معاون سخنگوی قول اردوی ۲۰۹ شاهین می گوید: به خاطر سرکوب دشمن به زودی عملیات بهاری تحت نام "خالد" در سرتاسر کشور و به خصوص در ولایت های شمالی آغاز می شود.
نصرت الله جمشیدی؛ معاون سخنگوی قول ارودی ۲۰۹ شاهین می گوید: به خاطر سرکوب و نابودی دشمن به زودی عملیات های تصفیوی در حوزه های شمال و شمال شرق و مناطقی که تهدید های دشمن بیشتر است، راه اندازی می شود.
جمشیدی ضمن بیان اینکه ما در تمام وقت پلان هایی را برای نابودی دشمن طرح کرده و عملی ساختیم گفت: با آغاز سال ۹۶، ما در ولایت های شمال با تهدید های زیادی از طرف دشمن روبرو هستیم که با آغاز عملیات "خالد" انشاءالله بالای دشمن پیروز خواهیم شد و آنها را نابود می کنیم."
پس از حضور نیروهای غربی در کشور، شاید این صدمین و یا کمتر و بیشتر عملیاتی باشد که نیروهای امنیتی کشور علیه مخالفان مسلح به راه می اندازند. ۱۶ سال تمام و عملیات پشت عملیات؛ در حالیکه دو طرف و به شمول مردم عادی، متحمل خسارات جانی و مالی بسیاری شده اند، بواقع که همگان را ذله و فرسوده کرده و نیروهای رزمنده و غیر تصمیم گیرنده در دو سوی میدان جنگ و نیز مردم عادی را به این پرسش رسانده که این جنگ قرار است تا چه زمانی ادامه داشته باشد و سرانجام این وضعیت گنگ و گیج کننده چه خواهد بود؟!.
بدون شک که در اصل وجود دفاع از کشور و مردم و نیز راه اندازی عملیات های بزرگ و کوچک بهاری و خزانی و ...، هیچ نقد و اعتراضی نمی تواند وجود داشته باشد و چنانچه خرد و منطق سلیم حکم می کند یک چنین نبردهایی باید هم وجود داشته باشند؛ چرا که در غیر آن صورت، دشمن جریح و جسورتر شده و تا مرزهای پایتخت هم پیش خواهد آمد.
پس وجود این نبردهای تدافعی و نیز هجومی یک موضوع صد در صد معقول و بدون حرف و سخن است؛ اما چیزی که هست و آگاهان دلسوز و نیز قاطبه مردم افغانستان را معترض و منتقد این جنگها کرده است، ادامه بحران و طولانی شدن زمان جنگهای جاری در کشور است که با وجود حضور قوی ترین ارتشهای جهان در طول ۱۶ سال تمام در کشور، هنوز هم با شدت و قوت و قدرت روز افزون در جریان است!
اوضاع جاری در کشور، بسیاری از آگاهان و کارشناسان مسائل سیاسی کشور را بر آن واداشته که اوضاع بحرانی و وخیم امنیتی در افغانستان را یک موضوع پلان شده و هدفمند و حساب شده تلقی کنند که دولت و قدرتهایی به دنبال آنند تا یک چنین اوضاع و احوالی را و آنهم برای مدت نامعلومی بر افغانستان و دولت و ملت آن تحمیل کنند و از آن رهگذر، به منافع شوم و نامشروع استعماری خویش نظر داشته باشند؛ بدون آنکه منافع ملی دولت و ملت افغانستان برای آنان ارزش و اهمیتی داشته باشد.
در همین راستا و زمینه، اقدامات به ظاهر کمکی دولت ایالات متحده امریکا به دولت افغانستان، قابل طرح و ارزیابی است. بر اساس اخبار تازه امریکا به منظور تقویت نقش خود٬ دوصد هیلیکوپتر و طیارۀ دیگر به افغانستان میدهد.مقامات وزارت دفاع ملی میگویند: قرار است امریکا ۲۰۰ هلی کوپتر و طیارۀ دیگر را به نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان تحویل دهد.
دولت وزیری، سخنگوی وزارت دفاع ملی افغانستان، گفته است:" فراهم آوری این جنگ افزار و تجهیزات نظامی، بخشی از پلان چهارساله برای تقویت و تجهیز نیروهای افغانستان و درهم کوبیدن طالبان است.
بحث در مورد این پلان، بخشی از اجندای هیات عالیرتبۀ امریکایی است که انتظار می رود تا چند هفتۀ دیگر به کابل بیاید. هرچند ترکیب هیات امریکایی که قرار است به کابل برود، تا کنون مشخص نشده است.
از دید برخی از آگاهان، امریکا در حالی برای رایزنی با مقامات افغانستان به تکاپو افتاده است که قرار است به زودی نشست چند جانبه مسکو با حضور کشورهایی از جمله روسیه، چین و ایران به منظور برقراری صلح در افغانستان برگزار شود و به عقیده آگاهان این نشست می تواند نقش امریکا را در تحولات افغانستان به شدت تضعیف کند به طوری که این کشور از حضور در این گفت وگوها انصراف داده است."
اما آگاهان بر این نظر اند که با توجه به نیت امریکایی ها از اعطاء این تعداد طیاره به افغانستان، این کمکها نه تنها به آوردن ثبات و امنیت در این کشور موثر نبوده که خود موجب طولانی تر شدن جنگ می شود؛ چیزی که دولت امریکا و شرکای منطقه ای و اروپایی آن به دنبال آنند و آن درگیر بودن مردم افغانستان با جنگ و کشتار و ویرانی برای سالهای نامعلوم و طولانی است؛ چیزی که در حال حاضر دولت و ملت افغانستان با آن دست به گریبان اند و چشم انداز آینده کشور خویش را چندان امیدوار کننده نمی بینند.
لذا و با توجه به گفته های بالا، به نظر می رسد بر رغم آنکه به وجود راه اندازی عملیات های نظامی علیه مخالفان مسلح باید معتقد بود، اما از سوی دیگر باید دانست که صرف انجام یک چنین عملیاتهایی ولو در مقیاس و سطح گسترده و بزرگ هم نمی تواند حل کننده بحران در کشور باشد؛ چنانکه تجربه چندین عملیات در سالهای گذشته نیز موید این ادعا است.
بنائن، تغییر پالیسی و رویکرد جنگی دولت افغانستان در قبال مبارزه واقعی با مخالفان مسلح می تواند موثر واقع شود؛ البته مشروط به صداقت متحدان امریکایی و اروپایی آن در ادعای مبارزه با تروریزم در افغانستان و منطقه و جهان؛ اما آیا به وجود این نوع صداقت نسبت به دولت و قدرتهای غربی می توان امیدوار بود، این خود اول کلام است.