در پی درخواست امریکا، شورای امنیت سازمان ملل روز جمعه، برای بررسی و موضعگیری درباره اعتراضات خیابانی در ایران و نحوه برخود دولت با این اعتراضات جلسهای اضطراری تشکیل خواهد داد.
امریکا نسبت به محدودیت آزادی بیان و تجمع در ایران و برخورد خشونت آمیز با معترضان ابراز نگرانی کرده و خواستار موضع گیری سازمان ملل در این زمینه شده بود.
نیکی هیلی؛ نماینده امریکا در سازمان ملل اوایل هفته جاری گفته بود کشورش به دنبال برگزاری جلسهای در شورای امنیت به منظور حمایت از معترضان ایرانی خواهد بود.
او گفت:"وقتی مردم ایران فریاد آزادیخواهی سرمیدهند همه آنها که آزادی را دوست دارند باید کنار آنها بایستند."
خانم هیلی درعین حال گفته بود به دنبال طرح این موضوع در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواهد بود.
دبیرکل سازمان ملل و شماری از کشورهای جهان نسبت به وضعیت «حقوق بشر» و نحوه برخورد با معترضان ایرانی ابراز نگرانی کرده بودند.
اقدامات تحریک آمیز و مداخله جویانه امریکا در حمایت از اعتراضات اخیر ایران با استفاده ابزاری و وقیحانه از مفاهیمی به نام حقوق بشر و آزادی بیان، در حالی صورت می گیرد که آنچه اخیرا در ایران اتفاق افتاد، در ابتدای امر، یک موضوع کاملا داخلی بود.
از این نوع راه پیمایی های اعتراضی همه روزه در سراسر جهان، برگزار می شود. به عنوان نمونه، پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا، صدها هزار نفر از شهروندان معترض امریکایی، ماه ها نسبت به این رویداد، اعتراض کردند و خواستار استعفای ترامپ شدند.
نیروهای پولیس امریکا نیز با استفاده از شدیدترین انواع خشونت، اقدام به بازداشت معترضان و سرکوب آنها می کردند.
این در حالی بود که هیچکس، خواستار برگزاری جلسه اضطراری شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی وضعیت حقوق بشر و آزادی بیان در امریکا نشد.
حتی پیشتر از آن، در جریان راه پیمایی های اعتراضی مردم امریکا نسبت به رفتار تبعیض آمیز پولیس آن کشور در کشتن عمدی و مستقیم سیاه پوستان، میلیون ها نفر در شهرهای بزرگ آن کشور، برای مدت های طولانی، به خیابان ها ریختند و در جریان آن اعتراض ها نیز صدها نفر بازداشت یا به شدت زخمی شدند.
در دیگر کشورهای غربی نیز رویدادهای مشابهی رخ داده؛ اما هیچ کشوری خواستار جلسه فوری شورای امنیت سازمان ملل، برای تصمیم گیری در این باره نشده است.
اینطرف در خاور میانه، عربستان سعودی و چندین رژیم عربی دیگر، سه سال است که مردم بی دفاع یمن را از زمین و دریا و هوا، با بمب ها و جنگنده ها و تسلیحات امریکایی، آماج قرار می دهند و از شهرها و روستاهای مسکونی تا شفاخانه ها، مکاتب، مساجد، اردوگاه های آوارگان و حتی مراسم عروسی و ختم غیر نظامیان یمنی را مورد حمله های مرگبار قرار می دهند، هزاران نفر را کشته اند، میلیون ها تن دیگر را آواره و بی خانمان کرده اند و یک کشور مستقل را با محاصره بی رحمانه همه جانبه، با قحطی و وبا، با نابودی رو به رو کرده اند؛ اما عربستان با پول نفت و پشتوانه امریکا و اروپا، حتی اجازه یک موضع گیری ساده را نیز به سازمان ملل متحد نمی دهد.
در عراق، امریکا با اشغال نظامی آن کشور که بر پایه یک دروغ آشکار به جامعه بین المللی، صورت گرفت، صدها هزار نفر را کشت و زندگی میلیون ها غیر نظامی بی گناه را متأثر ساخت و سرانجام آن کشور را به کام القاعده و داعش و بعثی های برکنار شده از قدرت، واگذاشت؛ اما سازمان ملل همچنان ساکت و نظاره گر باقی ماند.
در فلسطین، رژيم کودک کش، غاصب و جنایتکار صهیونیستی، نزدیک ۷ دهه است که سرزمین های ساکنان اصلی آن را غصب کرده و تاکنون صدها هزار نفر را به کام مرگ فرستاده است. با این حال، یک رییس جمهوری مالیخولیایی و متوهم و نژادپرست در امریکا، در اقدامی وقیح و بی بنیاد، برخلاف تمام موازین و قواعد بین المللی، بیت المقدس را به عنوان پایتخت ابدی رژٰیم غاصب و جعلی اسراییل به رسمیت می شناسد.
همین سازمان ملل و شورای امنیت، چرا از کنار هولناک ترین آپارتاید قرن در میانمار به سادگی گذشت و بر جنایت های خونین «بانوی دموکراسی» امریکایی علیه یک اقلیت مظلوم و بی دفاع، چشم پوشید؟
و هزاران نمونه دیگر از این نوع.
در آن موارد، حقوق بشر و آزادی بیان کجا رفت؟
در مورد ایران اما چه اتفاقی افتاده است که جامعه جهانی و سازمان ملل تحت سلطه امریکا، در یک مسأله داخلی مربوط به مردم و دولت ایران، همگی در قامت مدافعان و مدعیان حقوق بشر ظاهر می شوند و برای مردم ایران، دایه ای دلسوزتر از مادر می شوند؟
چگونه است که آنها صدای میلیون ها حامی و مدافع نظام و انقلاب ایران را نمی شنوند؛ اما با اغتشاش و شورش و آشوب و قانون شکنی چند جوان فریب خورده و تحریک شده توسط رسانه ها و شبکه های جاسوسی و کانون های فکری دشمنان ایران، از سلطنت طلب های رانده شده تا مجاهدین خلق و مزدوران عربستان سعودی و امریکا و اسراییل و انگلیس و حتی داعش، ابراز همدردی و همراهی و حمایت می کنند؟
حقوق بشری که در اختیار و استخدام دشمنان بشر قرار داشته باشد، بدیهی است که سرنوشتی بهتر از این پیدا نمی کند.
ایران اما از این گردونه نیز به سلامت گذر کرد؛ اما این اصول منحط و مبتذل لیبرالیزم غربی است که هر روز بیشتر از پیش، بی اعتبارتر و رسواتر و نخ نماتر می شود.