چنانچه در جای خودش ثابت شده، آزادگی و آزادی خواهی جزء سرشت و طبیعت انسان است و هر انسانی در نهاد خودآگاه و ناخودآگاه خودش، پیوند عمیق و ناگسستنی ای با آزادگی و آزادی خواهی دارد.
هیچ انسانی خوش ندارد که لگام امور زندگی خویش را به دست انسان دیگر دهد و در همواره حیات، بله قربان گوی دیگران باشد؛ آنهم دیگرانی که در خلقت و انسانیت با او همطراز و همسطح اند و هیچ امتیازی برتر و بهتر از او در این جهت ندارند.
از طرفی می دانیم که مقام معنوی معلم و آموزگار در هر مکتب و بینشی، سترگ و رفیع و ارجمند است و به خصوص آن مربیانی که در صنف خویش، انسانیت و اخلاق و آزادگی، تدریس می کنند و حاصل سعی و تلاش آنان در کلاس درسی شان، تامین و تضمین سعادت و رفاه مادی و معنوی شاگردان و دانش آموزان آنها در دو جهان می باشد.
حتی در جبهه انسانیت، معلمان و آموزگاران بسیاری، ظهور و اوفول کرده و آمده و رفته اند که در میان آنان مربیان نخبه و ممتاز از جامعه خویش کم نبوده اند و مریدان و طرفداران آنها نیز از زندگی و مرگ آنان تعظیم و تجلیل نیز کرده اند و بپاس شخصیت و زحمات آنها، شبها و روزهایی را نیز بیاد آنان سپری کرده اند.
اما پس از ایامی چند، حتی نام و یاد آنها از خاطره ها محو شده و آنان با همه ی نام و نشان و عظمت و شخصیتی که داشتند، به بایگانی تاریخ سپرده شدند! اما این موضوع نسبت به تعدادی معدود و محدود از انسانها و ارواح فرق می کند و به هر پیمانه ومیزان که روح افراد بزرگ تر و قوی و تر و خدایی تر باشد، کار و عمل و شخصیت آنان نیز از عظمت، قوت و ماندگاری بیشتر و بهتری در ذهن و خاطر انسانهای باقی مانده در عرصه زندگی، برخوردار می باشد.
اولیای الهی و به خصوص انبیاء و شاگردان مکتب انسان ساز و جامعه ساز آنان این چنین اند؛ یعنی چون دارای ارواح بزرگ و عظیم و قوی هستند، حاصل کار و تلاش آنان به خصوص در جهت انسان و جامعه سازی نیز ارزشمند، قوی و مانا و ماندگارتر از امثال آنان در عرصه های مذکور است.
امام حسین(علیه السلام) به عنوان ولی خدا و خلیفه و جانشین بر حق رسول خدا نیز یکی از بارز و برجسته ارواح بلند و تابناکی است که شخصیت و روح برتر و متفاوت او و نیز اندیشه و رفتار بی بدیل و بی مانند او به خصوص در حادثه عاشورا، قیامتی برپا کرد و موجب شد تا قیام مولا در سرزمین کربلا، درسی شود برای قاطبه آزادگان و آزادی خواهان در همه ی زمانها و مکانهایی که انسانی زندگی می کند و زاده آدمی نفس می کشد.
علل و عوامل ماندگاري و جاودانگي انديشه امام حسين(ع) را به گونه فهرست وار بر شمرده و در نتیجه خواهیم گفت که باتوجه به علل مذکور که بیشتر آنها جزء طبیعت و سرشت انسانها نیز هست، امام حسین(ع) نه تنها آموزگار مسلمانان و شیعیان؛ بلکه معلم همه ابنای بشریت و در همه ی اطوار زمانی و مکانی آنها می باشد.
اما فهرست علل ماندگاری امام حسین(ع) و اندیشه بشر شمول آن حضرت:
۱- اصل خداترسي و ترسناپذيري از غيرخدا۲- اصل حق محوري و حقطلبي۳- اصل حريّت و آزادگي۴- اصل پارسايي و وارستگي ۵- اصل عدالتخواهي و ظلمستيزي۶- اصل حفظ حدود الهي و مرزباني۷- اصل بينايي و بيداردلي۸- اصل حميّت و سازشناپذيري۹- اصل شجاعت و دليري۱۰- اصل پرواپيشگي و خودنگهداري۱۱- اصل كرامتمندي و عزتمندي۱۲- اصل پايبندي به عهد و پيمان و وفاداري۱۳- اصل تنسّك و عبادتپيشگي۱۴- اصل تواضع و فروتني۱۵- اصل نفي خودكامگي و خودكامگليپذيري۱۶- اصل غيرت ديني۱۷- اصل ازخودگذشتيگي و فداكاري
نتيجهگيري:
آنچه بواسطه ضيق مجال در اين مختصر مقال بيان گشت برايند سخن و كلام در علت ماندگاري انديشههاي بزرگ اين بود كه مردان بزرگ، بزرگ مرداني هستند كه به زندگاني شخصي خود اهميت نداده بلكه گسترة مشي و منش آنان فراتر از يك زندگي شخصي بوده كه هدف عالي آنان ترقي و اعتلاي قوم و ملت و جلوگيري از سقوط و اضمحلال آن ميباشد. در اين راه فداكاري و كوشش لازم را تا حد توانايي خود بعمل ميآورند. به همين دليل نام آنان پس از مرگشان زبانزد خاص و عام گشته و اهميت بزرگيشان به نسبت بزرگي خدمات و ميزان اثربخشيشان درحيات انسانها جلوه ميكند.
در ميان مردان نامي تاريخ به اذعان و عقول منصف، تنها كسي كه شهرتش گوي سبقت را از همگان برده و فداكاري و رسالت وظيفهمندي و فداكاري بينظيرش عقول انساني را حيران و مبهوت ساخته است هميشه قهرمان تاريخ حسينبن علي(ع) مي باشد. كه تمام مردم دنيا در عظمت روح و علو او سرتسليم و خضوع فرود آوردهاند زيرا كارهايي كه اين وجود مقدس بويژه در آخرين ماههاي زندگي خود انجام داده است چنان بزرگ و بينظير و خارقالعاده است كه چشم روزگار مانند آن را تاكنون نديده و تا ابد نيز نخواهد ديد.
چنانچه گفتیم اندیشه و رفتار امام حسین(ع) به خصوص عملکرد ایشان در قیام بر حق شان علیه دم و دستگاه یزید در سال ۶۱ هجری، و دانشگاهی را که ایشان و یاران با وفای شان در سرزمین تفتیده کربلا، پایه گذاری کردند، همه و همه مطابق با خواست درونی و سرشت و فطرت پاک و دست نخورده هر انسانی و در هر عصر و زمان و محل و مکانی بوده و هست.
لذا و با یک چنین رویکردی نسبت به امام حسین(علیه السلام) و شاهکار وی در برابر دستگاه جائرانه یزید، به جرئت می توان گفت که قیام امام و پیام این قیام خدایی و انسانی، به هیچ عنوان به دین و یا مذهب خاص و معینی، محدود و محصور نمی شود و این قیام و پیام آن الگو و راهگشایی است برای همه ابنای بشریت و درسی است از آن استاد و معلم سترگ و بی بدیل برای همه ی انسانها و در همه ی زمانها و مکانهای موجود در این کره خاکی.
هیچ انسانی خوش ندارد که لگام امور زندگی خویش را به دست انسان دیگر دهد و در همواره حیات، بله قربان گوی دیگران باشد؛ آنهم دیگرانی که در خلقت و انسانیت با او همطراز و همسطح اند و هیچ امتیازی برتر و بهتر از او در این جهت ندارند.
از طرفی می دانیم که مقام معنوی معلم و آموزگار در هر مکتب و بینشی، سترگ و رفیع و ارجمند است و به خصوص آن مربیانی که در صنف خویش، انسانیت و اخلاق و آزادگی، تدریس می کنند و حاصل سعی و تلاش آنان در کلاس درسی شان، تامین و تضمین سعادت و رفاه مادی و معنوی شاگردان و دانش آموزان آنها در دو جهان می باشد.
حتی در جبهه انسانیت، معلمان و آموزگاران بسیاری، ظهور و اوفول کرده و آمده و رفته اند که در میان آنان مربیان نخبه و ممتاز از جامعه خویش کم نبوده اند و مریدان و طرفداران آنها نیز از زندگی و مرگ آنان تعظیم و تجلیل نیز کرده اند و بپاس شخصیت و زحمات آنها، شبها و روزهایی را نیز بیاد آنان سپری کرده اند.
اما پس از ایامی چند، حتی نام و یاد آنها از خاطره ها محو شده و آنان با همه ی نام و نشان و عظمت و شخصیتی که داشتند، به بایگانی تاریخ سپرده شدند! اما این موضوع نسبت به تعدادی معدود و محدود از انسانها و ارواح فرق می کند و به هر پیمانه ومیزان که روح افراد بزرگ تر و قوی و تر و خدایی تر باشد، کار و عمل و شخصیت آنان نیز از عظمت، قوت و ماندگاری بیشتر و بهتری در ذهن و خاطر انسانهای باقی مانده در عرصه زندگی، برخوردار می باشد.
اولیای الهی و به خصوص انبیاء و شاگردان مکتب انسان ساز و جامعه ساز آنان این چنین اند؛ یعنی چون دارای ارواح بزرگ و عظیم و قوی هستند، حاصل کار و تلاش آنان به خصوص در جهت انسان و جامعه سازی نیز ارزشمند، قوی و مانا و ماندگارتر از امثال آنان در عرصه های مذکور است.
امام حسین(علیه السلام) به عنوان ولی خدا و خلیفه و جانشین بر حق رسول خدا نیز یکی از بارز و برجسته ارواح بلند و تابناکی است که شخصیت و روح برتر و متفاوت او و نیز اندیشه و رفتار بی بدیل و بی مانند او به خصوص در حادثه عاشورا، قیامتی برپا کرد و موجب شد تا قیام مولا در سرزمین کربلا، درسی شود برای قاطبه آزادگان و آزادی خواهان در همه ی زمانها و مکانهایی که انسانی زندگی می کند و زاده آدمی نفس می کشد.
علل و عوامل ماندگاري و جاودانگي انديشه امام حسين(ع) را به گونه فهرست وار بر شمرده و در نتیجه خواهیم گفت که باتوجه به علل مذکور که بیشتر آنها جزء طبیعت و سرشت انسانها نیز هست، امام حسین(ع) نه تنها آموزگار مسلمانان و شیعیان؛ بلکه معلم همه ابنای بشریت و در همه ی اطوار زمانی و مکانی آنها می باشد.
اما فهرست علل ماندگاری امام حسین(ع) و اندیشه بشر شمول آن حضرت:
۱- اصل خداترسي و ترسناپذيري از غيرخدا۲- اصل حق محوري و حقطلبي۳- اصل حريّت و آزادگي۴- اصل پارسايي و وارستگي ۵- اصل عدالتخواهي و ظلمستيزي۶- اصل حفظ حدود الهي و مرزباني۷- اصل بينايي و بيداردلي۸- اصل حميّت و سازشناپذيري۹- اصل شجاعت و دليري۱۰- اصل پرواپيشگي و خودنگهداري۱۱- اصل كرامتمندي و عزتمندي۱۲- اصل پايبندي به عهد و پيمان و وفاداري۱۳- اصل تنسّك و عبادتپيشگي۱۴- اصل تواضع و فروتني۱۵- اصل نفي خودكامگي و خودكامگليپذيري۱۶- اصل غيرت ديني۱۷- اصل ازخودگذشتيگي و فداكاري
نتيجهگيري:
آنچه بواسطه ضيق مجال در اين مختصر مقال بيان گشت برايند سخن و كلام در علت ماندگاري انديشههاي بزرگ اين بود كه مردان بزرگ، بزرگ مرداني هستند كه به زندگاني شخصي خود اهميت نداده بلكه گسترة مشي و منش آنان فراتر از يك زندگي شخصي بوده كه هدف عالي آنان ترقي و اعتلاي قوم و ملت و جلوگيري از سقوط و اضمحلال آن ميباشد. در اين راه فداكاري و كوشش لازم را تا حد توانايي خود بعمل ميآورند. به همين دليل نام آنان پس از مرگشان زبانزد خاص و عام گشته و اهميت بزرگيشان به نسبت بزرگي خدمات و ميزان اثربخشيشان درحيات انسانها جلوه ميكند.
در ميان مردان نامي تاريخ به اذعان و عقول منصف، تنها كسي كه شهرتش گوي سبقت را از همگان برده و فداكاري و رسالت وظيفهمندي و فداكاري بينظيرش عقول انساني را حيران و مبهوت ساخته است هميشه قهرمان تاريخ حسينبن علي(ع) مي باشد. كه تمام مردم دنيا در عظمت روح و علو او سرتسليم و خضوع فرود آوردهاند زيرا كارهايي كه اين وجود مقدس بويژه در آخرين ماههاي زندگي خود انجام داده است چنان بزرگ و بينظير و خارقالعاده است كه چشم روزگار مانند آن را تاكنون نديده و تا ابد نيز نخواهد ديد.
چنانچه گفتیم اندیشه و رفتار امام حسین(ع) به خصوص عملکرد ایشان در قیام بر حق شان علیه دم و دستگاه یزید در سال ۶۱ هجری، و دانشگاهی را که ایشان و یاران با وفای شان در سرزمین تفتیده کربلا، پایه گذاری کردند، همه و همه مطابق با خواست درونی و سرشت و فطرت پاک و دست نخورده هر انسانی و در هر عصر و زمان و محل و مکانی بوده و هست.
لذا و با یک چنین رویکردی نسبت به امام حسین(علیه السلام) و شاهکار وی در برابر دستگاه جائرانه یزید، به جرئت می توان گفت که قیام امام و پیام این قیام خدایی و انسانی، به هیچ عنوان به دین و یا مذهب خاص و معینی، محدود و محصور نمی شود و این قیام و پیام آن الگو و راهگشایی است برای همه ابنای بشریت و درسی است از آن استاد و معلم سترگ و بی بدیل برای همه ی انسانها و در همه ی زمانها و مکانهای موجود در این کره خاکی.