هیلاری کلینتون در واکنش به اتهامات اخیر مدعی شد که بشار اسد، روسیه و ایران باعث به وجود آمدن گروه داعش شدند.
وی در واکنش به اتهام مدیر برنامه های برنی سندرز؛ از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری امریکا که گفته بود سیاست خارجی کلینتون باعث خلق گروه تروریستی داعش شد گفت: این اظهارات چرند است.
وی افزود: داعش در وهله اول زاییده خلأ قدرت در سوریه بود که عامل آن بشار اسد و حامیان وی مثل ایران و روسیه هستند.
او درباره اظهارات سندرز که گفته بود حملات اسرائیل به نوار غزه نامتناسب بود و باعث کشته شدن انسان های بی گناه شد نیز گفت: شما وقتی مورد حملات راکتی قرار می گیرید و مردم و سربازان تان زیر آتش حملات هستند باید پاسخ بدهید. در سال ۲۰۱۲ که من درباره آتش بس بین حماس و اسرائیل مذاکره می کردم فهمیدم که این حماس است که علیه اسرائیل حمله می کند... برای اسرائیل سخت است که دقیقا کسانی که به آنها حمله می کنند را هدف قرار دهد.
این اظهارات در حالی مطرح می شود که از هیلاری کلینتون به عنوان بخت اول انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا نام برده می شود و شماری از تحلیلگران اعتقاد دارند که با توجه به نامزدهای افراط گرایی مانند دونالد ترامپ، حضور هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، مغتنم و مایه امیدواری محسوب می شود؛ اما ارزیابی ها نشان می دهد که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا وقتی وارد کارزاری به این اهمیت می شوند، دیگر نمی توانند آنگونه که فکر می کنند، سخن بگویند؛ بلکه باید به گونه ای فکر کنند که سخن می گویند و سخن گفتن شان را نیز نه خود شان؛ بلکه لابی ها، گروه های فشار، حامیان مالی و سازمان های سیاسی ذی نفوذ به ویژه ثروتمندان یهودی حامی اسراییل که غالبا عضو بزرگ ترین لابی صهیونیزم یعنی آیپک هستند، تعیین می کنند.
هیلاری کلینتون هم از این قاعده مستثنی نیست. او نمی تواند همزمان با آنکه داوطلب شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا است، مخالف سیاست های رژيم اسراییل در قبال فلسطینیان و طرفدار حقوق مشروع و انسانی فلسطینی ها نیز باشد.
همین قاعده در مورد پدیده داعش نیز وجود دارد. سخنان کلینتون در مورد داعش، از نظر هر ناظر مستقلی، مضحکه ای بیش نیست؛ اما برای او و حامیان صهیونیستی وی، کاملا قابل توجیه است.
آنها سال هاست که سرگرم فرافکنی و دروغ پراکنی در مورد اقدامات بی ثبات کننده ای هستند که ریشه در سیاست های مستقیم خود شان در دنیای اسلام دارد.
داعش هم یکی از همین موارد است.
سخنان کلینتون اما نمی تواند واقعیت را برای میلیون ها انسان ناظر عملکردهای داعش و ائتلاف امریکایی ضد داعش، تغییر دهد.
بر همگان روشن است که چه کشورهایی در سوریه و عراق، بر علیه داعش مبارزه می کنند و چه کشورهایی برای آن گروه کمک های هوایی «اشتباهی» پرتاب می کنند!
با این حال، این سخنان خانم کلینتون، به باور آگاهان از این نظر بسیار ناامیدکننده است که در میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا، یک چهره متفاوت وجود ندارد که امیدهای جهان نسبت به تغییر نگاه و سیاست های بنیادین ایالات متحده را زنده و محقق سازد.
بی هیچ اغراقی می توان ادعا کرد که پیش از این، چنین انتظاری از هیلاری کلینتون وجود داشت؛ اما ظاهرا او هم در چرخه رییس جمهور سازی لابی صهیونیزم مسلط بر سیاست امریکایی، حل و هضم شده و به خوبی خود را مهیای رییس جمهور شدن در ایالات متحده کرده است؛ سمتی که یکی از استلزامات ناگزیر آن، تبعیت بی چون و چرا از رویکردهای لابی صهیونیزم، حمایت بی قید و شرط از رژيم اسراییل، توجیه سیاست خارجی ایالات متحده در زمینه تروریزم و حمله بر کشورهای هدف امریکا مانند ایران، روسیه، سوریه و... است.
با این حساب، این تنها دونالد ترامپ نیست که به درد سری جدی برای امریکا تبدیل شده است؛ بلکه هیلاری کلینتون هم به سهم خود، به انتظارات جهان از انتخابات آتی ریاست جمهوری در امریکا، پاسخ منفی و ناامیدکننده می دهد.
البته این برای انتخاب کنندگان امریکایی نیز به همان میزان، زیانبار و مأیوس کننده است؛ زیرا آنها در صورتی که دونالد ترامپ از اردوی بازها و هیلاری کلینتون از اردوی کبوتران به آوردگاه انتخابات ریاست جمهوری امریکا راه پیدا کنند، با انتخابی دشوار میان بد و بدتر مواجه خواهند بود.
وی در واکنش به اتهام مدیر برنامه های برنی سندرز؛ از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری امریکا که گفته بود سیاست خارجی کلینتون باعث خلق گروه تروریستی داعش شد گفت: این اظهارات چرند است.
وی افزود: داعش در وهله اول زاییده خلأ قدرت در سوریه بود که عامل آن بشار اسد و حامیان وی مثل ایران و روسیه هستند.
او درباره اظهارات سندرز که گفته بود حملات اسرائیل به نوار غزه نامتناسب بود و باعث کشته شدن انسان های بی گناه شد نیز گفت: شما وقتی مورد حملات راکتی قرار می گیرید و مردم و سربازان تان زیر آتش حملات هستند باید پاسخ بدهید. در سال ۲۰۱۲ که من درباره آتش بس بین حماس و اسرائیل مذاکره می کردم فهمیدم که این حماس است که علیه اسرائیل حمله می کند... برای اسرائیل سخت است که دقیقا کسانی که به آنها حمله می کنند را هدف قرار دهد.
این اظهارات در حالی مطرح می شود که از هیلاری کلینتون به عنوان بخت اول انتخابات ریاست جمهوری آینده امریکا نام برده می شود و شماری از تحلیلگران اعتقاد دارند که با توجه به نامزدهای افراط گرایی مانند دونالد ترامپ، حضور هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، مغتنم و مایه امیدواری محسوب می شود؛ اما ارزیابی ها نشان می دهد که نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا وقتی وارد کارزاری به این اهمیت می شوند، دیگر نمی توانند آنگونه که فکر می کنند، سخن بگویند؛ بلکه باید به گونه ای فکر کنند که سخن می گویند و سخن گفتن شان را نیز نه خود شان؛ بلکه لابی ها، گروه های فشار، حامیان مالی و سازمان های سیاسی ذی نفوذ به ویژه ثروتمندان یهودی حامی اسراییل که غالبا عضو بزرگ ترین لابی صهیونیزم یعنی آیپک هستند، تعیین می کنند.
هیلاری کلینتون هم از این قاعده مستثنی نیست. او نمی تواند همزمان با آنکه داوطلب شرکت در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا است، مخالف سیاست های رژيم اسراییل در قبال فلسطینیان و طرفدار حقوق مشروع و انسانی فلسطینی ها نیز باشد.
همین قاعده در مورد پدیده داعش نیز وجود دارد. سخنان کلینتون در مورد داعش، از نظر هر ناظر مستقلی، مضحکه ای بیش نیست؛ اما برای او و حامیان صهیونیستی وی، کاملا قابل توجیه است.
آنها سال هاست که سرگرم فرافکنی و دروغ پراکنی در مورد اقدامات بی ثبات کننده ای هستند که ریشه در سیاست های مستقیم خود شان در دنیای اسلام دارد.
داعش هم یکی از همین موارد است.
سخنان کلینتون اما نمی تواند واقعیت را برای میلیون ها انسان ناظر عملکردهای داعش و ائتلاف امریکایی ضد داعش، تغییر دهد.
بر همگان روشن است که چه کشورهایی در سوریه و عراق، بر علیه داعش مبارزه می کنند و چه کشورهایی برای آن گروه کمک های هوایی «اشتباهی» پرتاب می کنند!
با این حال، این سخنان خانم کلینتون، به باور آگاهان از این نظر بسیار ناامیدکننده است که در میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا، یک چهره متفاوت وجود ندارد که امیدهای جهان نسبت به تغییر نگاه و سیاست های بنیادین ایالات متحده را زنده و محقق سازد.
بی هیچ اغراقی می توان ادعا کرد که پیش از این، چنین انتظاری از هیلاری کلینتون وجود داشت؛ اما ظاهرا او هم در چرخه رییس جمهور سازی لابی صهیونیزم مسلط بر سیاست امریکایی، حل و هضم شده و به خوبی خود را مهیای رییس جمهور شدن در ایالات متحده کرده است؛ سمتی که یکی از استلزامات ناگزیر آن، تبعیت بی چون و چرا از رویکردهای لابی صهیونیزم، حمایت بی قید و شرط از رژيم اسراییل، توجیه سیاست خارجی ایالات متحده در زمینه تروریزم و حمله بر کشورهای هدف امریکا مانند ایران، روسیه، سوریه و... است.
با این حساب، این تنها دونالد ترامپ نیست که به درد سری جدی برای امریکا تبدیل شده است؛ بلکه هیلاری کلینتون هم به سهم خود، به انتظارات جهان از انتخابات آتی ریاست جمهوری در امریکا، پاسخ منفی و ناامیدکننده می دهد.
البته این برای انتخاب کنندگان امریکایی نیز به همان میزان، زیانبار و مأیوس کننده است؛ زیرا آنها در صورتی که دونالد ترامپ از اردوی بازها و هیلاری کلینتون از اردوی کبوتران به آوردگاه انتخابات ریاست جمهوری امریکا راه پیدا کنند، با انتخابی دشوار میان بد و بدتر مواجه خواهند بود.
