با این وجود، واقعهی غدیر از ابعاد مختلف و از جهات متفاوت دارای درخشندگی خاصی در تاریخ اسلام است. این واقعه هم از لحاظ سند، اطمینان از اصل و فرع آن، کثرت راویان و اعتماد بزرگان و علمای مسلمین، دارای قدرت و استحکامی بینظیر است؛ و هم از مقبولیت مذهبی بین تمامی مذاهب بدون توجه به تفسیر آن استوار است. البته این استحکام تاریخی با گذشت ۱۴۰۰ سال از حافظه تاریخ فراموش نشده است. یعنی اینکه هرچند که در تفسیر واقعهی غدیر بین اهل تشیع و تسنن اختلاف وجود دارد، ولی در نفس این روز و انتخاب حضرت علی ع به عنوان "امام" هیچ اختلافی بین مذاهب اسلامی وجود ندارد و این مسئله برای تمامی مذاهب اسلامی مسلم و قبول شده است.
اما امروز! باتوجه به نگرشها و اتفاقاتی که در طول چند صد سال و دهههای اخیر اتفاق افتاده و در حال وقوع است، برای بسیاریها ثابت شده که اسلام دین کامل و جامع است و برنامهی مدون برای اداره زندگی بشر در تمام عرصههای فردی و اجتماعی دارد. لذا حرف اصلی برای زیستن در شرایط امروز این است که «دین از سیاست جداناپذیر است» و این پیام از حاکمیتهای صدر اسلام و وقایع تاریخی آن از تاریخ پیامبر، واقعهی غدیر و تاریخ امامان (ع) و خلفا شروع تا امروز جریان دارد. البته باید متوجه بود که تفسیر این مطلب نیاز به شرح دارد و بسیاری از گروههایی که امروز متاثر از حاکمیتهای اسلامی گذشته مدعی حکومت دینی میباشند، برخلاف دین و حاکمیت دینی عمل میکنند که خطشان با وقایع گذشته اسلام از جمله انتخاب رهبر و امام و حکومت و سیاست و... کاملا جدا است.
از سوی دیگر با توجه به شرایط جهان پست مدرن، بدون شک تربیت انسان دینی و متفکر، احتیاج امروز بشر است. البته این مهم برای تکامل و همراهی با اوضاع فعلی نیاز به تاسیس و تداوم یک جامعه دینی دارد؛ از این رو برای ادامه و ایجاد این فرصت نیاز به مطالعه فرایندی است که تنها از طریق حاکمیتهای دینی عدالت محور در اسلام سامان یافته و تشکیل شده.اند. یعنی در مقابل افراطگرایی دینی اعم از اسلامی و غیر اسلامی و تفریطهای چند آتشه از لاییک و سکولار تا ولنگاریهای فرهنگی و اجتماعی در حال رشد، فقط محور حکومت "عدالت محور دینی" میتواند پاسخگو باشد.
حالا فارغ از اختلاف تفسیری روز غدیر و چارچوب نظری و عملی آن؛ اما امروز بر همگان و یا حداقل آنانکه دغدغه روزگار حال و آینده بشر متمدن و فرهنگی را دارند، این مسئله تبیین شده که دین نمیتواند از سیاست جدا باشد. چون سیاست منهای دین ابتذال اجتماعی و فرهنگی را به دنبال دارد و دین منهای سیاست سلطه پذیری و هضم شدن در موجهای فرهنگی را تحمیل میکند، از این رو این دو لازم و ملزوم هماند.
از جانب دیگر غدیر مرکز ثقل تاریخی اندیشه سیاسی در اسلام اعم از تشیع و تسنن و سند تاریخی تفکیکناپذیری دین از سیاست است. راهبرد پیوسته دین در عرصه روابط اجتماعی ملتها بهویژه ملتهای مسلمان، دعوت به اصول و مبانی مشترک است. هرچند غدیر در صدر اسلام و بعد از رحلت پیامبر باعث ایجاد اختلاف برای تصدی امور مسلمانان گردید، اما این مسئله بدون توجه به بررسی حقانیت و یا غیر حقانیت حاکمیتهای بعد از پیامبر که مجال بحث نیست، زمینهساز گسترش دامنه اسلام گردید. هرچند در زمینه گسترش دین اسلام و چگونگی و چراییهای این حکومتها نیز نقدهای جدی وارد است.
با این حال ما در تاریخ و زمان حاضر با تمام چالشها و سوءاستفادهها، رویکرد حاکمیتهای دینی و غیر دینی را دیدهایم. حکومت دینی مردم سالار و عدالت محور در طول تاریخ باوجود چالشهای فراوان و از میان همه طوفانها، بحرانها و چالشهای متفاوت که هر یک میتوانستد/ میتوانند، باعث از هم گسیختگی جوامع و ملتها شوند، اما به سلامت عبور کرده و این نظامهای دینی اصیل و حتی بعضا غیر اصیل زمینهساز باز تولید تمدن اسلامی شدهاند. البته این مطلب دفاع از "حاکمیتهای مستبد دینی" که در بعضی از کشورهای اسلامی حاکم بودهاند و شدهاند و هستند، نیست؛ چون بسیاری از این حکومتها به نام فقط اسلامی و دینی هستند، ولی رویکردشان متفاوت از آن است.
ولی منظور اصلی از نظامهای اسلامی مورد نظر، حکومتهای "مردم سالار و پیشرو" هستند که فعلا در مقابل دنیای استعمار و استکبار مانند کوه ایستادهاند.
با این وجود، استقرار عدالت جوهره اصلی پیام غدیر است. باور مسلمانان و تشیع این است که در سایه حاکمیت دینی انسان کامل شکل میگیرد. پیام غدیر به نسل ما این است که سعادت و رستگاری جامعه انسانی تنها در گرو جاری شدن احکام الهی در تمامی زمینههای فردی و اجتماعی و تحت زعامت و مدیریت انسان کامل و الهی میباشد. از این رو برای مسلمان سنی و شیعه لازم است تا فارغ از فرقهگرایی و گرایشهای سیاسی و فقهی درون مذهبی، غدیر را به عنوان بخشی مهمی از تاریخ اسلام همواره به خاطر داشته باشند. البته در عین حال باید متوجه بود که هر لغزش و افراط و تفریط در نگرشهای اسلامی ما چه غدیر و غیر غدیر در جامعه میتواند فاجعه بار باشد. یعنی غدیر میتواند محور وحدت باشد نه محور نفاق و شرارت. و ما غدیر را فقط به عنوان یک واقعه تاریخی که در تاریخ اسلام دیانت و سیاست را باهم تلفیق کرده است، میشناسیم.