چنانچه به تکرار یادآور شده ایم مردم افغانستان از یک نگاه خاص، نسبت به سایر امت اسلامی، امتیاز ویژه ای دارند و آن همبستگی و همپذیری این ملت بزرگ و فهیم و در نتیجه همزیستی معقول و مسالمت آمیز در کنار یکدیگر است.
افغانستان با نژادها و قومیت های مختلف و وجود پیروان دو مذهب بزرگ حنفی و جعفری، سالهای سال است که در جوار همدیگر، با اخوت و برادری و صفا و صمیمیت اسلامی، زندگی آرام و پر افتخاری را سپری می کنند. این رابطه در میان آحاد مردم کشور به حدی نزدیک و تنگاتنگ است که آنان بدون هیچ گونه تبعیض و تعصب وارداتی، چنانکه پیشوایان هر دو مذهب توصیه و خود نیز عمل کرده اند، در جنازه یکدیگر حاضر می شوند؛ در مساجد همدیگر نماز می خوانند؛ به یکدیگر دختر می دهند و می گیرند؛ پشت سر امامان جماعت همدیگر نماز می خوانند و همه ی این کارهای شایسته و خداپسندانه را به دستور و توصیه پیشوایان شان انجام می دهند.
حادثه شگفت ورزشی فوتبال و پیروزی پی در پی تیم ملی کشور بر حریفان مختلف در مسابقات جام فوتبال کشورهای جنوب آسیا و مهمتر از همه، قهرمانی افغانستان در این بازی ها، ملل جهان را شوکه و غافلگیر کرد.
به جرئت می توان گفت که پس از چهل سال غم و اندوه و درد و داغ، این نخستین لبخند زیبا و با شکوهی بود که با دستان پر تلاش و مهربان اعضای تیم ملی فوتبال کشور، بر لبان کبود و ترک خورده مردم مظلوم افغانستان، نقش بست.
مردم و دولتمردان نیز با تجلیل شایسته و درخور از تیم ملی فوتبال کشور شان به زیبایی ثابت کردند که دولت و ملت سپاسگذار و قدرشناسی هستند که ارزش زحمت و تلاش ورزشکاران شان را به دیده احترام و فخر می نگرند. ورزش در کنار بسیاری دیگر از پدیده های فرهنگی و اجتماعی، پتانسیلی بسیار نیرومند و غنیمتی است برای ایجاد روحیه وحدت و همدلی در میان آحاد ملتهای جهان.
اگر به دقت، به علل وحدت و همبستگی ملتها در دنیای پیشرفته نگاه کنیم، خواهیم دید که ورزش با انواع و اقسام آن، به عنوان یکی از مهمترین آن علل، قد برافراشته و همچنان قوی و نیرومند، می درخشد. قهرمانی تیم ملی فوتبال کشور در بازی های جام کشورهای جنوب آسیا، به وضوح و شفافیت تمام، این ادعا را ثابت کرد.
استعمار و عوامل داخلی آن با آنکه در تلاش چهل ساله خویش توانسته بودند تا حدودی دلهای مهربان و بی کینه مردم نجیب و صبور افغانستان را از یکدیگر دور کنند؛ اما اکسیر بی بدیل ورزش و صد البته با توجه خداوند کریم و رحیم، در لحظه ای، همه ی آن رشته ها را پنبه کرده و حاصل چهل سال تلاش مزورانه استعمار و مزدوران داخلی آن را- با قرار گرفتن مردم در کنار همدیگر و شرکت همگانی در جشن پیروزی ملی پوشان قهرمان خویش- بر باد فنا و فراموشی داد.
در کنار این پاسداشتها و خوشی ها از قهرمانی ورزشکاران فوتبالیست، مردم شریف و نجیب کشور ما به یک واقعیت تلخ و خطربار نیز باید توجه داشته باشند و آن عصبانیت و نارضایتی قدرتها و دولتهای استعماری و عوامل داخلی آنها از به وجود آمدن وحدت و همبستگی در میان مردم افغانستان است.
استعمار جهانی و منطقه ای از آنجا که اتحاد و همپذیری دولتها و ملتها را به سود اهداف استعماری و ظالمانه خویش نمی بینند، لذا از هر طریق و با هر ابزار و وسیله ای در برابر اتحادهای بالنده و پویای دولت و ملتها می ایستند و سنگ اندازی می کنند.
قطعاً عده ای از عوامل استعمار و آنهایی که با استفاده از نفاق و تفرقه در میان ملت شریف افغانستان، سود برده و عمریست با همین روش اهریمنی، بر گرده و پشت این مردم سوار شده و بر رخش مراد می تازند، این وحدت و همدلی به وجود آمده در پرتو ورزش و یا هر پدیده اجتماعی دیگر را بر نتابیده و به عکس العمل منفی و منافی با وحدت و همپذیری مردم، روی خواهند آورد.
با همین رویکرد و در همین جهت، با تاسف در کشور رسانه های دیداری و شنیداری چندی مشاهده شد که با بی تفاوتی پرسش برانگیز و استعمار پسندی، از کنار پیروزی های تیم ملی فوتبال کشور با اعتنایی هر چه تمامتر رد شدند که گویا هیچ اتفاق خاص و مهمی در این کشور نیفتاده است!.
به هر تقدیر، هدف گوشزد این واقعیت تلخ به ملت توانمند و رشید کشور بود و گر نه سایه شوم استعمار و عوامل منفور داخلی آن، از حالا نیست که بر آسمان این و آن کشور جهان سومی، سنگینی می کند و در واقع سالها و قرنهاست که گرگ پیر استعمار و ویرانی، با گله های جوان و مستعد ملل ضعیف و عقب نگهداشته شده ی مسلمان و غیر آن آشناست!.
باری! پیروزی و قهرمانی تیم ملی فوتبال کشور و نیز رشته های علمی و ورزشی دیگر، دو پیام روشن و واضح را به دولتمردان و ملت شریف ما می رساند. یکی اینکه ورزش می تواند چاشنی و پتانسیلِ فوق العاده نیرومند و اعجازگری باشد در جهت ایجاد وحدت و همپذیری اقوام ساکن در افغانستان.
دوم آنکه، قدر و ارزش این گزینه های اجتماعی و استعداد جوانان افغان در هر زمینه و بستری را باید کشف کرد و شناخت و دانست و با سرمایه گذاری های لازم و مناسب در هر زمینه ای، به ملت توانا و مستعد افغان این اجازه را باید داد تا در رشته های مختلف علمی، هنری و ورزشی، توانمندی های خویش را به رخ جهانیان کشیده و قهرمانی های خود را به دولت و ملت شان تحفه دهند.
افغانستان با نژادها و قومیت های مختلف و وجود پیروان دو مذهب بزرگ حنفی و جعفری، سالهای سال است که در جوار همدیگر، با اخوت و برادری و صفا و صمیمیت اسلامی، زندگی آرام و پر افتخاری را سپری می کنند. این رابطه در میان آحاد مردم کشور به حدی نزدیک و تنگاتنگ است که آنان بدون هیچ گونه تبعیض و تعصب وارداتی، چنانکه پیشوایان هر دو مذهب توصیه و خود نیز عمل کرده اند، در جنازه یکدیگر حاضر می شوند؛ در مساجد همدیگر نماز می خوانند؛ به یکدیگر دختر می دهند و می گیرند؛ پشت سر امامان جماعت همدیگر نماز می خوانند و همه ی این کارهای شایسته و خداپسندانه را به دستور و توصیه پیشوایان شان انجام می دهند.
حادثه شگفت ورزشی فوتبال و پیروزی پی در پی تیم ملی کشور بر حریفان مختلف در مسابقات جام فوتبال کشورهای جنوب آسیا و مهمتر از همه، قهرمانی افغانستان در این بازی ها، ملل جهان را شوکه و غافلگیر کرد.
به جرئت می توان گفت که پس از چهل سال غم و اندوه و درد و داغ، این نخستین لبخند زیبا و با شکوهی بود که با دستان پر تلاش و مهربان اعضای تیم ملی فوتبال کشور، بر لبان کبود و ترک خورده مردم مظلوم افغانستان، نقش بست.
مردم و دولتمردان نیز با تجلیل شایسته و درخور از تیم ملی فوتبال کشور شان به زیبایی ثابت کردند که دولت و ملت سپاسگذار و قدرشناسی هستند که ارزش زحمت و تلاش ورزشکاران شان را به دیده احترام و فخر می نگرند. ورزش در کنار بسیاری دیگر از پدیده های فرهنگی و اجتماعی، پتانسیلی بسیار نیرومند و غنیمتی است برای ایجاد روحیه وحدت و همدلی در میان آحاد ملتهای جهان.
اگر به دقت، به علل وحدت و همبستگی ملتها در دنیای پیشرفته نگاه کنیم، خواهیم دید که ورزش با انواع و اقسام آن، به عنوان یکی از مهمترین آن علل، قد برافراشته و همچنان قوی و نیرومند، می درخشد. قهرمانی تیم ملی فوتبال کشور در بازی های جام کشورهای جنوب آسیا، به وضوح و شفافیت تمام، این ادعا را ثابت کرد.
استعمار و عوامل داخلی آن با آنکه در تلاش چهل ساله خویش توانسته بودند تا حدودی دلهای مهربان و بی کینه مردم نجیب و صبور افغانستان را از یکدیگر دور کنند؛ اما اکسیر بی بدیل ورزش و صد البته با توجه خداوند کریم و رحیم، در لحظه ای، همه ی آن رشته ها را پنبه کرده و حاصل چهل سال تلاش مزورانه استعمار و مزدوران داخلی آن را- با قرار گرفتن مردم در کنار همدیگر و شرکت همگانی در جشن پیروزی ملی پوشان قهرمان خویش- بر باد فنا و فراموشی داد.
در کنار این پاسداشتها و خوشی ها از قهرمانی ورزشکاران فوتبالیست، مردم شریف و نجیب کشور ما به یک واقعیت تلخ و خطربار نیز باید توجه داشته باشند و آن عصبانیت و نارضایتی قدرتها و دولتهای استعماری و عوامل داخلی آنها از به وجود آمدن وحدت و همبستگی در میان مردم افغانستان است.
استعمار جهانی و منطقه ای از آنجا که اتحاد و همپذیری دولتها و ملتها را به سود اهداف استعماری و ظالمانه خویش نمی بینند، لذا از هر طریق و با هر ابزار و وسیله ای در برابر اتحادهای بالنده و پویای دولت و ملتها می ایستند و سنگ اندازی می کنند.
قطعاً عده ای از عوامل استعمار و آنهایی که با استفاده از نفاق و تفرقه در میان ملت شریف افغانستان، سود برده و عمریست با همین روش اهریمنی، بر گرده و پشت این مردم سوار شده و بر رخش مراد می تازند، این وحدت و همدلی به وجود آمده در پرتو ورزش و یا هر پدیده اجتماعی دیگر را بر نتابیده و به عکس العمل منفی و منافی با وحدت و همپذیری مردم، روی خواهند آورد.
با همین رویکرد و در همین جهت، با تاسف در کشور رسانه های دیداری و شنیداری چندی مشاهده شد که با بی تفاوتی پرسش برانگیز و استعمار پسندی، از کنار پیروزی های تیم ملی فوتبال کشور با اعتنایی هر چه تمامتر رد شدند که گویا هیچ اتفاق خاص و مهمی در این کشور نیفتاده است!.
به هر تقدیر، هدف گوشزد این واقعیت تلخ به ملت توانمند و رشید کشور بود و گر نه سایه شوم استعمار و عوامل منفور داخلی آن، از حالا نیست که بر آسمان این و آن کشور جهان سومی، سنگینی می کند و در واقع سالها و قرنهاست که گرگ پیر استعمار و ویرانی، با گله های جوان و مستعد ملل ضعیف و عقب نگهداشته شده ی مسلمان و غیر آن آشناست!.
باری! پیروزی و قهرمانی تیم ملی فوتبال کشور و نیز رشته های علمی و ورزشی دیگر، دو پیام روشن و واضح را به دولتمردان و ملت شریف ما می رساند. یکی اینکه ورزش می تواند چاشنی و پتانسیلِ فوق العاده نیرومند و اعجازگری باشد در جهت ایجاد وحدت و همپذیری اقوام ساکن در افغانستان.
دوم آنکه، قدر و ارزش این گزینه های اجتماعی و استعداد جوانان افغان در هر زمینه و بستری را باید کشف کرد و شناخت و دانست و با سرمایه گذاری های لازم و مناسب در هر زمینه ای، به ملت توانا و مستعد افغان این اجازه را باید داد تا در رشته های مختلف علمی، هنری و ورزشی، توانمندی های خویش را به رخ جهانیان کشیده و قهرمانی های خود را به دولت و ملت شان تحفه دهند.
مولف : سیدفاضل محجوب