جان آلن اخیرا در مصاحبهای با نیویورک تایمز از باقی ماندن نیروهای امریکایی پس از سال 2014 در افغانستان خبر داده است.
آلن که هفته گذشته، مصاحبه او در نیویورک تایمز انعکاس یافت، از باقی ماندن تعدادی از مشاوران، مربیان و کارشناسان اطلاعاتی، پس از 2014 میلادی در افغانستان، سخن بمیان آورد. وی در مصاحبهاش به تعداد نیروهایی که در افغانستان باقی خواهد ماند، اشارهای نکرده؛ اما بدین نکته نیز توجه داد که در مذاکراتش با رییس جمهور افغانستان، پیرامون چگونگی حضور عساکر امریکایی پس از 2014 صحبتهایی داشته است. پیش از این نیز فرمانده عمومی ناتو، نسبت به حضور دایمی نیروهای امریکایی در افغانستان سخنانی گفته بود. آلن خطاب به طالبان و مخالفان دولت افغانستان اظهار کرده بود که اگر آنان در کمین نشستهاند تا با خروج نیروهای خارجی، زمام امور افغانستان را بدست بگیرند، ما هرگز افغانستان را ترک نخواهیم کرد.
سخنان اخیر جان آلن، اگر چه چیزی تازهای در خود نهفته ندارد و در واقع تکرار همان پاراگرافهای ضدونقیضی است که هر از گاهی و از زبان بسیاری از مقامات کاخ سفید، بیرون می جهد. اما همین سخنان بیات و تکراری نیز موجبات نگرانی بسیاری از دولتهای منطقه را فراهم میسازد؛ نگرانیهایی که کاملا بجا بوده و از سوی هر دولت و کشوری که مطرح شود، قابل دقت و تشویش مینماید. پاکستان کشوری است که علاوه بر کسب امتیازات بسیار و بردن فوائد بی شمار از حضور جامعه جهانی در افغانستان و افسانه مبارزه با تروریزم و مواد مخدر، احساس میکند که در بود دراز مدت و یا دایمی نیروهای خارجی در افغانستان، راه سلطه جویی آن بر مردم افغانستان، سد خواهد شد. پاکستان با نگاه به افغانستان به عنوان یک منطقه حائل، حساب خاصی را روی آ ن باز کرده است. وجود جهل مفرط و نادانی گسترده و سرسام آور در میان برخی از قبایل افغان، زمینه بهره برداری بیشتر و آسانتر پاکستانیها از افغانها را فراهم کرده است. به هر حال، از این واقعیت نمیتوان گذشت که دولت و استخبارات پاکستان، چونان گرگ گرسنه، در کمین نشسته است تا به محض خروج نیروهای خارجی، لشکریان (خدا!) یعنی طالبان تا دندان مسلح را، وارد افغانستان کنند و یکبار دیگر تراژدی 6 سال حاکمیت طالبانی را بر مردم محروم و خسته افغانستان، تکرار کند! درست در همین راستا است که سخنان جان آلن، جایگاه واقعی خویش را پیدا میکند و آن اتهامات بگونه تلویحی و غیر مستقیم، گریبان مقامات پاکستانی را میگیرد. لازم است بدانیم که روابط امریکا و غرب با پاکستان، بر خلاف ظاهر آراسته و دوست نه، ابدا بر اعتماد و خوشبینی نسبت به یکدیگر، استوار نیست. امریکا و مقامات اروپایی، در شرارت و نفاق و دورویی، نه تنها از پاکستانیها چیزی کم ندارند که بیشتر هم دارند! چرا که این امریکاییها و غربیها بودند که بنیانگذارمرکز اطلاعاتی و استخباراتی در پاکستان بودند و باید گفت که استخبارات آی اس آی در برابر اطلاعات امریکا، بریتانیا و سایر کشورهای غربی، مانند آن نوزادی است که تازه راه رفتن آموخته است! غرض آنکه امریکاییها و غربیها نیز بسان مقامات پاکستانی، با آنان بازی دوگانه را راه انداخته اند. با این تفاوت که بازی امریکا و غرب، به مراتب خطرناک تر از بازیهای کودکانه پاکستان با آن کشورهاست! اگر چه نگرانی از حضور بلند مدت و یا دایمی نیروهای خارجی و به خصوص امریکا در افغانستان، قابل درک و فهم بوده و قطعا اکثریتی از مردم افغانستان، نیز با آن موافق نیستند، اما از این واقعیت هم نمیشود گذشت که عوامل دولت و استخبارات پاکستان، برای زمان پس از خروج جامعه جهانی، دندان تیز کرده و منتظر بازگشت به دوران یک دهه پیش در افغانستان اند!
به نظر می رسد، یگانه راه برون رفت از وضعیت اسفبار کنونی برای دولت و ملت افغانستان، بوجود آمدن اعتماد میان دولتمردان و ملت است. دولتمردان ما میتوانند با اصلاحات همه جانبه و در همه سطوح، از کاخ ریاست جمهوری گرفته تا جزئیترین و کوچکترین اداره و نهاد، اعتماد از دست رفته ملت نسبت به دولت را برگردانند. ملت باید دولت و حکومت خویش را باور داشته باشد و بتواند به سخنان و وعدههای رییس جمهور و سایر مقامات، تکیه و اعتماد کند تا حس وفاداری و خدمت به وطن و مردم، در روح و جان آنان، آشیانه کند. مقامات و دولتمردان افغانستان، اگر نیم نگاهی به کشورهای همسایه خویش میانداختند و میدیدند که حاکمان و رهبران آنان، چگونه کمر خدمت و اعتماد سازی را برای میهن و مردمشان، محکم بستهاند، ابدا اجازه نمیدادند تا کبوتر فکر و ذهنشان، به سمت و سوی اتکا به قدرتهای سلطه جوی امریکایی و غربی، پرواز کند؛ زمانیکه ملتی چنین استوار و کشوری چنین مستعد داشته باشند!
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل- سرویس تحلیل و پژوهش اخبار