سرانجام پس از کش و قوسهای زیاد و لغو مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان در دقیقه نود، انتخابات ریاست جمهوری افغانستان در میان بیم و امیدهایی فراوان برگزار شد.
پیش از این، امیدهای اندکی برای برگزاری انتخابات وجود داشت و سایه توافقِ میان امریکا و طالبان و تشکیل یک اداره موقت برای حضور این گروه در بدنه قدرت سیاسی، احتمال برگزاری انتخابات را کاملا کمرنگ کرده بود.
در انتخابات اشرف غنی و عبدالله عبدالله، دو شریک حکومت وحدت ملی، رقبای جدیتری نسبت به دیگر نامزدان بودند؛ ضمن آنکه چهرههایی مانند حکمتیار، نبیل، جلیلی و احمدولی مسعود نیز آخرین تلاشهایشان را کرده بودند تا بتوانند در حوزههایی، رای طرفداران شان را به دست بیاورند.
علیرغم حضور سنگین نیروهای امنیتی در شهرهای بزرگ و محلات رایدهی، حضور مردم پای صندوقهای رای کمرنگ بود. مشکلات تخنیکی، نبود نام رایدهندگان در لیست الکترونیکی و دستگاه بایومتریک، غیر فعال بودن شماری از دستگاههای انگشتنگاری و تاخیر در بازشدن مراکز رایدهی هر کدام نشان داد که کمیسیون برگزاری انتخابات از کارآیی لازم برخوردار نیست.
افغانستان، سابقۀ ناامیدکنندهای، در رسواییهای انتخاباتی دنیا دارد؛ انتخابات جنجالی ۲۰۱۴ که به دلیل اختلافات شدید بر سر نتایج آن و با پادرمیانی جان کری وزیر خارجه امریکا، منجر به تشکیل حکومت به اصطلاح وحدت ملی شد را میتوان اوج این رسواییها به شمار آورد. انتخابات پارلمانی گذشته نیز شفاف برگزار نشد، نمایندگان حقیقی ملت نتوانستند به خانه ملت راه یابند و هنوز هم دامنۀ تقلبات گستردۀ آن، بر سرنوشت جامعۀ سیاسی افغانستان سایه افکنده است.
مردم این سرزمین با تصویری که از انتخابات قبلی داشتند، به صورت کمرنگ در انتخابات ریاست جمهوری 6 میزان شرکت نمودند، دلیل دیگری که باعث شد تا مردم افغانستان در انتخابات به شکل گسترده اشتراک نکنند، بازیهای ریاکارانۀ دولت ترامپ زیر نام برنامۀ صلح بود که همزمان با پروسۀ انتخابات ریاست جمهوری افغانستان راهاندازی گردید، این مسئله یکی از بزرگترین چالشها در پروسه انتخابات و عامل اغفال تعدادی از کاندیدان بیبصیرت دانسته میشود.
آمریکاییها با مطرح کردن گفتگوهای صلح در جریان انتخابات، پروسه صلح را بسیار مهم جلوه داده و عملا پروسه انتخابات را سبوتاژ کردند.
طوری که ثابت گردید آمریکا در این سرزمین نه صلح میخواهد و نه انتخابات شفاف. شاید، شهروندان کشور نیز با عدم حضور پررنگ در پای صندوقهای رای، از حق قانونیشان برای اعتراض به سیاستهای مداخلهگرانۀ آمریکاییها و کارکرد نهادهای مسئول، استفاده و خواستند تا آنان را متوجه مسوولیتهایشان در قبال سرنوشت آرای مردم نمایند.
اینجا این سوال مطرح میشود که انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر مانند انتخابات گذشته حکومتی نامشروع تولید خواهد کرد؟!
پاسخ این سوال روشن است، بنابر دلایل و شواهد کافی که با گذشت هر روز از مهندسی انتخابات روشن میشود، اگر آرای پاک از ناپاک تمیز و بیش از یک ملیون برگۀ تقلبی جدا نشود و متخلفین و متقلبین حقیقی به دادگاه معرفی نگردند، به یقین که نتیجه این دور از انتخابات به مراتب سیاهتر از دور گذشته خواهد بود، اگر نتایج انتخابات در گذشته مولود دو سر به دنیا آورد و کابینه تا آخر سرپرست باقی ماند، این دور شرایط عینی با این بازیهای جاری چنان مینماید که حکومت بیرون شده از انتخابات به صورت سرپرست تعیین خواهد گردید.
مسلما؛ طوری که هویداست، دولت و کمیسیون انتخابات کشور هیچگونه اراده سیاسی در جهت شفافسازی این پروسه ندارند، بناء از درون انتخابات ریاست جمهوری، هر حکومتی که بیرون شود، مشروعیت ندارد.
موقف رئیس سنا در موضوع شمارش آرای بدون بایومتریک تصویر حقیقی تقلب و تخلف گسترده را به نمایش گذاشت و سنگ نامیدی را به شیشه امید مردم کوبید.
مردم افغانستان طی دو دهه به صورت عملی و نظری آموختهاند که غرب و در راس آن آمریکا آنچه در مورد دموکراسی، انتخابات و حقوق بشر میگویند دروغی بیش نیست. از انتخابات کشور خودمان و کشورهای اسلامی آموختیم که آمریکاییها در کشورهای اسلامی هیچگاه به ارادۀ مردم احترام ندارند و همواره از حکومتهای کودتایی، متقلب و خونآشام حمایت نموده در سپوتاژ نتایج انتخابات و سقوط دولتهای منتخب در جهانِ اسلام از هر گزینۀ تجاوزگرانه استفاده و قدرتنمایی میکنند.
مردم مومن و سلحشور و بیدار ما نباید به خواستهای نامیمون قدرتهای استعماری تن داده و در جبهۀ مستکبران فریبگر سربازی کنند.
طوری که از رسانه شنیده میشود و برداشت عمومی نیز چنین است که در انتخابات ریاستجمهوری از ده ملیون واجد شرایط فقط یک ملیون و چهارصد هزار نفر اشتراک داشتند، بیش از یک ملیون برگه رای به صندوقهای انتخابات به صورت تقلبی ریخته شده است. همه موارد و شواهد نشان میدهد که برگزاری چنین انتخاباتی جز رسوایی دیگر، افزودن به بحران و ایجاد فضای بیاعتمادی چیزی در قبال نخواهد داشت. با چنین وضعیت دردناکی نمیتوان یک دولت و زعامت مقتدر ایجاد کرد. بناء از درون انتخابات هر حکومتی که بیرون شود، مشروعیت و پشتوانۀ لازم را نخواهد داشت.