عربستان از جمله معدود کشورهای تروریست پرور در منطقه محسوب می شود. این کشور یکی از نامتعهدترین و غیرمسئول ترین واحدهای سیاسی در جهان است. نقض گسترده حقوق بشر، سلب حقوق و آزادی های شهروندی، وجود دستگاه های مخوف سرکوب و اختناق، سلب آزادی اقلیت های دینی و مذهبی، انحصار قدرت توسط خاندان آل سعود و ممنوعیت مشارکت مشروع و همگانی مردم در روندهای دموکراتیک، همدستی و همکاری با سازمان های ترور و وحشت و دهشت نظیر موساد و سیا و... و مهمتر از همه دست داشتن در بزرگترین پروژه های تولید تروریزم در سطح جهان و به ویژه در منطقه خاورمیانه، جنوب آسیا و افغانستان، از جمله مسایلی است که این کشور را به یکی از خطرناک ترین و نامطمئن ترین کشورها در منطقه برای ثبات و امنیت منطقه ای و بین المللی تبدیل کرده است.
اسامه بن لادن که گفته می شود از سوی آمریکایی ها به قتل رسید و مسئول جنایت های فراوانی در افغانستان، پاکستان، کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا می باشد، بر اساس شواهد و مدارک موجود در داد و ستدی نزدیک با دستگاه سلطنتی عربستان و نیز شماری از سیاستمردان طراز اول آمریکا قرار داشته است.
پیشینه و سوابق حضور عربستان در افغانستان را تنها در دامن زدن به تنش های فرقه ای و مذهبی، ایجاد، حمایت و پشتیبانی مالی و تسلیحاتی گروه های تندرو و افراط گرا برای ایجاد جنگ های فرقه ای و درهم شکستن شیرازه وحدت و همدلی و همگرایی امت اسلامی در جامعه افغانستان، می توان بازشناخت.
این در حالی است که دولت کنونی افغانستان به رهبری حامد کرزی، در ادامه سیاست خارجی تعریف ناشده و غیرشفاف خود در برخورد با کشورهای جهان، به عربستان نیز همواره به دیده یک دولت حامی و طرفدار افغانستان نگریسته و به تکرار از رهبران آل سعود به مثابه مرشد و پیر و پیشوای معنوی یاد کرده است.
در تازه ترین مورد، حامد کرزی به نمایندگی از مردم افغانستان، ضمن سخنرانی در دومین کنفرانس بن در آلمان، از خادم الحرمین(؟) خواست تا به رهنمودها و حمایت های خود از مردم افغانستان و صلح و ثبات در این کشور ادامه دهد:
"می خواهم یکبار دیگر با تاکید، آرزوی مردم افغانستان را برای تداوم رهنمود و حمایت اعلیحضرت خادم الحرمین الشریفین پادشاه عربستان سعودی از تلاش های صلح افغان ها ابراز نمایم."
این در حالی است که آقای کرزی در همین سخنرانی گفت که ابعاد خارجی و منطقه ای تروریزم در افغانستان نادیده گرفته شده و افغانستان هنوز هم از این ناحیه در رنج است:
"بزرگ ترین چالش ما که همه می دانید ناشی از ناامنی بوده که باعث از دست رفتن زندگی تعداد زیادی از مردم ما شده و مانع پیشرفت ما در ساحات بازسازی، اصلاحات، انکشاف و توسعه شده است. القاعده و سایر سازمان های تروریستی، بدون شک شدیداً تضعیف شده اند؛ اما ابعاد وسیع منطقه ای تهدید تروریزم به فراموشی سپرده شده و مشکل پناهگاه های تروریست ها در خارج از افغانستان همچنان ادامه دارد.
در نتیجه، تروریست ها به جنگ خونخوار شان علیه صلح و آرامش ادامه می دهند. در حالی که این مشکل هنوز وجود دارد، این حقیقت ثبات افغانستان و امنیت دوامدار منطقه و تمامی جهان را با خطر جدی مواجه ساخته است."
با توجه به این موضوع، مساله اساسی این است که آنچه شناخت دقیق و درست از اصول سیاست خارجی دولت کرزی را دشوار می کند، جمع کردن میان صدر و ذیل و قبل و بعد سخنان رییس جمهوری است. به نظر می رسد آقای رییس جمهور یا اساسا متوجه نیست که چه می گوید و بار سیاسی و حقوقی موضع گیری های وی در چه حدی است و یا اینکه این، خود نوعی ترفند منحصر به فرد سیاسی است که تنها آقای کرزی توان درک و اجرا و انجام آن را دارد و بس.
واقعیت اما چیز دیگری است. مردم افغانستان که قربانی اقدامات تروریستی و تفرقه افکنانه عربستان و پاکستان و سازمان های تروریستی مورد حمایت این دو کشور هستند، هر روز بیشتر از پیش به صداقت، کارآیی و تعهد این دولت بی اعتماد می شوند. مردم چگونه می توانند با چشمان باز بنگرند که افغانستان که خود قربانی تروریزم است، دولتی بر آن حکم می راند که علنا و عملا حامی و پشتیبان تروریزم دولتی یعنی عربستان و پاکستان است.
ترور سیستماتیک مردم و رهبران سیاسی افغانستان، برای بسیاری از مردم، حامل این پیام خطرساز است که مردم افغانستان باید به دنبال راهی غیر از سیاست های ناشفاف و پرسش برانگیز دولت کرزی برای پایان دادن به وضعیت موجود باشند.
ترور استاد ربانی، به خوبی این پیام را به دولت کرزی منتقل کرد که هنوز اهرم ها و نیروهایی هستند که بتوانند به صورت مستقل و به خاطر دفاع از کیان ارزش های دینی و حریم استقلال سیاسی افغانستان در برابر تجاوزگرانی چون پاکستان و عربستان، وارد عمل شده و به کار گرفته شوند.
فاجعه عاشورای امسال نیز که مستقیما از سوی یک گروهک تروریستی مورد حمایت دستگاه تولید تروریزم عربستان و پاکستان، سازمان داده شد، نظر و نگاه مردم افغانستان را با این نوع گروه ها و کشورهای پشتیبان آنها روشن کرد. پس با این حساب، اکنون توپ در زمین کرزی است و این دولت افغانستان است که باید حسابش را با مردم خویش روشن کند.
کشوری که میزبان ارتش های خارجی به بهانه مبارزه با تروریزم است و مردان و زنان و کودکان آن همه روزه قربانی تروریزم می شوند، دولت و دستگاه سیاسی آن بیاید و از جنایتکارترین، خونخوارترین و دیکتاتورترین حاکم خاورمیانه و نماد مسلم تروریزم دولتی یعنی خادم الحرمین(؟) اعلام حمایت کند!!
نویسنده: احسان الله وطندوست
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل