همه فهرست علائم مربوط به نزدیک شدن یک کشور به منطقه خطر در مورد عربستان صادق است: شکاف فزاینده میان نخبگان، گرفتاری در یک جنگ پرهزینه خارجی، افزایش مشکلات اقتصادی، علایم کاهش مشروعیت حکومت، قدرت فزاینده دشمنان خارجی و کاهش تدریجی قدرت نیروهای خارجی پشتیبان.
حتی اگر در شرایط فعلی هم دلایل جدی برای نگرانی امریکا از آینده خاورمیانه نباشد، امریکا با این مسأله رو به رو شده که عربستان سعودی در حال حرکت به سوی مصیبت است؛ قیمت نفت سقوط کرده، اشتباهات سعودیها در سیاست خارجی ادامه دارد و تنش با ایران در حال افزایش است. چالشهای فراوانی در مقابل سعودیهاست و اگر شرایط به خوبی مدیریت نشود، احتمال بروز توفانی سخت وجود دارد که ثبات پادشاهی سعودی را به شدت به خطر خواهد انداخت و تأثیراتی غیر قابل پیشبینی را برای بازار انرژی و آینده منطقه خاورمیانه را به بار خواهد آورد.
به گزارش آوا به نقل از «تابناک»، نشریه امریکایی فارین پالیسی با ذکر این مقدمه، مهمترین مشکلات پیش روی سعودیها را به شرح زیر برشمرده است:
شکافهای موجود در خانواده سلطنتی:
در هفته گذشته، گاردین دو نامه از شاهزادههای ناشناس سعودی را منتشر کرد که اخیرا در میان خاندان سلطنتی دست به دست و در آن درخواست انجام کودتای داخلی علیه ملک سلمان مطرح شده است. در این نامهها آمده است، ملک سلمان که در ماه جنوری امسال به حکومت رسیده به همراه فرزند تقریبا سی ساله خود سیاستهای خطرناکی را در پیش گرفتهاند که در حال تخریب سیاسی، اقتصادی و نظامی عربستان سعودی است.
شاهزاده سعودی در گفت و گو با گاردین تأکید کرده که درخواست وی برای تغییر در حکومت سعودی نه تنها با حمایت روزافزونی در میان خاندان سلطنتی مواجه شده، بلکه از حمایت عامه مردم نیز برخوردار است. وی مدعی شده که عموم مردم نیز شدیدا خواهان چنین تغییری هستند. به گفته این شاهزاده، عموم مردم هم میگویند یا باید تغییرات صورت گیرد یا اینکه کشور به سوی مصیبت خواهد رفت.
جنگ یمن:
هر چه دخالت نظامی عربستان در یمن طولانیتر میشود، احتمال بروز مخالفتهای داخلی افزایش مییابد. در نامه شاهزاده سعودی در گاردین آمده است، بسیاری از سعودیها، از بمباران فقیرترین کشور عرب به وسیله ثروتمندترین کشور عرب متنفرند. محمد بن سلمان فرزند پادشاه و وزیر دفاع عربستان ـ که اصلیترین عامل حمله به یمن بوده ـ آماج اصلی این انتقادات است. وی که غیررسمی لقب «خیره سر» را دریافت کرده، متهم است عربستان را وارد جنگ با یمنیها کرده است، بدون اینکه استراتژی روشن و برنامهای برای خروج از این کشور داشته باشد و در نتیجه، سبب افزایش تلفات و هزینههای جنگ و نیز تبعات انسانی و انتقادات بینالمللی از عربستان شده است.
هفت دلیل برای نگرانی آمریکا از فروپاشی آل سعود
مشکلات اقتصادی: عربستانیها خود عامل کاهش ۵۰ درصدی درآمدهای نفتی خود هستند. با افزایش عرضه نفت به بازار در نتیجه ورود تولیدکنندههای امریکایی، عربستان استراتژی خود را بر حفظ میزان تولید، جنگ بر سر سهمیه تولید و انتظار کشیدن برای خروج تولیدکنندگان امریکایی از بازار در شرایط به صرفه نبودن تولید برای آنها متمرکز کرده است.
سعودیها انتظار داشتند این استراتژی موفق باشد و قبل از اینکه کاهش قیمت به آنها آسیبی جدی وارد کند، قیمت نفت به میزان مناسبی افزایش یابد، ولی ظاهرا این استراتژی موفق نبوده و حداقل اینکه قیمتها با سرعت مورد انتظار سعودیها افزایش نیافته است. در واقع سعودیها بودجه سال ۲۰۱۵ خود را بر مبنای نفت ۹۰ دالری بسته بودند و اکنون قیمت نفت تقریبا نصف این عدد است.
از سوی دیگر، هزینههای سنگینی برای سعودیها پیش آمده که برای آن برنامهریزی نشده بود. علاوه بر هزینههای جنگ یمن، باید به یاد داشت که پادشاه جدید به تازگی بر سر کار آمده و تضمین وفاداری دیگران به وی کار پرخرجی است.
در نتیجه این واقعیات، اقتصاد عربستان با کسری بودجه ۲۰ درصدی مواجه شده است که میزان آن بیشتر از صد میلیارد دالر میشود و این موضوع سبب شده که سعودیها مجبور شوند با سرعتی زیاد از دخایر عظیم ارزی خود برداشت کنند، سعودیها اکنون هر ماه دوازده میلیارد دالر از ذخایر ارزی خود برداشت میکنند و فروش سهام خود در خارج را تشدید کردهاند. گفته میشود در شش ماه گذشته، سعودیها بیش از هفتاد میلیارد دالر از داراییهای خود در خارج را فروختهاند.
ته کشیدن پول سعودیها، خطری نیست که به سرعت پیش بیاید ولی اگر روند فعلی ادامه یابد و بودجه کسری داشته باشد، قیمت نفت پایین بماند، ذخایر خارجی کاهش یابد، آن گاه بازارهای جهانی نگران میشوند، رتبه اقتصادی عربستان پایین خواهد آمد و فرار سرمایه از این کشور آغاز خواهد شد. در کنار این باید توجه داشت که مصرف انرژی در عربستان در حال افزایش است و به طور پیوسته از حجم تولید نفت باقی مانده برای صادرات کاسته میشود. در واقع با روند موجود، تحلیلگران میگویند که انتظار دارند عربستان سعودی تا سال ۲۰۳۰ به واردکننده انرژی تبدیل شود. لازم به گفتن نیست که چنین تحولی تاثیری کشنده بر عربستان خواهد داشت زیرا در شرایط فعلی ۸۰ تا ۹۰ درصد از درامدهای دولت از نفت به دست میآید.
مقابله با کسری بودجه از طریق کاهش هزینههای دولت و انجام برنامههای ریاضت اقتصادی برای سعودیها گزینه جذابی نیست. در دوره بعد از تحولات کشورهای عربی، دولت عربستان تلاش کرده است با پمپاژ پول و خدمات رایگان جمعیت خود را راضی نگاه دارد. یارانههای انرژی ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی عربستان را به خود اختصاص میدهد و یارانههای سنگینی هم برای غذا، مسکن، آب و طیف وسیعی از کالاهای مصرفی پرداخت میشود. اگر سعودیها روزی بخواهند این هزینهها را کاهش دهند، قطعا به یاد خواهند داشت که کاهش سطح زندگی چه نقش مهمی در تحولات کشورهای عربی و از جمله در تونس، مصر و یمن ایفا کرده است.
اقتصاد عربستان علاوه بر مشکلات مالی و بودجهای فوق، مشکلات دیگری نیز دارد. جمعیت زیر سی سال، دو سوم جمعیت عربستان را تشکیل میدهد و ۳۰ درصد آنها بیکار هستند. در عین حال، هرچند به دست آوردن آمار واقعی از عربستان سخت است، گفته میشود بیش از ۲۵ درصد جمعیت بومی عربستان در فقر هستند.
تراژدی حج: دو حادثه بزرگ بر حج امسال سایه افکند: سقوط یک جرثقیل که بیش از یکصد کشته بر جای گذاشت و بعد از آن نیز حادثهای به وقوع پیوست که بنا به اعلام سعودیها ۷۶۹ کشته داشته است؛ هرچند بسیاری تعداد کشتهها را هزاران تن میدانند. بعد از این حوادث، مدیریت حج توسط سعودیها با انتقادات بیسابقهای مواجه شده است. این موضوعی بسیار جدی است زیرا داشتن شأن خادم حرمین شریفین بودن، نقش زیادی در جایگاه آل سعود در کشور عربستان دارد. ایجاد تردید در لیاقت آل سعود در ایفای نقش خادم حرمین شریفین، به سرعت به ایجاد تردید در مشروعیت مذهبی و سیاسی آنها منجر میشود.
تنش فزاینده با ایران: تنش با ایران که پیش از این هم زیاد بود، در سایه فاجعه حج بیشتر شده است. تعداد ایرانیان قربانی فاجعه حج ۴۶۴ تن اعلام شده که از هر کشور دیگری بیشتر است و شاید بیشتر هم بشود. تعلل آل سعود در برگرداندن پیکرهای قربانیان، باعث خشم ایرانیها شده است. امام خامنه ای، عربستان را تهدید کرده که کوچکترین بیاحترامی عربستان به زائران ایرانی، به پاسخ سخت و خشن ایران منجر خواهد شد. رهبری هشدار داده که ایران تاکنون از خود خویشتنداری نشان داده، ولی اگر قرار باشد ایران واکنش نشان دهد، ایران دست برتر را خواهد داشت و عربستانیها وضع خوبی ندارند. فرماندهان نظامی ایران هم به سعودیها یادآور شدهاند که باید هشدارهای ایران را جدی بگیرد.
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان خواستار این شده که سعودیها مدیریت حج را به کمیتهای از مسلمانان واگذار کند. علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی ایران، اعلام کرده که سعودیها بعد از داعش بیشتر آسیب را به دنیای اسلام زدهاند.
جدای از موضوع حج، تنش بین ایران و عربستان در حوزههای دیگر نیز جدی است. سعودیها در سیام سپتامبر مدعی شدند، یک قایق ماهیگیری ایران را که حامل اسلحه برای حوثیهای یمن بوده متوقف کردهاند. روز بعد، بحرین به عنوان همسایه و متحد نزدیک عربستان، مدعی کشف اقدامات تروریستی نیروهای تحت امر ایران شد و به سرعت سفیر خود را از تهران فرا خواند و عالیرتبهترین دیپلمات ایران حاضر در بحرین را عنصر نامطلوب دانست. روز بعد هم ایران تلافی و کاردار بحرین در تهران را اخراج کرد.
سوریه نیز در هفتههای اخیر شاهد هماهنگی فوری ایران و روسیه برای کمک به دولت اسد بوده و این در شرایطی است که عربستان از مخالفان دولت سوریه حمایت میکند. گفته میشود همزمان با شروع بمبارانهای روسیه، ایران نیز نظامیان خود را به سوریه فرستاده است تا به نیروهای سوری در بازپس گیری مناطقی از این کشور از شورشیان مورد حمایت عربستان کمک کنند.
کاهش حضور آمریکا در منطقه: مداخله دراماتیک روسیه در سوریه نشاندهنده خطر گستردهتری است که سعودیها با آن رو به رو هستند: دست کشیدن امریکا از نقش خود به عنوان تضمینکننده امنیت خاورمیانه واقعیتی است که روز به روز علنیتر میشود. این خبری برای سعودیها است که در هفتاد سال گذشته برای حفظ بقای خود، سیاست تکیه به امریکا را در پیش گرفته بودند. اکنون نظم متکی به حضور امریکا پیش چشم سعودیها در حال از بین رفتن است. واقعیت کنونی انعقاد توافقی است که اصلیترین دشمن سعودیها یعنی ایران را تقویت میکند و همزمان روسیه نیز وارد صحنه خاورمیانه شده تا توازن قوا را به ضرر سعودیها به هم بزند. چنین شرایطی قطعا سعودیها را آسیبپذیر میکند.
هیچ کس نمیتواند با شرط بستن بر سقوط فوری آل سعود به ثروت برسد. طی دهههای گذشته، سعودیها قدرت بالای بقای خود در برابر امواج سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک را نشان دادهاند.
با وجود این، خطر باید جدی گرفته شود. میزان دشمنی با سعودیها در محیط منطقه به سطح بیسابقهای رسیده است. خاورمیانه در حال فروپاشی است. سیستم دولتهای موجود در حال از بین رفتن است. تحولات کشورهای عربی به سمت و سویی باور نکردنی رفته است. ائتلاف ایران و روسیه که خواهان قیمت بالاتر نفت هستند قدرت خود را در نزدیکی مرزهای عربستان جمع کرده است و امریکا در حالی از منطقه به بیرون میرود که روحیهای برای متحدان خود باقی نگذاشته است.
همزمان چالشهای داخلی آل سعود به تدریج در حال اوج گرفتن است. همه فهرست علایم مربوط به نزدیک شدن یک کشور به منطقه خطر در مورد عربستان صادق است: شکاف فزاینده میان نخبگان، گرفتاری در یک جنگ پرهزینه خارجی، افزایش مشکلات اقتصادی، علائم کاهش مشروعیت حکومت، قدرت فزاینده دشمنان خارجی و کاهش تدریجی قدرت نیروهای خارجی پشتیبان.
البته نمیتوان مدعی شد، یکی از علائم فوق به مرحله بدون بازگشت رسیده است. وجود رهبری خردمند در عربستان میتواند به مدیریت مشکلات فوق در مراحل اولیه خود کمک کند.
آنچه فعلا میتوان با اطمینان گفت این است که بیشتر علائم اصلی بحران در حال گرایش به سویی خطرناک هستند و این احتمالا اولین باری است که چنین اتفاقی میافتد؛ این بدان معناست که ریسک مسأله به مرحله بیسابقهای رسیده است.
با وجود اینکه ریسک وقوع بدترین سناریو فعلا کم است، عواقب بیثباتی عربستان برای امریکا چنان جدی است که باید این هشدار را جدی گرفت. بیثباتی میتواند وضعیت خراب فعلی برای امریکا را خرابتر هم بکند.
فارین پالیسی در پایان مدعی میشود که تأکید بر تعهد امریکا به امنیت متحدان خود در برابر نیروهای خارجی مهمترین کاری است که میتوان برای این کشورها کرد.
حتی اگر در شرایط فعلی هم دلایل جدی برای نگرانی امریکا از آینده خاورمیانه نباشد، امریکا با این مسأله رو به رو شده که عربستان سعودی در حال حرکت به سوی مصیبت است؛ قیمت نفت سقوط کرده، اشتباهات سعودیها در سیاست خارجی ادامه دارد و تنش با ایران در حال افزایش است. چالشهای فراوانی در مقابل سعودیهاست و اگر شرایط به خوبی مدیریت نشود، احتمال بروز توفانی سخت وجود دارد که ثبات پادشاهی سعودی را به شدت به خطر خواهد انداخت و تأثیراتی غیر قابل پیشبینی را برای بازار انرژی و آینده منطقه خاورمیانه را به بار خواهد آورد.
به گزارش آوا به نقل از «تابناک»، نشریه امریکایی فارین پالیسی با ذکر این مقدمه، مهمترین مشکلات پیش روی سعودیها را به شرح زیر برشمرده است:
شکافهای موجود در خانواده سلطنتی:
در هفته گذشته، گاردین دو نامه از شاهزادههای ناشناس سعودی را منتشر کرد که اخیرا در میان خاندان سلطنتی دست به دست و در آن درخواست انجام کودتای داخلی علیه ملک سلمان مطرح شده است. در این نامهها آمده است، ملک سلمان که در ماه جنوری امسال به حکومت رسیده به همراه فرزند تقریبا سی ساله خود سیاستهای خطرناکی را در پیش گرفتهاند که در حال تخریب سیاسی، اقتصادی و نظامی عربستان سعودی است.
شاهزاده سعودی در گفت و گو با گاردین تأکید کرده که درخواست وی برای تغییر در حکومت سعودی نه تنها با حمایت روزافزونی در میان خاندان سلطنتی مواجه شده، بلکه از حمایت عامه مردم نیز برخوردار است. وی مدعی شده که عموم مردم نیز شدیدا خواهان چنین تغییری هستند. به گفته این شاهزاده، عموم مردم هم میگویند یا باید تغییرات صورت گیرد یا اینکه کشور به سوی مصیبت خواهد رفت.
جنگ یمن:
هر چه دخالت نظامی عربستان در یمن طولانیتر میشود، احتمال بروز مخالفتهای داخلی افزایش مییابد. در نامه شاهزاده سعودی در گاردین آمده است، بسیاری از سعودیها، از بمباران فقیرترین کشور عرب به وسیله ثروتمندترین کشور عرب متنفرند. محمد بن سلمان فرزند پادشاه و وزیر دفاع عربستان ـ که اصلیترین عامل حمله به یمن بوده ـ آماج اصلی این انتقادات است. وی که غیررسمی لقب «خیره سر» را دریافت کرده، متهم است عربستان را وارد جنگ با یمنیها کرده است، بدون اینکه استراتژی روشن و برنامهای برای خروج از این کشور داشته باشد و در نتیجه، سبب افزایش تلفات و هزینههای جنگ و نیز تبعات انسانی و انتقادات بینالمللی از عربستان شده است.
هفت دلیل برای نگرانی آمریکا از فروپاشی آل سعود
مشکلات اقتصادی: عربستانیها خود عامل کاهش ۵۰ درصدی درآمدهای نفتی خود هستند. با افزایش عرضه نفت به بازار در نتیجه ورود تولیدکنندههای امریکایی، عربستان استراتژی خود را بر حفظ میزان تولید، جنگ بر سر سهمیه تولید و انتظار کشیدن برای خروج تولیدکنندگان امریکایی از بازار در شرایط به صرفه نبودن تولید برای آنها متمرکز کرده است.
سعودیها انتظار داشتند این استراتژی موفق باشد و قبل از اینکه کاهش قیمت به آنها آسیبی جدی وارد کند، قیمت نفت به میزان مناسبی افزایش یابد، ولی ظاهرا این استراتژی موفق نبوده و حداقل اینکه قیمتها با سرعت مورد انتظار سعودیها افزایش نیافته است. در واقع سعودیها بودجه سال ۲۰۱۵ خود را بر مبنای نفت ۹۰ دالری بسته بودند و اکنون قیمت نفت تقریبا نصف این عدد است.
از سوی دیگر، هزینههای سنگینی برای سعودیها پیش آمده که برای آن برنامهریزی نشده بود. علاوه بر هزینههای جنگ یمن، باید به یاد داشت که پادشاه جدید به تازگی بر سر کار آمده و تضمین وفاداری دیگران به وی کار پرخرجی است.
در نتیجه این واقعیات، اقتصاد عربستان با کسری بودجه ۲۰ درصدی مواجه شده است که میزان آن بیشتر از صد میلیارد دالر میشود و این موضوع سبب شده که سعودیها مجبور شوند با سرعتی زیاد از دخایر عظیم ارزی خود برداشت کنند، سعودیها اکنون هر ماه دوازده میلیارد دالر از ذخایر ارزی خود برداشت میکنند و فروش سهام خود در خارج را تشدید کردهاند. گفته میشود در شش ماه گذشته، سعودیها بیش از هفتاد میلیارد دالر از داراییهای خود در خارج را فروختهاند.
ته کشیدن پول سعودیها، خطری نیست که به سرعت پیش بیاید ولی اگر روند فعلی ادامه یابد و بودجه کسری داشته باشد، قیمت نفت پایین بماند، ذخایر خارجی کاهش یابد، آن گاه بازارهای جهانی نگران میشوند، رتبه اقتصادی عربستان پایین خواهد آمد و فرار سرمایه از این کشور آغاز خواهد شد. در کنار این باید توجه داشت که مصرف انرژی در عربستان در حال افزایش است و به طور پیوسته از حجم تولید نفت باقی مانده برای صادرات کاسته میشود. در واقع با روند موجود، تحلیلگران میگویند که انتظار دارند عربستان سعودی تا سال ۲۰۳۰ به واردکننده انرژی تبدیل شود. لازم به گفتن نیست که چنین تحولی تاثیری کشنده بر عربستان خواهد داشت زیرا در شرایط فعلی ۸۰ تا ۹۰ درصد از درامدهای دولت از نفت به دست میآید.
مقابله با کسری بودجه از طریق کاهش هزینههای دولت و انجام برنامههای ریاضت اقتصادی برای سعودیها گزینه جذابی نیست. در دوره بعد از تحولات کشورهای عربی، دولت عربستان تلاش کرده است با پمپاژ پول و خدمات رایگان جمعیت خود را راضی نگاه دارد. یارانههای انرژی ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی عربستان را به خود اختصاص میدهد و یارانههای سنگینی هم برای غذا، مسکن، آب و طیف وسیعی از کالاهای مصرفی پرداخت میشود. اگر سعودیها روزی بخواهند این هزینهها را کاهش دهند، قطعا به یاد خواهند داشت که کاهش سطح زندگی چه نقش مهمی در تحولات کشورهای عربی و از جمله در تونس، مصر و یمن ایفا کرده است.
اقتصاد عربستان علاوه بر مشکلات مالی و بودجهای فوق، مشکلات دیگری نیز دارد. جمعیت زیر سی سال، دو سوم جمعیت عربستان را تشکیل میدهد و ۳۰ درصد آنها بیکار هستند. در عین حال، هرچند به دست آوردن آمار واقعی از عربستان سخت است، گفته میشود بیش از ۲۵ درصد جمعیت بومی عربستان در فقر هستند.
تراژدی حج: دو حادثه بزرگ بر حج امسال سایه افکند: سقوط یک جرثقیل که بیش از یکصد کشته بر جای گذاشت و بعد از آن نیز حادثهای به وقوع پیوست که بنا به اعلام سعودیها ۷۶۹ کشته داشته است؛ هرچند بسیاری تعداد کشتهها را هزاران تن میدانند. بعد از این حوادث، مدیریت حج توسط سعودیها با انتقادات بیسابقهای مواجه شده است. این موضوعی بسیار جدی است زیرا داشتن شأن خادم حرمین شریفین بودن، نقش زیادی در جایگاه آل سعود در کشور عربستان دارد. ایجاد تردید در لیاقت آل سعود در ایفای نقش خادم حرمین شریفین، به سرعت به ایجاد تردید در مشروعیت مذهبی و سیاسی آنها منجر میشود.
تنش فزاینده با ایران: تنش با ایران که پیش از این هم زیاد بود، در سایه فاجعه حج بیشتر شده است. تعداد ایرانیان قربانی فاجعه حج ۴۶۴ تن اعلام شده که از هر کشور دیگری بیشتر است و شاید بیشتر هم بشود. تعلل آل سعود در برگرداندن پیکرهای قربانیان، باعث خشم ایرانیها شده است. امام خامنه ای، عربستان را تهدید کرده که کوچکترین بیاحترامی عربستان به زائران ایرانی، به پاسخ سخت و خشن ایران منجر خواهد شد. رهبری هشدار داده که ایران تاکنون از خود خویشتنداری نشان داده، ولی اگر قرار باشد ایران واکنش نشان دهد، ایران دست برتر را خواهد داشت و عربستانیها وضع خوبی ندارند. فرماندهان نظامی ایران هم به سعودیها یادآور شدهاند که باید هشدارهای ایران را جدی بگیرد.
سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان خواستار این شده که سعودیها مدیریت حج را به کمیتهای از مسلمانان واگذار کند. علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی ایران، اعلام کرده که سعودیها بعد از داعش بیشتر آسیب را به دنیای اسلام زدهاند.
جدای از موضوع حج، تنش بین ایران و عربستان در حوزههای دیگر نیز جدی است. سعودیها در سیام سپتامبر مدعی شدند، یک قایق ماهیگیری ایران را که حامل اسلحه برای حوثیهای یمن بوده متوقف کردهاند. روز بعد، بحرین به عنوان همسایه و متحد نزدیک عربستان، مدعی کشف اقدامات تروریستی نیروهای تحت امر ایران شد و به سرعت سفیر خود را از تهران فرا خواند و عالیرتبهترین دیپلمات ایران حاضر در بحرین را عنصر نامطلوب دانست. روز بعد هم ایران تلافی و کاردار بحرین در تهران را اخراج کرد.
سوریه نیز در هفتههای اخیر شاهد هماهنگی فوری ایران و روسیه برای کمک به دولت اسد بوده و این در شرایطی است که عربستان از مخالفان دولت سوریه حمایت میکند. گفته میشود همزمان با شروع بمبارانهای روسیه، ایران نیز نظامیان خود را به سوریه فرستاده است تا به نیروهای سوری در بازپس گیری مناطقی از این کشور از شورشیان مورد حمایت عربستان کمک کنند.
کاهش حضور آمریکا در منطقه: مداخله دراماتیک روسیه در سوریه نشاندهنده خطر گستردهتری است که سعودیها با آن رو به رو هستند: دست کشیدن امریکا از نقش خود به عنوان تضمینکننده امنیت خاورمیانه واقعیتی است که روز به روز علنیتر میشود. این خبری برای سعودیها است که در هفتاد سال گذشته برای حفظ بقای خود، سیاست تکیه به امریکا را در پیش گرفته بودند. اکنون نظم متکی به حضور امریکا پیش چشم سعودیها در حال از بین رفتن است. واقعیت کنونی انعقاد توافقی است که اصلیترین دشمن سعودیها یعنی ایران را تقویت میکند و همزمان روسیه نیز وارد صحنه خاورمیانه شده تا توازن قوا را به ضرر سعودیها به هم بزند. چنین شرایطی قطعا سعودیها را آسیبپذیر میکند.
هیچ کس نمیتواند با شرط بستن بر سقوط فوری آل سعود به ثروت برسد. طی دهههای گذشته، سعودیها قدرت بالای بقای خود در برابر امواج سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک را نشان دادهاند.
با وجود این، خطر باید جدی گرفته شود. میزان دشمنی با سعودیها در محیط منطقه به سطح بیسابقهای رسیده است. خاورمیانه در حال فروپاشی است. سیستم دولتهای موجود در حال از بین رفتن است. تحولات کشورهای عربی به سمت و سویی باور نکردنی رفته است. ائتلاف ایران و روسیه که خواهان قیمت بالاتر نفت هستند قدرت خود را در نزدیکی مرزهای عربستان جمع کرده است و امریکا در حالی از منطقه به بیرون میرود که روحیهای برای متحدان خود باقی نگذاشته است.
همزمان چالشهای داخلی آل سعود به تدریج در حال اوج گرفتن است. همه فهرست علایم مربوط به نزدیک شدن یک کشور به منطقه خطر در مورد عربستان صادق است: شکاف فزاینده میان نخبگان، گرفتاری در یک جنگ پرهزینه خارجی، افزایش مشکلات اقتصادی، علائم کاهش مشروعیت حکومت، قدرت فزاینده دشمنان خارجی و کاهش تدریجی قدرت نیروهای خارجی پشتیبان.
البته نمیتوان مدعی شد، یکی از علائم فوق به مرحله بدون بازگشت رسیده است. وجود رهبری خردمند در عربستان میتواند به مدیریت مشکلات فوق در مراحل اولیه خود کمک کند.
آنچه فعلا میتوان با اطمینان گفت این است که بیشتر علائم اصلی بحران در حال گرایش به سویی خطرناک هستند و این احتمالا اولین باری است که چنین اتفاقی میافتد؛ این بدان معناست که ریسک مسأله به مرحله بیسابقهای رسیده است.
با وجود اینکه ریسک وقوع بدترین سناریو فعلا کم است، عواقب بیثباتی عربستان برای امریکا چنان جدی است که باید این هشدار را جدی گرفت. بیثباتی میتواند وضعیت خراب فعلی برای امریکا را خرابتر هم بکند.
فارین پالیسی در پایان مدعی میشود که تأکید بر تعهد امریکا به امنیت متحدان خود در برابر نیروهای خارجی مهمترین کاری است که میتوان برای این کشورها کرد.