شب قدر، شب بزرگ و با عظمتی است. شبی که قرآن برای نجات بشر به صدا می آید و اما بلندگوی آن از آواز می ماند. شبی که در آن روح پرتحرک و پرجوشش یک شخصیت آزادی گستر و انسانیت خواه و عدالت طلب از حرکت باز می ماند و خاموش می شود. شبی که ناله ی روح ناآرام یک شخصیت که در میان نخلستان ها و شب های تیره و تار تنهایی؛ قرار نداشت، با فریاد آرام بخش "فزت و رب الکعبه" آرام می گیرد. شبی که دیگر چشم های منتظر مظلومان بی آب و نان شهر سکوت، برای همیشه در انتظار همیشگی فرو می رود و پایانی ندارد و بل چشم در انتظار، جان می دهد و بالاخره شبی که دیگر قرآن "ناطق"، از فریاد می ماند و "صامت" می گردد. شب قدر، این گونه ارجمند و تکان دهنده است که اینک بر ما رسیده تا قرآن ناطق را احیا کنیم یا قرآن صامت را؟
قرآن ناطقی که برای آوردن آزادی فریاد می زد، برای تحکیم انسانیت و تطبیق عدالت صلا در می داد. چنین قرآنی اینک بر ما رسیده تا برای آزادی و انسانیت و انصاف و عدالت و عزت ملت ها، به صدا در آید. از این جهت است که احیای شب قدر، ارزش و اهمیت یافته و بر ما مهم گشته است.
اگر ما از احیای شب قدر، بتوانیم زندگی اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خویش را بسازیم؛ آن وقت در راه قرآن گام گذاشته ایم و در مسیر علی وار اندیشیدن و علی وار زیستن رفته ایم. و اما اگر شب قدر را احیا کنیم و با وجود زنده نگهداشتن شب قدر، همچنان در فقر اخلاقی، اقتصادی، فکری و سیاسی و برخورد اجتماعی قرار داشته باشیم؛ از شب قدر مرکز سرگرمی ساخته ایم و بس.
امروز نسبت به هر زمانی، ما نیازمند احیای شب قدر هستیم تا بتوانیم قرآن را در زندگی خویش به صدا درآوریم و برای حیات و نجات خویش، گوش به صدای قرآن دهیم. قرآنی که در اجتماع، مهربانی و صلح به ارمغان می آورد، نور محبت و وحدت بر دلها می افکند، برادری و برابری هدیه می دهد، آزادی و انصاف و عدالت به پا می دارد، آرامش و آسایش زندگی فراهم می سازد و تبعیض و تعصب را کنار می زند، فساد اداری و اخلاقی را از صحنه ی زندگی بر می دارد، بی نظمی و پراکندگی را به نظم و یکپارچگی تبدیل می کند، سایه ی ستم را برچیند و صف ظلم را درهم می کوبد و...
بنابراین است که احیای شب قدر، از ارزش و اهمیت خاصی برای ما برخوردار می شود تا ما با احیای شب قدر، نگاهی به کارنامه ی زندگی خود نماییم و با توجه به آن، آینده ی خویش را بسازیم. اگر شب قدر را تنها با دعا و نیایش، استغفار و درخواست استجابت بگذرانیم، کاری به پیش برده نتوانسته ایم و قرآن را صامت نگهداشته ایم. بلکه بایستی احیای شب قدر، موجب تغییر عملی در زندگی شود و سرنوشت بسازد و برای مردم عزت بیاورد و ذلت بردارد.
نویسنده: محمد عظیم فکوری
قرآن ناطقی که برای آوردن آزادی فریاد می زد، برای تحکیم انسانیت و تطبیق عدالت صلا در می داد. چنین قرآنی اینک بر ما رسیده تا برای آزادی و انسانیت و انصاف و عدالت و عزت ملت ها، به صدا در آید. از این جهت است که احیای شب قدر، ارزش و اهمیت یافته و بر ما مهم گشته است.
اگر ما از احیای شب قدر، بتوانیم زندگی اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی خویش را بسازیم؛ آن وقت در راه قرآن گام گذاشته ایم و در مسیر علی وار اندیشیدن و علی وار زیستن رفته ایم. و اما اگر شب قدر را احیا کنیم و با وجود زنده نگهداشتن شب قدر، همچنان در فقر اخلاقی، اقتصادی، فکری و سیاسی و برخورد اجتماعی قرار داشته باشیم؛ از شب قدر مرکز سرگرمی ساخته ایم و بس.
امروز نسبت به هر زمانی، ما نیازمند احیای شب قدر هستیم تا بتوانیم قرآن را در زندگی خویش به صدا درآوریم و برای حیات و نجات خویش، گوش به صدای قرآن دهیم. قرآنی که در اجتماع، مهربانی و صلح به ارمغان می آورد، نور محبت و وحدت بر دلها می افکند، برادری و برابری هدیه می دهد، آزادی و انصاف و عدالت به پا می دارد، آرامش و آسایش زندگی فراهم می سازد و تبعیض و تعصب را کنار می زند، فساد اداری و اخلاقی را از صحنه ی زندگی بر می دارد، بی نظمی و پراکندگی را به نظم و یکپارچگی تبدیل می کند، سایه ی ستم را برچیند و صف ظلم را درهم می کوبد و...
بنابراین است که احیای شب قدر، از ارزش و اهمیت خاصی برای ما برخوردار می شود تا ما با احیای شب قدر، نگاهی به کارنامه ی زندگی خود نماییم و با توجه به آن، آینده ی خویش را بسازیم. اگر شب قدر را تنها با دعا و نیایش، استغفار و درخواست استجابت بگذرانیم، کاری به پیش برده نتوانسته ایم و قرآن را صامت نگهداشته ایم. بلکه بایستی احیای شب قدر، موجب تغییر عملی در زندگی شود و سرنوشت بسازد و برای مردم عزت بیاورد و ذلت بردارد.
نویسنده: محمد عظیم فکوری