هم اکنون در آستانه چهاردهم جوزا قرار گرفته ایم، روزی که امام خمینی"ره" این بت شکن تاریخ، جهان فانی را وداع گفته به سرای ابدی شتافت و دنیایی را در فقدان خود متالم و اندوهبار ساخته، دیده عاشقان و پیروان خویش را گریان نمود و قلب مبارزان آزادی خواه را به درد آورد. چرا که امام خمینی"ره" یک مرد عادی نبود تا ارتحال و سفر آخرتش عادی باشد. همانگونه که آن بزرگمرد در زندگی این جهانی، اثرات شگرف و بزرگی داشت و موج های عظیمی ایجاد کرد، به ملکوت اعلا پیوستنش هم دنیا را تکان داد و نیز اذهان را نگران ومشوش ساخت که چه شخصیت بلند مرتبه و نادری را از دست داده اند. از این رو بعد از ارتحال امام"ره" شخصیت ها، جریان ها و توده های بسیاری در تلاش شدند که اگر در گذشته نتوانستند از فیض وجود این شخص بزرگ استفاده اعظمی نمایند، پس از فقدانش، پیرامون اخلاق، خصوصیات و تاثیراتش، بیشتر سیر کنند، تحقیق وتفحص نمایند و زحمت پژوهش بکشند تا فراخور توان شان، به بهره مندی معنوی برسند.
بنابر این، نگارنده این سطورهم، سعی می نماید در این نوشتار کوتاه، به گوشه ای از تاثیرات امام"ره" و حرکت انقلابیش بر جهان امروز بپردازد:
وجود وحضور امام خمینی"ره" درمیدان مبارزه و پیروزی انقلاب اسلامی او، اثرات شگرف وعظیمی در دنیا از خود به جا گذاشت که بر شمردن همه آن ها شاید کار ساده ای نباشد اما عمده ترین این اثر ها، به هم خوردن مناسبات جهانی می باشد.
قبل از اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی"ره" پا به عرصه ظهور بگذارد، دنیا به دو بلوک شرق وغرب تقسیم گردیده بود که در راس بلوک غرب، آمریکا با پیمان ناتو و در راس بلوک شرق، شوروی آن زمان با پیمان ورشو قرارداشتند، اگر چه پیمان سومی هم به نام عدم انسلاک (غیر متعهد ها) با حضور عده ای دیگر از کشورها وجود داشت، ولی اعضای این پیمان درحقیقت، یا به غرب گرایش و حتی وابستگی داشتند و یا به شرق و نمی توان ادعا کرد که کشوری خارج از این دو حوزه و دارای سیاست ها و رفتار مستقل وجود داشته است.
در بلوک غرب، تفکر لیبرالیسم و سرمایه داری تسلط داشت، در بلوک شرق هم، اندیشه کمونیسم و سوسیالیسم حکومت می کرد و هردو بلوک با تبانی ها و زد و بند هایی که باهم داشتند هرکدام بر بخش هایی از دنیا حکومت می کردند و البته هر کدام به نحوی، سعی می نمودند تا به تنهایی، حاکمیت سیاسی - فکری واقتصادی دنیا را به دست داشته باشند. اما زمانی که امام خمینی"ره" مبارزات پیگیرش را آغاز نمود و موفق شد حرکت تحت امر خود را با نام انقلاب اسلامی به توفیق برساند، این بلوک بندی به شکل دیگری تغییر یافت، به این معنا که افکار امام خمینی"ره" و اثرات انقلابش چنان در دنیا پیچید و در عمق لایه های اجتماعی، افراد، گروه ها، احزاب و بستر دیگر کشورها تاثیر جدی گذاشت که هم شرق وهم غرب، در چشم به هم زدنی، همه چیز خود را از دست رفته دیدند و در این گیرو دار و با توجه به ضعف بنیان های اندیشه ای کمونیسم که ناهی مطلق خدا و آخرت بودند، بلوک شرق از هم پاشید( و البته نباید از نظر دور داشت که آخرین ضربات بر پیکر کمونیسم را، مجاهدین افغانستانی وارد کرد که رشادت های آن ها هم به نوعی ناشی از دستورات انقلابی امام خمینی"ره" بود)، در این حال غرب احساس کرد که یکه تاز میدان است و چند صباحی را با همین تفکر و با مطرح کردن نظم نوین جهانی پیش می برد و سعی هم می کرد تا نسبت به حرکت امام خمینی"ره" و اسلام نوینش که در حقیقت احیا شده اسلام اصیل بود بی توجه باشد و به این گمان بیافتد که اگر چند وقت دیگر، از عمر حرکت امام خمینی"ره" بگذرد خود به خود امواج این حرکت، ضعیف گردیده وبه هیچ وجه، تاب و توان مقابله با لیبرالیسم را نخواهد داشت.
اما، نه، انگار چنین نشد و تمام سردمداران غرب متوجه گردیدند که دنیا همچنان با دوبلوک در حال سیر است ولی این بار بلوک مخالف غرب، اسلام است که به مراتب قوی تر وخطر ناک تر از بلوک قبلی که شوروی در راس آن قرار داشت، می باشد. در مبارزه میان دو بلوک شرق وغرب، سلاح اتمی، اقتصاد آزاد و دولتی وهمچنان شبکه های قوی جاسوسی مطرح بودند که هر کدام، در برابر همدیگر، امکان استفاده هریکی از این ابزار ها را داشتند، اما بلوک کنونی که متاثر از انقلاب امام خمینی"ره" تاسیس گردیده نه سلاح اتمی دارد، نه اهرم های اقتصاد شکوفا و نه هم شبکه های قدرتمند و بزرگ جاسوسی، تا با بهره گیری از آن ها،علیه غرب به مبارزه برخیزد؛ بل این بلوک، مسلح به اندیشه ناب اسلامی است که جلو نفوذ آن نه با اتم گرفته می شود و نه شبکه های جاسوسی قادر به مقابله با آن هستند ونه با پول وامکانات مادی می شود در برابر آن ایستاد، و هر روز که از عمر این اندیشه می گذرد به عنوان سیل بنیان کن، تمام هست و بود افکار پوچ مادی گرایی و قدرت متکی به غیر خدا را مورد تهدید قرار می دهد. اینجاست که غرب بیش از گذشته به خود آمده و باور کرد که قطب مخالفش، اسلام و اندیشه های ناب خدایی است و رهبر این اسلام هم، کسی نیست، جز امام خمینی"ره" از آن زمان بود که مبارزه غربی ها با تمام توان علیه اسلام شروع گردید.
جنگ غرب علیه این موج جدید در دو سطح برنامه ریزی گردید:
سطح اول، علیه نظام نو پای جمهوری اسلامی ایران بود که ریشه تغذیه کننده، استوانه بر پا دارنده و هرم هدایت کننده این بلوک تازه تاسیس بود. حملات، از زمین و هوا، از داخل وخارج، نرم وسخت و با قیافه ها و اشکال گو ناگون و با استفاده از ابزار مختلف، علیه ایران در دست اقدام گرفته شد و استکبار، هرچه در توان داشت را، در راستای پیشبرد این نبرد نابرابر به میدان آورد.
سطح دوم، مقابله جهانی دنیای استکبار، علیه شعاع تاثیرات اندیشه ای نهضت جهانی اسلام بود که ثمره پدید آمدن بلوک جدید اسلامی به نظر می رسید. در این حوزه هم، قدرتمندان زر و زور و تزویر، چه از نوع غربی و یا از بازمانده های نوع شرقی ولی متاثر از اندیشه غرب، از طرح ها و توطئه های زیادی استفاده جستند که وارد شدن به این قسمت و پرداختن به شگرد ها و دسایس دشمن، نوشته جداگانه ای را ایجاب می نماید ولی به هر حال، جنگ اسلام وکفر وحق وباطل، ریشه در دراز نای تاریخ دارد و نمی توان اذعان کرد که در گذشته هیچ تقابلی وجود نداشته بل در عرصه های مختلف و با اشکال گوناگون، گاهی ضعیف وبرخی اوقات قوی و چه بسا تاریخ ساز و تحول آفرین، در مقاطع مختلف زندگی انسانی، این تقابل یقینی بوده است. اما جنگ وسیع، همه جانبه و مدرن استکبار علیه دنیای اسلام، زمانی رویکرد جدی، تهاجمی و گسترده را به خود می گیرد که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی"ره" به پیروزی رسید و موج اندیشه آن در داخل مرز های ایران محصور نماند، بل کرانه های وسیع و دور این کره خاکی را درنوردید.
در شرایط کنونی هم، مطالعه اندکی در خصوص اوضاع جهان اسلام وغرب نشان می دهد که هم اکنون نیز این تقابل به شدت ادامه داشته و اگر موضوع مبارزه با تروریزم مطرح است و به بهانه آن هزاران نظامی کشور های غرب در سر زمین های اسلامی حضور به هم رساندند واگر اوضاع فلسطین، عراق، افغانستان، پاکستان و... روز به روز خرابتر گردیده و زمینه بیش از پیش حضور نیروهای خارجی در آن ها مهیا می گردد و غربی ها مرتب به دنبال آرایش عملیات های نظامی، سیاسی و فرهنگی خویش بر علیه هست و بود کشور های اسلامی می باشند، ادامه همان تقابلی است که ناشی از دو بلوکه شدن دنیا بوده است . تقابل بلوک غرب و بلوک اسلام و نهضت جهانی مسلمانان.
غرب، گمان کرده که در مبارزه با بلوک جدید، به نتیجه دلخواه می رسد ومی تواند به این ترتیب، نه تنها از پیشروی افکار وعقاید اسلامی در کشور های غربی جلوگیری کند، که این تفکر و اندیشه را در خود کشور های اسلامی هم منهدم و پاکسازی نماید.
البته نمیتوان تاثیر گذاری این همه توطئه و دسیسه غرب علیه اسلام را انکارنمود که حداقل تاثیر ممکن این همه توطئه می تواند کند کردن پیشروی جبهه فکری و اندیشه ای اسلام در دیگر ممالک و سرزمین ها باشد. اما گمان اغلب تحلیل گران و اندیشمندان مسلمان و صاحب نظران منصف غرب وحتی استراتیژیست های طرفدار حاکمیت سرمایداری این است که: اگر بین زمان آغاز حرکت امام خمینی"ره" و آوان پیروزی انقلاب منسوب به آن بزرگوار و زمان حالا مقایسه ای شود ، به این نتیجه دست خواهیم یافت که آنچه مسلم و قابل اعتبار به نظر می رسد، پیروزی اسلام در سطح جهانی با در صد بالای موفقیت است. چه از یکسو نظام اسلامی ایران که ثمره تلاش امام خمینی"ره" بود و در راس بلوک اندیشه های ناب اسلامی قراردارد و اکنون نیز، رهبر این جریان پیش رو است، به مراتب قویتر از گذشته شده و دیگر، این نگرانی وجود ندارد که قدرت های استکباری بتوانند به آن، حتی ضربه کوچکی بزنند و از سوی دیگر، نهضت های آزادی بخش که در گذشته یا نبودند و یا تازه تاسیس گردیده و نیز نهضت های سازشکار، اکنون خود، به عنوان عوامل موثر منطقه ای در آمدند، حزب الله لبنان قدرت مطرح و تعیین کننده ای گردیده و سازمان حماس، توان دشمن شکنی و زمینگیری اجانب را پیدا نموده و نیز نهضت های دیگری در بسیاری کشورها، شخصیت های مقتدری کسب کرده اند که، انعکاس دهنده امواج اسلام راستین امام خمینی"ره" در کشورهای خود وسرزمین های همجوار هستند و هم بسیاری از اجتماعات کشور های غربی، تحت تاثیر این تفکر بوده که امروزه به عنوان چالشی بزرگ در برابر غربی ها قد علم نموده اند و به شهادت آمار و ارقام ارائه شده از سوی برخی موسسات تحقیقاتی و پژوهشی، چه بسا که در سال های آینده، رییس جمهورعده ای از کشور های اروپایی، یک فرد مسلمان انتخاب شود.
بنابر این، می بینیم که امام خمینی"ره" وحرکت انقلابی ایشان، چگونه مناسبات جهانی را به کلی تغیر داده و با چه استراتیژی ای، راه عزتمندی وسر افرازی مسلمانان را فراهم کرده است که امروزه برای آحاد افراد جوامع اسلامی، جای افتخار است که در معادلات بین المللی، از یک چنین جایگاهی برخوردار گردیده و به عنوان جزئی از بلوک اندیشه های ناب اسلامی، زندگی شرافتمندانه ای را درپیش دارند.
ازاین رو، سزاوار است هرشب و روز وهر ساعت ودقیقه و هر ثانیه و آنی، درود بی پایان به روح پرفتوح آن امام امت اسلامی بفرستیم واز خدا بخواهیم که درجاتش گرچه عالیست، متعالی بگرداند و ما را هم اهل بنماید تا بتوانیم پیرو صادق آن امام"ره" باشیم و در زندگی مادی ومعنوی خویش، عامل به فرامین وهدایات اوبوده تا بتوانیم از اندیشه های ناب و راهگشای آن عزیز، برای سعادت دنیا و آخرت خود بهره ببریم و سلامتی وطول عمر خلف صالح آن، حضرت امام خامنه ای را از خدای متعال، مجدانه طلب کنیم.
یاد آن امام"ره" مستدام، روحش شاد و راهش پر رهرو باد
گفتنی است که این مقاله در ۱۱جوزای سال ۱۳۳۸۸ در خبرگزاری صدای افغان(آوا) انعکاس داشته ومتعاقب آن در نشریه انصاف که در آن زمان هفته نامه بود نیز به دست نشر سپرده شده است و اینک با توجه به مطالب بکر وجالب آن، باردیگر ازنظر خوانندگان عزیز می گذرد.
بنابر این، نگارنده این سطورهم، سعی می نماید در این نوشتار کوتاه، به گوشه ای از تاثیرات امام"ره" و حرکت انقلابیش بر جهان امروز بپردازد:
وجود وحضور امام خمینی"ره" درمیدان مبارزه و پیروزی انقلاب اسلامی او، اثرات شگرف وعظیمی در دنیا از خود به جا گذاشت که بر شمردن همه آن ها شاید کار ساده ای نباشد اما عمده ترین این اثر ها، به هم خوردن مناسبات جهانی می باشد.
قبل از اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی"ره" پا به عرصه ظهور بگذارد، دنیا به دو بلوک شرق وغرب تقسیم گردیده بود که در راس بلوک غرب، آمریکا با پیمان ناتو و در راس بلوک شرق، شوروی آن زمان با پیمان ورشو قرارداشتند، اگر چه پیمان سومی هم به نام عدم انسلاک (غیر متعهد ها) با حضور عده ای دیگر از کشورها وجود داشت، ولی اعضای این پیمان درحقیقت، یا به غرب گرایش و حتی وابستگی داشتند و یا به شرق و نمی توان ادعا کرد که کشوری خارج از این دو حوزه و دارای سیاست ها و رفتار مستقل وجود داشته است.
در بلوک غرب، تفکر لیبرالیسم و سرمایه داری تسلط داشت، در بلوک شرق هم، اندیشه کمونیسم و سوسیالیسم حکومت می کرد و هردو بلوک با تبانی ها و زد و بند هایی که باهم داشتند هرکدام بر بخش هایی از دنیا حکومت می کردند و البته هر کدام به نحوی، سعی می نمودند تا به تنهایی، حاکمیت سیاسی - فکری واقتصادی دنیا را به دست داشته باشند. اما زمانی که امام خمینی"ره" مبارزات پیگیرش را آغاز نمود و موفق شد حرکت تحت امر خود را با نام انقلاب اسلامی به توفیق برساند، این بلوک بندی به شکل دیگری تغییر یافت، به این معنا که افکار امام خمینی"ره" و اثرات انقلابش چنان در دنیا پیچید و در عمق لایه های اجتماعی، افراد، گروه ها، احزاب و بستر دیگر کشورها تاثیر جدی گذاشت که هم شرق وهم غرب، در چشم به هم زدنی، همه چیز خود را از دست رفته دیدند و در این گیرو دار و با توجه به ضعف بنیان های اندیشه ای کمونیسم که ناهی مطلق خدا و آخرت بودند، بلوک شرق از هم پاشید( و البته نباید از نظر دور داشت که آخرین ضربات بر پیکر کمونیسم را، مجاهدین افغانستانی وارد کرد که رشادت های آن ها هم به نوعی ناشی از دستورات انقلابی امام خمینی"ره" بود)، در این حال غرب احساس کرد که یکه تاز میدان است و چند صباحی را با همین تفکر و با مطرح کردن نظم نوین جهانی پیش می برد و سعی هم می کرد تا نسبت به حرکت امام خمینی"ره" و اسلام نوینش که در حقیقت احیا شده اسلام اصیل بود بی توجه باشد و به این گمان بیافتد که اگر چند وقت دیگر، از عمر حرکت امام خمینی"ره" بگذرد خود به خود امواج این حرکت، ضعیف گردیده وبه هیچ وجه، تاب و توان مقابله با لیبرالیسم را نخواهد داشت.
اما، نه، انگار چنین نشد و تمام سردمداران غرب متوجه گردیدند که دنیا همچنان با دوبلوک در حال سیر است ولی این بار بلوک مخالف غرب، اسلام است که به مراتب قوی تر وخطر ناک تر از بلوک قبلی که شوروی در راس آن قرار داشت، می باشد. در مبارزه میان دو بلوک شرق وغرب، سلاح اتمی، اقتصاد آزاد و دولتی وهمچنان شبکه های قوی جاسوسی مطرح بودند که هر کدام، در برابر همدیگر، امکان استفاده هریکی از این ابزار ها را داشتند، اما بلوک کنونی که متاثر از انقلاب امام خمینی"ره" تاسیس گردیده نه سلاح اتمی دارد، نه اهرم های اقتصاد شکوفا و نه هم شبکه های قدرتمند و بزرگ جاسوسی، تا با بهره گیری از آن ها،علیه غرب به مبارزه برخیزد؛ بل این بلوک، مسلح به اندیشه ناب اسلامی است که جلو نفوذ آن نه با اتم گرفته می شود و نه شبکه های جاسوسی قادر به مقابله با آن هستند ونه با پول وامکانات مادی می شود در برابر آن ایستاد، و هر روز که از عمر این اندیشه می گذرد به عنوان سیل بنیان کن، تمام هست و بود افکار پوچ مادی گرایی و قدرت متکی به غیر خدا را مورد تهدید قرار می دهد. اینجاست که غرب بیش از گذشته به خود آمده و باور کرد که قطب مخالفش، اسلام و اندیشه های ناب خدایی است و رهبر این اسلام هم، کسی نیست، جز امام خمینی"ره" از آن زمان بود که مبارزه غربی ها با تمام توان علیه اسلام شروع گردید.
جنگ غرب علیه این موج جدید در دو سطح برنامه ریزی گردید:
سطح اول، علیه نظام نو پای جمهوری اسلامی ایران بود که ریشه تغذیه کننده، استوانه بر پا دارنده و هرم هدایت کننده این بلوک تازه تاسیس بود. حملات، از زمین و هوا، از داخل وخارج، نرم وسخت و با قیافه ها و اشکال گو ناگون و با استفاده از ابزار مختلف، علیه ایران در دست اقدام گرفته شد و استکبار، هرچه در توان داشت را، در راستای پیشبرد این نبرد نابرابر به میدان آورد.
سطح دوم، مقابله جهانی دنیای استکبار، علیه شعاع تاثیرات اندیشه ای نهضت جهانی اسلام بود که ثمره پدید آمدن بلوک جدید اسلامی به نظر می رسید. در این حوزه هم، قدرتمندان زر و زور و تزویر، چه از نوع غربی و یا از بازمانده های نوع شرقی ولی متاثر از اندیشه غرب، از طرح ها و توطئه های زیادی استفاده جستند که وارد شدن به این قسمت و پرداختن به شگرد ها و دسایس دشمن، نوشته جداگانه ای را ایجاب می نماید ولی به هر حال، جنگ اسلام وکفر وحق وباطل، ریشه در دراز نای تاریخ دارد و نمی توان اذعان کرد که در گذشته هیچ تقابلی وجود نداشته بل در عرصه های مختلف و با اشکال گوناگون، گاهی ضعیف وبرخی اوقات قوی و چه بسا تاریخ ساز و تحول آفرین، در مقاطع مختلف زندگی انسانی، این تقابل یقینی بوده است. اما جنگ وسیع، همه جانبه و مدرن استکبار علیه دنیای اسلام، زمانی رویکرد جدی، تهاجمی و گسترده را به خود می گیرد که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی"ره" به پیروزی رسید و موج اندیشه آن در داخل مرز های ایران محصور نماند، بل کرانه های وسیع و دور این کره خاکی را درنوردید.
در شرایط کنونی هم، مطالعه اندکی در خصوص اوضاع جهان اسلام وغرب نشان می دهد که هم اکنون نیز این تقابل به شدت ادامه داشته و اگر موضوع مبارزه با تروریزم مطرح است و به بهانه آن هزاران نظامی کشور های غرب در سر زمین های اسلامی حضور به هم رساندند واگر اوضاع فلسطین، عراق، افغانستان، پاکستان و... روز به روز خرابتر گردیده و زمینه بیش از پیش حضور نیروهای خارجی در آن ها مهیا می گردد و غربی ها مرتب به دنبال آرایش عملیات های نظامی، سیاسی و فرهنگی خویش بر علیه هست و بود کشور های اسلامی می باشند، ادامه همان تقابلی است که ناشی از دو بلوکه شدن دنیا بوده است . تقابل بلوک غرب و بلوک اسلام و نهضت جهانی مسلمانان.
غرب، گمان کرده که در مبارزه با بلوک جدید، به نتیجه دلخواه می رسد ومی تواند به این ترتیب، نه تنها از پیشروی افکار وعقاید اسلامی در کشور های غربی جلوگیری کند، که این تفکر و اندیشه را در خود کشور های اسلامی هم منهدم و پاکسازی نماید.
البته نمیتوان تاثیر گذاری این همه توطئه و دسیسه غرب علیه اسلام را انکارنمود که حداقل تاثیر ممکن این همه توطئه می تواند کند کردن پیشروی جبهه فکری و اندیشه ای اسلام در دیگر ممالک و سرزمین ها باشد. اما گمان اغلب تحلیل گران و اندیشمندان مسلمان و صاحب نظران منصف غرب وحتی استراتیژیست های طرفدار حاکمیت سرمایداری این است که: اگر بین زمان آغاز حرکت امام خمینی"ره" و آوان پیروزی انقلاب منسوب به آن بزرگوار و زمان حالا مقایسه ای شود ، به این نتیجه دست خواهیم یافت که آنچه مسلم و قابل اعتبار به نظر می رسد، پیروزی اسلام در سطح جهانی با در صد بالای موفقیت است. چه از یکسو نظام اسلامی ایران که ثمره تلاش امام خمینی"ره" بود و در راس بلوک اندیشه های ناب اسلامی قراردارد و اکنون نیز، رهبر این جریان پیش رو است، به مراتب قویتر از گذشته شده و دیگر، این نگرانی وجود ندارد که قدرت های استکباری بتوانند به آن، حتی ضربه کوچکی بزنند و از سوی دیگر، نهضت های آزادی بخش که در گذشته یا نبودند و یا تازه تاسیس گردیده و نیز نهضت های سازشکار، اکنون خود، به عنوان عوامل موثر منطقه ای در آمدند، حزب الله لبنان قدرت مطرح و تعیین کننده ای گردیده و سازمان حماس، توان دشمن شکنی و زمینگیری اجانب را پیدا نموده و نیز نهضت های دیگری در بسیاری کشورها، شخصیت های مقتدری کسب کرده اند که، انعکاس دهنده امواج اسلام راستین امام خمینی"ره" در کشورهای خود وسرزمین های همجوار هستند و هم بسیاری از اجتماعات کشور های غربی، تحت تاثیر این تفکر بوده که امروزه به عنوان چالشی بزرگ در برابر غربی ها قد علم نموده اند و به شهادت آمار و ارقام ارائه شده از سوی برخی موسسات تحقیقاتی و پژوهشی، چه بسا که در سال های آینده، رییس جمهورعده ای از کشور های اروپایی، یک فرد مسلمان انتخاب شود.
بنابر این، می بینیم که امام خمینی"ره" وحرکت انقلابی ایشان، چگونه مناسبات جهانی را به کلی تغیر داده و با چه استراتیژی ای، راه عزتمندی وسر افرازی مسلمانان را فراهم کرده است که امروزه برای آحاد افراد جوامع اسلامی، جای افتخار است که در معادلات بین المللی، از یک چنین جایگاهی برخوردار گردیده و به عنوان جزئی از بلوک اندیشه های ناب اسلامی، زندگی شرافتمندانه ای را درپیش دارند.
ازاین رو، سزاوار است هرشب و روز وهر ساعت ودقیقه و هر ثانیه و آنی، درود بی پایان به روح پرفتوح آن امام امت اسلامی بفرستیم واز خدا بخواهیم که درجاتش گرچه عالیست، متعالی بگرداند و ما را هم اهل بنماید تا بتوانیم پیرو صادق آن امام"ره" باشیم و در زندگی مادی ومعنوی خویش، عامل به فرامین وهدایات اوبوده تا بتوانیم از اندیشه های ناب و راهگشای آن عزیز، برای سعادت دنیا و آخرت خود بهره ببریم و سلامتی وطول عمر خلف صالح آن، حضرت امام خامنه ای را از خدای متعال، مجدانه طلب کنیم.
یاد آن امام"ره" مستدام، روحش شاد و راهش پر رهرو باد
گفتنی است که این مقاله در ۱۱جوزای سال ۱۳۳۸۸ در خبرگزاری صدای افغان(آوا) انعکاس داشته ومتعاقب آن در نشریه انصاف که در آن زمان هفته نامه بود نیز به دست نشر سپرده شده است و اینک با توجه به مطالب بکر وجالب آن، باردیگر ازنظر خوانندگان عزیز می گذرد.
مولف : سیدعیسی حسینی مزاری