دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا ادامه گفتگو و مذاکرات را با گروه طالبان لغو کرد. حتی گفته میشود که نمایندگان گروه طالبان در قطر را نیز ممنوعالخروج اعلان کرده است. گرچه نه تنها من، بلکه اکثر هموطنانِ ما بشمول بعضی از کاندیدان ریاست جمهوری نتایج مذاکرات پشت پرده آقای زلمی خلیلزاد را با طالبان به دیده شک و تردید نگاه میکردند.
آنطور که آقای خلیلزاد قدرتنمایی میکرد دانسته میشد که بالاخره فرجام مذاکرات آقای خلیلزاد و طالبان، بیآبی وبیاعتباریِ نماینده ارشد ایالات متحده امریکا و گروه طالبان را به دنبال خواهد داشت که چنین شد، و حمل نُه ماهه که با وقفههای نُه دوره قرار بود سالم متولد شود بالاخره ناقص به دنیا آمد. حالا سوالی که نزد همه مطرح است این است که چرا ادامه این مذاکرات توسط دونالد ترامپ لغو شد؟ به عقیده من؛
الف - پنهانکاری و اغواگری آقای خلیلزاد و گروه طالبان در این مذاکرات
ب - شامل ساختن منافع و اهداف شخصی نماینده امریکا و گروه طالبان در این گفتگوها
این دو عنصر از اول با منافع ملی افغانستان همخوانی نداشت بلکه منافع شخصی نماینده امریکا و گروه طالبان در آن نهفته بود.
حالا که بعد از گذشت 9 ماه گفتگو و مذاکره پشت درهای بسته ،دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در صفحه توییتر خود نوشته است که او دیدار با رهبران طالبان و رئیس جمهور افغانستان آقای غنی را در منطقه تفریحی کمپ دیوید لغو کرده و ادامه گفتگوها با طالبان را نیز متوقف ساخته است گام دیگریست که باید به نتایج آن انتظار کشید، پیش از لغو مذاکرات قرار بود دونالد ترامپ روز یکشتبه 17 ماه سنبله با رهبران ارشد گروه طالبان و آقای اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان به صورت جداگانه در تفریحگاه "کمپ دیوید" به بطور مخفیانه ملاقاتی داشته باشد اما به یک بارهگی تصمیم به لغو این ملاقات گرفت.
به عقیده من همزمان با ادامه مذاکرات حملات خونین اخیر طالبان در سرک شش درک کابل و منطقه قابلبای حملات پیهم در کندز، بغلان، فراه یکی پی دیگری این پیام را میرساند که طالبان خیلی مغرور جاهطلب و خودکامه شدهاند و به صلح از میلهی تفنگ و توپ باور دارند نه از راه تفاهم.
از سوی دیگر نه تنها دولت افغانستان بلکه تعداد زیادی از مقامات عالی رتبه امریکا تفاهمنامهای را که خلیلزاد با طالبان طی 9 ماه مذاکرات آماده کرده بود به دیده شک مینگریستند. اکثریت اعضای کانگرس امریکا باور نداشتند که این تفاهمنامه زمینه صلح را در افغانستان فراهم سازد.
چنانچه آقای مایک پمپیو وزیر خارجه امریکا با صراحت گفته بود که امریکا میخواهد با امضای توافقنامه صلح با طالبان، جنگ جاری در افغانستان به پایان برسد اما با امضای همچو قراردادی جنگ به پایان نمیرسد.
به گفته آقای پمپیو او مایل است توافقنامهای را با طالبان امضا کند که بعد از آن مذاکرات بینالافغانی آغاز شود .
به گفته پمپیو امریکا کدام توافقنامه مسخره را امضا نخواهد کرد؛ بلکه این توافقنامه کاملاً ارزیابی میشود و پس از حصول اطمینان و تایید رییس جمهور ترامپ امضا خواهد شد.
از سوی دیگر مارک اسپر، وزیر دفاع امریکا نیز گفته است با آنکه کشورش تلاش دارد به یک توافق سیاسی با گروه طالبان دست یابد ولی این تلاشها به این معنی نیست که آمریکا به "هرنوع معامله" با طالبان تن دهد.
همچنین کنگره امریکا طی روزهای گذشته با اظهار نگرانی از متن این توافقنامه از زلمی خلیلزاد خواسته بود تا با حضور در جلسه علنی کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، در مورد توافق صلح این کشور با گروه طالبان جزئیات ارائه کند ولی خلیلزاد تاکنون این کار را نکرده است.
با لغو ادامه مذاکرات از طرف دونالد ترامپ با گروه طالبان امکان تصامیم ذیل وجود دارد:
1.ممنوع الخروج شدن گروه طالبان در قطر بخاطر وارد کردن فشار زیادتر بالای آن گروه.
2.شاید مقامات امریکایی تصمیم به فرستادن قوتهای نظامی زیادتری به افغانستان بگیرند و بخواهند از طریق زور، غرور و خودخواهی طالبان را بشکنند، از سوی دیگر امکان دارد که مقامات امریکایی تعداد زیادی از جتهای جنگی خویش را از خلیج فارس به میدانهای هوایی بگرام و شیندند افغانستان انتقال دهند.
3. با در نظرداشت تصامیم فوق، دور از امکان نیست که طالبان حملات خود را تشدید بخشند و به جنگ ادامه دهند یا از خودخواهی و خودکامگی تا اندازهای عقبنشینی نمایند.
به باور من از سرگرفتن این مذاکرات زمانی امکانپذیر خواهد شد که یکی از این دو طرف، از تصامیمِ اتخاذ شدهی خویش عقبنشینی نموده و تن به مذاکره بدهند. من تصامیم اخیر دونالد را یک استراتیژی درازمدت امریکا در مورد طالبان نمیدانم، بلکه این تصمیم ترامپ را یک تصمیم و فشار تاکتیکی بالای طالبان میدانم؛ بخاطر اینکه گروه طالبان مذاکرات بینالافغانی را بپذیرند و از خواهشات بالابلند خود صرفنظر نمایند. بالاخره گاهی جنگ و مقابله، باز یکبار دیگر مذاکرات از سر گرفته خواهد شد.
آنطور که آقای خلیلزاد قدرتنمایی میکرد دانسته میشد که بالاخره فرجام مذاکرات آقای خلیلزاد و طالبان، بیآبی وبیاعتباریِ نماینده ارشد ایالات متحده امریکا و گروه طالبان را به دنبال خواهد داشت که چنین شد، و حمل نُه ماهه که با وقفههای نُه دوره قرار بود سالم متولد شود بالاخره ناقص به دنیا آمد. حالا سوالی که نزد همه مطرح است این است که چرا ادامه این مذاکرات توسط دونالد ترامپ لغو شد؟ به عقیده من؛
الف - پنهانکاری و اغواگری آقای خلیلزاد و گروه طالبان در این مذاکرات
ب - شامل ساختن منافع و اهداف شخصی نماینده امریکا و گروه طالبان در این گفتگوها
این دو عنصر از اول با منافع ملی افغانستان همخوانی نداشت بلکه منافع شخصی نماینده امریکا و گروه طالبان در آن نهفته بود.
حالا که بعد از گذشت 9 ماه گفتگو و مذاکره پشت درهای بسته ،دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در صفحه توییتر خود نوشته است که او دیدار با رهبران طالبان و رئیس جمهور افغانستان آقای غنی را در منطقه تفریحی کمپ دیوید لغو کرده و ادامه گفتگوها با طالبان را نیز متوقف ساخته است گام دیگریست که باید به نتایج آن انتظار کشید، پیش از لغو مذاکرات قرار بود دونالد ترامپ روز یکشتبه 17 ماه سنبله با رهبران ارشد گروه طالبان و آقای اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان به صورت جداگانه در تفریحگاه "کمپ دیوید" به بطور مخفیانه ملاقاتی داشته باشد اما به یک بارهگی تصمیم به لغو این ملاقات گرفت.
به عقیده من همزمان با ادامه مذاکرات حملات خونین اخیر طالبان در سرک شش درک کابل و منطقه قابلبای حملات پیهم در کندز، بغلان، فراه یکی پی دیگری این پیام را میرساند که طالبان خیلی مغرور جاهطلب و خودکامه شدهاند و به صلح از میلهی تفنگ و توپ باور دارند نه از راه تفاهم.
از سوی دیگر نه تنها دولت افغانستان بلکه تعداد زیادی از مقامات عالی رتبه امریکا تفاهمنامهای را که خلیلزاد با طالبان طی 9 ماه مذاکرات آماده کرده بود به دیده شک مینگریستند. اکثریت اعضای کانگرس امریکا باور نداشتند که این تفاهمنامه زمینه صلح را در افغانستان فراهم سازد.
چنانچه آقای مایک پمپیو وزیر خارجه امریکا با صراحت گفته بود که امریکا میخواهد با امضای توافقنامه صلح با طالبان، جنگ جاری در افغانستان به پایان برسد اما با امضای همچو قراردادی جنگ به پایان نمیرسد.
به گفته آقای پمپیو او مایل است توافقنامهای را با طالبان امضا کند که بعد از آن مذاکرات بینالافغانی آغاز شود .
به گفته پمپیو امریکا کدام توافقنامه مسخره را امضا نخواهد کرد؛ بلکه این توافقنامه کاملاً ارزیابی میشود و پس از حصول اطمینان و تایید رییس جمهور ترامپ امضا خواهد شد.
از سوی دیگر مارک اسپر، وزیر دفاع امریکا نیز گفته است با آنکه کشورش تلاش دارد به یک توافق سیاسی با گروه طالبان دست یابد ولی این تلاشها به این معنی نیست که آمریکا به "هرنوع معامله" با طالبان تن دهد.
همچنین کنگره امریکا طی روزهای گذشته با اظهار نگرانی از متن این توافقنامه از زلمی خلیلزاد خواسته بود تا با حضور در جلسه علنی کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان، در مورد توافق صلح این کشور با گروه طالبان جزئیات ارائه کند ولی خلیلزاد تاکنون این کار را نکرده است.
با لغو ادامه مذاکرات از طرف دونالد ترامپ با گروه طالبان امکان تصامیم ذیل وجود دارد:
1.ممنوع الخروج شدن گروه طالبان در قطر بخاطر وارد کردن فشار زیادتر بالای آن گروه.
2.شاید مقامات امریکایی تصمیم به فرستادن قوتهای نظامی زیادتری به افغانستان بگیرند و بخواهند از طریق زور، غرور و خودخواهی طالبان را بشکنند، از سوی دیگر امکان دارد که مقامات امریکایی تعداد زیادی از جتهای جنگی خویش را از خلیج فارس به میدانهای هوایی بگرام و شیندند افغانستان انتقال دهند.
3. با در نظرداشت تصامیم فوق، دور از امکان نیست که طالبان حملات خود را تشدید بخشند و به جنگ ادامه دهند یا از خودخواهی و خودکامگی تا اندازهای عقبنشینی نمایند.
به باور من از سرگرفتن این مذاکرات زمانی امکانپذیر خواهد شد که یکی از این دو طرف، از تصامیمِ اتخاذ شدهی خویش عقبنشینی نموده و تن به مذاکره بدهند. من تصامیم اخیر دونالد را یک استراتیژی درازمدت امریکا در مورد طالبان نمیدانم، بلکه این تصمیم ترامپ را یک تصمیم و فشار تاکتیکی بالای طالبان میدانم؛ بخاطر اینکه گروه طالبان مذاکرات بینالافغانی را بپذیرند و از خواهشات بالابلند خود صرفنظر نمایند. بالاخره گاهی جنگ و مقابله، باز یکبار دیگر مذاکرات از سر گرفته خواهد شد.