مهمترين اشتباه اخوان، توهم اكثريت بودن اسلامگرايان در مصر بود. اخوان ديرتر و با احتياط وارد انقلاب سال ٢٠١١ گرديد و برنده ميدانی شد كه قبلا جوانان فارغ از هر ايدئولوژی در فضای مجازی و سپس در ميدان تحرير ايجاد كرده بودند. مرسی اما ديگر شركای اين تغيير را ناديده گرفت و با عجله وارد زمين اصلاحات شد. او قانون اساسی مصر را با اشتراك تنها ٣٣ درصد واجدان شرايط رایدهی به تصويب رساند. خودش در انتخابات رياست جمهوری، صرفا اندكی بالای ٥٠ درصد رای گرفت. معنی اين آمار اين بود كه مرسی نبايد شتابزده وارد میشد و فكر میكرد اسلامگرايی در مصر صاحب اكثريت است.
در ميان اسلام گرايان، تندروان تكفيری ( التحرير الاسلامی، الهجره و الجهاد ) كه سال ها پيش از بدنه اخوان جدا شده بودند، اخوان المسلمين را اخوان المرتدين می گفتند، جريانی از اسلام گرايان كه آن هم از بدنه اخوان جدا شده بود با حمايت عربستان حزب سلفی تاسيس كرد و در انتخابات با مرسی رقابت كرد.
به هرحال مرسی در فضايی كه همه چيز در دست ارتش دست آموز غرب بود قدرت را با شتاب بسيار ايدئولوژيك ساخت. همان زمان شايع شد كه ايرانی ها به مرسی گفته بودند، با اين ارتش، نظام اسلامی در مصر پياده نمی شود و تشكلی موازی با ارتش، شبيه سپاه پاسداران انقلاب ايران بايد ايجاد كند و تهران در اين زمينه كمكش می كند.
مصر، جامعه نظامی ها است. كشور حساسی است كه با توجه به امنيت اسرائيل بايد حكومتی بدون ايدئولوژی داشته باشد. اين تنها اخوان نيست كه در مصر شكست خورده، حزب پان عربی بعث در مصر توفيقی نداشت، احزاب ليبرال كه ايمن نور مهمترين چهره انان بود، توفيق چندانی نداشتند و اسلام گرا ها نيز به دلايل داخلی و خارجی نتوانستند پيروز شوند.
امريكا، اسرائيل و عربستان عوامل مهم خارجی در براندازی اخوان بودند. اخوان در زمان دبيری مهدی عاكف، با توجه به سركوب های حسنی مبارك، جريان پناهنده به قطر شده بود و روی خوش به عربستان نشان نمی داد. از جانب ديگر موفقيت الگوی اسلام سياسی اخوان در مصر، داعيه رهبری جهان اسلام را از عربستان می گرفت.
اخرين سركوب اخوان در مصر نشان داد كه غرب هنوز برای جهان عرب به رژيم های خودكامه، نظامی، مستبد و خانوادگی را می طلبد و اجازه نمی دهد نظام های مردمی در اين كشورها روی كار بيايد.
كمترين معنی مرگ مرسی اين است كه اخوان با تمام وجود سركوبی ديگر را درك می كند و آماده كنشگری می شود. تاكنون هربار اخوان در مصر سركوب شده، راديكاليسم تقويت شده و جريان های خطرناك تری از بدنه اخوان جدا شده اند و واكنش تندرانه در واكنش به اقدام نظاميان داشته اند. اگر چه نه به اين زودی ها اما قطعا مصر برای سومين انقلاب آماده می شود. انقلابی كه شايد اين بار ديكتاتوری توده ها عليه نظاميان خواهد بود و رنگ ايدئولوژيك كمتری خواهد داشت.
نویسنده: شجاع محسنی