حضرت صدّيقة زهرا(س) نيز وليّة انبيا بوده است، چنانكه پيامبر اعظم و حضرت علي(ع) و يازده امام ديگر وليّ آنان بودهاند. يعني همة انبيا به خضوع و فروتني در مقابل اين چهارده وجود مقدّس ايمان و اعتقاد داشتهاند.
بعد از آنكه خداي تعالي آدم را آفريد و فرشتگان بر حضرت آدم سجده كردند، عُجب و خودپسندي به او راه يافت و در حاليكه به خود ميباليد، عرض كرد: پروردگارا! آيا مخلوقي كه نزد تو محبوبتر از من باشد، آفريدهاي؟ از جانب پروردگار خطاب آمد: بلي، و به امر پروردگار حجابها برداشته شد و پنج شبه ظاهر شدند كه در پيشگاه عرش ايستاده بودند. آدم عرض كرد: اينان كيانند؟
آية اول: آية تطهير
إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرّجس أهل البيت و يطهّركم تطهيرا.
خدا چنين ميخواهد كه رِجس (هر آلايش) را از شما خاندان نبوّت ببرد و شما را پاك و منزّه گرداند.?
در شأن نزول اين آيه، روايات متواتري در دست است كه حاكي است آية تطهير در خانة امّ سلمه نازل شده است و در آن هنگام رسول اكرم(ص)، حضرت صدّيقه(س)، اميرالمؤمنين و حسنين(ع) حضور داشته اند. جناب امّ سلمه از رسول اكرم(ص) تقاضا ميكند كه من نيز به جمع شما داخل شوم و تحت كِساء نزد شما خاندان رسالت قرار گيرم؟ حضرت او را نهي كرد و فرمود: «نه ، تو داخل نشو! هر چند تو برخيري. چون اين آيه مخصوص است به ما پنج تن».
نام جماعتي از صحابه كه شأن نزول اين آيه را در خصوص پنج تن نقل كرده اند و روايات آنها متواتر است به اين شرح ميباشد: سعد بن ابي وقّاص، انس بن مالك، ابن عبّاس، ابو سعيد خدري، عمر بن ابي سلمه، وائله ابن اسقع، عبدالله بن جعفر، ابو حمراء هلال، امّ سلمه، عايشه، ابو هريره، معقل بن يسار، ابوالطفيل، جابر بن عبدالله، ابو برزة اسلمي و مقداد بن اسود.۲
پس با توجه به مطلب فوق، جاي هيچگونه ترديدي نيست كه حضرت صدّيقة زهرا(س) نيز مشمول آية تطهير است و در كلمة «اهلالبيت»، او نيز مراد ميباشد. گذشته از اينها، پيامبر اكرم(ص) براي اثبات و روشن شدن حقيقت امر، كار بسيار جالبي كردند كه ۹ نفر از صحابه آن را نقل كردهاند. به اين شرح كه بعد از نزول اين آيه، حضرت رسول(ص) هر روز هنگام خروج از منزل كه براي اقامة نماز صبح به مسجد تشريف ميبرد، به در خانة حضرت صدّيقه ميآمد و ميفرمود:
السّلام عليكم يا اهل البيت ، إنّما يريد الله ليذهب عنكُم الرّجسَ أهل البيت يطهرّكم تطهيرا.
سلام بر شما اي اهل بيت؛ خداوند تنها ميخواهد آلودگيها را از شما بزدايد و پاك كند، پاك شدني.
راوي ميگويد: من شش ماه در مدينه بودم و اين جريان را هر روز مشاهده كردم.۳
همين يك آيه، برهاني است كافي و نشانگر اينكه حضرت صدّيقه(س) معصومه است، و عصمت از جمله شئون و مناصب ولايت است؛ و ما غير «ولي» كه معصوم باشد، سراغ نداريم.
آية دوم: آية مباهله
فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم وأنفسكم ثمّ نبتهل فنجعل لعنة الله علي الكاذبين۴
پس بگو (اي پيامبر) بياييد ما و شما با فرزندان و زنان خود با هم به مباهله برخيزيم (يعني در حقّ يكديگر نفرين كنيم) تادروغگويان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازيم.
اين آيه به طور صريح و آشكار اشاره ميكند به اينكه پيامبر اكرم(ص) هنگاميكه با نصاراي نَجران مباهله نمود، حضرت صدّيقه(س) نيز در اين مباهله شركت داشت. ايشان وجود مقدّسي است كه ميان چهار معصوم ديگر در آية مباهله قرار گرفته است.۵ با توجه به اين مطلب كه مباهله (ابتهال و نفرين كردن) با نصاراي نجران يك كار عادي نيست و زن و مرد عادي نميتوانند اقدام به مباهله نمايند و طرف مقابل را مغلوب و رسوا كنند، لذا صلاحيت اقدام به چنين امر خطيري را افراد مقدس و شايسته اي دارا هستند كه مورد نظر مرحمت حضرت حق تبارك و تعالي بوده باشند، و حضرت صدّيقه(س) نيز يكي از آن شخصيتهايي است كه مشمول اين آية شريفه است و اين از مسلّمات است.
آية سوم
فتلقّى آدم من رّبّه كلماتٍ فتاب عليه إنّه هو التّوّاب الرّحيم.۶
پس حضرت آدم از حضرت حق تبارك و تعالي كلماتي را فرا گرفت (و آن كلمات را وسيلة قبولِ توبة خويش قرار داد) و خداوند توبة او را پذيرفت.
در بارة اين آيه احاديثي نقل شده است كه بسيار فوقالعاده است و با توجه به آية مذكور و اين روايات، انسان به خوبي ميتواند درك نمايد كه حضرتصدّيقه(س) يكي از علل خلقت است و يكي از اسباب آفرينش جهان ميباشد، يعني همانطور كه رسول اكرم(ص)، اميرالمؤمنين(ع) و حسنين(ع)، سبب خلقتند؛ حضرت صدّيقه نيز يكي از علل آفرينش است، و معقول نيست كسي علّت خلقت باشد و ولايت نداشته باشد.
ابن عبّاس از پيامبر اكرم(ص) روايتي نقل ميكند كه خلاصه اي از آن را در اينجا ميآوريم:
بعد از آنكه خداي تعالي آدم را آفريد و فرشتگان بر حضرت آدم سجده كردند، عُجب و خودپسندي به او راه يافت و در حاليكه به خود ميباليد، عرض كرد: پروردگارا! آيا مخلوقي كه نزد تو محبوبتر از من باشد، آفريدهاي؟ از جانب پروردگار خطاب آمد: بلي، و به امر پروردگار حجابها برداشته شد و پنج شبه ظاهر شدند كه در پيشگاه عرش ايستاده بودند. آدم عرض كرد: اينان كيانند؟ خطاب آمد: اين پيامبر من، اين علي اميرالمؤمنين پسرعمّ او، اين فاطمه دخترش، و اين دو حسن و حسين، پسران علي و فرزندان پيامبر من هستند. اينان مقام اوّل را دارا هستند و درجاتشان بسيار عالي و مرتبة تو تاليِ مقام والاي اينان است.
بعدها وقتي كه حضرت آدم مرتكب و مبتلاي آن ترك اولي شد، عرض كرد: پروردگارا از تو مسئلت دارم كه به حق محمّد و علي و فاطمه و حسن و حسين از خطاي من درگذري. پس دعايش مستجاب شد. و مشمول عفو و آمرزش خداي تعالي قرار گرفت و اين است معناي آية شريفه كه خدا ميفرمايد: پس آدم كلماتي از پروردگارش فرا گرفت كه به وسيلة آن كلمات توبة او مورد قبول واقع گرديد.۷
[به بيان علّامه، منظور از «كلمات» در آية ۱۲۴ سورة بقره نيز همين ذوات مقدّسه هستند كه شرح و روايات مربوط به آنها در اصل كتاب قابل مراجعه است.]
آية چهارم: آية مودّت
قل لا أسألكم عليه أجراً إلاّ المودّة في القربي.۸
بگو ( اي پيامبر) من براي انجام رسالتم پاداشي از شما نميخواهم، مگر مودّت با خويشان نزديكم.
پيامبر اكرم(ص) اجر رسالت خودش را از طرف حضرت حق تبارك و تعالي، مودّت نزديكان خويش اعلام ميدارد. يعني فقط مودّت خويشان حضرترسول(ص) را ميتوان اجر و مزد رسالتِ عظماي احمدي دانست. اين مودّت ارزنده، هم وزن اجر رسالت پيامبر است و به اجماع فريقين (شيعه و سنّي) اين آيه در شأن اهل بيت عصمت و قداست نازل شده است ، يعني علي، فاطمه، حسن و حسين(ع).
احمد بن حنبل در مناقب، حافظ ابن منذر، حافظ بن ابي حاتم، حافظ طبراني، حافظ ابن مردويه، واحدي مفسّر، ثعلبي مفسّر، حافظ ابو نعيم، بغوي مفسر و فقيه ابن مغازلي۹ از ابن عباس روايت ميكنند كه:
بعد از نزول اين آيه از پيامبر اكرم(ص) سؤال شد: خويشاوندان نزديك به تو كه مودّت آنان بر ما واجب است، چه كساني هستند؟ حضرت در جواب فرمود: علي، فاطمه، و دو فرزند آنان (حسن و حسين).
محبّ الدّين طبري در ذخائر، زَمَخشَري در كشّاف، حَمَويني در فرائد، نيشابوري در تفسيرش، ابن طلحه شافعي در مطالب السّؤول، رازي در تفسيرش، ابو السُّعود در تفسيرش، ابو حيّان در تفسيرش، نَسَفي در تفسيرش، حافظ هَيثَميدر مجمع، ابن صَبّاغ مالكي و ديگران روايت مذكور را نقل كرده اند.۱۰
قسطلّاني در المواهب اللّدنّيّه ميگويد:
خداي تعالي مودّت خويشان نزديك پيامبر را بر همگان واجب كرده است و دربارة وجوب محبّت اهل بيت معظّم حضرت رسول و ذرّيّة اوست كه خدا ميفرمايد: بگو اي پيامبر، در مقابل انجام رسالتم از شما مزدي نميخواهم به جز مودّت خويشان نزديكم.۱۱
[در متن كتاب روايات زيادي در اين باره آمده كه ما به اين دو اكتفا ميكنيم] و خلاصة كلام اينكه مسلّماً علي، فاطمه و حسنين، آل پيامبر ميباشند و قطعاً حبّ فاطمه(س) ضميمة اجر نبوّت و نشان دهندة ولايت اوست.
آية پنجم
إنّا عرضنا الأمانة علي السّموات و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها و حملها الإنسان إنّه كان ظلوماً جهولاً۱۲
ما امانت [الهي و بار تكليف] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و[لي] انسان آن را برداشت؛ راستي او ستمگري نادان بود.
آية مذكور نيز از آياتي است كه در اثبات ولايت حضرت صدّيقه(س) ميتوان از آن استفاده كرد. امانتي كه خداي تعالي به آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرده است و از آنها خواسته تا آن را بپذيرند و اين امانت، همان ولايت پيامبر اكرم(ص) و امير المؤمنين و فاطمه و حسنين و ائمّة بعد از آنان ميباشد.
مفَضَّل بن عمر از حضرت امام صادق (ع) نقل ميكند:
خداي تعالي ارواح را دو هزار سال قبل از خلقت بدنها آفريد، و شريفترين و برترين روحها را، ارواح محمّد، علي، فاطمه و حسنين و ائمّة نه گانه از نسل حسين بن علي ـ عليه السّلام ـ قرار داد و آنان را برآسمانها و زمين و كوهها عرضه كرد، نور چهارده معصوم همه جا را فرا گرفت و جهانگير شد. آنگاه از جانب حق تبارك و تعالي به آسمانها و زمين خطاب آمد كه: اينانند دوستان و اولياي من، و اينان هستند حجّتهاي من بر همة مخلوقاتم. (لذا حضرت صدّيقه(س) حجّت و وليّةالله است به نصّ خود حضرت احديّت جلّت عظمته). هيچيك از آفريدگانم نزد من محبوبتر از آنها نيست؛ بهشتم را براي دوستان آنان، و آتش دوزخم را براي مخالفين و دشمنان آنان آفريدهام؛ پس ولايتشان امانت من است در نزد مخلوقاتم. به جز اين برگزيدگان من، كيست كه بتواند اين بار امانت را با تمام سنگينياش بر دوش كشد و يا مدّعي اين مقام باشد؟۱۳
در قسمتي ديگر از حديث حضرت صادق(ع) ميفرمايد:
بعد از اين جريان، فرستادگان الهي (درساية ولايت چهارده معصوم) نگهدارندة اين امانت و معرِّف آن بوده اند، و به اوصياي خود و مخلصين امّت خويش نيز اين موضوع را بيان ميكردند...
در نتيجه، حضرت صدّيقة زهرا(س) نيز وليّة انبيا بوده است، چنانكه پيامبر اعظم و علي و يازده امام ديگر وليّ آنان بودهاند. يعني همة انبيا به خضوع و فروتني در مقابل اين چهارده وجود مقدّس ايمان و اعتقاد داشتهاند، چنانكه در بعضي از احاديث آمده است كه از جمله اعمال حضرت موسي و حضرت عيسي در زمان نبوّت آن دو پيامبر، ذكر صلوات بر محمّد و آلمحمّد بوده است، و اين خود نشان دهندة اعتراف به ولايت چهارده معصوم ميباشد... و سپس اضافه مينمايد كه اين ولايت همان است كه خدا ميفرمايد:
إنّا عرضنا الأمانة ...
پينوشتها:
--------------------------------------------------------------------------------
? برگرفته از: كتاب فاطمهالزهرا(س)، به كوشش حبيب چاپچيان، چاپ اميركبير.
۱. سوره احزاب (??) ، آيه ۳۳.
۲. اسناد شأن نزول آية تطهير، در مجلدات دوازدهم به بعد الغدير آمده و متأسفانه تاكنون طبع نگرديده است.
۳. مسند احمد، ج ۲، ص ۲۵۹ ـ ۲۸۵ ، شواهد التنزيل، ج ۲، ح ۶۳۷ ـ ۶۳۹ و ۶۴۴ و ۷۷۳.
۴. سوره آل عمران (?) ، آيه ۶۱.
۵. بعضي از مصادر شأن نزول اين آيه: صحيح مسلم، مسند احمد بن حنبل، سنن تِرمِذي، تفسير طبري، السنن الكبري (بيهقي)، الاغاني.
۶. سوره بقره (?) ، آيه ۳۷.
۷. الخصائص العلويه، ابو الفتح محمد بن علي نطنزي، الغدير، ج ۷، ص ۳۰۱.
۸. سوره شوري (۴۲)، آيه ۲۳.
۹. براي ديدن توصيف و توثيق اين افراد در نزد دانشمندان اهل سنت ، به پاورقيهاي كتاب فاطمه زهرا مراجعه فرماييد.
۱۰. شماره ۹.
۱۱. شرح المواهب اللَّدُنّيّه، ج ۳، ص ۲۱.
۱۲. سوره احزاب (??) آيه ۷۲.
۱۳. معاني الاخبار ص ۱۰۸ تا ۱۱۰ . خوانندگاني كه مايل به كسب آگاهي بيشتر از وجوه تفسيري اين آيه در روايات اهل بيت هستند ميتوانند به بحار ج ۵۷ ص ۲۷۸ مراجعه بفرمايند.
بعد از آنكه خداي تعالي آدم را آفريد و فرشتگان بر حضرت آدم سجده كردند، عُجب و خودپسندي به او راه يافت و در حاليكه به خود ميباليد، عرض كرد: پروردگارا! آيا مخلوقي كه نزد تو محبوبتر از من باشد، آفريدهاي؟ از جانب پروردگار خطاب آمد: بلي، و به امر پروردگار حجابها برداشته شد و پنج شبه ظاهر شدند كه در پيشگاه عرش ايستاده بودند. آدم عرض كرد: اينان كيانند؟
آية اول: آية تطهير
إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرّجس أهل البيت و يطهّركم تطهيرا.
خدا چنين ميخواهد كه رِجس (هر آلايش) را از شما خاندان نبوّت ببرد و شما را پاك و منزّه گرداند.?
در شأن نزول اين آيه، روايات متواتري در دست است كه حاكي است آية تطهير در خانة امّ سلمه نازل شده است و در آن هنگام رسول اكرم(ص)، حضرت صدّيقه(س)، اميرالمؤمنين و حسنين(ع) حضور داشته اند. جناب امّ سلمه از رسول اكرم(ص) تقاضا ميكند كه من نيز به جمع شما داخل شوم و تحت كِساء نزد شما خاندان رسالت قرار گيرم؟ حضرت او را نهي كرد و فرمود: «نه ، تو داخل نشو! هر چند تو برخيري. چون اين آيه مخصوص است به ما پنج تن».
نام جماعتي از صحابه كه شأن نزول اين آيه را در خصوص پنج تن نقل كرده اند و روايات آنها متواتر است به اين شرح ميباشد: سعد بن ابي وقّاص، انس بن مالك، ابن عبّاس، ابو سعيد خدري، عمر بن ابي سلمه، وائله ابن اسقع، عبدالله بن جعفر، ابو حمراء هلال، امّ سلمه، عايشه، ابو هريره، معقل بن يسار، ابوالطفيل، جابر بن عبدالله، ابو برزة اسلمي و مقداد بن اسود.۲
پس با توجه به مطلب فوق، جاي هيچگونه ترديدي نيست كه حضرت صدّيقة زهرا(س) نيز مشمول آية تطهير است و در كلمة «اهلالبيت»، او نيز مراد ميباشد. گذشته از اينها، پيامبر اكرم(ص) براي اثبات و روشن شدن حقيقت امر، كار بسيار جالبي كردند كه ۹ نفر از صحابه آن را نقل كردهاند. به اين شرح كه بعد از نزول اين آيه، حضرت رسول(ص) هر روز هنگام خروج از منزل كه براي اقامة نماز صبح به مسجد تشريف ميبرد، به در خانة حضرت صدّيقه ميآمد و ميفرمود:
السّلام عليكم يا اهل البيت ، إنّما يريد الله ليذهب عنكُم الرّجسَ أهل البيت يطهرّكم تطهيرا.
سلام بر شما اي اهل بيت؛ خداوند تنها ميخواهد آلودگيها را از شما بزدايد و پاك كند، پاك شدني.
راوي ميگويد: من شش ماه در مدينه بودم و اين جريان را هر روز مشاهده كردم.۳
همين يك آيه، برهاني است كافي و نشانگر اينكه حضرت صدّيقه(س) معصومه است، و عصمت از جمله شئون و مناصب ولايت است؛ و ما غير «ولي» كه معصوم باشد، سراغ نداريم.
آية دوم: آية مباهله
فقل تعالوا ندع أبناءنا و أبناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم وأنفسكم ثمّ نبتهل فنجعل لعنة الله علي الكاذبين۴
پس بگو (اي پيامبر) بياييد ما و شما با فرزندان و زنان خود با هم به مباهله برخيزيم (يعني در حقّ يكديگر نفرين كنيم) تادروغگويان را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازيم.
اين آيه به طور صريح و آشكار اشاره ميكند به اينكه پيامبر اكرم(ص) هنگاميكه با نصاراي نَجران مباهله نمود، حضرت صدّيقه(س) نيز در اين مباهله شركت داشت. ايشان وجود مقدّسي است كه ميان چهار معصوم ديگر در آية مباهله قرار گرفته است.۵ با توجه به اين مطلب كه مباهله (ابتهال و نفرين كردن) با نصاراي نجران يك كار عادي نيست و زن و مرد عادي نميتوانند اقدام به مباهله نمايند و طرف مقابل را مغلوب و رسوا كنند، لذا صلاحيت اقدام به چنين امر خطيري را افراد مقدس و شايسته اي دارا هستند كه مورد نظر مرحمت حضرت حق تبارك و تعالي بوده باشند، و حضرت صدّيقه(س) نيز يكي از آن شخصيتهايي است كه مشمول اين آية شريفه است و اين از مسلّمات است.
آية سوم
فتلقّى آدم من رّبّه كلماتٍ فتاب عليه إنّه هو التّوّاب الرّحيم.۶
پس حضرت آدم از حضرت حق تبارك و تعالي كلماتي را فرا گرفت (و آن كلمات را وسيلة قبولِ توبة خويش قرار داد) و خداوند توبة او را پذيرفت.
در بارة اين آيه احاديثي نقل شده است كه بسيار فوقالعاده است و با توجه به آية مذكور و اين روايات، انسان به خوبي ميتواند درك نمايد كه حضرتصدّيقه(س) يكي از علل خلقت است و يكي از اسباب آفرينش جهان ميباشد، يعني همانطور كه رسول اكرم(ص)، اميرالمؤمنين(ع) و حسنين(ع)، سبب خلقتند؛ حضرت صدّيقه نيز يكي از علل آفرينش است، و معقول نيست كسي علّت خلقت باشد و ولايت نداشته باشد.
ابن عبّاس از پيامبر اكرم(ص) روايتي نقل ميكند كه خلاصه اي از آن را در اينجا ميآوريم:
بعد از آنكه خداي تعالي آدم را آفريد و فرشتگان بر حضرت آدم سجده كردند، عُجب و خودپسندي به او راه يافت و در حاليكه به خود ميباليد، عرض كرد: پروردگارا! آيا مخلوقي كه نزد تو محبوبتر از من باشد، آفريدهاي؟ از جانب پروردگار خطاب آمد: بلي، و به امر پروردگار حجابها برداشته شد و پنج شبه ظاهر شدند كه در پيشگاه عرش ايستاده بودند. آدم عرض كرد: اينان كيانند؟ خطاب آمد: اين پيامبر من، اين علي اميرالمؤمنين پسرعمّ او، اين فاطمه دخترش، و اين دو حسن و حسين، پسران علي و فرزندان پيامبر من هستند. اينان مقام اوّل را دارا هستند و درجاتشان بسيار عالي و مرتبة تو تاليِ مقام والاي اينان است.
بعدها وقتي كه حضرت آدم مرتكب و مبتلاي آن ترك اولي شد، عرض كرد: پروردگارا از تو مسئلت دارم كه به حق محمّد و علي و فاطمه و حسن و حسين از خطاي من درگذري. پس دعايش مستجاب شد. و مشمول عفو و آمرزش خداي تعالي قرار گرفت و اين است معناي آية شريفه كه خدا ميفرمايد: پس آدم كلماتي از پروردگارش فرا گرفت كه به وسيلة آن كلمات توبة او مورد قبول واقع گرديد.۷
[به بيان علّامه، منظور از «كلمات» در آية ۱۲۴ سورة بقره نيز همين ذوات مقدّسه هستند كه شرح و روايات مربوط به آنها در اصل كتاب قابل مراجعه است.]
آية چهارم: آية مودّت
قل لا أسألكم عليه أجراً إلاّ المودّة في القربي.۸
بگو ( اي پيامبر) من براي انجام رسالتم پاداشي از شما نميخواهم، مگر مودّت با خويشان نزديكم.
پيامبر اكرم(ص) اجر رسالت خودش را از طرف حضرت حق تبارك و تعالي، مودّت نزديكان خويش اعلام ميدارد. يعني فقط مودّت خويشان حضرترسول(ص) را ميتوان اجر و مزد رسالتِ عظماي احمدي دانست. اين مودّت ارزنده، هم وزن اجر رسالت پيامبر است و به اجماع فريقين (شيعه و سنّي) اين آيه در شأن اهل بيت عصمت و قداست نازل شده است ، يعني علي، فاطمه، حسن و حسين(ع).
احمد بن حنبل در مناقب، حافظ ابن منذر، حافظ بن ابي حاتم، حافظ طبراني، حافظ ابن مردويه، واحدي مفسّر، ثعلبي مفسّر، حافظ ابو نعيم، بغوي مفسر و فقيه ابن مغازلي۹ از ابن عباس روايت ميكنند كه:
بعد از نزول اين آيه از پيامبر اكرم(ص) سؤال شد: خويشاوندان نزديك به تو كه مودّت آنان بر ما واجب است، چه كساني هستند؟ حضرت در جواب فرمود: علي، فاطمه، و دو فرزند آنان (حسن و حسين).
محبّ الدّين طبري در ذخائر، زَمَخشَري در كشّاف، حَمَويني در فرائد، نيشابوري در تفسيرش، ابن طلحه شافعي در مطالب السّؤول، رازي در تفسيرش، ابو السُّعود در تفسيرش، ابو حيّان در تفسيرش، نَسَفي در تفسيرش، حافظ هَيثَميدر مجمع، ابن صَبّاغ مالكي و ديگران روايت مذكور را نقل كرده اند.۱۰
قسطلّاني در المواهب اللّدنّيّه ميگويد:
خداي تعالي مودّت خويشان نزديك پيامبر را بر همگان واجب كرده است و دربارة وجوب محبّت اهل بيت معظّم حضرت رسول و ذرّيّة اوست كه خدا ميفرمايد: بگو اي پيامبر، در مقابل انجام رسالتم از شما مزدي نميخواهم به جز مودّت خويشان نزديكم.۱۱
[در متن كتاب روايات زيادي در اين باره آمده كه ما به اين دو اكتفا ميكنيم] و خلاصة كلام اينكه مسلّماً علي، فاطمه و حسنين، آل پيامبر ميباشند و قطعاً حبّ فاطمه(س) ضميمة اجر نبوّت و نشان دهندة ولايت اوست.
آية پنجم
إنّا عرضنا الأمانة علي السّموات و الأرض و الجبال فأبين أن يحملنها و أشفقن منها و حملها الإنسان إنّه كان ظلوماً جهولاً۱۲
ما امانت [الهي و بار تكليف] را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند، و[لي] انسان آن را برداشت؛ راستي او ستمگري نادان بود.
آية مذكور نيز از آياتي است كه در اثبات ولايت حضرت صدّيقه(س) ميتوان از آن استفاده كرد. امانتي كه خداي تعالي به آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرده است و از آنها خواسته تا آن را بپذيرند و اين امانت، همان ولايت پيامبر اكرم(ص) و امير المؤمنين و فاطمه و حسنين و ائمّة بعد از آنان ميباشد.
مفَضَّل بن عمر از حضرت امام صادق (ع) نقل ميكند:
خداي تعالي ارواح را دو هزار سال قبل از خلقت بدنها آفريد، و شريفترين و برترين روحها را، ارواح محمّد، علي، فاطمه و حسنين و ائمّة نه گانه از نسل حسين بن علي ـ عليه السّلام ـ قرار داد و آنان را برآسمانها و زمين و كوهها عرضه كرد، نور چهارده معصوم همه جا را فرا گرفت و جهانگير شد. آنگاه از جانب حق تبارك و تعالي به آسمانها و زمين خطاب آمد كه: اينانند دوستان و اولياي من، و اينان هستند حجّتهاي من بر همة مخلوقاتم. (لذا حضرت صدّيقه(س) حجّت و وليّةالله است به نصّ خود حضرت احديّت جلّت عظمته). هيچيك از آفريدگانم نزد من محبوبتر از آنها نيست؛ بهشتم را براي دوستان آنان، و آتش دوزخم را براي مخالفين و دشمنان آنان آفريدهام؛ پس ولايتشان امانت من است در نزد مخلوقاتم. به جز اين برگزيدگان من، كيست كه بتواند اين بار امانت را با تمام سنگينياش بر دوش كشد و يا مدّعي اين مقام باشد؟۱۳
در قسمتي ديگر از حديث حضرت صادق(ع) ميفرمايد:
بعد از اين جريان، فرستادگان الهي (درساية ولايت چهارده معصوم) نگهدارندة اين امانت و معرِّف آن بوده اند، و به اوصياي خود و مخلصين امّت خويش نيز اين موضوع را بيان ميكردند...
در نتيجه، حضرت صدّيقة زهرا(س) نيز وليّة انبيا بوده است، چنانكه پيامبر اعظم و علي و يازده امام ديگر وليّ آنان بودهاند. يعني همة انبيا به خضوع و فروتني در مقابل اين چهارده وجود مقدّس ايمان و اعتقاد داشتهاند، چنانكه در بعضي از احاديث آمده است كه از جمله اعمال حضرت موسي و حضرت عيسي در زمان نبوّت آن دو پيامبر، ذكر صلوات بر محمّد و آلمحمّد بوده است، و اين خود نشان دهندة اعتراف به ولايت چهارده معصوم ميباشد... و سپس اضافه مينمايد كه اين ولايت همان است كه خدا ميفرمايد:
إنّا عرضنا الأمانة ...
پينوشتها:
--------------------------------------------------------------------------------
? برگرفته از: كتاب فاطمهالزهرا(س)، به كوشش حبيب چاپچيان، چاپ اميركبير.
۱. سوره احزاب (??) ، آيه ۳۳.
۲. اسناد شأن نزول آية تطهير، در مجلدات دوازدهم به بعد الغدير آمده و متأسفانه تاكنون طبع نگرديده است.
۳. مسند احمد، ج ۲، ص ۲۵۹ ـ ۲۸۵ ، شواهد التنزيل، ج ۲، ح ۶۳۷ ـ ۶۳۹ و ۶۴۴ و ۷۷۳.
۴. سوره آل عمران (?) ، آيه ۶۱.
۵. بعضي از مصادر شأن نزول اين آيه: صحيح مسلم، مسند احمد بن حنبل، سنن تِرمِذي، تفسير طبري، السنن الكبري (بيهقي)، الاغاني.
۶. سوره بقره (?) ، آيه ۳۷.
۷. الخصائص العلويه، ابو الفتح محمد بن علي نطنزي، الغدير، ج ۷، ص ۳۰۱.
۸. سوره شوري (۴۲)، آيه ۲۳.
۹. براي ديدن توصيف و توثيق اين افراد در نزد دانشمندان اهل سنت ، به پاورقيهاي كتاب فاطمه زهرا مراجعه فرماييد.
۱۰. شماره ۹.
۱۱. شرح المواهب اللَّدُنّيّه، ج ۳، ص ۲۱.
۱۲. سوره احزاب (??) آيه ۷۲.
۱۳. معاني الاخبار ص ۱۰۸ تا ۱۱۰ . خوانندگاني كه مايل به كسب آگاهي بيشتر از وجوه تفسيري اين آيه در روايات اهل بيت هستند ميتوانند به بحار ج ۵۷ ص ۲۷۸ مراجعه بفرمايند.