تاریخ انتشار :سه شنبه ۱۹ قوس ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۸
کد مطلب : 197696
بررسی عقاید وهابیت (2)
در اینکه فقط خداوند متعال باید عبادت شود و پرستش غیر خداوند یک امر حرام و موجب شرک است شکی نیست، و این امر به عنوان یک اصل مورد اتفاق همۀ مسلمانان بوده و در آن هیج حرف و جدلی نمی‌باشد؛ زیرا این مسئله دستور صریح خداوند و از اهداف بعثت انبیا است. «ولقد بعثنا فی کل امة رسولا انِ اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت»

بنابراین ما در اصول مشکلی نداریم اما در مصادیق مانند اینکه آیا تکریم و تعظیم انبیا و اولیای الهی عبادت آنها بحساب می‌آید یا خیر بحثی است که باید برای پیروان سلفیه ارائه گردد، زیرا همۀ مسلمانان در مصادیق با وهابیت مشکل جدی دارند.

وهابیت هر نوع تعظیم در مقابل انبیای الهی را حرام و بدعت دانسته و تعظیم‌کنندۀ آن را مشرک و واجب‌القتل می‌دانند! اینجاست که باید حتما مرزبندی عبادت و فرق آن با تکریم و تعظیم کردن، با دقت و نگاه منطقی مشخص گردد که این امر در موارد ذیل قابل بررسی است:

١_ مراجعه به لغت: از کتب لغت نمی‌شود معنای جامعی را برای عبادت استخراج کرد زیرا در این کتب، عبادت به معنای خضوع، تذلل و کرنش گرفته شده است و همه می‌دانیم که این معانی جامعیت ندارند و نمی‌تواند معنای واقعیِ عبادت را تأمین نماید. زیرا ما به دو دلیل ممکن نیست هر خضوعی را عبادت بدانیم و به تبع آن حکم پرستیدن را جاری نماییم!

اولا اینکه عقل سلیم این مطلب را رد می‌کند. زیرا مجبور هستیم احترام گذاشتنِ بزرگان و حتی پدر و مادر را که یک دستور دینی «واخفظ لهما جناح الذل من الرحمة» و بالاترین نوع خضوع بحساب می‌آید، عبادت تلقی کنیم و این کار عقلایی نیست و ثانیا اینکه اگر ما صرف خضوع را عبادت بدانیم باید دستورات الهی را نسبت به سجدۀ فرشتگان برای آدم که فرمودند «اسجدوا لآدم...» و نیز سجدۀ یعقوب نبی علیه‌السلام و فرزندانش را در برابر حضرت یوسف «وخرُّوا له سُجَّدا...» که همگی یک خضوع عملی و نهایت خضوع بحساب می‌آیند همه و همه را که یک دستور الهی است عبادت دانسته و العیاذ بالله دستور خداوند را دستور به شرک قلمداد کنیم و یا اینکه العیاذبالله فرشتگان را که در برابر آدم سجده کردند مشرک و ابلیس را موحد بدانیم! پس مشخص شد کتب لغت که عبادت را به معنای مطلق خضوع معنا کرده‌اند، هیج کدام نمی‌توانند حاکی از معنای جامع عبادت باشند.

٢‌‌_ مراجعه به آیات و روایات: از آنجا که عبادت در آیات و روایات در معنای مجازی و نه حقیقی بکار رفته است، باز هم نمی‌توانیم معنای جامعی که همه آن را قبول داشته باشند در نظر بگیریم و استخراج کنیم؛ زیرا در قرآن کریم واژه عَبَدَ در موارد متعددی به کار رفته است؛ به‌عنوان مثال «ان لا تعبدوا الشیطان...» در این آیه کلمۀ عبادت در مورد شیطان به‌ کار رفته است و یا در روایتی داریم که اگر کسی به حرف کسی گوش کند گفته می‌شود «فقد عبد السامع» حال اگر آن آدم از طرف خدا سخن بگوید گفته می‌شود «عبدالله» و اگر آن آدم از طریق غیر خدا سخن بگوید (عبد الشیطان) در تمام این موارد کلمه‌ی عبادت مجازا استعمال شده است و قطعا معنای حقیقی عبادت یعنی عبادتی که در مقابل شرک است و اسلامیت افراد به آن بستگی دارد منظور نیست. لذا از آیات و روایات که واژۀ عبادت در معانی استعاره‌‌‌ای زیاد استعمال شده است باز هم نمی‌شود معنای جامع را بدست آورد. گرچه اگر در مواردی معنای اصلی و حقیقیِ عبادت به کار گرفته شود می‌توان از آن معنای جامعی بدست آورد، ولی این کار دقت و تلاش‌های زیادی لازم دارد.

٣_ مراجعه به خداپرستان و غیر خداپرستان و تحلیل رفتار آنان: ما برای کشف حقیقتِ معنای عبادت چاره‌ی نداریم جز اینکه رفتار موحدان و مشرکان را مورد تحلیل قرار بدهیم، زیرا یقینا عملکردهای مشرکین و نحوه‌ی چگونگی رفتارهای آنان با خدایان‌شان و نیز نحوۀ عملکردها و رفتارهای موحدین با خداوندگار عالم معنای جامع را روشن کند و ما می‌توانیم قضاوت کنیم کدام اعمال عبادت بحساب می‌آید و کدام اعمال عبادت محسوب نمی‌گردد که ان‌شاءالله در قسمت بعدی معنای حقیقیِ عبادت روشن گردیده و معنایی جامع از آن ارائه خواهد شد.

نویسنده: سید صادق حسینی
https://avapress.net/vdcf1edyvw6d1va.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما