلامی مطلقا حرام است اما علیه کفار،
ما دو نوع کافر داریم، کافر حربی و کافر ذمی، در برابر کفار ذمی هم که در کشور اسلامی ذمه پرداخت می کنند هیچ شرایط عملیات تروریستی و انتحاری به صلاح نیست و حرام است و مطلقا اجازه داده نشده است.
در برابر کفار حربی هم یعنی کفاری که در برابر شما نبرد می کنند و می جنگند، اگر این کفار هم با شما در حال جنگ نباشد و در حال صلح باشد، شما نمی توانید هیچ اقدامی علیه آنها انجام دهید.
اما اگر کفاری باشند که در کشور شما حضور داشته باشند و کشور و خانه شما را اشغال کرده باشند و هزاران جنایت علیه کشور و سرزمین شما بوجود آورده باشند مثل زمان شوروی و تجاوز شوروی به افغانستان، اینجا طبیعتاً شرایط جهاد مهیا می شود و شرایط جهاد هم باز مطابق قانون و مقرراتی از ناحیه اسلام مطرح شده است.
در جهاد هم شما نمی توانید کودکان، زنان و سالخوردگان را بکشید، نمی توانید مزارع دشمن را آتش بزنید و ... مطالب مختلفی در بحث جهاد است، آنقدر شارع مقدس دست جهادگران را بسته و آنقدر فضا را ضیق کرده است که ما توانایی و آزادی عمل در بحث جنگ و جهاد و مجاهده را نداریم.
منتها در افغانستان، چه در زمان جهاد و چه بعد از پیروزی جهاد، به خصوص در جنگ هایی که بعد از پیروزی جهاد صورت گرفت قطعاٌ اشتباهات زیادی صورت گرفت.
خیلی از عملیات هایی که صورت گرفته، خیلی از کشتارهایی که صورت گرفته، خیلی از قتل هایی که چه در جنگ های داخلی و چه در برابر دولت و در برابر نیروهای ارتش و غیر ارتش انجام شده، با مشکلات و اشتباهات زیادی روبه رو بوده است.
اینطوری نبوده که ما بیاییم تمام عملیات های تروریستی که در زمان جهاد صورت گرفته اینها را تشریح کنیم و بگوییم همه درست بوده اند.
اما آن چیزی که در سالهای اخیر در افغانستان اتفاق افتاده، اینها همه و همه محکوم اند، حالا هر گروه و جریانی که متهم باشد.
اگر طالبان باشد یا القاعده و اگر گروه های جهادی، اگر در رابطه با مسایل داخلی اتفاقی افتاده باشد، اینها از نظر دین و مذهب و از نظر مکتب ما غیر مشروع و کاملا حرام است.
به خصوص حرکتی که طالبان طی این چهارده سال در افغانستان انجام داده و حالا هم انجام می دهند هیچکدام اش با مبانی اسلام و دین و مذهب نه تنها سازگاری ندارد بلکه متضاد با برنامه های دینی و اسلامی، عنعنات و معنویات ما است.
نه تر و نه خشک می گویند، تنها ادعای شان مبارزه با نیروهای خارجی و امریکایی است، شما می بینید که در این شب و روزهایی که در افغانستان در گوشه گوشه کشور عملیات انتحاری و تروریستی صورت می گیرد، چند نفر امریکایی و خارجی کشته می شوند؟
هر چه کشته می شود مردم مسلمان افغانستان است. آخرین عملیات تروریستی هم چهارشنبه گذشته بود که اتفاق افتاد، ادعای اینها هم این است که تلویزیون طلوع تلویزیون مبتذل است، تلویزیون ۱ مبتذل است، خیلی خب شما که میگویید مبتذل ما هم میگوییم مبتذل!
خب شما بیایید در داخل کشور، مملکت از خود دادگاه دارد، مملکت از خود آگاهی و ستره محکمه دارد، تشریف بیاورید از این تلویزیون شکایت کنید که این تلویزیون ابتذال فرهنگی را ترویج می کند و این تلویزیون به ضرر دینی و فرهنگی مردم افغانستان است.
بیایید علیه دست اندرکاران تلویزیون طلوع و تلویزیون هایی که ابتذال را به گفته شما ترویج میکنند، شکایت کنید.
و اگر شکایت نمی توانید و شکایت های شما جایی را نمی گیرد، چون دولت افغانستان نمی تواند به چنین شکایت هایی محل بگذارد، بیایید در داخل کشور شما هم تلویزیون های اسلامی را راه اندازی کنید.
آنها ابتذال را ترویج می کنند و شما بیایید فرهنگ اسلام را ترویج کنید، علما به فضل خداوند در افغانستان بسیار اند، بستر کشور بستر اسلامی است.
مردم افغانستان مردم مسلمان هستند، بیایید اشکال ندارد چون صحنه، صحنه رقابت آزاد است آنها متاع خود را عرضه می کنند شما هم متاع خود را عرضه و تبلیغ کنید، چرا صحنه رقابت های فکری و ذهنی را تبدیل میکنید به صحنه رقابت های جنگی و حرکت های وحشیانه ی اینچنینی؟
چرا جوانان مردم را به قتل و غارت سوق می دهید؟ چرا هزاران خانواده را شما به سوگ مینشانید؟ حالا دست اندرکاران تلویزیون طلوع مشکل دارند، اما با چند تا کارمند و خبرنگار مظلومی که برای امرار معاش خود در یک رسانه کار می کنند و فعالیت می کنند، چه کار دارید؟
این از نهایت ضعف و زبونی گروه طالبان است، من واقعاً از این حادثه متاثر شدم، درست است که من از خیلی از برنامه ها و تولیدی های رسانه های کنونی افغانستان رضایت ندارم. نسبت به این نوع رسانه های جمعی اعتراض داشتم، سخنرانی کردم و مقاله نوشتم، برخی از برنامه های تلویزیون طلوع و امثال این تلویزیون ها را واقعاً قبول ندارم و به شدت رد میکنم، به همه دست اندرکاران رسانه های دیداری و شنیداری توصیه میکنم که مسایل دینی مردم افغانستان را در نظر بگیرند.
شما اگر در نظر نمی گیرید این خودش برای مخالفان این آب و خاک و دشمنان سوژه می شود، این خودش برای ناراحتی مردم افغانستان زمینه می شود. حتی برای ناراحتی عناصر متدین و این عناصر متدین که ناراحت میشوند، گمان می کنند دولت هم پشت سر اینها هستند.
اینها مخالف دولت میشوند، وقتی مخالف دولت شدند، آنطرف گروه های تروریستی هم می آیند از این بستر مخالفت ها و اعتراض ها سوء استفاده می کنند و به نفع خودشان سرباز گیری می کنند.
رسانه ها حس ناامنی را در افغانستان ترویج می کنندامروز چرا مردم افغانستان اینهمه در دام گروه های تروریستی افتاده اند؟ امروز چرا مردم ما اینهمه در دام گروه داعش و امثال آنها افتاده اند و در برابر نظام ما، در برابر هستی ما و در برابر دولت ما اینگونه عمل می کنند.
اگر بررسی شود، برخی زیادی از نواقص بوجود آمده به خود ما اهالی رسانه برمی گردد، به وجود علمایی که در کشورهستند، به وجود رسانه هایی که علی الظاهر ادعا دارند برای ترویج دموکراسی عمل می کنند. اینها مشکل دارند، اینها اگر درست عمل کنند، از یکطرف مردم مسلمان افغانستان نسبت به حاکمیت خوشبین می شوند، نسبت به انسجام درونی خانواده ها، نسبت به مسایل اسلام، نسبت به مسایل دین و مذهب خودشان خوشبین می شوند و دل شان خوش می گردد که می شود در اینجا زندگی کرد و زیر سایه حاکمیت اسلامی زندگی راحتی داشت، اینها جمع و جذب می شوند و از دولت و حاکمیت خودشان حمایت و دفاع می کنند، در برابر دشمنان می ایستند و از طرفی شما می دانید که رسانه های ما امروز چقدر بوق های مفت و مجانی گروهای تروریستی هستند، به محض اینکه یک حادثه بسیار کوچکی در یک گوشه کشور رخ می دهد آن را آنقدر بزرگ می کنند که یا خدا! بینی یک خانم در یک جایی بریده می شود اینها یک غوغایی به پا می کنند، در گذشته قتل بوده، در گذشته هم غارت بوده، ما در گذشته اینجا بودیم صدها قتل و غارت اتفاق می افتاد کشور خبر نمی شد و امن و امان بود.
ولی خب اینجا رسانه های ما هی سعی می کنند که حداقل حس ناامنی را در اینجا ترویج کنند. خود ناامنی که هیج، وجود دارد. اگر در کشوری ناامنی فیزیکی وجود داشته باشد، اما حس امنیت وجود داشته باشد، آن جامعه مواجه با آسیب و مشکل نمی شود. اینجا است که رسانه ها مشکل دارند، اما در عین حال رسانه ها کار های خوبی هم می کنند. رسانه ها در رابطه با اطلاع رسانی، در رابطه با افشای چهره های زر و زور، در رابطه با ارتباطات پنهانی دست های پشت پرده کارهای مقبول می کنند.
به هیچ گروهی نباید اجازه داد در برابر آزادی بیان در کشور بایستندمن بخشی از حرکت های حرفه ای تلویزیون طلوع را خیلی می پسندم و خیلی حمایت می کنم. ما یک وقتی تصمیم داشتیم که یک جمعی که همانگونه که رفتیم در محل تلویزیون ارزشی تمدن و تلویزیون ارزشی نور و از آنها حمایت، تقدیر و تشکر کردیم، می خواستیم برویم به تلویزیون طلوع و به خصوص از آن برنامه ساعت ده که آقای سیاووش اجرا و کارگردانی می کند و خیلی هم اجرای خوبی هم دارد، از این بخش تشکر کنیم و از طلوع نیوز تشکر کنیم، از اخبار خوبی که این تلویزیون به شکل حرفه ای انعکاس می دهد تشکر کنیم. از تلویزیون نورین، شمشاد، ملی،... و تلویزیون ارزشی کوثر، این کار را در ادامه برنامه های خود داریم و حتما از دست اندرکاران رسانه ها تشکر و تقدیر خواهیم کرد.
آزادی بیان ناشی از جهاد چهارده ساله افغانستان استاما به هر حال، هر مشکلی هم که رسانه های ما داشته باشند، باز این نوع قتلی که در روز چهارشنبه اتفاق افتاد، سزای کار حرکت های رسانه ای ما نیست. به هیچ وجه ما نباید اجازه بدهیم که هیچ گروهی در برابر آزادی بیان در این کشور بایستد. یکی از دست آوردهایی که امروز دولت افغانستان ادعا می کند، یا غربی ها ادعا می کنند که ما در افغانستان نهادینه کردیم که به اعتقاد من این گپ غلطی است؛ بلکه آزادی بیان ناشی از جهاد چهارده ساله افغانستان است، ناشی از خون دادن های مردم افغانستان است، ما این آزادی بیان را نباید بگذاریم به هیچ وجه خدشه دار شود. نه طالبان و نه غیر طالبان و نه هیچ گروهی دیگر را نباید بگذاریم که آزادی بیان ما را خدشه دار کند و مردم مسلمان ما باید از این لحظه و شرایط استفاده کنند.
سابق که مردم افغانستان اینقدر بی غیرت نبودندخب حالا وظیفه مردم در این رابطه چیست؟ وظیفه مردم افغانستان این است که اول بیدار شوند و دوست را از دشمن تشخیص بدهند، در کنار دوست قرار بگیرند و در برابر دشمن جدی حساس باشند، مردم ما در شرایط کنونی خیلی بی تفاوت به نظر می رسند. بی تفاوتی تا آنجاست که ما در این شب و روزها می بینیم که مردم چگونه از کشور سرازیر می شوند و کشور را ترک می کنند و فرار می کنند.
آی بنازم این غیرت را! سابق که مردم افغانستان اینقدر بی غیرت نبودند؟! انگلیس ها را شکست دادند، روس ها را شکست دادند، اما حالا چه شده که پیر و جوان ما به سمت مهاجرت می روند، ای کاش مهاجرت شان به سمت یک کشور اسلامی باشد، خودتان در این شب و روزها می بینید که چه وضع اسفناکی این مهاجرین ما در کشورهای اروپایی دارند و در حال بازگشت هستند، در صف بازگشت قرار دارند، سه ماه پیش یکی از دوستان از سویدن زنگ زد گفت حاج آقا من بد کردم و غلط کردم وضعیت بسیار اسفناک است می خواهم پس بیایم هر کار می کنم مرا دیپورت نمی کنند، در صف دیپورت هستیم ولی دیپورت نمی کنند و نوبت من نمی رسد.
مهاجرت افغانستانی ها طرح دشمن است/دشمنان تلاش دارند افغانستان از نیروهای مخلص و مسلمان خالی باشدوضعیت آنجا خیلی خفقان و خطرناک است و اولا تا آنجا رسیدن مشکل است و بعد آنجا وضعیت خوب و مناسبی وجود ندارد، بنابراین مردم ما باید اینجا بمانند، آقایان! خانم ها!، خالی کردن افغانستان طرح دشمن است و دشمنان ما به شدت در تلاش هستند که کشور ما را از وجود نیروهای مخلص و مسلمان خالی کنند و بعد خودشان بیایند جایگزین شوند.
شما خانه هایتان را مجانی بفروشید آنها بخرند، شما زمین هایتان را بفروشید، وسایل منزل تان را بفروشید آنها می خرند و بعد شما یک روزی که بخواهید برگردید، دیگر این موقعیت و این امکانات را به راحتی به دست نخواهید آورد.
از این نظام در هر صورت باید حمایت شودمردم ما نسبت به سرنوشت خود و حکومت و نظام حساس باشند، باید بدانند که دولت افغانستان چه کار می کند، ما باید مطالبات خود را از دولت افغانستان مطرح کنیم و از دولت افغانستان بخواهیم که چه وعده هایی داده بودی، چه حرف هایی زده بودی؟ کو؟ چرا امنیت برقرار نمی شود، چرا در رابطه با وضعیت معیشتی مردم درست حرکت نمی شود و کار نمی شود، چرا وضعیت اقتصاد بهتر نمی شود، چرا اشتغال زایی ایجاد نمی شود، چرا و چرا و صدها چرای دیگر، منتهی مردم باید در کنار گفتن چراهای خود در صحنه باشند، فقط شعار دهنده و نظارت کننده نباشند، هم انتقاد و اعتراض بکنند و هم مطالبات خود را طلب کنند و هم در کنار دولت افغانستان ایستاد باشند، این نظام با همه مشکلات اش، همیشه گفته ایم باید حفظ بماند و باید تقویت شود، در همه ابعاد، در همه عرصه ها و زوایا باید این نظام تقویت شود، در رأس این نظام هرکسی است، فارغ از دین و مذهب و همه اشتباهاتش باید این نظام قوی بماند که اگر این نظام صدمه ببیند و در آن خدشه وارد شود مشکلات عدیده و مشکلات خیلی جدی بوجود خواهد آمد که اگر ما غفلت کنیم آن وقت دیگر جبران ناپذیر است.
طالبان مردم را می کشند اما دولت به طبل صلح می کوبددر رابطه با وظایف دولت افغانستان هم باید نکاتی را یادآوری کنم: دولت افغانستان و نظام افغانستان به خصوص حکومت وحدت ملی، باید پای عمل بر اساس شعارهای خود باشد، این حکومت وحدت ملی در اوایل، چه وعده هایی به مردم داد، چه شعارهایی این حکومت سرداد اما تحقق این وعده ها کو؟ چرا از تحقق این شعارها چیزی شما مشاهده نمی کنید؟ کو امنیت؟ درباره دشمنان ما هیچ شفافیتی وجود ندارد.
ما در رابطه با صلح با طالبان قبلاً خیلی سعی می کردیم با مماشات حرکت کنیم و خیلی نمی خواستیم در برابر مواضع دولت حرف بزنیم و می گفتیم این مسایل پشت پرده است و سعی و تلاش دارند که به یک شکلی امنیت و ثبات در کشور برقرار بسازد. حالا می بینیم نه خیر، از آنطرف طالبان سعی دارند مردم ما را بکشند از این طرف حکومت طالبان را برادر خطاب می کند، از آن طرف آنها تخریب می کنند و از این طرف اینها هی دارند صلح می گویند.
چرا دولت با انزوا، ضعف و فروپاشیدگی با طالبانی که هیچ چیزش مشخص نیست برخورد می کندتعجب می کنم یک دولت با این اقتدار با زمینه های مردمی و ملی، با پشتوانه های جهانی در برابر یک گروه بی سر و پایی که نه آدرس دارد، نه رهبری شان مشخص است، نه ساختار تشکیلاتی دارد و نه مذهب و مکتب و تفکر مشخص دارد، نه پشتوانه ی داخلی و خارجی اش مشخص است! اینگونه دولت با انزوا و ضعف و فرو پاشیدگی بر خورد کند. این جای تاسف است، من گمان نمی کنم که این حرکت دولت بدون برنامه و بدون برنامه ریزی باشد، حتماً برنامه ای درکار است.
در این مملکت، هزاران نفر کشته و زخمی می شوند، باز شما می گویید صلح! بعد هم صلح را از پاکستان که پشت تمام طرحهای براندازی این نظام و این ملت ایستاده است و شما می روید در جلسات پاکستان شرکت می کنید، نه قاطعیت و نه هم اراده درست قوی، من معتقد هستم که دولت افغانستان باید مواضع خود را روشن و شفاف مشخص کند، رسانه ها هم باید در این راستا با جدیت وارد عمل شوند، مردم افغانستان هم باید این مطالبه را از دولت افغانستان کنند که دولت محترم رییس جمهور و رییس اجرایی و سایر مقامات! مواضع تان را در برابر دشمن مشخص کنید. اگر شما توان ندارید، اگر امکانات ندارید، اگر نیروی جنگی ندارید، خود ما را اجازه بدهید که وارد عرصه شویم، اسلحه های دولت را در اختیار ما قرار دهید و ما خود ما از کشور خود دفاع می کنیم، نیاز به وزارت دفاع شما و پولیس و ارتش ملی نیست، چون ما می بینیم که هنوز هیچ حرکتی صورت نمی گیرد.
دولت باید در برابر این آب و خاک از جدیت، قاطعیت و استراتژی ثابت کار بگیرداز دولت افغانستان می خواهیم که در برابر این آب و خاک از جدیت، قاطعیت و استرا تژی ثابت و دوامدار کار بگیرد تا ما بدانیم که این دولت یکسال بعد چه کار می کند و حکومت وحدت ملی سه سال بعد و ده سال بعد چه کار می کند و به کجا می رسد و کسی هم این انتظار را نداشته باشد که مردم حرف نزند، مراکز حرف نزند، شخصیت ها حرف نزنند، آقا اینجا خانه ما است، این مملکت خانه ما و مال ما است، ما جهاد کردیم و ده ها سال است در این مملکت خون دادیم و حضور جدی داشتیم حالا ما امروز در یک کنار معطل بنشینیم و حرف نزنیم و شما هر غلطی که دل تان خواست انجام دهید و هر معامله که خواستید بکنید ما حرف نزنیم؟! نه خیر! علما باید حرف بزنند، مراکز فرهنگی باید حرف بزنند. شخصیت ها و تحلیلگران ما باید حرف بزنند، راهکار بدهند، دولت را راهنمایی و ارشاد کنند.
دولت باید در برابر دشمنان از قاطعیت و در رابطه با مردم از رأفت کار بگیرددولت افغانستان هم موظف است که نظرات مردم را گوش بدهد و دولت باید بر معیارها و مبانی دینی و توانمندی های ملی و مردمی تکیه کند، این مردم سرمایه این نظام هستند.
حمایت این مردم و رأیی که این مردم برای این نظام داد، باید شرایط خوبی در این زمان فراهم شود، دولت باید در برابر دشمنان از قاطعیت و در رابطه با مردم از رأفت کار بگیرد.
امنیت ملی به جای جلوگیری از انتحاری ها، فضا را برای مردم متدین انقلابی ضیق می سازددولت باید شرایط و فضا را برای شخصیت ها و جریان ها و گروه هایی که در داخل کشور به نفع نظام و حکومت کار می کنند و در برابر دشمن قرار دارند، باز و راحت بسازند و فضا را فضای امنیتی نسازند و متاسفانه ما در روزها و ماه های اخیر می بینیم که نه خیر، کسانی که تصمیم دارند بیایند در داخل کابل حملات انتحاری را انجام دهند می دهند، جلویش را گرفته نمی توانند، نمونه اش روز چهارشنبه که هفت تن از جوانان ما پر پر می شوند و چندین تن زخمی و ده ها خانواده به صورت مستقیم و هزاران خانواده به صورت غیر مستقیم داغدار می شوند، عملیات شد رفت و بعد یک تبلیغات هم می کنند که ما چند نفر را در پیوند با این قضیه دستگیر کردیم، اما سرنوشت دست گیر شده ها هم معلوم نیست؟! اما از این طرف فضا را برای عناصر مسلمان که در راستای منافع ملی عمل می کنند ضیق می سازند، امنیتی می سازند، مشکلات متعددی برای نیروهای مسلمان و متدیین انقلابی به وجود می آورند.
باید بدانیم دولت علیه طالبان و دشمنان افغانستان است یا علیه جریان های اسلامیمن در جلسه قبل، در روز تجلیل از شهادت شیخ نمر گفتم که فضا را امنیتی درست کردند و متاسفانه این وضعیت ادامه دارد، اگر این وضعیت همچنان ادامه پیدا کند، از آن طرف گروه طالبان و سایر گروه های تروریستی مردم ما را تهدید می کنند و از این طرف دولت افغانستان فضا را امنیتی بسازد، شما میدانید که اوضاع از چه قرار می شود و چه شرایطی بوجود خواهد آمد!!! ما باید بدانیم دولت افغانستان علیه طالب و دشمنان مردم افغانستان است یا نه علیه گروه ها و نهادها و جریان های اسلامی؟
دولت افغانستان گمان نکند که هر گونه او فکر می کند ما هم فکر کنیم، نه خیر تو فکر خود را داری و ما فکر خود را داریم، فکر ما فکر اسلامی است و اندیشه ما اندیشه اسلامی آنچه را که قرآن و پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) و مراجع و فقهای ما می گوید عمل می کنیم و ما به هیچ وجه به خط و خطوط غیر از این خط نه کار داریم و نه رفتنی هستیم و نه هم ساکت ماندنی هستیم، اما اگر حرف زدیم نگویید که اینها مخالف دولت هستند.
دولت باید نواقص خود را درک کند و در راستای رفع نواقص خود تلاش کنددر جلسه تجلیل از شیخ نمر به دولت هشدار دادیم که حواس تان باشد که اگر این کارها را کردید مواجه با خطر می شوید.
آقایان نیروی امنیت ملی و کارشناسان دولتی! اگر شما عقل داشته باشید، کسی که کسی را هشدار می دهد از روی دلسوزی است. کسی که دلسوز نباشد نمی آید در این مقطع زمان در چنین شهری در برابر تلویزیونها و رسانه ها در رابطه با نواقص شما صحبت کند، بلکه می رود در راستای تامین اهداف خود از مسیرهای دیگری اقدام می کند، به مخفی کاری و فعالیت های زیر زمینی رو می آورد و بر علیه شما تخریبات گوناگون انجام می دهد، نمی آید که علناً نواقص شما را بگوید. ما معتقد هستیم که دولت افغانستان نواقص خود را باید درک کند و در راستای رفع نواقص خود باید تلاش کند.
فضای افغانستان را محبت آمیز سازید و مردم را تهدید نکنیدما به عنوان یک طلبه و یک نیروی رسانه ای و به عنوان یک نیرویی که بیش از سی سال است در عرصه جهاد و فرهنگ و رسانه حضور جدی داریم حرف می زنیم و نواقص شما را می گوییم تا هر زمانیکه فرصت باشد می گوییم شما عمل کردید یا نکردید وظیفه خود شما ولی وظیفه ما این است که باید بگوییم، دولت افغانستان!، شما چه مشکلاتی دارید! فضا را فضای محبت آمیز بسازید تا مردم افغانستان به شما بیشتر اعتماد کنند و گروه ها و رسانه ها مراکز بیشتر به شما توجه کنند و مردم را تهدید نکنید.
دولت اگر متوجه اشتباهاتش نباشد از درون می پاشد/ما بر علیه دولت نیستیم بلکه از طرفداران آن هستیمهفته گذشته امنیت ملی چند تا از همکاران ما را احضار کردند که آقای مزاری چرا دولت را تهدید کرده و هشدار داده، من هشدار دادم بازهم هشدار می دهم و متوجه اشتباهاتش میکنم که آقایان دولتی، اگر شما متوجه اشتباهات خود نشوید از درون هم می پاشید و از بیرون هم دشمن مترصد از بین بردن شما است اما ما بر علیه دولت نیستیم، بلکه از طرفداران این نظام هستیم و می خواهیم که این نظام بماند ما با اینکه به اشرف غنی رای ندادیم و به عبد الله رای دادیم اما می خواهیم که این اشرف غنی به عنوان رییس جمهور این مملکت باشد. آبروریزی اینها آبروریزی ما است. اقتدار این آدم اقتدار ما است، اقتدار عبدالله اقتدار ما است و اقتدار حکومت وحدت ملی اقتدار ما است. اما ضعف اینها ضعف ما است. آبروریزی اینها آبروریزی ما است. ما به خاطر آبروی خود هم که شده است باید از این نظام و دولت حمایت کنیم.
این همه شخصیت های افغانستانی را دستگیر نکنید که عاقبت خوشی نداردمعلوم نیست که این آدم های امنیت ملی مربوط چه گروه هایی هستند و چه آدم های خود سر و خیره سری هستند و چه آدم های نفهمی هستند که در هر گوشه و کنار آدم ها را گیر می کنند که چه کار کردی، شب چه خوردی؟ فلانی چه کارکرد؟ بابا اینجا خبری نیست، دشمنی وجود ندارد برو در برابر طالبان قرار بگیر، جلو انتحاری های دشمن را ببند، دشمن شما در بین تشکلات و نهادها و احزاب و مراکز نیست. این همه مسوولین مراکز و شخصیت های فرهنگی و رسانه ای و روسای لیسه ها را دست گیر نکنید! به بهانه های مختلف نبرید در زندانهای خود ننشانید که عاقبت خوشی ندارد.
آقای اشرف غنی! در رابطه با امنیت ملی باید تجدید نظر کنیشما از گذشتگان پند نگرفتید؟ از ترکی و امین و ببرک کارمل و از نجیب و از این همه جنایاتی که در افغانستان شد شما پند نگرفتید؟ نمیدانید که با امنیتی ساختن کشور کار پیش نمی رود. کسانی که کارهای امنیتی کردند چه کار کردند؟ حسنی مبارک چه کرد؟. صدام چه کار کرد؟. آقایی که در لیبی بود چه کار کرد و آقایانی که در سایر کشورها بودند چه کار کردند؟ و به چه نتیجه ای رسیدند؟، از خفه کردن صدای مردم چیزی حاصل نمی شود.
شما بگذارید که مردم اعتراض کنند. شما می گویید که یکی از دست آوردهای مهم ما آزادی بیان است، بگذارید که این آزادی بیان به نفع شما است، گروه هایی که عقده دارند و حرف دارند و اعتراض دارند بگذارید بیایند در صحنه حرف شان را بزنند، عقده های شان را بگشایند، دل شان باز شود و بمانند در کنار شما، اگر شما نگذارید و اینها را سرکوب کنید مطمئن باشید در کنار دشمنان شما می ایستند. پس بنابراین نیروهای وابسته به دولت اگر عجولانه عمل کنند اینها دشمنان ملتند، آقای اشرف غنی باید دور و بر خود را بپایی و نگاه کنی و در رابطه با امنیت ملی تجدید نظر کنی.
بیشتر دستگیر شده ها از سوی امنیت ملی از طرفداران رئیس اجرایی بودهآقای عبدالله ما به شما رای دادیم و اتفاقاً طی این مدت کسانی که دست گیر شدند بیشترین افراد از طرفداران عبد الله هستند. آقا تو چه کار می کنی و چرا سر خود را زیر بال خود گرفته نشستی و با همکاران و دوستان تو اینگونه برخورد می شود و تو ساکت گرفتی؟!!!.
به هر حال اوضاع را نباید دولت افغانستان امنیتی بسازد و گمان هم نکند که با ساکت نشستن یک نفر جریان از هم می پاشد مثلاً حسینی مزاری حرف می زند و اگر او را ساکت کنیم دیگر دنیا قرار به قرار است. نه خیر آقا، الحمد لله والمنه مرکز تبیان کاری کرد که این تفکری که ما داریم و این مسیری که ما داریم در سطح افغانستان نهادینه شود.
مرکز تبیان امروز در بیش از هفده ولایت کشور حضور فعال دارد و صدها حسینی مزاری در این ولایات دارند کار می کنند و افکار و نظریات ما را ترویج می کنند و قطعاً اگر من حرف نزنم، بجای من یک تبیانی دیگر بیاید حرف بزند عین حرف مرا می زند، در مزار، هرات، بامیان، لغمان، غزنی، قندهار، لوگر، پکتیا، بدخشان، قندوز، سمنگان، سرپل، جوزجان و ولایات دیگر این روند وجود دارد.
اینجاست که وظیفه دولت است که استراتژی خود را در برابر دشمنان خود و سیاست خارجی خود را مشخص کند و استراتژی خود را در برخورد با جریانها و نهادهای اسلامی در داخل و خارج مشخص کند و پالوده باشد تا ما بدانیم که با کی طرف هستیم و چگونه از دولت حمایت کنیم و چگونه در برابر گروه های مخالف بجنگیم و برزمیم.
موضع مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیانمرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان، حمله تروریستی چهارشنبه شب گذشته علیه کارمندان تلویزیون طلوع را به شدت محکوم می کند. ما یا از نظر انسان بودن با این عزیزان شریک هستیم، یا از نظر دین و مذهب و یا از نظر اینکه حداقل هموطن هستیم. حالا ممکن است این هموطن ما هندو و یا اهل هنود باشد و هر کسی می خواهد باشد به عنوان هموطن ما جای تاثر و ناراحتی دارد.
افغانستان اگر آرام بود برای من هم آرام است و برای آن یهودی و هندو هم آباد و آرام است اگر او نتواند زندگی کند من هم نمی توانم زندگی کنم، پس اگر من به خاطر خود هم اگر شده است نباید بگذارم که همسایه من و هموطن من ناامن باشد و در پای او خاری بخلد.
بنا براین است که ما هر حادثه تروریستی که در افغانستان علیه هر نهادی، هر شخصی اعم از دولتی و غیر دولتی و از نهادهای ملکی و رسانه ای اتفاق بیفتد شدیداً محکوم می کنیم به خصوص عملیات انتحاری روز چهار شنبه که علیه کارمندان تلویزیون طلوع صورت گرفت، این حرکت را محکوم می کنیم و قبلاً هم به ریاست محترم تلویزیون طلوع تسلیت گفتیم و برای باز ماندگان صبر خواستیم و برای درگذشتگان غفران الهی، و امیدوار هستیم که در آینده یک چنین حوادثی اتفاق نیفتد.
و وظیفه دولت افغانستان باز خیلی مهم می شود، دولت افغانستان تاکنون نه تنها نسبت به رسانه ها بی توجه بوده که توجه عکس داشته است. صحنه های زیر فشارها و مشکلات مختلف از طرف دولت متوجه رسانه ها بوده است منبعد تقاضای ما این است که دولت افغانستان توجه جدی به اهالی رسانه بکند.
دولت باید در راستای تأمین امنیت رسانه ها تلاش جدی کندامروز اهالی رسانه های افغانستان یکی از ارکان مهم قوام مملکت داری و ملت داری هستند و اینها هستند که در رابطه با ملت سازی می توانند موفق عمل کنند و در رابطه با استحکام و تقویت دولت و نظام خوب عمل کنند. بنابراین توجه دولت افغانستان به اهالی رسانه ها در حقیقت توجه به خودش است. توجه به ارکان دولتی و شخصیت ها و کادرهای دولتی افغانستان است که در رابطه با حفاظت از تمامیت ارضی و در رابطه با دفاع از منافع اسلامی و ملی عمل جدی دارند.
بنابراین است که دولت افغانستان در رابطه با تامین امنیت خبرنگاران باید بیش از پیش و به صورت جدی بکوشد و در رابطه با مسایل معیشتی، فرهنگی و اجتماعی اینها توجه کند و از مردم و علما نیز می خواهم که اینها هم در رابطه با اهالی رسانه ها بی تفاوت و بی توجه نباشند در جهت حمایت از این قشر مظلوم و دست خالی و پا برهنه و کسانی که فقط یک قلم دارند و یک زبان و چیز دیگری در این دنیا فکر نکنم داشته باشد توجه جدی داشته باشند و از اینها حمایت صورت بگیرد تا این قشر بتواند در راستای منافع و مصالح مردم افغانستان مبارزه کنند و مجاهده کنند و بیش از این وقت شما را نمی گیرم. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.