تاریخ انتشار :يکشنبه ۲۰ جدی ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۵۶
کد مطلب : 121314
مذهب، نقابی بر روی ناکامی های سیاسی

عربستان سعودی روابط سیاسی خود را با ایران قطع کرد، به تبعیت از حاکمان سعودی برخی کشورهای کوچک دیگر نیز روابط سیاسی خود را با تهران به حال تعلیق در آوردند.

در قطع روابط سیاسی سعودی و تهران گفته شده است که سعودی ها می خواهند کشور های سنی مذهب را به گرد خود فراهم آورده و یک جبهه وسیع ضد شیعی تشکیل دهد. اعلام و یا القای این موضع برای کسانی که پشت دیوار تعصب های مذهبی موضع گرفته اند بسیار خوش آیند و مطلوب است و شاید عمل حاکمان سعودی را ستایش کنند که در قطع روابط خود با ایران پیشگام شد و در راه ایجاد یک مرکزیت سنی گام برداشت.

سعودی ها از طریق رسانه های خود و برخی رسانه های غربی درصدد القای همین مفهوم هستند، گویا می خواهند این ذهنیت را ایجاد کنند که ایران به عنوان یک کشور شیعی نمی خواهد با عربستان سعودی روابط نیک داشته باشد. اما واقعیت چیزی دیگری است.
به نظر می رسد که شهادت شیخ نمر و قطع روابط ریاض با تهران برای مقصد دیگری صورت گرفته و می گیرد و آنچه گفته می شود بهانه و سرپوشی است که بر روی مقاصد اصلی سعودی ها نهاده می شود. آنچه عربستان سعودی را به این سیاست وا داشته است چند مسئله است که به صورت موجز به آن اشاره می گردد .

یک، عربستان سعودی یکی از کشورهای ثروت مند، اما در عین حال استبدادی در خاورمیانه است؛ این رژیم از ساختار حکومتی کهنه و فرتوتی برخوردار است .آنچه که این رژیم را از تیر رس نقدهای منتقدان بین المللی در  امان نگاه داشته است، نفت ارزانی است که در اختیار کشورهای غربی قرار می دهد . این رژیم به نقض سیستماتیک حقوق بشر مبادرت می ورزد؛ هر سال ده ها شهروند این کشور به جرم های واهی سربریده می شوند. زنان در عربستان سعودی از کمترین حقوق شهرندی برخوردار نیستند، حتا صداهایی که از درون کاخ سلطنت به صفحات اجتماعی درز می کند، از وضعیت اسفبار زنان وابسته به دربار سعودی خبر می دهند.

دیدن این وضعیت تحمل ناپذیر و زبان در کام کشیدن و کتمان این واقعیت های تلخ و دردناک، برای حکومت های غربی حامی حکومت سعودی و نهادهای بین المللی حقوق بشر سخت و آزار دهنده است، تا چند مدت و تا چند سال می توانند واقعیت ها را از انظار مردم پنهان کنند و به مردم دروغ بگویند. چگونه به مردم دنیا می خواهند توضیح دهند که یکی از کشورهای عضو سازمان ملل متحد کمترین اعتنایی به مفاد منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد نمی کند.

اگر روند به همین صورت ادامه داشته باشد، کشورهای غربی و نهادها بین المللی ناگزیر اند که در برابر حق کشی این حکومت جابر موضع گیری کنند تا جایگاه مناسب خود را در میان کشورهای جهان حفظ کنند.

وقتی کثیری از کشورهای جهان مشاهده کنند که نهادهای بین المللی حقوق بشر در برابر نقض صریح حقوق بشر از طرف حاکمان سعودی سکوت می کنند، این ذهنیت را تقویت می کند که نهادهای بین المللی، نقض حقوق بشر را دست مایه فشار علیه برخی کشورها قرار می دهد و در نتیجه از اعتبار آن نهادها به شدت کاسته می شود.

لذا تداوم وضعیت کنونی در عربستان سعودی با واکنش منفی جهان مواجه خواهد شد و حکومت سعودی با درک جایگاه متزلزل خود گامی فرا پیش گذاشته تا بتواند براین وضعیت آشفته سرپوش بگذارد و توجه جهان را به سوی دیگری معطوف دارد.

شهادت شیخ نمر و قطع رابطه با ایران حداقل این شرایط را بوجود آورده است که حکومت سعودی از سوی مجامع جهانی، نفس راحتی بکشد، و توجه ها را به سوی قطع رابط با ایران و نتایج حاصل از آن معطوف دارد.

قطع رابطه با ایران از میزان التهاب جهان نسبت به شهادت شیخ نمر نیز کاسته و کشورهای غربی به این نکته توجه کرده اند که صف بندی های جدید سیاسی با محوریت عربستان سعودی و ایران خشونت هایی جدیدی را در خاورمیانه نیافریند.

دوم؛ به نظر می رسد که قطع رابطه با ایران، دست حاکمان سعودی را در ایجاد جو خفقان بیشتر باز می گذارد و سبب می شود که منتقدان این رژیم استبدادی میدان نقد منتقدان خود را به بهانه طرفداری از ایران بیشتر محدود کند و صداهای منتقدان و عدالت جویان اعم از شیعه وسنی هم چنان خفه و خفته بماند.

سوم،عربستان سعودی از اوایل امسال با تجاوز آشکار به خاک یمن، آن کشور فقیر را مورد تجاوز هواپیماهای جنگی خود قرار داده و نزدیک به شش ماه است که نیروهای زمینی مزدور عربستان سعودی در خاک یمن می جنگند و بر رغم تلاش های فراوان نظامی، هنوز نتوانسته است پیروزی مهمی در جنگ بدست آورد.
بر عکس هر روز که می گذرد وضعیت سعودی ها در یمن آشفته تر می شود، مبارزان یمنی بر رغم محاصر زمینی و دریایی، هم سلاح و مهمات مورد نیاز خود را تهیه می کنند و حتا ولایات هم مرز سعودی را مورد حمله موشکی قرار می دهند. در جنگ یمن افزون بر آن که سعودی ها از نظر نظامی به هدف مهمی دست پیدا نکردند و از نظر سیاسی نیز شکست خورده و از نگاه روانی نیز در وضعیت نا مطلوب بسر می برد .

کشوری که هژمونی کشورهای عرب منطقه را در سر می پرورانید، و خود را در کانون و تصمیم گیرنده اصلی سیاست های خاومیانه می دانست، و خواهان پیروی سایر کشورهای عربی از سیاست خود بود، وقتی بدین سان شکست ها یی را تحمل می کند این معنا را افاده می کند که این کشورِ مدعی، ضعیف تر و حقیر تر از آنست که بتواند در محوریت کشورهای عربی و در کانون تحولات منطقه قرار گیرد یا آن که تحولات منطقه ای توسط این کشور مدیریت شود.

گرچه واقعیت کنونی از سوی مقام های عربی ابراز نشده ولی هیچ تردید نباید داشت که جنگ یمن شکوه پوشالی سعودی ها را بیش از پیش آشکار خواهد کرد و کشورهای عربی از گرد آن پراکنده خواهند شد.

چهارم، شکست سیاست سعودی در سوریه برای حاکمان سعودی نیز سخت ناراحت کننده و دل آزار است حکومت سعودی می کوشد قطع رابطه با ایران را رنگ مذهبی بزند تا شکست خود را در سایه اختلاف مذهبی پنهان دارد.

اما آیا می توان با بکار بستن این گونه پرده ها خود و عملکرد ننگین خود را پنهادن داشت؟

واقعیت های جهان و گسترش رسانه های گروهی بین المللی و آگاهی هایی که از حضور رسانه های گروهی ایجاد می شود، هم چنان سیر رو به رشد جهانی شدن که مرزهای ملی را بیش از پیش کمرنگ و آسیب پذیر می سازد، عربستان سعودی و حاکمان این کشور را مصئون نخواهدگذاشت. و پرده ریا کاری مذهبی از چهره حاکمان سعودی به یک سو خواهد رفت، واقعیت این رژیم پوشالی بیش از پیش آشکار خواهد شد.
این رژیم را بر سر دو راهی قرار خواهد داد یا تن به تغییر دهد، حقوق بنیادین بشری را به رسمت بشناسد، به حقوق زنان احترام نهد یا این که راهی زباله دان تاریخ شود. لذا وقت آن گذشته است که رژیمی در لفافه و لوای مذهبی به کشورهای دیگر تجاوز کند ، و حقوق شهروندان خود را نقض کند و به مردم خود به دیده بردگان بی حق بنگرد.
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.net/vdcjvvevxuqe8tz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما