"اسراییل کاتس"؛ وزیر امنیت رژيم اسراییل از شاه عربستان خواست تا در یک سفر رسمی، "محمد بن سلمان"؛ ولیعهد تازه معرفی شده این رژيم را به تلاویو بفرستد.
روزنامه اسراییلی هاآرتص می نویسد: کاتس روز پنجشنبه در اجلاس "هرتزلیا" گفت که اختلاف بین اسراییل و ایران، زمینه خوبی برای همکاری بیشتر را با کشورهای عربی فراهم کرده و امریکا با نفوذی که روی کشورهای خلیج فارس دارد، این بستر را فراهم کند.
کاتس گفت:"ما در یک مسیر مشخص قرار داریم و باید روی یک هدف مشخص نیز تمرکز کنیم.
ریاض باید کشورهای حاشیه خلیج {فارس} را برای نزدیک شدن به اسراییل تحریک کند. این کشورها باید به سمت تبادلات اقتصادی با اسراییل رفته و به فکر عادی سازی روابط خوب با تلاویو باشند".
او عربستان را یک کشور بزرگ و تاثیرگذار در منطقه توصیف کرده و از ریاض خواست تا در آینده نزدیک، به فکر ایجاد پیش زمینه ای برای گفتگوهای بین دوطرف باشد.
به گفته او، نزدیکی کشورهای عربی با اسراییل، پیش زمینه ای برای صلح دایمی در فلسطین خواهد بود.
درز خبر دعوت رسمی وزیر اسراییلی از ولیعهد سعودی برای سفر به تل آویو همزمان با روز جهانی قدس، از دید ناظران مسایل جهان اسلام و عرب، نشان دهنده وضعیت تراژیک و فاجعه بار قبله اول مسلمین است؛ آرمان مقدسی که می رود تا از سوی حکام بی کفایت، مزدور، مرتجع و سرسپرده جهان عرب، وجه المعامله «عادی سازی» روابط آنها با منفورترین رژیم تاریخ و دشمن قسم خورده اعراب و مسلمانان قرار بگیرد.
آرمان قدس از همان ابتدا هم برای رژيم های منحط و مزدور عرب، اولویت راهبردی و اهمیت استراتژيک نداشته است؛ اما آنها هیچگاه به اندازه زمان حاضر بر سر معامله با این آرمان تاریخی و مقدس مسلمانان سراسر جهان، به صورت جدی و علنی، وارد عمل نشده بودند.
تغییرات سیاسی جاری در منطقه خاور میانه و روی کار آمدن شاهزاده گان منفعل دست نشانده امریکا و اسراییل در سرزمین وحی از عوامل اساسی این رویداد است.
رژيم سعودی که تصور می کند «رهبر جهان اسلام» است و به همین دلیل، هرگونه معامله ای که با سرنوشت جمعی مسلمانان و آرمان های تاریخی آنان از جمله آزادی قدس، با دشمنان خونی شان، انجام دهد، مشروع و مجاز می باشد، با بزرگنمایی سیستماتیک اختلاف های سیاسی و ایدئولوژیک خود با جمهوری اسلامی ایران، مجدانه سعی دارد تا «خطر ایران» را جانشین «خطر اسراییل» برای اعراب و مسلمانان کند و به این ترتیب، چنین وانمود نماید که اسراییل دشمن اسلام نیست و از آرمان تاریخی آزادی قدس هم قداست زدایی کند.
این تنها یکی از انتظارهایی است که اسراییل از عربستان سعودی و رژيم های مرتجع عرب در منطقه دارد.
واکنش های منفی که در سال های اخیر در برابر برپایی تظاهرات و راه پیمایی های جمعی و هماهنگ ملت های مسلمان در سراسر جهان در روز جهانی قدس و ابراز خشم و نفرت و انزجار آنها نسبت به اسراییل جنایتکار؛ رژيم غاصبی که کودکان مظلوم مسلمان را با بمب های ممنوعه امریکایی آماج قرار می دهد، نشان داده می شود نیز ذیل همین هدف، معنا پیدا می کند.
منتقدان برگزاری راه پیمایی روز جهانی قدس در افغانستان و سایر نقاط جهان، غالبا استدلال می کنند که در شرایطی که هریک از سرزمین های اسلامی خود به غزه ای دیگر تبدیل شده اند، چه لزومی دارد که ما برای حمایت از آرمان آزادی قدس و حمایت از مردم فلسطین در برابر سلطه گری رژيم اسراییل، دست به اعتراض و راه پیمایی بزنیم؟
این استدلال انحرافی با تلاش هایی که رژيم های منحط و مزدور عرب برای منحرف کردن ذهن اعراب و مسلمانان از دشمنی با اسراییل به سمت دشمنی با ایران، انجام می دهند، در یک راستا قرار دارد؛ زیرا نتیجه آن، کنار گذاشتن یک آرمان مقدس و تاریخی مسلمانان و واگذاری قبله اول مسلمین و سرزمین پیامبران به اسراییل جنایتکار است.
این در حالی است که وضعیت اسفباری که در دیگر سرزمین های اسلامی از سوریه و یمن تا افغانستان و عراق و... جریان دارد نیز نتیجه مستقیم سیاست های رژيم اسراییل و حامیان بین المللی و همدستان مزدور و مرتجع آن رژيم در جهان اسلام است و تا زمانی که این غده سرطانی از میان برداشته نشده، مزدوران منطقه ای آن در جهان اسلام و عرب، از سروری بر سرنوشت مسلمانان، به زیر کشیده نشده اند و گروه های تروریستی و تکفیری که محصول کار مشترک اسراییل و مزدوران منطقه ای شان است، منهدم نشده اند، نمی توان انتظار آرامش و صلح و امنیت و ثبات در سایر سرزمین های اسلامی را داشت. بنابراین، آرمان آزادی قدس با رویای آزادی و صلح در سایر سرزمین های اسلامی، پیوندی وثیق، محکم و مستقیم دارد.