در پی بروز برخی مشکلات در سطح مهاجرین افغانستانی مقیم جمهوری اسلامی ایران، جلسه ای در مرکز فرهنگی باقرالعلوم با حضور جمع کثیری از مسؤلین، کادرها و فعالین مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان و شخصیت های برجسته مهاجر مقیم مشهد مقدس دایر گردید و در آن حجت الاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری، به ذکر نکاتی پرداخت.
حجت الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در این مراسم که همزمان با گرامیداشت ایام فاطمیه، سالروز شهادت فاطمه زهرا(س) و نیز اتحاف دعا به روح جان باختگان حادثه اخیر ولایات بامیان، غور، پنجشیر، بغلان، ننگرهار و... و نیز محکومیت حادثه ربایش بیش از۳۰ تن از هموطنان ما در حوالی ولایت زابل، برگزار شده بود، گفت: حضور نزدیک به سه میلیون مهاجر طی بیش از سه دهه در جمهوری اسلامی ایران ظرفیت بسیار خوبی بود که می توانست از آن استفاده درست صورت بگیرد، اما متاسفانه این استفاده صورت نگرفت، نه خود مهاجرین، نه احزاب و سازمان ها و نه گروه های افغانستانی این کار را کردند، نه دولت افغانستان سعی کرد تا ازین فرصت استفاده کند، نه مجامع جهانی به خصوص سازمان ملل و نیز نه جمهوری اسلامی ایران هم، حتی به نفع خودش نتوانست این استفاده را بکند.
رئیس عمومی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان با اشاره به میزان و گستردگی خدمات ایران به مهاجرین افغانستان، مردم و مجاهدین کشور، یاد آور گردید: این گفته بدان معنا نیست که جمهوری اسلامی ایران برای مهاجرین خدمتی نکرده است. اگر تاریخ سه دهه گذشته را بررسی کنیم، خواهیم فهمید که ایران خدمات بزرگ و شایانی برای مهاجرین انجام داده است. از بحث اقامت و کار و بهداشت و درمان گرفته تا آموزش و پرورش و آموزش عالی و حوزه و دانشگاه، و تا کنون ده ها هزار نیروی ورزیده برای ما تربیت نموده است. در سخت ترین شرایط جنگ با عراق، تحمل میلیون ها مهاجر کار آسانی نیست. در زمانی که این کشور از همه طرف محاصره است و توطئه های داخلی و خارجی علیه نظام و مردم جمهوری اسلامی وجود دارد پذیرایی از نزدیک به سه میلیون مهاجر قانونی و غیر قانونی آن هم در حالی که هیچ نهاد بین المللی کمک درخوری برای مهاجرین نکرده و نمی کند، نه تنها کار آسان و پیش پا افتاده ای نیست که بسیار بسیار دشوار است. بحث کمک ایران به مجاهدین ما در زمان جهاد و مقاومت گران ما در زمان تهاجم گروه طالبان و دولت و مردم ما در بیش از یک دهه اخیر، داستانیست که سر درازی دارد.
حسینی مزاری در ادامه افزود: فایده ای که ایران از ارائه این همه خدمات و پذیرایی بیش از سه دهه ی مهاجرین افغان و کمک به مجاهدین و دولت و ملت افغانستان، می توانست ببرد، حد اقل این بود که حسن نظر مهاجرین فراهم می گردید و اگر حامی جدی و فراگیر نظام اسلامی ایران نمی شدند، نسبت به آن بدبین نیز نمی گردیدند و زبان به بدگویی و شماتت آن نمی گشودند.
وی گفت: اگرچه نمی توان همه مهاجرین را ناشکر و ناسپاس نامید بلکه دسته های بزرگی با درک واقعی از اوضاع و شرایط، اهمیت خدمات و کمک ها و مساعدت های ایران را چه برای مهاجرین افغانستانی در ایران و چه برای مردم داخل افغانستان می دانند. اما متاسفانه اکثر مهاجرین حتی در داخل ایران، به هیچ وجه نسبت به نظام اسلامی نه تنها حسن نظر ندارند که همواره زبان به بدگویی و انتقادهای برانداز می گشایند که وجود این روند در سطح مهاجرین نه تنها مناسب شأن مردم افغانستان نیست بلکه نگران کننده خواهد بود.
کار جدی در امور مهاجرین افغانستانی
حسینی مزاری با مهم توصیف کردن ظرفیت مهاجرین در ایران، ابراز داشت: برای اینکه بتوانیم از این ظرفیت حداقل به نفع مردم و خود مهاجرین افغانستان بهره برده شود که در نهایت به نفع نظام جمهوری اسلامی ایران نیز خواهد بود، نیاز به کار جدی و فراگیر در امور مهاجرین افغانستانی است.
کار در راستای امور مهاجرین در چند جهت ضرور به نظر می رسد:
۱. تلاش برای رفع مشکلات مهاجرین افغانستانی و ایجاد تسهیلات برای آنها
الف: رفع مشکلات
رئیس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان گفت: یک مطلب را در ابتدا روشن کنم اینکه وقتی بحث از مشکلات مهاجرین می کنیم به نسبت زندگی در ایران و در مقایسه با وضعیت اتباع این کشور است. در غیر اینصورت، اگر زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران را با وضعیت زندگی مردم داخل افغانستان بسنجیم، قطعا زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران، بهتر از زندگی مردم افغانستان، در داخل کشور است.
وی گفت: به هر حال، مهاجرین مقیم جمهوری اسلامی ایران به نسبت زندگی شان در این کشور، مشکلاتی دارند که اگر با تلاش و کوشش در راستای رفع آنان کاری صورت بگیرد بسیار مفید خواهد بود. بحث در اینجا از ماندن مهاجرین در ایران و یا ضرورت برگشت شان نیست، بلکه صحبت این است که اگر مهاجر حتی یک ساعت در ایران اقامت می کند، این یک ساعت قانونمند باشد و برای مهاجر خاطرات خوش به جا بگذارد.
حسینی مزاری افزود: برخورد با مهاجر با کرامت باشد. از نظر اقامت، آموزش، بهداشت و درمان و... مشکلی نداشته باشد. ولی فعلا مهاجرین در این عرصه ها جدا مشکل دارند. اصولا کارت اقامت یکساله و یا ویزاهای سه ماهه و شش ماهه، مناسب شأن مردم مهاجر نیست، سرگردانی و گرفتاری تمدید کارت و پاسپورت و نیز کارت کار موقت، علاوه بر اینکه وقت گیر است و سرگردانی زمانی و اداری دارد و چه بسا کارشکنی هایی صورت می گیرد، مبالغ هنگفتی به مصرف می رسد. وضعیت آموزش مهاجرین از ثباتی برخوردار نیست. هرسال طرح و برنامه خاصی در مورد دانش آموزان مهاجر اجرا می شود و یا وجود تبعیض در مورد بچه های مهاجر، برای ما بسیار نگران کننده است. چه دلیلی دارد که بچه مهاجر نتواند در مدارس تیز هوشان ثبت نام کند و یا چرا بچه های مهاجر در گروه ها و حلقات و انجمن های مدارس به صرف مهاجر بودن اجازه حضور نداشته باشند و گاهی هم اگر یک بچه مهاجر در یک چنین برنامه هایی حضور پیدا می کند با برخورد نادرست معلم یا مسؤلین مربوطه مواجه شده، در محضر ده ها و گاهی هم صدها شاگرد ایرانی از جمع ایرانی ها اخراج می شوند. شما می دانید که این روند برخورد با نوجوان یا جوان مهاجر چه عقده ای در قلب و روح او می گذارد که تا زنده است از یادش نرفته و چه بسا باعث می گردد که جوان افغانستانی درس و بحث و مدرسه را رها کند.
حسینی مزاری در ادامه گفت: در سطح حوزه علمیه، مشکلات عدیده ای وجود دارد. طلبه افغانستانی با آنکه فاضل و ارجمند است و زمینه رشد و پیشرفت و بالندگی را دارد اما به دلیل وجود موانعی، صاحب شهریه و پروانه اقامت نمی شوند و از امتیازات حوزه علمیه محروم هستند. طبعا با این رویکرد، طلبه های فعال که سرمایه های مردم ما هستند نفله گردیده، تباه می شوند. وجود همین موانع، باعث گردیده که امروز طلبه افغانستانی رغبت به ماندن در ایران نکرده و پای درس های اساتید مبرز و برجسته قم و مشهد گیر نکنند و راهی نجف اشرف شوند و طلابی هم که در ایران می مانند، جذب حلقاتی از حوزه می گردند که از نظر فکری، مخالف نظام اسلامی هستند. از مراجعی پول می گیرند و در نهایت از آنها تقلید می کنند و به ترویج آنها پرداخته و راه و رسم آنان را گرم و پر رهرو می سازند که به هیچ وجه نه به صلاح طلبه و نه به صلاح مردم و کشور ما هستند. این وضعیت مصیبتی را متوجه جامعه ما نموده است که نمیدانم به کی بگویم تا مددی برساند و به کدام مرجع بازگو کنم تا طلاب حوزه و علمای ما را از سقوط و انحراف بازدارند و مسیر درست و عقلایی تحصیل و زندگی را برای آنان فراهم آورند.
وی گفت: در جهت فراگیری دروس دانشگاهی نیز دانشگاهیان ما از وجود مشکلاتی رنج می برند. این درحالی است که توقع ما بر این است که فراگیری تحصیل برای هر مهاجر افغانستانی اجباری باشد تا حد اقل ازین طریق کمک بزرگ و شایانی برای مردم و سرزمین افغانستان شود. من نمیگویم وجود این رویه و سیاست برخواسته از سیاست کلان جمهوری اسلامی می باشد و اگر چه احساس می کنم چه بسا سلیقه ای و ناشی از سیاست های ولایتی واستانی باشد اما مهاجر، هیچگاه گمان نمی کند که وجود این روند بدون اطلاع مسؤلان بالای نظام جمهوری اسلامی ایران است.
حسینی مزاری با یادکرد مشکل دیگر گفت: بحث بهداشت و درمان معضلی است که مهاجر ما با آن دست و پنجه نرم می کند و در مراجعه به مراکز درمانی و بیمارستان ها، بایستی سه برابر هزینه ایرانی، هزینه بپردازند. این واقعا غیر قابل قبول است و برای مهاجر قابل تحمل نیست.
وی تصریح کرد: در رابطه با بحث کسب و تجارت و سرمایه گذاری، افغان ها مشکلات جدی و قابل توجه دارند. مهاجری که حتی سی سال است در ایران زندگی و سرمایه هنگفتی را وارد چرخه اقتصاد این کشور کرده، نه تنها از راحتی کار برخوردار نیست که چه بسا با بدرفتاری مواجه شده و از درب مغازه دستگیر گردیده، با دستبند به اردوگاه راهنمایی می شود.
وی افزود: گاهی برخی ایرانی ها اعتراض می کنند که هرچه پولدار و فرهیخته افغانستانی از نظر دانش و سواد است راهی کشورهای غربی می شوند اما آنان که فقیر و بی بضاعت و کم سواد هستند در ایران می مانند. در جواب می گویم؛ اگرچه هنوز نیز مهاجرین زیادی هستند که هم دانشمند و فرهیخته اند و هم پولدار اما در ایران مانده اند و با وجود موانع رشد و پیشرفت علاقه به مهاجرت در کشور سوم ندارند اما با آنهم اگر گفته این دسته از ایرانی ها درست باشد، باز هم به دلیل موانعی است که در برابر مهاجرین به خصوص سرمایه داران وجود دارد.
وی افزود: من خودم در سال ۱۳۸۲ در سفری که به آلمان و چند کشور دیگر غربی داشتم، با تجار و سرمایه داران مهاجری که در برخی کشورهای غربی زندگی می کنند، در دیداری که با آن ها داشتم، می گفتند؛ اگرچه از زندگی در کشور غیرهم دین و هم مذهب به شدت ناراحت و ناراضی هستیم اما می گفتند چاره چی هست!. آنان می گفتند ما در ایران بودیم اما مدرک اقامتی معتبر و قابل اطمینانی نداشتیم و همین حالا اگر ایران برای ما پروانه اقامت و اجازه کار و سرمایه گذاری مطمئن بدهد، قطعا زندگی در ایران را به زندگی در هر کشور غربی با هر امتیازی ترجیح می دهیم.
این در حالی است که درایران، حتی فرهیختگان و با سوادان افغانستانی بازار کار قانونی و زمینه جذب رسمی برای کار دلخواه را ندارند.
رئیس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در بخش دیگری از صحبت های خود یادآور شد: مهاجرین گاه و بیگاه با دستگیری های گروهی مواجه می شوند، بدون کمترین دلیل و برهانی، اتوبوس ها و مینی بوس ها در سطح شهرها نگهداشته شده، تمام سرنشینان افغانستانی آن را پیاده کرده، همه را به اردوگاه های شهری منتقل می کنند و از آنجا دستگیر شده ها، تفکیک گردیده، مدرک دارها آزاد و بی مدرک ها راهی اردوگاه اصلی شده و سپس طرد مرز می گردند. وجود این روند قطعا قابل قبول و تحمل برای هیچ افغانستانی نمی باشد و بسیار دلگیر کننده و خاطر را مکدر می نماید.
وی عنوان کرد: مهاجرین در مراجعه به ادارات به خصوص ادارات اتباع اذیت و سر دوانده می شوند و کار چند لحظه ای به ساعت ها و ممکن است به روزها کشانده شود. در این وسط است که بازار دلالان و رشوه بگیران گرم و گرمتر گردیده و این تنها مهاجر افغانستانی است که باید سختی و بار سنگین این وضعیت را متحمل گردد و طبیعی خواهد بود که وجود این مشکلات و ده ها و صدها مشکل دیگر، داغی بر دل مهاجر بگذارد و او را از نظامی که امید و ملجأ مؤمنین و مسلمین است، ناامید گردانده و چه بسا او را نسبت به این نظام بدبین کند.
حسینی مزاری گفت: مهاجر بیمه نمی شود، مهاجر گواهینامه رانندگی اخذ نمی تواند بکند، مهاجر در بحث اخذ کارت کار، آن هم مطابق به شغل مورد نظر، علاوه بر محدود بودن زمان جواز کار آنهم در بدل تحویل پول زیاد، با دست اندازهای عدیده ای مواجه است.
ب- ایجاد تسهیلات
سید عیسی حسینی مزاری با پرداختن به بخش دیگر از نیازمندی های مهاجرین، گفت: برخی موارد اگرچه نبودن شان ممکن است زندگی را برای مهاجرین خیلی سخت نسازد اما بودن شان قطعا برای مهاجرین مفید و قابل توجه خواهد بود. مثلا چند سال است که مهاجرین نمی توانند از ایران عازم زیارت بیت الله الحرام شوند. ممکن است گفته شود این مربوط به عربستان است که سفارتش در تهران برای مهاجرین ویزا نمی دهد اما به نظر من این گفته قابل قبول نیست. باید در جهت رفع این معضل و مشکل و ایجاد تسهیلات مسافرت خانه خدا، فراهم گردد. آیا مهاجرین عزیزی که در ایران زندگی می کنند نمی خواهند به زیارت خانه خدای خود و مرقد پیامبر اسلام(ص) و قبور ائمه بقیع بشتابند؟ یا چه اشکالی دارد که راه کربلا به روی مهاجرینی باز شود که دارای کارت اقامت وزارت کشور ایران هستند؟. آیا قلب مهاجر افغانستانی هرلحظه نمی تپد که خود را به نجف و کربلا برساند و دست و صورت به ضریح مقدس آنان بچسپاند و زار زار بگرید و تجدید عهد و پیمان با امامان آزادگان نماید و آنگاه با روح پالایش شده، مجددا برگردد و بقیه عمر را با مسؤلیت پذیری بیشتر سپری کند؟
چرا! لازم است، نظام جمهوری اسلامی ایران، خودش به تنهایی یا با کمک دولت افغانستان و سازمان ملل، در این عرصه کار مناسبی انجام دهد. کمک در این عرصه، علاوه بر خوشحال کردن مهاجر، نه تنها چیزی از نظام نمی کاهد که حتی از نظر اقتصادی به سود جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
آقای مزاری اظهار داشت: آیا مهاجر افغانستانی نمی خواهد که پس از هفته ها و ماه ها کار و تلاش و خستگی، در قالب تورهای سیاحتی، سفر زیارتی و یا تفریحی در سایر ولایات و ولایت های ایران به خصوص، شمال، تهران، قم، شیراز و اصفهان، سفر داشته باشند؟ چه اشکالی دارد اگر چنین تسهیلاتی برای مهاجرین فراهم گردد! طبعا نه تنها نقص و عیبی نسبت به نظام پیش نخواهد آمد که هم برای نظام اسلامی و هم برای مهاجران افغانستانی بسیار مناسب و مفید خواهد بود.
وی افزود: به نظر من حتی شرایط رفت و آمد آسان مهاجران به افغانستان و بالعکس، آن هم بدون آنکه مدارک اقامتی وزارت کشور شان باطل شود، فراهم گردد. در این زمینه، تور سیاحتی و مسافرتی تنظیم گردد. چه افغانستانی های مقیم ایران و چه خود ایرانی ها در قالب تور با تسهیلات ویژه عازم شهرهای مختلف افغانستان شده و بعد از چند روز گردش، مجددا برگردند به ایران. وجود این تسهیلات باعث می شود تا مهاجر با کشور خود آشنایی جدیدی پیدا کرده، انس بیشتر یافته و برای بازگشت به کشور و استقرار در آن تشویق گردند.
۲. کار فرهنگی و تبلیغی
الف: در سطح مهاجرین
این عالم دینی با مهم توصیف کردن کار فرهنگی تبلیغی در سطح مهاجرین افزود: تاکنون کمتر کار شده است تا به طور سازمان یافته مهاجرین افغانستانی آگاهی بیشتری داده شود تا از یکسو اهمیت حضور خود در ایران و نیز اهمیت ظرفیت حضور میلیون ها مهاجر را بدانند و اذعان کنند که در ایران، فقط مسؤلیت زندگی خود را ندارند، بلکه مسؤلیت دارند برای کشور خود نیز کار کنند و ازیکطرف با جان و مال خود حامی مردم افغانستان و رساننده پیام و خواست مردم افغانستان به ایران و جهان باشند و از طرف دیگر اهمیت مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران را بدانند. نظام و مردمی که اولا با وجود صدها مشکل داخلی و خارجی، با سعه صدر و بزرگواری، میلیونها مهاجر را در داخل ایران پذیرایی کرده و در نهایت تلاش و کوشش است تا برای مهاجرین کم نگذارد و اگر احیانا معضل و مشکلی وجود دارد، تعمدی نیست و با پیگیری و دنبال کردن، قابل حل است، و ثانیا این نظام برای مردم افغانستان خدمات خالصانه ای انجام داده است. در زمان جهاد و مقاومت برای مجاهدین و مقاومت گران کشور کم نگذاشته و در زمان ۱۳ ساله اخیر نیز به دولت و ملت ما کمک کرده است. بودن این نظام برای مسلمانان نعمت و موهبت است و موجبات پیشرفت و اقتدار تمام مسلمانان و حرکت های فکری و جان و روح گرفتن، پویا شدن و شاداب گردیدن نهضت های دینی در جهان اسلام و حتی حرکت های ضد ستم و استبداد و آزادی خواهانه در کل دنیاست و اگر این نظام نباشد، و اگر باشد با اقتدار و باعظمت نباشد، معلوم نیست که بر سر مسلمانان کل دنیا به خصوص مسلمانان منطقه چه بلا و مصیبتی نازل خواهد شد. بایستی مشکلات موجود نظام، دولت و مردم ایران نیز باز گو گردد. وضعیت برخی اقشار مستضعف ایران در تعدادی از نقاط ایران و نهایت فقر و تنگدستی آنان تبیین گردد و در این صورت مهاجر نه تنها ناراحت نباشد و نق نزند که خدا را شکر کند و از نظام اسلامی و مردم مسلمان ایران سپاسگذار باشد.
ب- در سطح ایرانی ها
حسینی مزاری در بخش دیگر گفت: ذهنیت ایرانی ها نیز نسبت به مهاجرین باز و روشن شود. ایرانی ها بدانند که وجود مهاجرین در ایران ظرفیت مساعد است نه نقمت و سنگینی. حضور مهاجرین در ایران فرصت است نه تهدید. مهاجرین در تمام عرصه های سازندگی ایران تاثیرگذار بوده، نباید به مهاجرین به دید قاتل، دزد، قاچاقبر مواد مخدر، و... بنگرند. بلکه هجرت مهاجرین ساکن در ایران اکثرا ناشی از مبارزه نفسگیر مردم افغانستان با استکبار جهانی است. همان استکباری که ایرانی ها هم علیه آن اند و قربانی های بی شماری داده و حالا نیز می دهند.
مردم افغانستان در کنار انقلابیون ایران، بزرگترین ابرقدرت جهانی شرق را به زانو در آورده اند. مردم افغانستان اکنون نیز در صحنه مبارزه حضور جدی دارند. مردم افغانستان از حامیان جدی و قاطع مردم و نظام اسلامی ایران اند. مردم افغانستان در کنار جمهوری اسلامی ایران، در عرصه های سیاسی بسیار مهم اند. در صحنه های فرهنگی و اجتماعی از اهمیت جدی برخوردار می باشند. در میدان های اقتصادی از بستر سازان مهمی اند که می توانند کمک گر بزرگی به نظام اسلامی ایران باشند.
در دنیا هیچ کشوری نیست که به اندازه افغانستان و افغانستانی ها با ایران و ایرانی ها این همه مشترکات داشته باشند و در دنیا نیز ایران نمی تواند شریک مهمی مانند افغانستان و مردم آن در دنیا داشته باشد. نه فقط در یک زمینه بلکه در همه زمینه ها و حتی در صحنه های نظامی، باز هم مردم افغانستان کمک گران مهمی به جمهوری اسلامی ایران خواهند بود.
رئیس عمومی مرکز تبیان در تکمیل مطلب فوق عنوان داشت: افغانستان و مردم آن با این اهمیت، زمانی می تواند در کنار ایران باشد که نگاه مهاجران نسبت به ایران مثبت باشد. و این روند زمانی محقق خواهد شد که دولت و مردم ایران نگاه خود را به مهاجرین دوستانه و استراتژیک بسازد. ایرانی ها نمی توانند در عرصه دیپلماتیک خود را دوست مردم افغانستان اعلام کنند و به دنبال جلب توجه دولت و ملت افغانستان باشند و برای خود در داخل افغانستان جایگاهی دست و پا کنند اما نگاه شان به مهاجرین افغانستانی ساکن در ایران منفی و نفرت آمیز باشد. سیاست پارادوکسیکال ایران نسبت به افغانستان نه تنها هیچ کارآیی نخواهد داشت که مردم افغانستان را نسبت به آن بی اعتماد، متزلزل و مشکوک می سازد.
وی گفت: استفاده ازاین فرصت تنها به دست ایرانی ها چه دولت و ادارات آن و چه عموم مردم آن در سطح اقشار مختلف است. اینجاست که کار روی افکار و ذهنیت ایرانی ها مهم است. کار در هر دو سطح افغانستانی و ایرانی تنها از عهده مهاجرین ساخته نیست. هم شخصیت ها، ارگانها وحلقات افغانستانی چه مهاجر وغیر آن و چه دولت و ملت ایران در این راستا کار جدی نمایند.
آقای مزاری کار در امور مهاجرین را فایده در سطح افغانستان و مهاجرین، و فایده در سطح ایران و ایرانی ها بیان کرد.
الف: فایده در سطح افغانستان و مهاجرین
وی گفت: رفع ابهام از ذهنیت مهاجر، موجب می شود مهاجر حسن نظر پیدا کند و این تغییر اولا مهاجر را از یک مشکل شرعی یعنی بدگویی و غیبت در غیاب ایرانی رها می سازد. حسن نظر افغانستانی نسبت به نظام و مردم ایران تبدیل به محبت و مودت می گردد و قطعا ازدیاد و تداوم آن باعث می گردد میلیون ها مهاجر در ایران و نیز میلیون های دیگر که از بستگان این ها در داخل و دیگر کشورها هستند، دوست داران جدی نظام و مردم ایران خواهند شد و چه فرصت و ظرفیتی بالاتر ازین برای نظام اسلامی ایران.
با این راحتی خیال، مهاجر با دید باز و روان سالم و روح آرام و جسم تنومند، هم برای پیشرفت و ترقی خود و هم برای کمک به دولت و ملت و سرزمین خود و هم برای حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران عمل درست و شایسته ای در پیش خواهند گرفت.
ب: فایده در سطح ایران و ایرانی ها
حسینی مزاری به بیان فایده دوم پرداخت و گفت: ایرانی ها به اهمیت حضور افغانستانی ها در ایران پی می برند. اولا دیگر اذعان به این نخواهند داشت که حضور کارگران مهاجر جای کارکارگران ایرانی را گرفته و رزق و روزی آنها را محدود و بلکه محذوف می سازند. و ثانیا اهمیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آنان را نیز درک کرده و مهاجرین را به عنوان ظرفیت بزرگ قبول خواهند کرد و خود به حمایت از آنان و رفع مشکلات شان اقدام نموده، تسهیلات بیشتری را در اختیار آنان قرار می دهند تا مهاجرین بیش از گذشته به کار بیافتند و هم برای خود و هم برای کشور میزبان مفید و مؤثر باشند. نه فقط در داخل ایران بلکه در افغانستان و حتی سایر کشورها.
بنابراین، فعالیت در عرصه امور مهاجرین به نفع هر دو طرف است. هم افغانستانی ها به خصوص مهاجرین و هم ایرانی ها و طبعا صحبت در این رابطه زیاد است و بماند در یک فرصت دیگر. اما در مجموع بایستی یک کارسازمان یافته روی دست گرفته شود، تا بتوانیم ازظرفیت موجود مهاجرین استفاده صورت بگیرد، هم برای خود مهاجر و هم برای دولت و ملت افغانستان و از آنطرف برای دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران.
رئیس مرکز تبیان افزود: برای همین منظور است که مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان، اصرار جدی دارد که در راستای ساماندهی امور مهاجرین فعال باشد البته فعالیت ما از سال ۱۳۷۴ بدینسو ادامه داشته و اسناد این فعالیت در هفته نامه فریاد عاشورا و نیز روزنامه انصاف و خبرگزاری صدای افغان(آوا) موجود می باشد و طی دو سال اخیر هم موضوع مهاجرین جدی تر در دستور کار ما قرار گرفته اما اکنون علاقمندیم مسایل مهاجرین سازمان یافته تر دنبال شود. چون تنها با چند سخنرانی و موضع گیری نه تنها امکان حل دایمی معضلات مهاجرین و ایجاد تسهیلات لازم برای آنها فراهم نمی شود بلکه ممکن است دشمنان از برخی سخنان و موضعگیری های ما سوء استفاده کنند. ازین رو در مراسم ۱۷ دلو در حسینیه هراتی ها وعده سپردم که در این رابطه یک بخش ویژه حقوقی ایجاد می کنیم که با تماس ممتد و مرتب با وزارتخانه ها و نهادهای مربوطه ایران در رابطه با امور مهاجرین به دنبال حل معضلات فراروی مهاجرین و ایجاد تسهیلات زندگی برای مهاجرین باشد.
وی گفت: این بخش فعلا ایجاد شده و جناب آقای سید وحیدالله حبیبی را که جوان با تجربه و فعال و پرسابقه است به عنوان معاون خود در امور مهاجرین تعیین کردم تا ایشان به ساماندهی و مدیریت این بخش بپردازد و عناصر برجسته و تحصیل کرده را به عنوان همکاران خود انتخاب کند.
آقای مزاری افزود: از شما مهاجرین؛ اعم از علما، فرهنگیان، روحانیون، دانشگاهیان، تجار، کسبه، بازاریان، متنفذین و مردم مؤمن می خواهم که در این عرصه ما را همراهی کنند. علما و فرهنگیان با علم و هنر و فرهنگ خود، تجار، کسبه و بازاریان با پول و امکانات خود و مردم متدین و متنفذین نیز با استفاده از هرگونه امکانات مادی و معنوی دست ما را بگیرند تا همه دست در دست همدیگر در این راستا کار کنیم و به موفقیت نایل شویم.
حسینی مزاری تصریح کرد: در این رابطه هماهنگی و همسویی همه احزاب، سازمان ها، مؤسسات خیریه، مراکز فرهنگی و آموزشی نیاز است. اگرچه ممکن است بسیاری از این عزیزان در رابطه با مهاجرین دغدغه هایی داشته و فعالیت های خوبی نیز کرده باشند که زحمات شان قابل قدر است اما با حفظ هویت حقیقی و حقوقی این مراکز، بایستی همکار و حامی ما باشند تا در این کار توفیق حاصل کنیم.
حجت الاسلام والمسلمین سیدعیسی حسینی مزاری در این مراسم که همزمان با گرامیداشت ایام فاطمیه، سالروز شهادت فاطمه زهرا(س) و نیز اتحاف دعا به روح جان باختگان حادثه اخیر ولایات بامیان، غور، پنجشیر، بغلان، ننگرهار و... و نیز محکومیت حادثه ربایش بیش از۳۰ تن از هموطنان ما در حوالی ولایت زابل، برگزار شده بود، گفت: حضور نزدیک به سه میلیون مهاجر طی بیش از سه دهه در جمهوری اسلامی ایران ظرفیت بسیار خوبی بود که می توانست از آن استفاده درست صورت بگیرد، اما متاسفانه این استفاده صورت نگرفت، نه خود مهاجرین، نه احزاب و سازمان ها و نه گروه های افغانستانی این کار را کردند، نه دولت افغانستان سعی کرد تا ازین فرصت استفاده کند، نه مجامع جهانی به خصوص سازمان ملل و نیز نه جمهوری اسلامی ایران هم، حتی به نفع خودش نتوانست این استفاده را بکند.
رئیس عمومی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان با اشاره به میزان و گستردگی خدمات ایران به مهاجرین افغانستان، مردم و مجاهدین کشور، یاد آور گردید: این گفته بدان معنا نیست که جمهوری اسلامی ایران برای مهاجرین خدمتی نکرده است. اگر تاریخ سه دهه گذشته را بررسی کنیم، خواهیم فهمید که ایران خدمات بزرگ و شایانی برای مهاجرین انجام داده است. از بحث اقامت و کار و بهداشت و درمان گرفته تا آموزش و پرورش و آموزش عالی و حوزه و دانشگاه، و تا کنون ده ها هزار نیروی ورزیده برای ما تربیت نموده است. در سخت ترین شرایط جنگ با عراق، تحمل میلیون ها مهاجر کار آسانی نیست. در زمانی که این کشور از همه طرف محاصره است و توطئه های داخلی و خارجی علیه نظام و مردم جمهوری اسلامی وجود دارد پذیرایی از نزدیک به سه میلیون مهاجر قانونی و غیر قانونی آن هم در حالی که هیچ نهاد بین المللی کمک درخوری برای مهاجرین نکرده و نمی کند، نه تنها کار آسان و پیش پا افتاده ای نیست که بسیار بسیار دشوار است. بحث کمک ایران به مجاهدین ما در زمان جهاد و مقاومت گران ما در زمان تهاجم گروه طالبان و دولت و مردم ما در بیش از یک دهه اخیر، داستانیست که سر درازی دارد.
حسینی مزاری در ادامه افزود: فایده ای که ایران از ارائه این همه خدمات و پذیرایی بیش از سه دهه ی مهاجرین افغان و کمک به مجاهدین و دولت و ملت افغانستان، می توانست ببرد، حد اقل این بود که حسن نظر مهاجرین فراهم می گردید و اگر حامی جدی و فراگیر نظام اسلامی ایران نمی شدند، نسبت به آن بدبین نیز نمی گردیدند و زبان به بدگویی و شماتت آن نمی گشودند.
وی گفت: اگرچه نمی توان همه مهاجرین را ناشکر و ناسپاس نامید بلکه دسته های بزرگی با درک واقعی از اوضاع و شرایط، اهمیت خدمات و کمک ها و مساعدت های ایران را چه برای مهاجرین افغانستانی در ایران و چه برای مردم داخل افغانستان می دانند. اما متاسفانه اکثر مهاجرین حتی در داخل ایران، به هیچ وجه نسبت به نظام اسلامی نه تنها حسن نظر ندارند که همواره زبان به بدگویی و انتقادهای برانداز می گشایند که وجود این روند در سطح مهاجرین نه تنها مناسب شأن مردم افغانستان نیست بلکه نگران کننده خواهد بود.
کار جدی در امور مهاجرین افغانستانی
حسینی مزاری با مهم توصیف کردن ظرفیت مهاجرین در ایران، ابراز داشت: برای اینکه بتوانیم از این ظرفیت حداقل به نفع مردم و خود مهاجرین افغانستان بهره برده شود که در نهایت به نفع نظام جمهوری اسلامی ایران نیز خواهد بود، نیاز به کار جدی و فراگیر در امور مهاجرین افغانستانی است.
کار در راستای امور مهاجرین در چند جهت ضرور به نظر می رسد:
۱. تلاش برای رفع مشکلات مهاجرین افغانستانی و ایجاد تسهیلات برای آنها
الف: رفع مشکلات
رئیس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان گفت: یک مطلب را در ابتدا روشن کنم اینکه وقتی بحث از مشکلات مهاجرین می کنیم به نسبت زندگی در ایران و در مقایسه با وضعیت اتباع این کشور است. در غیر اینصورت، اگر زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران را با وضعیت زندگی مردم داخل افغانستان بسنجیم، قطعا زندگی مهاجرین افغانستانی در ایران، بهتر از زندگی مردم افغانستان، در داخل کشور است.
وی گفت: به هر حال، مهاجرین مقیم جمهوری اسلامی ایران به نسبت زندگی شان در این کشور، مشکلاتی دارند که اگر با تلاش و کوشش در راستای رفع آنان کاری صورت بگیرد بسیار مفید خواهد بود. بحث در اینجا از ماندن مهاجرین در ایران و یا ضرورت برگشت شان نیست، بلکه صحبت این است که اگر مهاجر حتی یک ساعت در ایران اقامت می کند، این یک ساعت قانونمند باشد و برای مهاجر خاطرات خوش به جا بگذارد.
حسینی مزاری افزود: برخورد با مهاجر با کرامت باشد. از نظر اقامت، آموزش، بهداشت و درمان و... مشکلی نداشته باشد. ولی فعلا مهاجرین در این عرصه ها جدا مشکل دارند. اصولا کارت اقامت یکساله و یا ویزاهای سه ماهه و شش ماهه، مناسب شأن مردم مهاجر نیست، سرگردانی و گرفتاری تمدید کارت و پاسپورت و نیز کارت کار موقت، علاوه بر اینکه وقت گیر است و سرگردانی زمانی و اداری دارد و چه بسا کارشکنی هایی صورت می گیرد، مبالغ هنگفتی به مصرف می رسد. وضعیت آموزش مهاجرین از ثباتی برخوردار نیست. هرسال طرح و برنامه خاصی در مورد دانش آموزان مهاجر اجرا می شود و یا وجود تبعیض در مورد بچه های مهاجر، برای ما بسیار نگران کننده است. چه دلیلی دارد که بچه مهاجر نتواند در مدارس تیز هوشان ثبت نام کند و یا چرا بچه های مهاجر در گروه ها و حلقات و انجمن های مدارس به صرف مهاجر بودن اجازه حضور نداشته باشند و گاهی هم اگر یک بچه مهاجر در یک چنین برنامه هایی حضور پیدا می کند با برخورد نادرست معلم یا مسؤلین مربوطه مواجه شده، در محضر ده ها و گاهی هم صدها شاگرد ایرانی از جمع ایرانی ها اخراج می شوند. شما می دانید که این روند برخورد با نوجوان یا جوان مهاجر چه عقده ای در قلب و روح او می گذارد که تا زنده است از یادش نرفته و چه بسا باعث می گردد که جوان افغانستانی درس و بحث و مدرسه را رها کند.
حسینی مزاری در ادامه گفت: در سطح حوزه علمیه، مشکلات عدیده ای وجود دارد. طلبه افغانستانی با آنکه فاضل و ارجمند است و زمینه رشد و پیشرفت و بالندگی را دارد اما به دلیل وجود موانعی، صاحب شهریه و پروانه اقامت نمی شوند و از امتیازات حوزه علمیه محروم هستند. طبعا با این رویکرد، طلبه های فعال که سرمایه های مردم ما هستند نفله گردیده، تباه می شوند. وجود همین موانع، باعث گردیده که امروز طلبه افغانستانی رغبت به ماندن در ایران نکرده و پای درس های اساتید مبرز و برجسته قم و مشهد گیر نکنند و راهی نجف اشرف شوند و طلابی هم که در ایران می مانند، جذب حلقاتی از حوزه می گردند که از نظر فکری، مخالف نظام اسلامی هستند. از مراجعی پول می گیرند و در نهایت از آنها تقلید می کنند و به ترویج آنها پرداخته و راه و رسم آنان را گرم و پر رهرو می سازند که به هیچ وجه نه به صلاح طلبه و نه به صلاح مردم و کشور ما هستند. این وضعیت مصیبتی را متوجه جامعه ما نموده است که نمیدانم به کی بگویم تا مددی برساند و به کدام مرجع بازگو کنم تا طلاب حوزه و علمای ما را از سقوط و انحراف بازدارند و مسیر درست و عقلایی تحصیل و زندگی را برای آنان فراهم آورند.
وی گفت: در جهت فراگیری دروس دانشگاهی نیز دانشگاهیان ما از وجود مشکلاتی رنج می برند. این درحالی است که توقع ما بر این است که فراگیری تحصیل برای هر مهاجر افغانستانی اجباری باشد تا حد اقل ازین طریق کمک بزرگ و شایانی برای مردم و سرزمین افغانستان شود. من نمیگویم وجود این رویه و سیاست برخواسته از سیاست کلان جمهوری اسلامی می باشد و اگر چه احساس می کنم چه بسا سلیقه ای و ناشی از سیاست های ولایتی واستانی باشد اما مهاجر، هیچگاه گمان نمی کند که وجود این روند بدون اطلاع مسؤلان بالای نظام جمهوری اسلامی ایران است.
حسینی مزاری با یادکرد مشکل دیگر گفت: بحث بهداشت و درمان معضلی است که مهاجر ما با آن دست و پنجه نرم می کند و در مراجعه به مراکز درمانی و بیمارستان ها، بایستی سه برابر هزینه ایرانی، هزینه بپردازند. این واقعا غیر قابل قبول است و برای مهاجر قابل تحمل نیست.
وی تصریح کرد: در رابطه با بحث کسب و تجارت و سرمایه گذاری، افغان ها مشکلات جدی و قابل توجه دارند. مهاجری که حتی سی سال است در ایران زندگی و سرمایه هنگفتی را وارد چرخه اقتصاد این کشور کرده، نه تنها از راحتی کار برخوردار نیست که چه بسا با بدرفتاری مواجه شده و از درب مغازه دستگیر گردیده، با دستبند به اردوگاه راهنمایی می شود.
وی افزود: گاهی برخی ایرانی ها اعتراض می کنند که هرچه پولدار و فرهیخته افغانستانی از نظر دانش و سواد است راهی کشورهای غربی می شوند اما آنان که فقیر و بی بضاعت و کم سواد هستند در ایران می مانند. در جواب می گویم؛ اگرچه هنوز نیز مهاجرین زیادی هستند که هم دانشمند و فرهیخته اند و هم پولدار اما در ایران مانده اند و با وجود موانع رشد و پیشرفت علاقه به مهاجرت در کشور سوم ندارند اما با آنهم اگر گفته این دسته از ایرانی ها درست باشد، باز هم به دلیل موانعی است که در برابر مهاجرین به خصوص سرمایه داران وجود دارد.
وی افزود: من خودم در سال ۱۳۸۲ در سفری که به آلمان و چند کشور دیگر غربی داشتم، با تجار و سرمایه داران مهاجری که در برخی کشورهای غربی زندگی می کنند، در دیداری که با آن ها داشتم، می گفتند؛ اگرچه از زندگی در کشور غیرهم دین و هم مذهب به شدت ناراحت و ناراضی هستیم اما می گفتند چاره چی هست!. آنان می گفتند ما در ایران بودیم اما مدرک اقامتی معتبر و قابل اطمینانی نداشتیم و همین حالا اگر ایران برای ما پروانه اقامت و اجازه کار و سرمایه گذاری مطمئن بدهد، قطعا زندگی در ایران را به زندگی در هر کشور غربی با هر امتیازی ترجیح می دهیم.
این در حالی است که درایران، حتی فرهیختگان و با سوادان افغانستانی بازار کار قانونی و زمینه جذب رسمی برای کار دلخواه را ندارند.
رئیس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در بخش دیگری از صحبت های خود یادآور شد: مهاجرین گاه و بیگاه با دستگیری های گروهی مواجه می شوند، بدون کمترین دلیل و برهانی، اتوبوس ها و مینی بوس ها در سطح شهرها نگهداشته شده، تمام سرنشینان افغانستانی آن را پیاده کرده، همه را به اردوگاه های شهری منتقل می کنند و از آنجا دستگیر شده ها، تفکیک گردیده، مدرک دارها آزاد و بی مدرک ها راهی اردوگاه اصلی شده و سپس طرد مرز می گردند. وجود این روند قطعا قابل قبول و تحمل برای هیچ افغانستانی نمی باشد و بسیار دلگیر کننده و خاطر را مکدر می نماید.
وی عنوان کرد: مهاجرین در مراجعه به ادارات به خصوص ادارات اتباع اذیت و سر دوانده می شوند و کار چند لحظه ای به ساعت ها و ممکن است به روزها کشانده شود. در این وسط است که بازار دلالان و رشوه بگیران گرم و گرمتر گردیده و این تنها مهاجر افغانستانی است که باید سختی و بار سنگین این وضعیت را متحمل گردد و طبیعی خواهد بود که وجود این مشکلات و ده ها و صدها مشکل دیگر، داغی بر دل مهاجر بگذارد و او را از نظامی که امید و ملجأ مؤمنین و مسلمین است، ناامید گردانده و چه بسا او را نسبت به این نظام بدبین کند.
حسینی مزاری گفت: مهاجر بیمه نمی شود، مهاجر گواهینامه رانندگی اخذ نمی تواند بکند، مهاجر در بحث اخذ کارت کار، آن هم مطابق به شغل مورد نظر، علاوه بر محدود بودن زمان جواز کار آنهم در بدل تحویل پول زیاد، با دست اندازهای عدیده ای مواجه است.
ب- ایجاد تسهیلات
سید عیسی حسینی مزاری با پرداختن به بخش دیگر از نیازمندی های مهاجرین، گفت: برخی موارد اگرچه نبودن شان ممکن است زندگی را برای مهاجرین خیلی سخت نسازد اما بودن شان قطعا برای مهاجرین مفید و قابل توجه خواهد بود. مثلا چند سال است که مهاجرین نمی توانند از ایران عازم زیارت بیت الله الحرام شوند. ممکن است گفته شود این مربوط به عربستان است که سفارتش در تهران برای مهاجرین ویزا نمی دهد اما به نظر من این گفته قابل قبول نیست. باید در جهت رفع این معضل و مشکل و ایجاد تسهیلات مسافرت خانه خدا، فراهم گردد. آیا مهاجرین عزیزی که در ایران زندگی می کنند نمی خواهند به زیارت خانه خدای خود و مرقد پیامبر اسلام(ص) و قبور ائمه بقیع بشتابند؟ یا چه اشکالی دارد که راه کربلا به روی مهاجرینی باز شود که دارای کارت اقامت وزارت کشور ایران هستند؟. آیا قلب مهاجر افغانستانی هرلحظه نمی تپد که خود را به نجف و کربلا برساند و دست و صورت به ضریح مقدس آنان بچسپاند و زار زار بگرید و تجدید عهد و پیمان با امامان آزادگان نماید و آنگاه با روح پالایش شده، مجددا برگردد و بقیه عمر را با مسؤلیت پذیری بیشتر سپری کند؟
چرا! لازم است، نظام جمهوری اسلامی ایران، خودش به تنهایی یا با کمک دولت افغانستان و سازمان ملل، در این عرصه کار مناسبی انجام دهد. کمک در این عرصه، علاوه بر خوشحال کردن مهاجر، نه تنها چیزی از نظام نمی کاهد که حتی از نظر اقتصادی به سود جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
آقای مزاری اظهار داشت: آیا مهاجر افغانستانی نمی خواهد که پس از هفته ها و ماه ها کار و تلاش و خستگی، در قالب تورهای سیاحتی، سفر زیارتی و یا تفریحی در سایر ولایات و ولایت های ایران به خصوص، شمال، تهران، قم، شیراز و اصفهان، سفر داشته باشند؟ چه اشکالی دارد اگر چنین تسهیلاتی برای مهاجرین فراهم گردد! طبعا نه تنها نقص و عیبی نسبت به نظام پیش نخواهد آمد که هم برای نظام اسلامی و هم برای مهاجران افغانستانی بسیار مناسب و مفید خواهد بود.
وی افزود: به نظر من حتی شرایط رفت و آمد آسان مهاجران به افغانستان و بالعکس، آن هم بدون آنکه مدارک اقامتی وزارت کشور شان باطل شود، فراهم گردد. در این زمینه، تور سیاحتی و مسافرتی تنظیم گردد. چه افغانستانی های مقیم ایران و چه خود ایرانی ها در قالب تور با تسهیلات ویژه عازم شهرهای مختلف افغانستان شده و بعد از چند روز گردش، مجددا برگردند به ایران. وجود این تسهیلات باعث می شود تا مهاجر با کشور خود آشنایی جدیدی پیدا کرده، انس بیشتر یافته و برای بازگشت به کشور و استقرار در آن تشویق گردند.
۲. کار فرهنگی و تبلیغی
الف: در سطح مهاجرین
این عالم دینی با مهم توصیف کردن کار فرهنگی تبلیغی در سطح مهاجرین افزود: تاکنون کمتر کار شده است تا به طور سازمان یافته مهاجرین افغانستانی آگاهی بیشتری داده شود تا از یکسو اهمیت حضور خود در ایران و نیز اهمیت ظرفیت حضور میلیون ها مهاجر را بدانند و اذعان کنند که در ایران، فقط مسؤلیت زندگی خود را ندارند، بلکه مسؤلیت دارند برای کشور خود نیز کار کنند و ازیکطرف با جان و مال خود حامی مردم افغانستان و رساننده پیام و خواست مردم افغانستان به ایران و جهان باشند و از طرف دیگر اهمیت مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران را بدانند. نظام و مردمی که اولا با وجود صدها مشکل داخلی و خارجی، با سعه صدر و بزرگواری، میلیونها مهاجر را در داخل ایران پذیرایی کرده و در نهایت تلاش و کوشش است تا برای مهاجرین کم نگذارد و اگر احیانا معضل و مشکلی وجود دارد، تعمدی نیست و با پیگیری و دنبال کردن، قابل حل است، و ثانیا این نظام برای مردم افغانستان خدمات خالصانه ای انجام داده است. در زمان جهاد و مقاومت برای مجاهدین و مقاومت گران کشور کم نگذاشته و در زمان ۱۳ ساله اخیر نیز به دولت و ملت ما کمک کرده است. بودن این نظام برای مسلمانان نعمت و موهبت است و موجبات پیشرفت و اقتدار تمام مسلمانان و حرکت های فکری و جان و روح گرفتن، پویا شدن و شاداب گردیدن نهضت های دینی در جهان اسلام و حتی حرکت های ضد ستم و استبداد و آزادی خواهانه در کل دنیاست و اگر این نظام نباشد، و اگر باشد با اقتدار و باعظمت نباشد، معلوم نیست که بر سر مسلمانان کل دنیا به خصوص مسلمانان منطقه چه بلا و مصیبتی نازل خواهد شد. بایستی مشکلات موجود نظام، دولت و مردم ایران نیز باز گو گردد. وضعیت برخی اقشار مستضعف ایران در تعدادی از نقاط ایران و نهایت فقر و تنگدستی آنان تبیین گردد و در این صورت مهاجر نه تنها ناراحت نباشد و نق نزند که خدا را شکر کند و از نظام اسلامی و مردم مسلمان ایران سپاسگذار باشد.
ب- در سطح ایرانی ها
حسینی مزاری در بخش دیگر گفت: ذهنیت ایرانی ها نیز نسبت به مهاجرین باز و روشن شود. ایرانی ها بدانند که وجود مهاجرین در ایران ظرفیت مساعد است نه نقمت و سنگینی. حضور مهاجرین در ایران فرصت است نه تهدید. مهاجرین در تمام عرصه های سازندگی ایران تاثیرگذار بوده، نباید به مهاجرین به دید قاتل، دزد، قاچاقبر مواد مخدر، و... بنگرند. بلکه هجرت مهاجرین ساکن در ایران اکثرا ناشی از مبارزه نفسگیر مردم افغانستان با استکبار جهانی است. همان استکباری که ایرانی ها هم علیه آن اند و قربانی های بی شماری داده و حالا نیز می دهند.
مردم افغانستان در کنار انقلابیون ایران، بزرگترین ابرقدرت جهانی شرق را به زانو در آورده اند. مردم افغانستان اکنون نیز در صحنه مبارزه حضور جدی دارند. مردم افغانستان از حامیان جدی و قاطع مردم و نظام اسلامی ایران اند. مردم افغانستان در کنار جمهوری اسلامی ایران، در عرصه های سیاسی بسیار مهم اند. در صحنه های فرهنگی و اجتماعی از اهمیت جدی برخوردار می باشند. در میدان های اقتصادی از بستر سازان مهمی اند که می توانند کمک گر بزرگی به نظام اسلامی ایران باشند.
در دنیا هیچ کشوری نیست که به اندازه افغانستان و افغانستانی ها با ایران و ایرانی ها این همه مشترکات داشته باشند و در دنیا نیز ایران نمی تواند شریک مهمی مانند افغانستان و مردم آن در دنیا داشته باشد. نه فقط در یک زمینه بلکه در همه زمینه ها و حتی در صحنه های نظامی، باز هم مردم افغانستان کمک گران مهمی به جمهوری اسلامی ایران خواهند بود.
رئیس عمومی مرکز تبیان در تکمیل مطلب فوق عنوان داشت: افغانستان و مردم آن با این اهمیت، زمانی می تواند در کنار ایران باشد که نگاه مهاجران نسبت به ایران مثبت باشد. و این روند زمانی محقق خواهد شد که دولت و مردم ایران نگاه خود را به مهاجرین دوستانه و استراتژیک بسازد. ایرانی ها نمی توانند در عرصه دیپلماتیک خود را دوست مردم افغانستان اعلام کنند و به دنبال جلب توجه دولت و ملت افغانستان باشند و برای خود در داخل افغانستان جایگاهی دست و پا کنند اما نگاه شان به مهاجرین افغانستانی ساکن در ایران منفی و نفرت آمیز باشد. سیاست پارادوکسیکال ایران نسبت به افغانستان نه تنها هیچ کارآیی نخواهد داشت که مردم افغانستان را نسبت به آن بی اعتماد، متزلزل و مشکوک می سازد.
وی گفت: استفاده ازاین فرصت تنها به دست ایرانی ها چه دولت و ادارات آن و چه عموم مردم آن در سطح اقشار مختلف است. اینجاست که کار روی افکار و ذهنیت ایرانی ها مهم است. کار در هر دو سطح افغانستانی و ایرانی تنها از عهده مهاجرین ساخته نیست. هم شخصیت ها، ارگانها وحلقات افغانستانی چه مهاجر وغیر آن و چه دولت و ملت ایران در این راستا کار جدی نمایند.
آقای مزاری کار در امور مهاجرین را فایده در سطح افغانستان و مهاجرین، و فایده در سطح ایران و ایرانی ها بیان کرد.
الف: فایده در سطح افغانستان و مهاجرین
وی گفت: رفع ابهام از ذهنیت مهاجر، موجب می شود مهاجر حسن نظر پیدا کند و این تغییر اولا مهاجر را از یک مشکل شرعی یعنی بدگویی و غیبت در غیاب ایرانی رها می سازد. حسن نظر افغانستانی نسبت به نظام و مردم ایران تبدیل به محبت و مودت می گردد و قطعا ازدیاد و تداوم آن باعث می گردد میلیون ها مهاجر در ایران و نیز میلیون های دیگر که از بستگان این ها در داخل و دیگر کشورها هستند، دوست داران جدی نظام و مردم ایران خواهند شد و چه فرصت و ظرفیتی بالاتر ازین برای نظام اسلامی ایران.
با این راحتی خیال، مهاجر با دید باز و روان سالم و روح آرام و جسم تنومند، هم برای پیشرفت و ترقی خود و هم برای کمک به دولت و ملت و سرزمین خود و هم برای حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران عمل درست و شایسته ای در پیش خواهند گرفت.
ب: فایده در سطح ایران و ایرانی ها
حسینی مزاری به بیان فایده دوم پرداخت و گفت: ایرانی ها به اهمیت حضور افغانستانی ها در ایران پی می برند. اولا دیگر اذعان به این نخواهند داشت که حضور کارگران مهاجر جای کارکارگران ایرانی را گرفته و رزق و روزی آنها را محدود و بلکه محذوف می سازند. و ثانیا اهمیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آنان را نیز درک کرده و مهاجرین را به عنوان ظرفیت بزرگ قبول خواهند کرد و خود به حمایت از آنان و رفع مشکلات شان اقدام نموده، تسهیلات بیشتری را در اختیار آنان قرار می دهند تا مهاجرین بیش از گذشته به کار بیافتند و هم برای خود و هم برای کشور میزبان مفید و مؤثر باشند. نه فقط در داخل ایران بلکه در افغانستان و حتی سایر کشورها.
بنابراین، فعالیت در عرصه امور مهاجرین به نفع هر دو طرف است. هم افغانستانی ها به خصوص مهاجرین و هم ایرانی ها و طبعا صحبت در این رابطه زیاد است و بماند در یک فرصت دیگر. اما در مجموع بایستی یک کارسازمان یافته روی دست گرفته شود، تا بتوانیم ازظرفیت موجود مهاجرین استفاده صورت بگیرد، هم برای خود مهاجر و هم برای دولت و ملت افغانستان و از آنطرف برای دولت و ملت جمهوری اسلامی ایران.
رئیس مرکز تبیان افزود: برای همین منظور است که مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان، اصرار جدی دارد که در راستای ساماندهی امور مهاجرین فعال باشد البته فعالیت ما از سال ۱۳۷۴ بدینسو ادامه داشته و اسناد این فعالیت در هفته نامه فریاد عاشورا و نیز روزنامه انصاف و خبرگزاری صدای افغان(آوا) موجود می باشد و طی دو سال اخیر هم موضوع مهاجرین جدی تر در دستور کار ما قرار گرفته اما اکنون علاقمندیم مسایل مهاجرین سازمان یافته تر دنبال شود. چون تنها با چند سخنرانی و موضع گیری نه تنها امکان حل دایمی معضلات مهاجرین و ایجاد تسهیلات لازم برای آنها فراهم نمی شود بلکه ممکن است دشمنان از برخی سخنان و موضعگیری های ما سوء استفاده کنند. ازین رو در مراسم ۱۷ دلو در حسینیه هراتی ها وعده سپردم که در این رابطه یک بخش ویژه حقوقی ایجاد می کنیم که با تماس ممتد و مرتب با وزارتخانه ها و نهادهای مربوطه ایران در رابطه با امور مهاجرین به دنبال حل معضلات فراروی مهاجرین و ایجاد تسهیلات زندگی برای مهاجرین باشد.
وی گفت: این بخش فعلا ایجاد شده و جناب آقای سید وحیدالله حبیبی را که جوان با تجربه و فعال و پرسابقه است به عنوان معاون خود در امور مهاجرین تعیین کردم تا ایشان به ساماندهی و مدیریت این بخش بپردازد و عناصر برجسته و تحصیل کرده را به عنوان همکاران خود انتخاب کند.
آقای مزاری افزود: از شما مهاجرین؛ اعم از علما، فرهنگیان، روحانیون، دانشگاهیان، تجار، کسبه، بازاریان، متنفذین و مردم مؤمن می خواهم که در این عرصه ما را همراهی کنند. علما و فرهنگیان با علم و هنر و فرهنگ خود، تجار، کسبه و بازاریان با پول و امکانات خود و مردم متدین و متنفذین نیز با استفاده از هرگونه امکانات مادی و معنوی دست ما را بگیرند تا همه دست در دست همدیگر در این راستا کار کنیم و به موفقیت نایل شویم.
حسینی مزاری تصریح کرد: در این رابطه هماهنگی و همسویی همه احزاب، سازمان ها، مؤسسات خیریه، مراکز فرهنگی و آموزشی نیاز است. اگرچه ممکن است بسیاری از این عزیزان در رابطه با مهاجرین دغدغه هایی داشته و فعالیت های خوبی نیز کرده باشند که زحمات شان قابل قدر است اما با حفظ هویت حقیقی و حقوقی این مراکز، بایستی همکار و حامی ما باشند تا در این کار توفیق حاصل کنیم.