محمدعظیم فکوری/ انسان، آزاد آفریده شده است و بدین جهت همواره میکوشد و تلاش میکند تا از بندها رها باشد. زیرا تنها انسانِ آزاد میتواند خود را بیابد و مسیر خویش را انتخاب کند و بپیماید. انسانِ بسته و در زنجیر، انسانی منفعل و محکوم خواهد بود.
اگر بشر بخواهد به سوی بهروزی و پیروزی گام بگذارد، بایستی به آزادی برسد. اگر بشر شادابی و کامیابی بخواهد و آزادی نداشته باشد، بیتردید به آرزوهای خویش نخواهد رسید. از سویی، آنچه بشر را بیشتر سرگردان کرده، در قدم اول نداشتن آزادی نیست، بلکه نبود فهم از آزادی است. تا فردی و ملتی، ارزش آزادی را درک نکند، نمیتواند به آزادی دست یابد.
مسئلهای که تاریخ را تاکنون عبور کرده و اما هنوز پاسخ نیافته است، نداشتن معنای واقعی از مفهوم آزادی میباشد. چون هر گاه انسان خود را رها از همه چیز خوانده، در مقام بررسی و تحلیل واقعیت، بالاخره خود را وابسته به همه چیز یافته است. مشکلی که هر چه زمان گذشته، پاسخ به آن پیچیدهتر گشته است. پاسخ به چنین پرسشی، مطالعهی فراوان و بل تفکر عمیق میطلبد. تفکری که بتواند به عامل آفرینش جهان هستی و خلقت بشر پی ببرد که پشت پردهی خلقت بشر و طبیعت چه قدرتی قرار دارد که اینگونه آزادی و استقلال همراه با عزت و عفت به بشر بخشیده و جهان هستی را زیبا خلق کرده است؟ سؤالی که برای خداباوران، جواب داده شده و نیاز نیست تکرار گردد که ماوراء الطبیعت چیست. از همین رو، مسیر بحث بیشتر برای کسانی باز شده که برای جهان هستی، آفریننده و مدیر مدبر باورمند اند.
بنابراین، سخن رفتن از رمضان و رستگاری در عین خداباوری، به انسان کمک میکند تا راهی بیابد و برود که سرانجام آن رهایی از بندهای ساختگی باشد. زیرا ماه رمضان، ماهی است که همه بدون تقابل و تمایز سیاه و سفید و غنی و فقیر، همگام و هماهنگ در یک مسیر روان اند و برای رهایی از شرطهای بیاساس زندگی، بال و پر میزنند.
در شرایطی که بشر ناخواسته و فراتر از روال طبیعی وابستهی ثروت و قدرت شده و یا تحت تأثیر علم و فن رفته و مغرور گردیده و یا هم کاخهای مجلل و مزین را برای ستمگریِ چند آدم وحشی به وجود آورده و میپرستد و حتی اکثر مسلمانان که خود را پیرو و رهرو مکتب عزت و عفت و عدالت و مخالف و مغایر ذلت و خفت و ظلم میدانند، خدا را فراموش میکنند؛ تنها ماه رمضان است که بعد از یازده ماه حداقل مسلمانان را متوجه و یا هم حوادثی مجبور میسازد تا از همه چیز بگذرند و به خدا پناه ببرند.
در غیر این صورت منطق انسانی و اسلامی اینگونه نیست که چشمهای شر و دستهای ضرر فقط یک ماه بسته باشد و دیگر هیچ. بلکه منطق انسان مسلمان وقتی با اسلام سازگاری دارد که راه و روش زندگیاش سراسر انسانی و اسلامی باشد. اما اگر مبلغین آموزههای ارزشی حداقل در یک ماه همراه با آموزههای رمضان، به تبلیغ صحیح برنامههای بالنده و پویای اسلام دست بزنند، بدون شک میتوانند راهی برای رهایی نشان بدهند. اما افسوس که اکثر مبلغین یا منحط شده و در کنج خلوت خانه و اداره و حوزه و دانشگاه افتادهاند و حرکتی نمیکنند و یا هم مزدور شده و همدست و همداستان ستم به شدت برای گستردن بیشتر ذلت و ظلمت کار مینمایند.
در چنین شرایطی که همه و در هر جا راهی برای رهایی جستجو میکنند و در عین حال میبینند که در بندند، ماه رمضان میتواند به رهرو خود بیاموزاند که اگر دستت در این ماه از هر گونه حرکت ناپسندیده بسته است، برای هر گونه حرکت پسندیده باز است. برای آوردن صلح، تحکیم وحدت، تضعیف خشونت، دستگیری ضعیف و برای برابر رفتن و برادر شدن باز است. وقتی برای بشر صلح بیاید، از جنگ رهاست؛ وحدت تحکیم گردد، تفرقه و تشتت میرود؛ دستگیری باشد، فقیر نمیماند؛ نابرابری نباشد، برادری میآید و بالاخره اگر عزت حاکم شود، انسان مسلمان از ذلت رهاست.
گفتار و رفتار ملتی که به وحدت، مودّت، عفت، عزت و عدالت ضربت نزنند، آزادی و آرامی و استقلال ملت دیگر را خفه نکنند و حیات و حرکت مردم را متوقف نسازند، به درستی که پسندیده گفته و راه رفته و زیستهاند که این خود فلسفهی ماه رمضان میباشد و همچنان این برنامهها، راهی برای رهایی است. و اگر نسلی آنهم روزهگیر و نمازخوان، فساد و فقر تولید کند، فتنه و تفرقه بکارد، زنجیر و زندان از بیگناهان بسازد، مردم را در دام و کام قتل و غارت بیندازد؛ نه تنها از ماه رمضان سودی نبرده و از بندها رهایی نیافته که در زنجیر ذلت بسته است.
راه رهایی، راه رمضان است. راهی که در آن هرگونه تجاوز و تهدید به کرامت انسان ممنوع است و هیچ کسی حق بستن زنجیر به دست و پای شخصی را ندارد و فردی نمیتواند به مسیر اندیشیدن و زیستن دیگران توقف ایجاد کند. و این ماه، سرمشقی برای ماههای دیگر سال است تا نه فقط مسلمانان که بشریت برای کاهش شر، رو به مهربانی بیاورند و دست از شرارت و نشر آن بکشند و از جنگ و خشونت بپرهیزند و برابری و برادری را در زیر سایهی صلح جهانی رقم بزنند.
در فضایی که فتنه بیداد میکند و فقر به قعر جامعه نفوذ کرده و فساد شاهرگ مدیریت عمومی را قبضه نموده، تنها رو آوردن به رمضان است که فسادگری و فتنهاندازی و فقرگستری را از صحنهی اجتماع دور میاندازد و به فسادگران، فتنهاندازان و فقرآوران هشدار میدهد که اگر دست به گسترش بیشتر عوامل تباهی و ویرانی بزنید و اگر رمضان نتوانست بیدار کند، عاملی دیگری چون "کرونا" به صراحت و وضاحت به تمام ملتها و دولتها پیام داد که قدرت بشر برای فساد و فتنه و فقرآفرینی کوتاه خواهد شد و در چنین حالتی، همه ناگزیر دنبال "راهی برای رهایی" خواهند شتافت. اگر باز هم برخی در هنگام اضطرار و اخطار ناشی از بروز و ظهور حوادث بشری و طبیعی مرگبار دست به خیانت بزنند، محکوم به شکست قطعی در پیشگاه خدا و خلق خواهند بود.
اگر بشر بخواهد به سوی بهروزی و پیروزی گام بگذارد، بایستی به آزادی برسد. اگر بشر شادابی و کامیابی بخواهد و آزادی نداشته باشد، بیتردید به آرزوهای خویش نخواهد رسید. از سویی، آنچه بشر را بیشتر سرگردان کرده، در قدم اول نداشتن آزادی نیست، بلکه نبود فهم از آزادی است. تا فردی و ملتی، ارزش آزادی را درک نکند، نمیتواند به آزادی دست یابد.
مسئلهای که تاریخ را تاکنون عبور کرده و اما هنوز پاسخ نیافته است، نداشتن معنای واقعی از مفهوم آزادی میباشد. چون هر گاه انسان خود را رها از همه چیز خوانده، در مقام بررسی و تحلیل واقعیت، بالاخره خود را وابسته به همه چیز یافته است. مشکلی که هر چه زمان گذشته، پاسخ به آن پیچیدهتر گشته است. پاسخ به چنین پرسشی، مطالعهی فراوان و بل تفکر عمیق میطلبد. تفکری که بتواند به عامل آفرینش جهان هستی و خلقت بشر پی ببرد که پشت پردهی خلقت بشر و طبیعت چه قدرتی قرار دارد که اینگونه آزادی و استقلال همراه با عزت و عفت به بشر بخشیده و جهان هستی را زیبا خلق کرده است؟ سؤالی که برای خداباوران، جواب داده شده و نیاز نیست تکرار گردد که ماوراء الطبیعت چیست. از همین رو، مسیر بحث بیشتر برای کسانی باز شده که برای جهان هستی، آفریننده و مدیر مدبر باورمند اند.
بنابراین، سخن رفتن از رمضان و رستگاری در عین خداباوری، به انسان کمک میکند تا راهی بیابد و برود که سرانجام آن رهایی از بندهای ساختگی باشد. زیرا ماه رمضان، ماهی است که همه بدون تقابل و تمایز سیاه و سفید و غنی و فقیر، همگام و هماهنگ در یک مسیر روان اند و برای رهایی از شرطهای بیاساس زندگی، بال و پر میزنند.
در شرایطی که بشر ناخواسته و فراتر از روال طبیعی وابستهی ثروت و قدرت شده و یا تحت تأثیر علم و فن رفته و مغرور گردیده و یا هم کاخهای مجلل و مزین را برای ستمگریِ چند آدم وحشی به وجود آورده و میپرستد و حتی اکثر مسلمانان که خود را پیرو و رهرو مکتب عزت و عفت و عدالت و مخالف و مغایر ذلت و خفت و ظلم میدانند، خدا را فراموش میکنند؛ تنها ماه رمضان است که بعد از یازده ماه حداقل مسلمانان را متوجه و یا هم حوادثی مجبور میسازد تا از همه چیز بگذرند و به خدا پناه ببرند.
در غیر این صورت منطق انسانی و اسلامی اینگونه نیست که چشمهای شر و دستهای ضرر فقط یک ماه بسته باشد و دیگر هیچ. بلکه منطق انسان مسلمان وقتی با اسلام سازگاری دارد که راه و روش زندگیاش سراسر انسانی و اسلامی باشد. اما اگر مبلغین آموزههای ارزشی حداقل در یک ماه همراه با آموزههای رمضان، به تبلیغ صحیح برنامههای بالنده و پویای اسلام دست بزنند، بدون شک میتوانند راهی برای رهایی نشان بدهند. اما افسوس که اکثر مبلغین یا منحط شده و در کنج خلوت خانه و اداره و حوزه و دانشگاه افتادهاند و حرکتی نمیکنند و یا هم مزدور شده و همدست و همداستان ستم به شدت برای گستردن بیشتر ذلت و ظلمت کار مینمایند.
در چنین شرایطی که همه و در هر جا راهی برای رهایی جستجو میکنند و در عین حال میبینند که در بندند، ماه رمضان میتواند به رهرو خود بیاموزاند که اگر دستت در این ماه از هر گونه حرکت ناپسندیده بسته است، برای هر گونه حرکت پسندیده باز است. برای آوردن صلح، تحکیم وحدت، تضعیف خشونت، دستگیری ضعیف و برای برابر رفتن و برادر شدن باز است. وقتی برای بشر صلح بیاید، از جنگ رهاست؛ وحدت تحکیم گردد، تفرقه و تشتت میرود؛ دستگیری باشد، فقیر نمیماند؛ نابرابری نباشد، برادری میآید و بالاخره اگر عزت حاکم شود، انسان مسلمان از ذلت رهاست.
گفتار و رفتار ملتی که به وحدت، مودّت، عفت، عزت و عدالت ضربت نزنند، آزادی و آرامی و استقلال ملت دیگر را خفه نکنند و حیات و حرکت مردم را متوقف نسازند، به درستی که پسندیده گفته و راه رفته و زیستهاند که این خود فلسفهی ماه رمضان میباشد و همچنان این برنامهها، راهی برای رهایی است. و اگر نسلی آنهم روزهگیر و نمازخوان، فساد و فقر تولید کند، فتنه و تفرقه بکارد، زنجیر و زندان از بیگناهان بسازد، مردم را در دام و کام قتل و غارت بیندازد؛ نه تنها از ماه رمضان سودی نبرده و از بندها رهایی نیافته که در زنجیر ذلت بسته است.
راه رهایی، راه رمضان است. راهی که در آن هرگونه تجاوز و تهدید به کرامت انسان ممنوع است و هیچ کسی حق بستن زنجیر به دست و پای شخصی را ندارد و فردی نمیتواند به مسیر اندیشیدن و زیستن دیگران توقف ایجاد کند. و این ماه، سرمشقی برای ماههای دیگر سال است تا نه فقط مسلمانان که بشریت برای کاهش شر، رو به مهربانی بیاورند و دست از شرارت و نشر آن بکشند و از جنگ و خشونت بپرهیزند و برابری و برادری را در زیر سایهی صلح جهانی رقم بزنند.
در فضایی که فتنه بیداد میکند و فقر به قعر جامعه نفوذ کرده و فساد شاهرگ مدیریت عمومی را قبضه نموده، تنها رو آوردن به رمضان است که فسادگری و فتنهاندازی و فقرگستری را از صحنهی اجتماع دور میاندازد و به فسادگران، فتنهاندازان و فقرآوران هشدار میدهد که اگر دست به گسترش بیشتر عوامل تباهی و ویرانی بزنید و اگر رمضان نتوانست بیدار کند، عاملی دیگری چون "کرونا" به صراحت و وضاحت به تمام ملتها و دولتها پیام داد که قدرت بشر برای فساد و فتنه و فقرآفرینی کوتاه خواهد شد و در چنین حالتی، همه ناگزیر دنبال "راهی برای رهایی" خواهند شتافت. اگر باز هم برخی در هنگام اضطرار و اخطار ناشی از بروز و ظهور حوادث بشری و طبیعی مرگبار دست به خیانت بزنند، محکوم به شکست قطعی در پیشگاه خدا و خلق خواهند بود.