در اینکه دولت و ملت سوریه در برابر یک توطئه و جنگ تمام عیار قرار گرفته اند جای تردید نیست. اما با تمام اینها، راه چاره ای برای این دولت و ملت جز دفاع و مبارزه مشروع در برابر تروریزم جهانی باقی نمانده است. در این جنگ نابرابر و ظالمانه، دولت و قدرت هایی چون ایالات متحده امریکا و شرکای منطقه ای و جهانی آن از دول عرب گرفته تا اروپایی ها یک طرف و دولت و ملت سوریه به تنهایی در سوی دیگر مبارزه قرار دارند.
البته کمک روسیه و چین و برخی از کشورهای مستقل منطقه را هم نمی توان از نظر دور داشت که در واقع، این کشورها از ترس نفوذ بیشتر امریکا و غرب در منطقه و از بیم قرار گرفتن در تیررس ایالات متحده و شرکای جهانی و منطقه ای آن، به دولت و مردم سوریه کمک می کنند. کمکی که در حقیقت به دولت و کشورهای خود شان است.
اما با این حال، برای دولت و ملت سوریه غنیمت است؛ چرا که اگر این کمکها هم نبود، با وجود یک چنین توطئه های ویرانگر، تا کنون خبر و اثری از دولت قانونی سوریه نبود و جهان شاهد حکومت یک تعداد تروریست وهابی و سلفی در کشور متمدن سوریه می بودند.
امریکا و غرب پس از اینکه توانستند بهار عربی و یا بیداری اسلامی را تا حدودی زیادی به نفع خویش و شرکای منطقه ای شان مصادره کنند، از وضعیت پیش آمده ذوق زده شدند و زمان را بیشتر از موقع دیگر برای دخالت در امور داخلی سوریه مناسب تشخیص دادند و با همین تشخیص نادرست، عجولانه تعدادی از عناصر وابسته و فرصت طلب را از اطراف و اکناف کشورهای عربی و داخل سوریه دور هم جمع کرده و با تجهیز و تقویت همه جانبه آنان، جنگی تمام عیار و زورگویانه ای را علیه دولت قانونی و مردمی سوریه به راه انداختند.
امریکا، عربستان، ترکیه، اسرائیل و برخی از دولت های اروپایی و عربی، با این محاسبه که در گیر و دار خیزش مردمی در کشورهای افریقایی- عربی، می توانند به یکی از کشورهای رقیب دوران جنگ سرد حمله کنند، طرح هجوم به سوریه را البته بوسیله عوامل وابسته خویش، به مرحله اجرا گذاشتند.
دخالت در لیبیا و مصادره انقلاب مردم آن به نفع اهداف امریکا و شرکای منطقه ای و جهانی آن، مقامات کاخ سفید و همفکران آنان را بیشتر ترغیب می کرد برای ورود به سوریه و الگوی لیبیایی را بر آن کشور تطبیق دادن.
روسیه و چین و برخی کشورهای مستقل دیگر در منطقه، از اوضاع لیبیا درس عبرت بزرگی گرفتند. آنان به روشنی دریافتند که کمکی را که امروز به دولت و ملت سوریه می کنند، همین کمک و بیشتر از آن را نه به دولت که به ملت لیبیا باید انجام می دادند؛ تا اوضاع در لیبیا به گونه ای رقم می خورد که لااقل به سود ایالات متحده و شرکای آن و به ضرر دولت ها و ملت های مستقل در منطقه تمام نمی شد.
اما این کار در لیبیا انجام نشد و اینک قدرت ها و ملت های مستقل منطقه ای، چوب اشتباه در محاسبه و یا هم سهل انگاری خویش را می خورند و تاوان سنگین آن را در سوریه می پردازند! چرا که اگر راه بیگانگان دیروز در لیبیا سد می شد، آنان امروز در کمال جسارت و گستاخی، به صورت آشکارا و علنی از تروریزم در سوریه حمایت نمی توانستند.
واقعیت این است که دول مستقل در منطقه، بیش و پیش از آنکه از ضعف و ناتوانی بنیه نظامی و اقتصادی رنج ببرند، از عدم مدیریت و نداشتن یک برنامه معقول و مشترک در رنج اند و این موضوعی است که اوضاع در سوریه و دست برتر ارتش آن کشور در برابر تروریستها به روشنی به اثبات رساند.
به نظر می رسد دلیل حضور پر رنگ ایالات متحده و ناتو در منطقه را در عدم حضور مسئولانه کشورهای مستقل منطقه ای باید جست و جو کرد. فاصله خیزش های مردمی در کشورهای عربی با قدرت های منطقه ای به مراتب نزدیک تر بود با فاصله آنان با دولت های امریکایی و اروپایی.
استفاده ای را که قدرت های امریکایی و اروپایی از خیزش های مردمی در جهت تثبیت اهداف و منافع شان بردند، همین بهره وری را دولت های مستقل منطقه ای هم می توانستند در جهت منافع جمعی کشورهای منطقه ای ببرند و کسی هم دست آنان را نبسته بود جز تدابیر نادرست و عدم وجود برنامه های کارساز و لازم.
البته که خیانت دول عرب و ترک را در قضیه سوریه نباید دست کم گرفت و در واقع اگر کمک این دول به حامیان تروریزم در سوریه نمی بود، محال بود اربابان ترور و وحشت تا این حد بتوانند اوضاع سوریه را بحرانی و متشنج کنند.
به هر تقدیر، حال کار به جایی رسیده است که نباید می رسید؛ به دنبال مقصر گشتن در شرایطی که دشمن دروازه کشورهای منطقه را می کوبد، از خرد به دور است. آنچه محرز به نظر می آید، تروریزم جهانی به یکی دو عملیات شکست خورده بسنده نخواهد کرد و چنانچه از لحن اربابان آنان پیداست، آنان در جست و جوی راه های خطرناک تری برای سرنگونی نظام بشار اسد در سوریه بر خواهند آمد و به این زودی تسلیم اراده دولت های مستقل منطقه ای نمی شوند.
تروریزم شکست خورده در سوریه، حکم مار زخمی ای را پیدا کرده است که در بیابان ها سرگردان است و به محض دیدن هر جنبنده و رسیدن به هر جانداری، زهر خودش را در پیکر آن خواهد ریخت.
دولت و ملت سوریه مطمئن باشند که حامیان جهانی این مار سمی، پس از مداوای آن، این موجود خوش خط و خال را دوباره و حتی چندباره و البته با تجهیز بهتر و بیشتر به سمت و سوی شهرهای آن کشور گسیل خواهد داشت.
به نظر می رسد دولت و ملت سوریه و حامیان منطقه ای آنان، خود را برای یک نبرد طولانی و فرسایشی با تروریزم جهانی و منطقه ای با حمایت همه جانبه امریکا، اروپا، اسرائیل و ترکیه و دول خنثای عربی، مهیا و آماده کنند و صد البته که در این جنگ، قدرتهای مستقل منطقه ای راهی جز دفاع از سوریه و دولت و مردم آن ندارند.
نویسنده: سید فاضل محجوب
البته کمک روسیه و چین و برخی از کشورهای مستقل منطقه را هم نمی توان از نظر دور داشت که در واقع، این کشورها از ترس نفوذ بیشتر امریکا و غرب در منطقه و از بیم قرار گرفتن در تیررس ایالات متحده و شرکای جهانی و منطقه ای آن، به دولت و مردم سوریه کمک می کنند. کمکی که در حقیقت به دولت و کشورهای خود شان است.
اما با این حال، برای دولت و ملت سوریه غنیمت است؛ چرا که اگر این کمکها هم نبود، با وجود یک چنین توطئه های ویرانگر، تا کنون خبر و اثری از دولت قانونی سوریه نبود و جهان شاهد حکومت یک تعداد تروریست وهابی و سلفی در کشور متمدن سوریه می بودند.
امریکا و غرب پس از اینکه توانستند بهار عربی و یا بیداری اسلامی را تا حدودی زیادی به نفع خویش و شرکای منطقه ای شان مصادره کنند، از وضعیت پیش آمده ذوق زده شدند و زمان را بیشتر از موقع دیگر برای دخالت در امور داخلی سوریه مناسب تشخیص دادند و با همین تشخیص نادرست، عجولانه تعدادی از عناصر وابسته و فرصت طلب را از اطراف و اکناف کشورهای عربی و داخل سوریه دور هم جمع کرده و با تجهیز و تقویت همه جانبه آنان، جنگی تمام عیار و زورگویانه ای را علیه دولت قانونی و مردمی سوریه به راه انداختند.
امریکا، عربستان، ترکیه، اسرائیل و برخی از دولت های اروپایی و عربی، با این محاسبه که در گیر و دار خیزش مردمی در کشورهای افریقایی- عربی، می توانند به یکی از کشورهای رقیب دوران جنگ سرد حمله کنند، طرح هجوم به سوریه را البته بوسیله عوامل وابسته خویش، به مرحله اجرا گذاشتند.
دخالت در لیبیا و مصادره انقلاب مردم آن به نفع اهداف امریکا و شرکای منطقه ای و جهانی آن، مقامات کاخ سفید و همفکران آنان را بیشتر ترغیب می کرد برای ورود به سوریه و الگوی لیبیایی را بر آن کشور تطبیق دادن.
روسیه و چین و برخی کشورهای مستقل دیگر در منطقه، از اوضاع لیبیا درس عبرت بزرگی گرفتند. آنان به روشنی دریافتند که کمکی را که امروز به دولت و ملت سوریه می کنند، همین کمک و بیشتر از آن را نه به دولت که به ملت لیبیا باید انجام می دادند؛ تا اوضاع در لیبیا به گونه ای رقم می خورد که لااقل به سود ایالات متحده و شرکای آن و به ضرر دولت ها و ملت های مستقل در منطقه تمام نمی شد.
اما این کار در لیبیا انجام نشد و اینک قدرت ها و ملت های مستقل منطقه ای، چوب اشتباه در محاسبه و یا هم سهل انگاری خویش را می خورند و تاوان سنگین آن را در سوریه می پردازند! چرا که اگر راه بیگانگان دیروز در لیبیا سد می شد، آنان امروز در کمال جسارت و گستاخی، به صورت آشکارا و علنی از تروریزم در سوریه حمایت نمی توانستند.
واقعیت این است که دول مستقل در منطقه، بیش و پیش از آنکه از ضعف و ناتوانی بنیه نظامی و اقتصادی رنج ببرند، از عدم مدیریت و نداشتن یک برنامه معقول و مشترک در رنج اند و این موضوعی است که اوضاع در سوریه و دست برتر ارتش آن کشور در برابر تروریستها به روشنی به اثبات رساند.
به نظر می رسد دلیل حضور پر رنگ ایالات متحده و ناتو در منطقه را در عدم حضور مسئولانه کشورهای مستقل منطقه ای باید جست و جو کرد. فاصله خیزش های مردمی در کشورهای عربی با قدرت های منطقه ای به مراتب نزدیک تر بود با فاصله آنان با دولت های امریکایی و اروپایی.
استفاده ای را که قدرت های امریکایی و اروپایی از خیزش های مردمی در جهت تثبیت اهداف و منافع شان بردند، همین بهره وری را دولت های مستقل منطقه ای هم می توانستند در جهت منافع جمعی کشورهای منطقه ای ببرند و کسی هم دست آنان را نبسته بود جز تدابیر نادرست و عدم وجود برنامه های کارساز و لازم.
البته که خیانت دول عرب و ترک را در قضیه سوریه نباید دست کم گرفت و در واقع اگر کمک این دول به حامیان تروریزم در سوریه نمی بود، محال بود اربابان ترور و وحشت تا این حد بتوانند اوضاع سوریه را بحرانی و متشنج کنند.
به هر تقدیر، حال کار به جایی رسیده است که نباید می رسید؛ به دنبال مقصر گشتن در شرایطی که دشمن دروازه کشورهای منطقه را می کوبد، از خرد به دور است. آنچه محرز به نظر می آید، تروریزم جهانی به یکی دو عملیات شکست خورده بسنده نخواهد کرد و چنانچه از لحن اربابان آنان پیداست، آنان در جست و جوی راه های خطرناک تری برای سرنگونی نظام بشار اسد در سوریه بر خواهند آمد و به این زودی تسلیم اراده دولت های مستقل منطقه ای نمی شوند.
تروریزم شکست خورده در سوریه، حکم مار زخمی ای را پیدا کرده است که در بیابان ها سرگردان است و به محض دیدن هر جنبنده و رسیدن به هر جانداری، زهر خودش را در پیکر آن خواهد ریخت.
دولت و ملت سوریه مطمئن باشند که حامیان جهانی این مار سمی، پس از مداوای آن، این موجود خوش خط و خال را دوباره و حتی چندباره و البته با تجهیز بهتر و بیشتر به سمت و سوی شهرهای آن کشور گسیل خواهد داشت.
به نظر می رسد دولت و ملت سوریه و حامیان منطقه ای آنان، خود را برای یک نبرد طولانی و فرسایشی با تروریزم جهانی و منطقه ای با حمایت همه جانبه امریکا، اروپا، اسرائیل و ترکیه و دول خنثای عربی، مهیا و آماده کنند و صد البته که در این جنگ، قدرتهای مستقل منطقه ای راهی جز دفاع از سوریه و دولت و مردم آن ندارند.
نویسنده: سید فاضل محجوب
منبع : خبرگزاری آوا- کابل