عمق فاجعه در ارگوی بدخشان، بسیاری از نهادهای داخلی و دولتهای خارجی را بر آن داشت تا حتی الاامکان به این مردم گرفتار و فقیر کمک کنند. در همین جهت، علاوه بر کمکهای مردمی و دولتی، برخی از دولتهای مقتدر جهان نیز با ارسال پیامهای تسلیت و غم شریکی برای رئیس جمهور افغانستان، از آمادگی خویش برای کمکهای نقدی و غیر نقدی به مردم بدخشان خبر دادند.
رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران، اولین کسی بود که نسبت به هر گونه کمک مالی و لوجستیکی نسبت به حادثه بدخشان به دولت افغانستان اطمینان داد و پس از ایشان، دولت چین مبلغ نسبتاً کلانی را به منطقه آسیب دیده در ارگوی بدخشان اختصاص داد.
رئیس جمهور پاکستان و نیز اوباما رئیس جمهور ایالات متحده امریکا نیز از کسانی هستند که قول هر گونه مساعدت و کمکهای لازم را به دولت و مردم بدخشان داده اند.
“بر اساس خبر رسانه ها، باراک اوباما؛ رئیس جمهور امریکا درگفتگو با رئیس جمهور کرزی بخاطر حادثه طبیعی بدخشان ابراز همدردی کرد .
رئیس جمهور امریکا شام یکشنبه طی یک تماس تیلفونی با حامد کرزی رئیس جمهور به نمایندگی از دولت و مردم کشورش مراتب تسلیت و همدردی عمیق خویش را به بخاطر تلفات جانی و خسارات مالی ناشی از لغزش زمین در ولایت بدخشان، ابراز کرد.
در این تماس رئیس جمهور امریکا گفت که کشورش آمادهی هر گونه همکاری و مساعدت به آسیب دید گان این حادثه طبیعی می باشد.”
اما در سطح داخل نیز اوضاع از همین قرار است؛ غیر از دولت که کمکهای فوری ای را در اختیار آسیب دیدگان منطقه ارگوی بدخشان قرار داده و وعده کمکهای اساسی دیگر در آینده را نیز داده است، بر اساس خبر رسانه ها، تعدادی از کارمندان دولتی در هلمند نیز یک ماه معاش خویش را برای کمک به هموطنان داغ دیده در بدخشان اختصاص داده اند.
اینها همه در شرایطی است که نگرانی های بسیار جدی در نحوه مصرف این کمکها وجود دارد و با توجه به وجود افراد سودجو و فرصت طلب در دستگاه حکومت و دولت، بیم آن می رود که کمکها به دست مستحقان واقعی آن در مناطق آسیب دیده نرسیده و بیشتر آن طبق معمول میان افراد خائن و استفاده جو، توزیع و تقسیم گردد.
با تاسف، حکومت در عرض دوازده سال زمامداری غیر مسئولانه و سهل انگارانه، اوضاع در کشور را به گونه ای با فسادهای مالی و اخلاقی و غیره...، گره زده است که به سختی می توان در میان مقامات و مسئولان مملکتی، کسانی را جست و جو کرد که بتوان به عنوان امین جان و مال مردم به آنها اعتماد کرد و مسئولیتهای کلان و مهم کشور را بدانها سپرد.
اولین پرسشی که به ذهن مردم کشور در راستای رساندن کمکها به مردم بدخشان و امثال آن می رسد، این است که این کمکها از کدام مجرا و به وسیله چه نهادها و کسانی قرار است به دست آسیب دیدگان در حادثه اخیر در بدخشان برسد و چه تضمینی وجود دارد که کمکهای مذکور در جاهای دیگر مصرف نشده و یا در میان تعدادی عناصر فرصت طلب و استفاده جو تقسیم نشود؟!
کاری که همیشه در این کشور بی در و پیکر صورت گرفته و هیچ نهاد و دستگاهی هم پاسخگو نبوده است!.
اگر چه دور از ذهن می نماید که در برابر استفاده جویی ها و فرصت طلبی های عده ای خائن و زالو صفت بتوان کاری را از پیش برد و جلو حق کشی ها و ستم آنها نسبت به مردم مظلوم بدخشان را گرفت.
اما با این حال و به امید آنکه لااقل در صدی ولو پایین آن کمکها به مردم داغدیده در فاریاب و بدخشان هم برسد و همگی آن مبالغ در کام افعی های زر و زور سقوط نکند، لازم است تا کمکهای داخلی و خارجی در حضور نمایندگانی امین از کمک کننده ها و نمایندگانی نیز از سازمانهای خیریه وابسته به سازمان ملل متحد و ملل اسلامی، صورت پذیرد تا با این همه محکم کاری و تدابیر گرفتنها، شاید مطمئن شد که مقدار کمی از کمکها به دست مستحقین آنها در فاریاب و بدخشان هم خواهد رسید.
انصافاً که جای تاسف و تاثر عمیق و شدید دارد که در یک کشور اسلامی فاجعه ای رخ می دهد و در حالیکه ۹۹ در صد مردم آن را مسلمانان تشکیل می دهند و حکومت و دولت آن نیز عنوان اسلامیت و انسانیت را با خود یدک می کشد، مردم آن نگران رسیدن کمکهای صورت گرفته به دست مستحقان آن در مناطق آسیب دیده باشند!.
بر اساس شواهد و نشانه ها، در حالیکه قرار است سیل کمکهای خارجی و داخلی به سمت و سوی مناطق آسیب دیده در بدخشان و فاریاب، فرستاده شود، تعدادی از افعی های سود جوی فرصت طلب، از همین حالا شاخکهای شان حساس شده و چونان لاشخوران دریوزه، در کمین پولها و امکانات کمک شده نشسته و به هوای تصاحب و تقسیم آن میان همدیگر، نشخوارِ شوق و مستی می کنند!.
به نظر می رسد اگر تدابیری سنجیده نشود تا کمکها به گونه شفاف و تمام و کمال به دست مستحقین آن در ارگوی بدخشان برسد، بی هیچ تردیدی، فرصت طلبان و سود جویانی که برای تصاحب این کمکها، خوابها دیده و خریطه ها دوخته اند، در یک چشم بر هم زدن، از سیر تا پیاز آن را خواهند بلعید و تنها چیزی که به جماعت گرفتار در بدخشان خواهد رسید، آه و حسرت و حرمان خواهد بود و بس!.
رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران، اولین کسی بود که نسبت به هر گونه کمک مالی و لوجستیکی نسبت به حادثه بدخشان به دولت افغانستان اطمینان داد و پس از ایشان، دولت چین مبلغ نسبتاً کلانی را به منطقه آسیب دیده در ارگوی بدخشان اختصاص داد.
رئیس جمهور پاکستان و نیز اوباما رئیس جمهور ایالات متحده امریکا نیز از کسانی هستند که قول هر گونه مساعدت و کمکهای لازم را به دولت و مردم بدخشان داده اند.
“بر اساس خبر رسانه ها، باراک اوباما؛ رئیس جمهور امریکا درگفتگو با رئیس جمهور کرزی بخاطر حادثه طبیعی بدخشان ابراز همدردی کرد .
رئیس جمهور امریکا شام یکشنبه طی یک تماس تیلفونی با حامد کرزی رئیس جمهور به نمایندگی از دولت و مردم کشورش مراتب تسلیت و همدردی عمیق خویش را به بخاطر تلفات جانی و خسارات مالی ناشی از لغزش زمین در ولایت بدخشان، ابراز کرد.
در این تماس رئیس جمهور امریکا گفت که کشورش آمادهی هر گونه همکاری و مساعدت به آسیب دید گان این حادثه طبیعی می باشد.”
اما در سطح داخل نیز اوضاع از همین قرار است؛ غیر از دولت که کمکهای فوری ای را در اختیار آسیب دیدگان منطقه ارگوی بدخشان قرار داده و وعده کمکهای اساسی دیگر در آینده را نیز داده است، بر اساس خبر رسانه ها، تعدادی از کارمندان دولتی در هلمند نیز یک ماه معاش خویش را برای کمک به هموطنان داغ دیده در بدخشان اختصاص داده اند.
اینها همه در شرایطی است که نگرانی های بسیار جدی در نحوه مصرف این کمکها وجود دارد و با توجه به وجود افراد سودجو و فرصت طلب در دستگاه حکومت و دولت، بیم آن می رود که کمکها به دست مستحقان واقعی آن در مناطق آسیب دیده نرسیده و بیشتر آن طبق معمول میان افراد خائن و استفاده جو، توزیع و تقسیم گردد.
با تاسف، حکومت در عرض دوازده سال زمامداری غیر مسئولانه و سهل انگارانه، اوضاع در کشور را به گونه ای با فسادهای مالی و اخلاقی و غیره...، گره زده است که به سختی می توان در میان مقامات و مسئولان مملکتی، کسانی را جست و جو کرد که بتوان به عنوان امین جان و مال مردم به آنها اعتماد کرد و مسئولیتهای کلان و مهم کشور را بدانها سپرد.
اولین پرسشی که به ذهن مردم کشور در راستای رساندن کمکها به مردم بدخشان و امثال آن می رسد، این است که این کمکها از کدام مجرا و به وسیله چه نهادها و کسانی قرار است به دست آسیب دیدگان در حادثه اخیر در بدخشان برسد و چه تضمینی وجود دارد که کمکهای مذکور در جاهای دیگر مصرف نشده و یا در میان تعدادی عناصر فرصت طلب و استفاده جو تقسیم نشود؟!
کاری که همیشه در این کشور بی در و پیکر صورت گرفته و هیچ نهاد و دستگاهی هم پاسخگو نبوده است!.
اگر چه دور از ذهن می نماید که در برابر استفاده جویی ها و فرصت طلبی های عده ای خائن و زالو صفت بتوان کاری را از پیش برد و جلو حق کشی ها و ستم آنها نسبت به مردم مظلوم بدخشان را گرفت.
اما با این حال و به امید آنکه لااقل در صدی ولو پایین آن کمکها به مردم داغدیده در فاریاب و بدخشان هم برسد و همگی آن مبالغ در کام افعی های زر و زور سقوط نکند، لازم است تا کمکهای داخلی و خارجی در حضور نمایندگانی امین از کمک کننده ها و نمایندگانی نیز از سازمانهای خیریه وابسته به سازمان ملل متحد و ملل اسلامی، صورت پذیرد تا با این همه محکم کاری و تدابیر گرفتنها، شاید مطمئن شد که مقدار کمی از کمکها به دست مستحقین آنها در فاریاب و بدخشان هم خواهد رسید.
انصافاً که جای تاسف و تاثر عمیق و شدید دارد که در یک کشور اسلامی فاجعه ای رخ می دهد و در حالیکه ۹۹ در صد مردم آن را مسلمانان تشکیل می دهند و حکومت و دولت آن نیز عنوان اسلامیت و انسانیت را با خود یدک می کشد، مردم آن نگران رسیدن کمکهای صورت گرفته به دست مستحقان آن در مناطق آسیب دیده باشند!.
بر اساس شواهد و نشانه ها، در حالیکه قرار است سیل کمکهای خارجی و داخلی به سمت و سوی مناطق آسیب دیده در بدخشان و فاریاب، فرستاده شود، تعدادی از افعی های سود جوی فرصت طلب، از همین حالا شاخکهای شان حساس شده و چونان لاشخوران دریوزه، در کمین پولها و امکانات کمک شده نشسته و به هوای تصاحب و تقسیم آن میان همدیگر، نشخوارِ شوق و مستی می کنند!.
به نظر می رسد اگر تدابیری سنجیده نشود تا کمکها به گونه شفاف و تمام و کمال به دست مستحقین آن در ارگوی بدخشان برسد، بی هیچ تردیدی، فرصت طلبان و سود جویانی که برای تصاحب این کمکها، خوابها دیده و خریطه ها دوخته اند، در یک چشم بر هم زدن، از سیر تا پیاز آن را خواهند بلعید و تنها چیزی که به جماعت گرفتار در بدخشان خواهد رسید، آه و حسرت و حرمان خواهد بود و بس!.
مولف : سیدفاضل محجوب