ائتلاف جدید سیاسی زیر نام "جبهه نوین ملی افغانستان" امروز اعلام وجود کرد.
شش حزب سیاسی و شماری از نهادهای مدنی، فعالان سیاسی و برخی از والیان سابق، اعضای مهم این ائتلاف هستند.
اعضای این ائتلاف مقامهای دولت را با لحن تند به باد انتقاد گرفته و دولت را به بی کفایتی متهم کردند.
انوارالحق احدی؛ وزیر تجارت در حکومت پیشین که این ائتلاف را رهبری میکند از دولت خواست زمینه را برای برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری فراهم کند.
او گفت:"مشکلات حکومتداری در افغانستان نهایتا عمیق است. حکومت صرف به نام وحدت ملی است، نه مشروعیت دارد نه کفایت کاری دارد و نه خادم است. برای رفع بحران مشروعیت، انتخابات زودهنگام برای ریاست جمهوری برگزار شود تا یک حکومت مشروع جدید برای حل مشکلات کشور اقدام کند."
او همچنین برای برگزاری انتخابات و تغییر حکومت فعلی از جامعه جهانی خواستار همکاری شد.
انتقادات شرکت کنندگان در مراسم آغاز کار این ائتلاف جدید از حکومت وحدت ملی بسیار تند و شدید بود؛ اما برنامه مشخصی برای حل مشکلات ارائه نشد.
کارشناسان می گویند که افغانستان ۱۵ سال اخیر، شاهد نمایشی شگفت از ظهور و زوال سریع ائتلاف های بزرگ سیاسی بوده، ائتلاف هایی که مدعای محوری بسیاری از آنها تغییر نظام و برگزاری انتخابات زودهنگام بوده است.
اینکه چه چیزی عامل اصلی ناپایداری ائتلاف های سیاسی در افغانستان محسوب می شود، نیاز به یک موشکافی جدی و همه جانبه دارد؛ اما آنچه در این میان، کمتر به آن اهمیت داده می شود، آرمان های بلندمدت، ارائه طرح و برنامه جایگزین و نیز عنصر رهبری است.
ائتلاف هایی که در افغانستان تاکنون شکل گرفته اند، از این سه آفت بیش از هر چیز دیگری در رنج بوده اند.
ضریب شکنندگی این ائتلاف ها به اندازه ای بالاست که هر روز، امکان گسست و پیوست های تازه وجود دارد؛ زیرا مبنا و محور توافق مهره ها در این ائتلاف ها نه آرمان های ملی و مردمی، نه خطوط مشی راهبردی و استراتژیک سیاسی یا ایدئولوژیک و نه حتی تعهدات مستحکم و خدشه ناپذیر قومی و سمتی؛ بلکه زد و بندهای خورد و کوچک شخصی و محلی و محدود و حقیر است که در سایه آن، هر مهره سیاسی دخیل و سهیم در یک ائتلاف، میزان سود و زیان شخصی اش در بازار معاملات سیاسی را جستجو می کند.
از سیاق ائتلاف هایی که تاکنون شکل گرفته به روشنی پیداست که رهبران سیاسی و احزابی که بیشتر حول محور یک فرد یا قوم تعریف می شوند، تا چه حد نسبت به کسب جایگاهی در ترکیب تیم قدرت آینده، مشغول چانه زنی های سخیف و گفتگوهای حقیر اند.
از سوی دیگر، به نظر می رسد انتقاد از حکومت، ساده ترین کار ممکنی است که هر ائتلافی به سادگی می تواند آن را مطرح کند؛ انتقاد از حکومت وحدت ملی، نسبت به هر حکومت دیگری در گذشته می تواند شدیدتر، تندتر و عریان تر باشد؛ زیرا خلأهای مشروعیتی آن، بیش از حکومت پیشین است.
با این حال، تصور نمی شود صرف درخواست برای تغییر حکومت و برگزاری انتخابات زودهنگام، بتواند مایه اعتبار و قدرت یک ائتلاف تلقی شود.
این بیشتر به سنگ بزرگی می ماند که نشانه نزدن است. اگر اعضا و رهبران ائتلاف سیاسی تازه، در پی اثرگذاری برای اصلاح امور و تامین مشروعیت حاکمیت هستند، می بایست طرح ها و برنامه های جایگزین خود را نیز ارائه کنند.
در کشوری که شدیدا درگیر جنگ و ناامنی و بی ثباتی است، اقتصاد به شدت ضعیف و همچنان وابسته به منابع کمکی خارجی است، نهادها و قوانین انتخاباتی، اعتبار و وجهه حقوقی و سیاسی خود را از دست داده و از نظر بسیاری از مردم افغانستان، هیچ مشروعیتی ندارند و مسایل دیگر از این دست، طرح مشخص ائتلاف نوبنیاد برای برگزاری انتخابات زودهنگام چیست؟
آیا می توان با اعلام اینکه انتخابات باید برگزار شود، به فراهم شدن سریع همه چیز از جمله منابع مالی، شرایط امنیتی و اجتماعی، اصلاح الگو، نظام، قوانین، نهادها و پرسنل انتخاباتی و... هم امیدوار بود؟
اینها بر اساس چه مکانیزمی و چگونه فراهم می شوند؟
ائتلاف نوبنیاد اگر در صدد کسب اعتبار و جایگاهی مورد اعتنا در فضای سیاسی کشور است، به جای طرح شعارها و خواسته های تند و عریان و براندازنده، باید برنامه های جایگزین، عملی و زودبازده ارائه کند.
شش حزب سیاسی و شماری از نهادهای مدنی، فعالان سیاسی و برخی از والیان سابق، اعضای مهم این ائتلاف هستند.
اعضای این ائتلاف مقامهای دولت را با لحن تند به باد انتقاد گرفته و دولت را به بی کفایتی متهم کردند.
انوارالحق احدی؛ وزیر تجارت در حکومت پیشین که این ائتلاف را رهبری میکند از دولت خواست زمینه را برای برگزاری انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری فراهم کند.
او گفت:"مشکلات حکومتداری در افغانستان نهایتا عمیق است. حکومت صرف به نام وحدت ملی است، نه مشروعیت دارد نه کفایت کاری دارد و نه خادم است. برای رفع بحران مشروعیت، انتخابات زودهنگام برای ریاست جمهوری برگزار شود تا یک حکومت مشروع جدید برای حل مشکلات کشور اقدام کند."
او همچنین برای برگزاری انتخابات و تغییر حکومت فعلی از جامعه جهانی خواستار همکاری شد.
انتقادات شرکت کنندگان در مراسم آغاز کار این ائتلاف جدید از حکومت وحدت ملی بسیار تند و شدید بود؛ اما برنامه مشخصی برای حل مشکلات ارائه نشد.
کارشناسان می گویند که افغانستان ۱۵ سال اخیر، شاهد نمایشی شگفت از ظهور و زوال سریع ائتلاف های بزرگ سیاسی بوده، ائتلاف هایی که مدعای محوری بسیاری از آنها تغییر نظام و برگزاری انتخابات زودهنگام بوده است.
اینکه چه چیزی عامل اصلی ناپایداری ائتلاف های سیاسی در افغانستان محسوب می شود، نیاز به یک موشکافی جدی و همه جانبه دارد؛ اما آنچه در این میان، کمتر به آن اهمیت داده می شود، آرمان های بلندمدت، ارائه طرح و برنامه جایگزین و نیز عنصر رهبری است.
ائتلاف هایی که در افغانستان تاکنون شکل گرفته اند، از این سه آفت بیش از هر چیز دیگری در رنج بوده اند.
ضریب شکنندگی این ائتلاف ها به اندازه ای بالاست که هر روز، امکان گسست و پیوست های تازه وجود دارد؛ زیرا مبنا و محور توافق مهره ها در این ائتلاف ها نه آرمان های ملی و مردمی، نه خطوط مشی راهبردی و استراتژیک سیاسی یا ایدئولوژیک و نه حتی تعهدات مستحکم و خدشه ناپذیر قومی و سمتی؛ بلکه زد و بندهای خورد و کوچک شخصی و محلی و محدود و حقیر است که در سایه آن، هر مهره سیاسی دخیل و سهیم در یک ائتلاف، میزان سود و زیان شخصی اش در بازار معاملات سیاسی را جستجو می کند.
از سیاق ائتلاف هایی که تاکنون شکل گرفته به روشنی پیداست که رهبران سیاسی و احزابی که بیشتر حول محور یک فرد یا قوم تعریف می شوند، تا چه حد نسبت به کسب جایگاهی در ترکیب تیم قدرت آینده، مشغول چانه زنی های سخیف و گفتگوهای حقیر اند.
از سوی دیگر، به نظر می رسد انتقاد از حکومت، ساده ترین کار ممکنی است که هر ائتلافی به سادگی می تواند آن را مطرح کند؛ انتقاد از حکومت وحدت ملی، نسبت به هر حکومت دیگری در گذشته می تواند شدیدتر، تندتر و عریان تر باشد؛ زیرا خلأهای مشروعیتی آن، بیش از حکومت پیشین است.
با این حال، تصور نمی شود صرف درخواست برای تغییر حکومت و برگزاری انتخابات زودهنگام، بتواند مایه اعتبار و قدرت یک ائتلاف تلقی شود.
این بیشتر به سنگ بزرگی می ماند که نشانه نزدن است. اگر اعضا و رهبران ائتلاف سیاسی تازه، در پی اثرگذاری برای اصلاح امور و تامین مشروعیت حاکمیت هستند، می بایست طرح ها و برنامه های جایگزین خود را نیز ارائه کنند.
در کشوری که شدیدا درگیر جنگ و ناامنی و بی ثباتی است، اقتصاد به شدت ضعیف و همچنان وابسته به منابع کمکی خارجی است، نهادها و قوانین انتخاباتی، اعتبار و وجهه حقوقی و سیاسی خود را از دست داده و از نظر بسیاری از مردم افغانستان، هیچ مشروعیتی ندارند و مسایل دیگر از این دست، طرح مشخص ائتلاف نوبنیاد برای برگزاری انتخابات زودهنگام چیست؟
آیا می توان با اعلام اینکه انتخابات باید برگزار شود، به فراهم شدن سریع همه چیز از جمله منابع مالی، شرایط امنیتی و اجتماعی، اصلاح الگو، نظام، قوانین، نهادها و پرسنل انتخاباتی و... هم امیدوار بود؟
اینها بر اساس چه مکانیزمی و چگونه فراهم می شوند؟
ائتلاف نوبنیاد اگر در صدد کسب اعتبار و جایگاهی مورد اعتنا در فضای سیاسی کشور است، به جای طرح شعارها و خواسته های تند و عریان و براندازنده، باید برنامه های جایگزین، عملی و زودبازده ارائه کند.