خاورميانه؛ آبستن بحران‌های جديد

اتحاد آمريكای جهان‌خوار با شيوخ بی‌تدبير عرب بويژه سردمداران آل سعود و آل خليفه از دير زمانی است كه نه تنها غربِ آسیا -خاورمیانه- بلكه اكثر كشورهای اسلامی را به بی‌نظمی و آشوب كشانده است.

سالهاست كه جهالت و بی‌خردی در منطقۀ خاورميانه و شيخ‌نشين‌های عرب ابزاری شده است در دستان پرتوان حيله و نيرنگ تا ملت‌های مسلمان را به بهانه‌های مختلف از هم جدا بسازد و شكاف‌های عميقی را در ساختارهای سياسی و اجتماعی ايجاد نماید.

امروز سنت‌شكنان آل سعود در عربستان و آل خليفه در بحرين به شمول امارات و برخی ديگر از كشورهای مزدور منطقه، در همسويی کامل با آمريكا و همكاری پشت پرده با اسرائيل با ايجاد تشنج در كشورهایی مانند سوريه، عراق، يمن و لبنان اقتدار و عظمت مسلمانان را بيش از پيش زير سوال برده‌اند.

سكوت عربستان و امارات در برابر تجاوز آشكار رژیم صهیونیستی به بيت‌المقدس و خاک فلسطين و همچنين ادامۀ كشتار مردم بی‌دفاع نوار غزه توسط ارتش این رژيم، نشانۀ روشنی بر بی‌كفايتی و كودنی سردمداران مفت‌خور كشورهای يادشده است.

بدون ترديد به خشونت كشانده شدن تظاهرات عراق، حركت‌های سازمان‌يافته و خارج از چارچوب مدنيت در لبنان و بسياری از آشوب‌های ديگر تحت عنوان حق‌طلبی و عدالت‌خواهی اما توأم با خشونت، به اشارۀ امريكا و اسرائيل و كمک مالی عربستان و إمارات صورت می‌گيرد.

امريكا كه هدف استراتژيك و درازمدتی در منطقه دارد، از آشوب‌ها و نابسامانی‌های جاری در خاورميانه دو هدف اساسی را دنبال می‌كند، يكی تضعيف كشورهای اسلامی در مجموع و ديگری شكستن جبهات مقاومت كه در كشورهایی مانند ايران، لبنان، عراق و فلسطين در برابر تجاوز و زورگويی‌های غرب‌، قامت راست كرده‌اند.

تلاش برای شكستن مقاومت و عبور از سد آهنين دفاع از اسلام در بلواهای اخير عراق و لبنان به خوبی آشكار شد. آتش‌افروزان اصلی معركه به اين نتيجه رسيدند كه تنها با تحريم و فشار بالای جمهوری اسلامی ايران كه مركز ثقل ايستادگی می‌باشد نمی‌توانند مقاومت را بشكنند، لذا اين بار چند جبهه را به صورت همزمان هدف قرار داده‌اند تا برج‌های مستحكم ايستادگی در برابر تجاوز را با تيرهای نامرئی از راه دور فرو ريزند.

هرچند نشانه‌رفتن ایران و تمامی جبهات مقاومت مربوط به این خط توسط امريكا تا حدی مزدوران منطقه‌ای را خوشحال كرده و احساس خوشحالی می‌كنند، اما بدانند كه هدف اصلی امريكا تضعيف تمام كشورهای اسلامی و به چالش كشاندن مسلمانان جهان می‌باشد.

غرب و در رأس آن امريكا اين حقيقت را درک كرده‌اند كه سنی افراطی در دشمنی با امريكا خطرناک‌تر از شيعه است، لذا با استفاده از جهالتِ سران برخی از كشورهای اسلامیِ سنی‌مذهب می‌خواهند با راه‌اندازی جنگ مذهبی مسلمانان را به جان هم بيندازند و ماهی خود را از این دریای آشفته صید کنند.

به نظر می‌رسد كه پس از آشكار شدن دست‌های پشت پرده در بلواهای عراق و لبنان و بيداری هرچه بیشتر جبهۀ مقاومت و مردم، خاورميانه آبستن تحول جديد در اين برهه از تاريخ باشد، زيرا آتش‌‌افروزان معركه به اين زودی‌ها به هدف خود نمی‌رسند، لذا شعله‌های در حال گسترش اين فتنه‌ها دامن خودشان را خواهد گرفت و گسست‌های ناشی از اين حركت‌های تفرقه‌انگيز در ساختارهای سياسی و اجتماعی كشورهای مورد هدف بوجود خواهد آمد.

در حال حاضر اغلب تحلیل‌ها بر اين مبنا استوار است كه در كشورهای اسلامی بخصوص خاورميانه و ماوراءالنهر جبهۀ مقاومت دست بالا را دارد و در نتيجه پيروز خواهد شد، زيرا اولا حركت‌ها آگاهانه و مبتنی بر عقلانيت است و در ضمن حركت‌های ضد مقاومت اغلب بر تجاوز و زورگويی استوار است. تجربه نشان می‌دهد كه اقدامات تجاوزگرانۀ توام با خشونت يا كاملا شكست خورده و يا دستاورد بسیار کمی به همراه دارند.

نویسنده: سیدهاشم علوی