مقام های انگلیسی می گویند که در نبرد با داعش با بشار اسد همکاری نخواهند کرد.
فیلیپ هاموند؛ وزیر خارجه انگلیس گفته که چنین همکاریای نه عقلایی است، نه مفید و نه عملی.
این اظهارات در واکنش به پیشنهاد همکاری میان انگلیس و سوریه از سوی لرد دنت؛ فرمانده پیشین ارتش انگلیس و سر ملکوم ریفکیند؛ وزیر خارجه پیشین بریتانیا، مطرح شده است.
هاموند گفت که همکاری بالقوه با اسد به 'مسموم کردن' اهداف بریتانیا میانجامد و داشتن دشمن مشترک به معنای متحد بودن بریتانیا و سوریه نیست.
این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران غربی از جمله لیم یونگ؛ پژوهشگر در مؤسسه "رند کورپریشن" در این باره می گویند:«هیچ کشور عربی آمادگی ندارد به تنهایی یا بدون همکاری با کشورهای دیگر در برابر داعش بایستد. تهران می تواند جلو جاه طلبی های شبکه داعش به سمت جنوب بغداد و شرق آن را بگیرد؛ اما در نهایت این نیروهای عراقی هستند که باید بتوانند از تمامیت ارضی عراق پشتیبانی کنند و از تنگ شدن حلقه محاصره پایتخت جلوگیری کنند.»
از دید تحلیلگران، ارتش سوریه، حزب الله لبنان و نیروهای دولتی اردن دیگر گروه هایی هستند که می توانند در صف اول مبارزه با داعش قرار بگیرند و با این گروه مخوف تروریستی بجنگند و هم اکنون عملا همین کار را می کنند.
ارتش سوریه سال هاست با داعش می جنگد و تنها ارتش سوریه و نیروهای حزب الله لبنان هستند که نسبت به قدرت خیره کننده این گروه مجهز و ثروتمند تروریستی، مغلوب نشده و چه بسا ضربات کوبنده و سهمگینی را بر آن وارد آورده اند.
تفاوتی نمی کند انگلیس یا امریکا و دیگر متحدان آنها در مورد نظام به رهبری بشار اسد چه فکر می کنند؛ اما در حال حاضر، آقای اسد، پیشگام مبارزه با جریان تروریستی داعش است؛ جریانی که امریکا آشکارا می گوید در حال حاضر بزرگترین تهدید علیه امریکاست و مبارزه با آن طولانی و گسترده خواهد بود.
مشاوران امور امنیتی و کارشناسان نظامی نیز عقیده دارند که اگر هر قدرت و نیروی دیگری به جز ارتش سوریه، نیروهای حزب الله لبنان و دولت بشار اسد بود، تاکنون در برابر قدرت عظیم و فراگیر داعش، زانو می زد و مغلوب می شد؛ اما سوریه با وجود آنکه تنها با داعش نمی جنگد، سال هاست که علیه این نیروی تروریستی مبارزه می کند و جاه طلبی ها و بلندپروازی های نظامی و ایدئولوژیک این گروه مخوف تروریستی را مهار کرده است.
موفقیت کوچکی نیست؛ هرچند دشمنان سوریه مانند انگلیس آن را خوار و ناچیز بشمارند و قدرت و ابتکار عمل رزمجویان ارتش سوریه و حزب الله را انکار کنند.
امریکا نیز به خوبی نسبت به برتری نظامی ارتش سوریه در برابر ستیزه جویان آموزش دیده، ثروتمند و مجهز داعش آگاه است و به همین دلیل، شماری از مشاوران امنیتی امریکایی، بی محابا و بدون توجه به دشمنی دیرینه امریکا با دولت و مردم سوریه، گزینه «گفتگو» با دولت سوریه را برای مبارزه آینده امریکا با داعش، ضروری و اجتناب ناپذیر خوانده اند.
مقام های امریکایی نیز مبارزه با داعش را نیازمند یک همکاری منطقه ای دانسته اند؛ چیزی که از دید تحلیلگران، تلویحا اشاره به جلب همکاری دولت سوریه، حزب الله لبنان و ایران دارد؛ زیرا این سه محور که «محور مقاومت» خوانده می شوند، هم تجربه و توان رویارویی با داعش را دارند و هم از نظر جغرافیایی امکان آماج قرار دادن مراکز و پایگاه های اصلی استقرار و تغذیه نظامی و تسلیحاتی این شبکه را دارا می باشند.
امریکا ممکن است به لحاظ توانمندی هدف قرار دادن مواضع داعش از هوا، توانمندتر از حزب الله لبنان عمل کند؛ اما در جنگ پارتیزانی، نبردهای تن به تن و مبارزه زمینی با نیروهای تروریستی داعش، هیچ قدرتی در منطقه، حریف و همتراز حزب الله و نیروهای ارتش سوریه نمی شود؛ این چیزی است که در سه سال گذشته به خوبی نشان داده شده است.
داعش که با برداشتن تعبیر «عراق و شام» از نام خود، اکنون مدعایی فراتر از این دو کشور آشوب زده دارد، بدون شک خطری است که سراسر خاور میانه و چه بسا خارج از این قلمرو را تهدید می کند؛ بنابراین برای بازگشت آرامش به عراق و سرکوب همیشگی داعش، یک محور نیرومند منطقه ای و فرامنطقه ای نیاز است که سوریه با توجه به تجربه ای که در مبارزه با داعش دارد می بایست یکی از محوری ترین اضلاع این محور باشد.
فیلیپ هاموند؛ وزیر خارجه انگلیس گفته که چنین همکاریای نه عقلایی است، نه مفید و نه عملی.
این اظهارات در واکنش به پیشنهاد همکاری میان انگلیس و سوریه از سوی لرد دنت؛ فرمانده پیشین ارتش انگلیس و سر ملکوم ریفکیند؛ وزیر خارجه پیشین بریتانیا، مطرح شده است.
هاموند گفت که همکاری بالقوه با اسد به 'مسموم کردن' اهداف بریتانیا میانجامد و داشتن دشمن مشترک به معنای متحد بودن بریتانیا و سوریه نیست.
این در حالی است که بسیاری از تحلیلگران غربی از جمله لیم یونگ؛ پژوهشگر در مؤسسه "رند کورپریشن" در این باره می گویند:«هیچ کشور عربی آمادگی ندارد به تنهایی یا بدون همکاری با کشورهای دیگر در برابر داعش بایستد. تهران می تواند جلو جاه طلبی های شبکه داعش به سمت جنوب بغداد و شرق آن را بگیرد؛ اما در نهایت این نیروهای عراقی هستند که باید بتوانند از تمامیت ارضی عراق پشتیبانی کنند و از تنگ شدن حلقه محاصره پایتخت جلوگیری کنند.»
از دید تحلیلگران، ارتش سوریه، حزب الله لبنان و نیروهای دولتی اردن دیگر گروه هایی هستند که می توانند در صف اول مبارزه با داعش قرار بگیرند و با این گروه مخوف تروریستی بجنگند و هم اکنون عملا همین کار را می کنند.
ارتش سوریه سال هاست با داعش می جنگد و تنها ارتش سوریه و نیروهای حزب الله لبنان هستند که نسبت به قدرت خیره کننده این گروه مجهز و ثروتمند تروریستی، مغلوب نشده و چه بسا ضربات کوبنده و سهمگینی را بر آن وارد آورده اند.
تفاوتی نمی کند انگلیس یا امریکا و دیگر متحدان آنها در مورد نظام به رهبری بشار اسد چه فکر می کنند؛ اما در حال حاضر، آقای اسد، پیشگام مبارزه با جریان تروریستی داعش است؛ جریانی که امریکا آشکارا می گوید در حال حاضر بزرگترین تهدید علیه امریکاست و مبارزه با آن طولانی و گسترده خواهد بود.
مشاوران امور امنیتی و کارشناسان نظامی نیز عقیده دارند که اگر هر قدرت و نیروی دیگری به جز ارتش سوریه، نیروهای حزب الله لبنان و دولت بشار اسد بود، تاکنون در برابر قدرت عظیم و فراگیر داعش، زانو می زد و مغلوب می شد؛ اما سوریه با وجود آنکه تنها با داعش نمی جنگد، سال هاست که علیه این نیروی تروریستی مبارزه می کند و جاه طلبی ها و بلندپروازی های نظامی و ایدئولوژیک این گروه مخوف تروریستی را مهار کرده است.
موفقیت کوچکی نیست؛ هرچند دشمنان سوریه مانند انگلیس آن را خوار و ناچیز بشمارند و قدرت و ابتکار عمل رزمجویان ارتش سوریه و حزب الله را انکار کنند.
امریکا نیز به خوبی نسبت به برتری نظامی ارتش سوریه در برابر ستیزه جویان آموزش دیده، ثروتمند و مجهز داعش آگاه است و به همین دلیل، شماری از مشاوران امنیتی امریکایی، بی محابا و بدون توجه به دشمنی دیرینه امریکا با دولت و مردم سوریه، گزینه «گفتگو» با دولت سوریه را برای مبارزه آینده امریکا با داعش، ضروری و اجتناب ناپذیر خوانده اند.
مقام های امریکایی نیز مبارزه با داعش را نیازمند یک همکاری منطقه ای دانسته اند؛ چیزی که از دید تحلیلگران، تلویحا اشاره به جلب همکاری دولت سوریه، حزب الله لبنان و ایران دارد؛ زیرا این سه محور که «محور مقاومت» خوانده می شوند، هم تجربه و توان رویارویی با داعش را دارند و هم از نظر جغرافیایی امکان آماج قرار دادن مراکز و پایگاه های اصلی استقرار و تغذیه نظامی و تسلیحاتی این شبکه را دارا می باشند.
امریکا ممکن است به لحاظ توانمندی هدف قرار دادن مواضع داعش از هوا، توانمندتر از حزب الله لبنان عمل کند؛ اما در جنگ پارتیزانی، نبردهای تن به تن و مبارزه زمینی با نیروهای تروریستی داعش، هیچ قدرتی در منطقه، حریف و همتراز حزب الله و نیروهای ارتش سوریه نمی شود؛ این چیزی است که در سه سال گذشته به خوبی نشان داده شده است.
داعش که با برداشتن تعبیر «عراق و شام» از نام خود، اکنون مدعایی فراتر از این دو کشور آشوب زده دارد، بدون شک خطری است که سراسر خاور میانه و چه بسا خارج از این قلمرو را تهدید می کند؛ بنابراین برای بازگشت آرامش به عراق و سرکوب همیشگی داعش، یک محور نیرومند منطقه ای و فرامنطقه ای نیاز است که سوریه با توجه به تجربه ای که در مبارزه با داعش دارد می بایست یکی از محوری ترین اضلاع این محور باشد.