یک سال پس از بن لادن

یک سال از کشته شدن اسامه بن لادن در ابیت آباد پاکستان می گذرد، رویدادی که از دید بسیاری از کارشناسان دنیای سیاست باور کردن آن مشکل است. بن لادن کشته شد ولی نه در افغانستان. شیخ القاعده در شهری نزدیک به پایتخت پاکستان و در نزدیکی تاسیسات هسته ای این کشور کشته شد و این همان مسئله ای است که بر ابهامات موجود پیرامون سازمان القاعده و رهبران آن می افزاید. یک سال از کشته شدن شیخ گذشت و در طول این مدت سوالات بسیاری مطرح شد که برای هیچ کدام از آن ها پاسخ درستی داده نشد و چه بسا هیچ پاسخی داده نشد. سوالاتی نظیر اینکه واقعا چه روابطی میان مقامات پاکستانی و سازمان القاعده وجود دارد؟ یا این سوال که چرا آمریکایی ها جسد اسامه را در دریا انداختند؟ سوالات بسیاری از این دست مطرح شده است ولی با تمام این ها توجه به دو نکته پیرامون اسامه بن لادن ضروری می نماید. 
نخست اینکه اسامه چه زنده باشد و چه اینکه آمریکایی ها واقعا او را کشته باشند، تاریخ مصرفش به پایان رسیده بود. بودن یا نبودن افرادی مانند اسامه یا صدام حسین چندان فرقی به حال دنیای امروز نمی کند. تنها کسانی از رفتن اسامه ناراحت و دلگیر شدند که احساس می کردند او یک مسلمان واقعی بود و بنا به همین دلیل بود که برخی در یمن او را شیخ شهید لقب دادند. یک سال از کشته شدن اسامه می گذرد و در این مدت هیچ تحرک باید و شایدی که در خور توجه باشد از سوی سازمان القاعده صورت نگرفته است که حاکی حس انتقامجویی آن ها باشد. از دید برخی از کارشناسان منتقد که با دیده تردید به قتل اسامه می نگرند، از این به بعد القاعده تحرک چندانی نخواهد داشت، چرا که آمریکایی ها نمی خواهند پیروزی شان در مبارزه با القاعده به شکست مبدل شود. 
نکته دوم اینکه اسامه رفت ولی خوشبختانه هیچ مکتبی از او به جا نماند. در واقع عملکرد اسامه بر مبنای آموزه های مدونی صورت نمی گرفت و در رفتار خود او و سازمانش تناقضات فراوانی مشاهده می شد که هیچ توضیح قانع کننده ای پیرامون آن ها هرگزارائه نشد. آن چه که تحت عنوان بن لادنیسم در برخی رسانه ها و تحلیل ها مشاهده می شود بیشتر از آن چه یک آموزه منسجم باشد، یک نوع بازی با کلمات است که اندک اندک از ادبیات تحلیلی کارشناسان خارج خواهد شد. هر چند برخی از شبکه های سلفی سعی داشتند که از او یک اسطوره بسازند ولی واقعیت این است که اسطوره سازی از شخصیت متناقضی مانند اسامه هم چندان دردی را در این بین دوا نمی کند. در آینده قطعا بهتر و بیشتر با واقعیات و حقایق مربوط با شخص اسامه آشنا خواهیم شد. کافی است اتفاق دیگری مانند افشاء گری سایت ویکی لیکس رخ دهد، آن وقت که بتوان ابعاد بیشتری از شخصیت حقیقی اسامه را بتوان کشف کرد.