تاریخ انتشار :سه شنبه ۱ ثور ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۱۶
کد مطلب : 110297
آیا هیلاری کلینتون اولین رئیس جمهور زن امریکا خواهدبود؟!
هنگامی که طرفداران اوباما بعد از نهایی شدن پیروزی دموکرات ها در انتخابات سال ۲۰۱۲ به جلوی کاخ سفید رفته بودند تا ریاست جمهوری دوباره او را جشن بگیرند، در کنار عکس ها و پلاکاردهای رئیس جمهوری و همسرش، عکس و پوستر یک نفر دیگر هم به چشم می آمد. هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکا، رقیب آقای اوباما در رقابت های مقدماتی ۲۰۰۸، سناتور پیشین ایالت نیویورک، همسر رئیس جمهور محبوب، بیل کلینتون، و البته کاندیدای احتمالی دموکرات ها در انتخابات چهار سال بعد یعنی ۲۰۱۶.

دو سال و نیم بعد از پیروزی اوباما در سال ۲۰۱۲، حالا این هیلاری کلینتون است که کاندیداتوری اش را برای رقابت با جمهوری خواهان در انتخابات سال ۲۰۱۶ اعلام می کند. ۲۳ فروردین ۱۳۹۴، در ویدئوی کوتاهی که پیام او را مبنی بر نامزدی در انتخابات سال ۲۰۱۶ در بر می‌گیرد، خانم کلینتون می‌گوید «امریکایی‌های هر روز، به قهرمان نیاز دارند، و من می‌خواهم همان قهرمان باشم». هیلاری کلینتون ۶۷ ساله، وزیر امور خارجه پیشین امریکا و همسر بیل کلینتون، رییس‌جمهوری اسبق ایالات متحده در ویدئویی که منتشر کرده تصریح کرد، مردم امریکا پیش از این در روزهای سخت اقتصادی به سختی تلاش کرده‌اند و جنگیده‌اند اما هنوز هم باد موافق برای کسانی می‌وزد که در طبقات بالاتر قرار دارند.

وی وارد انتخاباتی شده است که به نظر نمی رسد در مرحله مقدماتی رقیب چندان جدی از درون حزب دموکرات داشته باشد. با این وجود برای انتخابات نهایی، رقبای جمهوری خواه از هم اکنون خود را برای مبارزه با خانم کلینتون به عنوان اولین رئیس جمهور زن (احتمالی) در تاریخ امریکا بعد از اولین رئیس جمهور سیاه آماده می کنند.

مهمترین رقیب انتخاباتی هیلاری کلینتون در حزب دموکرات می توانست الیزابت وارن، سناتور لیبرال ایالت ماساچوست باشد که البته گفته است قصد ندارد با هیلاری رقابت کند؛ هرچند چندان هم رابطه خوبی با خانم کلینتون ندارد. الیزابت وارن محبوب جناح چپ حزب دموکرات است، دیدگاه های لیبرال دارد، خودش را نماینده طبقه متوسط امریکایی می داند و از دغدغه های اقتصادی آنان مانند افزایش حداقل حقوق دفاع می کند. به شدت مخالف تاثیر بنگاه های مالی و اقتصادی و وال استریت بر اقتصاد امریکاست؛ و همین جا هم هست که با خانم کلینتون به مشکل برمی خورد. هیلاری کلینتون همیشه رابطه خوبی با وال استریت داشته است و خودش هم سالهاست که دیگر بخشی از طبقه متوسط امریکایی نیست. برای هر سخنرانی، حداقل ۲۰۰ هزار دالر دستمزد می گیرد. بنیاد خیریه خانوادگی آنها (شامل بیل، هیلاری و چلسی کلینتون) کمک های مالی فوق العاده از سران و افراد معروف در کشورهای مختلف (شامل کشورهایی چون عربستان سعودی و شیخ نشین های خلیج فارس) دریافت می کند و به همین دلیل البته مورد انتقاد رقبای جمهوری خواه هم قرار دارد.

برخی از مخالفان جدی هیلاری کلینتون در جناح چپ حزب طی یک سال گذشته تلاش زیادی کردند تا خانم وارن را راضی کنند تا در مرحله مقدماتی با کلینتون رقابت کند. آنها الیزابت وارن را اوبامای سال ۲۰۰۷ می دانند که می تواند مسیر کاندیداتوری هیلاری کلینتون را با مشکل مواجه کند، هرچند سناتور ماساچوست تاکنون و به درستی این امر را نپذیرفته است. او خودش هم می داند که مزیت های رقابتی باراک اوباما در سال ۲۰۰۷ را ندارد. الیزاب وارن جوان نیست و ۶۵ سال دارد، احتمال اینکه بتواند سران حزب را به حمایت از خود ترغیب کند زیاد نیست، لزوما برتری رقابتی بر کلینتون در میان امریکایی های آفریقایی تبار ندارد، برای اکثر امریکایی ها چهره شناخته شده ای نیست و تلاشی هم نکرده است که خودش را برای انتخابات مقدماتی در ایالت های اولیه (آیوا و نیوهمشایر) آماده سازد.

در زمان مشابه امروز در سال ۲۰۰۷، باراک اوباما در نظرسنجی های آیوا در ردیف دوم همراه با خانم کلینتون و پس از سناتور ادواردز قرار داشت و در زمستان اعلام کاندیداتوری کرده بود. خانم وارن را هنوز کسی نمی شناسند. اگرچه Moveon.org یک گروه لیبرال طرفدار خانم وارن گفته که تمام تلاش خود را برای کاندیداتوری وی به کار خواهد بست و این وب سایت هم به تقلید از تلاش مشابه طرفداران خانم کیلنتون، توسط طرفداران وارن تشکیل شده و حتی بخشی از تیم تکنولوژی کمپین اوباما گفته اند که از او حمایت می کنند.

اما به نظر نمی رسد الیزابت وارن وارد رقابت با کلینتون شود؛ چون خودش هم احتمالا می داند با احتمال خیلی بالایی شکست می خورد و کاندیدای شکست خورده، کمتر می تواند اثرگذاری را که پیش از شکست در صحنه سیاسی داشت، بازهم داشته باشد. او بیشتر از آنکه رقیب شکست خورده در مقابل هیلاری کلینتون باشد می تواند با طرح دیدگاه های لیبرال، مواضع مورد انتقاد خانم کلینتون را که از او یک دموکرات میانه رو و طرفدار مذاکره و توافق ساخته است بیشتر به سمت چپ حزب نزدیک کند.

سایر رقبای هیلاری کلینتون اما مزیت های رقابتی الیزابت وارن را هم ندارند. یعنی به عبارت بهتر کسی وجود ندارد که بتواند کاندیدتوری او را درون حزب دموکرات با چالش رو به رو سازد. لینکلن چیفی، فرماندار پیشین «رد آی لند»، تنها جمهوری خواهی که در مجلس سنا به طرح حمله به عراق رای منفی داد و در سال ۲۰۱۳ دموکرات شد از هیلاری کلینتون به دلیل رای مثبت وی در طرح حمله به عراق انتقاد می کند و «مارتین اوملی»، فرماندار پیشین «مری لند» با انتقاد از رقابت احتمالی هیلاری کلینتون و جب بوش می گوید که ریاست جمهوری در امریکا، تاج پادشاهی نیست که بین دو خانواده جا به جا شود.

سایر کاندیداهای احتمالی از جمله «جیم وب» سناتور پیشین ویرجینیا و «برنی سندرز» سناتور مستقل ایالت ورمانت هم گفته اند که به کاندیداتوری در سال ۲۰۱۶ فکر می کنند اما خب هیچ یک رقیب جدی خانم کلینتون نخواهند بود. البته یک نام معروف دیگر هم وجود دارد؛ جو بایدن معاون رئیس جمهور اوباما و رقیب اوباما و هیلاری در سال ۲۰۰۸؛ احتمال کاندیداتوری و همچنین پیروزی او زیاد نیست.

با اینحال به همان اندازه که کاندیداتوری خانم کلینتون در میان دموکرات ها سهل و محتمل است، در رقابت های نهایی داستان به کلی عوض خواهد شد. اگرچه دموکرات ها به لحاظ دموگرافیک بر جمهوری خواهان برتری دارند و رای اقلیت های اسپانیایی تبار و امریکایی های آفریقایی تبار به همراه جوانان و زنان (زنان خانم کلینتون را به نامزد جمهوری خواه ترجیح می دهند اما همه گروه های مختلف زنان لزوما کاندیدای دموکرات را بر جمهوری خواه ترجیح نمی دهند) را با خود خواهند داشت، اما او شاید نتواند به آن اندازه ای که باراک اوباما در میان اقلیت ها محبوب بود، حمایت آن ها را به خود جلب کند. هرچند از طرف دیگر به آن اندازه که باراک اوباما در میان بخش هایی از جامعه امریکایی (سفیدپوستان محافظه کار) منفور است، هیلاری کلینتون منفور نیست.

هیلاری کلینتون نقاط ضعفی هم دارد که جمهوری خواهان روی آن حساب باز می کنند. کمپین هیلاری کلینتون هنوز نتوانسته است پیام انتخاباتی ویژه و جذاب داشته باشد. این ایراد کمپین در سال ۲۰۰۸ هم بود که در مقابل پیام «تغییر» توسط اوباما قافیه را باخت. او می گوید که دغدغه مسائل زنان را دارد و برای حمایت از طبقه متوسط امریکایی به جنگ جمهوری خواهان می رود. مسائل زنان اگرچه مهم است و زنان هم او را بر رقبای خود ترجیح می دهند، اما جمهوری خواهان خانم کلینتون را به چالش گرفته اند که چرا بنیاد کلینتون کمک های مالی کشورهایی مانند عربستان را قبول می کند، درحالی که این کشورها از جمله ناقضان حقوق زنان هستند. همینطور کلینتون چطور می تواند نماینده طبقه متوسط امریکایی باشد در حالی که خانه اش در نیویورک میلیون ها دالر می ارزد، با جت خصوصی مسافرت می کند و برای هر سخنرانی حداقل ۲۰۰ هزار دالر دستمزد می گیرد.

جمهوری خواهان در عین حال هیلاری کلینتون را به «بی صداقتی» متهم می کنند و او را با بحران های پیدا و پنهان مرتبط می دانند. آنچه که در مورد پاک شدن سرور شخصی خانم کلینتون و ای میل هایی که خودش ادعا می کند شخصی بودند (و جمهوری خواهان می گویند معلوم نیست و باید چک می شدند) آخرین نمونه از این جنس است که در طول دوران فعالیت های سیاسی خانواده کلینتون وجود داشته است.

کمک های خارجی به بنیاد خانواده کلینتون حتی زمانی که او مسئولیت وزارت خارجه را بر عهده داشت، کشته شدن ۴ دیپلمات امریکایی در کنسول گری این کشور در شهر بن غازی کشور لیبی سه ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ و همینطور داستان های رابطه اقتصادی برادرش با «تری مک آلیف» فرماندار فعلی ویرجینیا و یکی از افراد نزدیک به خانواده کلینتون موارد جدیدی هستند که مستقیم به سمت وی نشانه می روند. مواردی هم احتمالا در آینده وجود خواهد داشت، همانطور که در گذشته وجود داشت. کمپین هیلاری کلینتون باید بداند که چگونه این بحران ها را مدیریت کند. امری که در مورد داستان ای میل های خانم کلینتون و استفاده از سرور شخصی به جای سرور وزارت امور خارجه در دوران مسئولیت، به دلیل عدم آمادگی کمپین برای مدیریت آن، با انتقاد درون حزب دموکرات هم مواجه شد. درحالیکه حداقل از چهار، پنج ماه قبل تر، افراد نزدیک به خانم کلینتون می دانستند که مسئله برای جمهوری خواهان فاش شده است.

مسئله مهم دیگر برای کمپین هیلاری اما چگونگی ارائه تصویر رهبر آینده حزب دموکرات و کاندیدای ریاست جمهوری است. در رقابت های مقدماتی سال ۲۰۰۷ در مقابل چهره جوان، مردمی و دوست داشتنی باراک اوباما، کمپین هیلاری کلینتون سعی کرد او را یک رهبر مقتدر و تصمیم گیر جلوه دهد. با این توجیه که امریکایی باید به رهبر زن اعتماد پیدا می کردند و اگر زنی مقتدر نباشد به او رای نمی دهند.

برای انتخابات سال ۲۰۱۶ اما کمپین هیلاری کلینتون تاکتیک خودش را تغییر داده است. هیلاری این بار باید دوست داشتنی به نظر برسد. استراتژیست های کمپین هیلاری اعتقاد دارند او با مسئولیت های متعدد در ساختار سیاسی امریکایی به اندازه ای شناخته شده هست که قدرت رهبری و مدیریت وی زیر سئوال نرود. حالا باید کاری کنند که رای دهندگان امریکایی او را دوست داشته باشند. زنی دوست داشتنی، رهبری مسئول و شاید مادربزرگی مهربان (بیل و هیلاری کلینتون به تازگی صاحب یک نوه شده اند). امری که به نظر می رسد بعد از اتفاقات اخیر و انتقادهای تند جمهوری خواهان علیه کلینتون تاحدی در میان رای دهندگان تاثیر داشته است.

با تمام اینها اما، مسیر پیروزی هیلاری کلینتون برای رسیدن به کاخ سفید حتما از رقبای جمهوری خواه اش راحت تر است. از سال ۱۹۹۲ و آغاز ریاست جمهوری بیل کلینتون تا ۲۰۱۲، در شش انتخابات پشت سر هم، ۱۸ ایالت شامل سه ایالت غربی موسوم با پاسفیک (مانند کالیفرنیا)، ایالت های شمال شرق امریکا (مانند نیویورک و پنسیلوانیا)، اکثر ایالت های مرکزی شمال شرقی (مانند ویسکانسین) و مرکزی (مانند ایلی نوی) به همراه شهر واشنگتن دی سی به دموکرات ها رای داده اند که روی هم رفته ۲۴۲ رای الکترال را شامل می شوند. این درحالی است که ۱۳ ایالت در جنوب (مانند تگزاس) و ایالت های مرکزی شمال غربی (مانند مونتانا و وایومینگ) که از سال ۱۹۸۸ همواره به جمهوری خواهان رای داده اند تنها ۱۰۲ رای اکترال رای شامل می شوند. از میان ۱۹۴ رای اکترال باقی مانده، خانم کلینتون برای پیروزی تنها به ۲۸ رای الکترال احتیاج دارد. و به عنوان مثال اگر او تنها از میان ۱۹ ایالت باقی مانده بتواند در فلوریدا پیروز شود که ۲۹ رای اکترال دارد، ۴۵ مین رئیس جمهور امریکا خواهد بود. ضمن اینکه او در ایالت هایی مانند آرکانزا که ایالت بیل کلینتون است (بیل کلینتون دو بار فرماندار آرکانزا بود) یا نوادا که یک اقلیت تاثیرگذار دارد یا ویرجینیا که فرماندار فعلی اش دموکرات و رئیس کمپین انتخاباتی هیلای کلینتون بوده است و یا ایندیانا که در سال ۲۰۰۸ به اوباما رای داد و همچنین اوهایو که هم در سال ۲۰۰۸ و هم در ۲۰۱۲ به اوباما رای داد شانس خیلی خوبی برای پیروزی خواهد داشت.

این مسیر پیروزی را البته یک نفر شاید بیشتر از دیگران با خطر مواجه کند. جب بوش که اتفاقا از معدود کاندیداهای جمهوری خواه است که در میان اقلیت تبارها محبوب است. همسر مکزیکی دارد، زبان اسپانیایی را به راحتی صحبت می کند و فرماندار پیشین فلوریدا بوده است که اقلیت اسپانیایی تبار آن برجسته است.

خانم کلینتون کاندیداتوری خودش را اعلام می کند. درحالی که "آماده برای هیلاری" کمپین نیروهای میدانی خانم کلینتون از مدت ها پیش از آنکه دفتر دو طبقه کمپین خانم کلینتون در محله بروکلین نیویورک راه اندازی شود فعالیت های خودش را آغاز کرده بود. «آماده برای هیلاری» کمپینی است که با فرض کاندیداتوری خانم کلینتون تشکیل شد تا در صورت اعلام کاندیداتوری نیروهای میدانی کمپین او آماده برای کار باشند. کسانی که قرار است در تجمعات شرکت کنند، به در خانه های مردم بروند و آنها را برای رای دادن به هیلاری کلینتون ترغیب کنند، برای فعالیت های خودشان پول جمع کنند و خلاصه نیروهای پای کار کمپین باشند.

وزیران خارجه فرانسه و آلمان از نامزدی او حمایت کرده‌اند. خبرگزاری رویترز می‌گوید نظرسنجی‌ها حاکی‌ست که او فاصله زیادی با رقیبان احتمالی دیگر، درون حزب دمکرات دارد. بر اساس نظرسنجی «رویترز-ایپسوس» ۶۰ درصد از دمکرات‌ها از او حمایت می‌کنند. در حزب رقیب، حزب جمهوری‌خواه، تا کنون سناتور رند پل و سناتور تد کروز، نامزدی خود را اعلام کرده‌اند.

اخیرا اوباما، رئیس‌جمهوری امریکا درباره وی گفت: "هیلاری کلینتون" یک کاندیدای قاطع در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۰۸ بود. وی در انتخابات یکی از حامیان من به شمار می‌رفت. او وزیر امور خارجه قابل و فوق‌العاده‌ای بود و دوست من است. معتقدم که او رئیس‌جمهور قابلی خواهد شد. اوباما همچنین حمایت قاطع خود را در مورد توانایی‌ها و قابلیت‌های هیلاری کلینتون اعلام کرد و گفت: او می‌تواند خودش را به خوبی در هر گفت‌وگو و مذاکره‌ای در سطح سیاست خارجی کنترل کند.

نماد تبلیغاتی هوشمندانه هیلاری کلینتون
اعلام نامزدي "هيلاري کلينتون " براي انتخابات رياست جمهوري آمريکا و نماد تبليغاتي او، با واکنش‌هاي گسترده در پايگاه‌هاي اجتماعي روبرو شده است. نماد تبليغاتي هيلاري کلينتون که عبارت است از حرف لاتين "H" به رنگ آبي که از داخل آن تيري سرخ رنگ به شکل افقي رد شده است و شبيه به يکي از علائم ترافیکی است که نشان دهنده مسير رفتن به سوي شفاخانه است، با انتقاد و تمسخر از سوي بسياري از کاربران توييتر مواجه شد. برخي گفته اند که اين علامت، شباهت زيادي به شعار شرکت حمل و نقل "فيدِکس" دارد؛ و اين درحاليست که روزنامه نگار بخش "بيزنس اينسايدر" در روزنامه " وال استريت جورنال " نوشت: برخي معتقدند که اين نماد را مي توان به سادگي با آرم يک حزب فاشيست مجارستاني در دوران جنگ جهاني دوم، مقايسه کرد.

اما به نظر نگارنده این نماد بسیار هوشمندانه و با درک از وضعیت سیاسی کنونی امریکا شکل گرفته است. وضعیت سیاسی امریکا به گونه ای است که اختلافات جناحی دموکرات و جمهوری خواه به نقاطی بحرانی رسیده و این اختلافات تا تعطیلی دولت فدرال را نیز رقم زد. امریکا در این برهه نیاز به رئیس جمهوری دارد که بتواند این اختلافات عمیق را کاهش داده و سنتزی میان دموکرات ها و جمهوری خواهان برقرار سازد. در وضعیت فعلی، هیلاری کلینتون سرخ-آبی مناسب ترین گزینه برای پر کردن این شکاف های عمیق خواهد بود.
منبع: اندیشکده راهبردی تبیین
نویسنده: ماشااله ذراتی
https://avapress.net/vdchwvnzq23nzid.tft2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما