تاریخ انتشار :يکشنبه ۱ قوس ۱۳۹۴ ساعت ۰۰:۰۷
کد مطلب : 119389
گره امنیت افغانستان؛ از شمال تا آسیای جنوبی
با شدت یافتن درگیری بین نیروهای دولتی و گروه طالبان در منطقه خواجه بهاءالدین در ولایت تخار در شمال کشور، مقام‌های محلی هشدار داده‌اند که اگر نیروی کمکی نرسد، این منطقه دست طالبان خواهد افتاد.

جاوید مشفق؛ ولسوال خواجه بهاءالدین گفت که تروریست های وابسته به گروه طالبان شب ۲۹ عقرب منطقه "علی قناق" ولسوالی درقد را تصرف و به سوی خواجه بهاءالدین پیشروی کردند.

درقد جزیره‌ای است که در بین دریای آمو و در جوار ولسوالی خواجه بهاءالدین موقعیت دارد. طالبان این منطقه را ۶ عقرب تصرف کردند.

آقای مشفق گفت که هرچند در حال حاضر، جلو پیشروی طالبان به سوی مرکز ولسوالی خواجه بهاءالدین گرفته شده؛ اما اگر نیروی اضافی به کمک نیروهای محلی نرسد، شاید این منطقه به دست طالبان بیفتد.

او افزود:"نیروهایی که از ماه حمل به این طرف با طالبان در جنگ هستند، از جنگ خسته هستند و اگر نیروی بیشتری نرسد و مقام‌ها توجه جدی‌تر نکنند، شاید نتیجه برعکس چیزی که ما تصور می‌کنیم، باشد".

فرماندار خواجه بهاءالدین با تاکید بر اینکه "بدون امکانات و دست خالی جنگ نمی‌شود"، گفت:"وعده کمک بیشتر داده شده و انشاءالله این کمک‌ها تا ساعتی دیگر می‎رسد."

این در حالی است که پیش از سقوط سایر مناطق و ولسوالی ها نیز اظهار نظرهای هشدارآمیز مشابهی از سوی مقام های محلی مطرح شده؛ اما با کم توجهی دولت مرکزی و ادارات ولایتی رو به رو شده است.

این بار نیز کارشناسان، هشدار می دهند که مبادا هشدارهای مقامات محلی مورد سهل انگاری مقام های مرکزی قرار گیرد و در نهایت، نتیجه به نفع دشمن تمام شود.

از سوی دیگر، با توجه به آنچه این مقام محلی گفته است، جنگ در ولسوالی بهاءالدین و مناطق اطراف آن از آغاز سال جاری تاکنون جریان دارد و این امر، بدون تردید، یک روند فرسایشی خطرناک را ایجاد می کند و نیروهای محلی را در موقعیت آسیب پذیرتری قرار می دهند؛ با این حساب، وضعیت جاری در این منطقه حساس، نیازمند دقت و تمرکز راهبردی دولت مرکزی است.

ولسوالی خواجه بهاءالدین یکی از مهم‌ترین مناطق استراتژیک در ولایت تخار است که طالبان زمانی که حدود ۸۰ درصد خاک کشور را تصرف کرده بودند، نتوانستند به این منطقه دست یابند.

در آن سال‌ها دولت مجاهدین به ریاست برهان‌الدین ربانی و نیروهای آن تحت فرماندهی احمدشاه مسعود، در این منطقه مستقر شده بودند. احمدشاه مسعود در ۱۸ سنبله ۱۳۸۰ در همین منطقه ترور شد.

با این حساب، به باور آگاهان، این منطقه از اهمیت راهبردی فوق العاده ای برخوردار است و سقوط احتمالی آن برای تروریست ها اهمیتی نمادین دارد؛ زیرا این امر بدان معناست که تروریست ها امروزه حتی از زمان سلطه دولت مجاهدین به رهبری برهان الدین ربانی نیز قدرتمندتر هستند؛ زیرا آنها در آن زمان، قادر به سقوط و تصرف این منطقه نشدند؛ اما اینک می توانند به این آرزو دست پیدا کنند.

صرف نظر از این، وقتی دولت وقت به رهبری آقای ربانی در این منطقه، مستقر بوده و با توجه به ترور فرمانده مسعود در خواجه بهاءالدین، به نظر می رسد این منطقه، از اهمیت ویژه و راهبردی برخوردار است و موقعیت حساسی دارد؛ بنابراین، توجه به آن، به معنای توجه دولت به امنیت سراسر مناطق شمال کشور است.

جاوید مشفق هم احتمالا با توجه به همین مسایل است که هشدار داده که اگر مرکز ولسوالی خواجه بهاءالدین به دست طالبان سقوط کند، مقاومت نیروهای دولتی در مناطق همجوار آن، به‌ویژه ولسوالی های دشت قلعه و ینگی قلعه، در برابر طالبان تضعیف خواهد شد.

از سوی دیگر، موقعیت این منطقه و ولسوالی درقد، از دید کارشناسان، برای طالبان بسیار بالاست؛ زیرا آنها با تصرف این مناطق به آسانی می توانند دامنه صدور و توسعه تروریزم را به آنسوی آب های آمو در جمهوری های آسیای میانه، بکشانند و با این وصف، سقوط بهاءالدین یک شکست سنگین استراتژیک برای جبهه ضد تروریزم فعال در شمال و آسیبی جدی به امنیت مناطق شمالی و حتی جمهوری های آسیای میانه محسوب می شود.

این در حالی است که اشرف غنی؛ رییس جمهور، اخیرا گفته است که طالبان که یک پدیده افغانی و پاکستانی است، اکنون به یک پدیده آسیای جنوبی مبدل شده که به سوی بنگله دیش و دیگر مناطق، در حال گسترش است.

رئیس جمهور گفته که جنگجویان مسلح در افغانسان، چین، روسیه، عربستان سعودی، قزاقستان، افریقای شمالی، پاکستان و سایر کشورها همه روزه می جنگند، پس خشونت و افراط گرایی در افغانستان، مساله ای داخلی نیست.

اشرف غنی در بیانیه اش خطاب به دانشجویان دانشگاه نظربایف در شهر آستانه؛ پایتخت قزاقستان گفت:«طالبان که یک پدیده هردو افغانی و پاکستانی است، اکنون به یک پدیده آسیای جنوبی مبدل شده که در حال گسترش به سوی بنگله دیش و دیگر مناطق هم می باشد. آنها چقدر طرفدار دارند؟ بگذارید که در انتخابات اشتراک کنند و بگذارید که افغانان آنها را انتخاب کنند. اگر مردم افغانستان به آنها رای دهند، من هم به خوشی خود دفتر را به آنها وامی گذارم. اگر اعمال شان در قندوز ملاحظه شود، متاسفانه تشدد تا حدی رسیده بود که هیچ گروهی که خواب حکومت را ببیند نیز چنین نمی کند.»

این بخش از سخنان آقای غنی، از دید آگاهان به معنای آن است که او تروریزم و ناامنی های ناشی از آن در افغانستان را عارضه ای صرفا داخلی و افغانی نمی داند؛ بلکه آن را در چارچوب تهدیدهای جهانی تروریزم بین المللی، طبقه بندی می کند که مبارزه با آن نیز یک مسؤولیت بزرگ بین المللی است.

آگاهان می گویند که با توجه به این سخن، آقای غنی باید ابتکار عمل ایجاد ائتلافی واقعی از کشورهایی که هدف تهدیدهای تروریستی هستند را به دست بگیرد.

بدون تردید، کشورهای زیادی هستند که با او در این طرح، همراه و همنوا خواهند شد.

دست کم قدرت هایی مانند هند، روسیه و کشورهای هم پیمان آنها یک مبارزه واقعی و همه جانبه را بر علیه تروریزم در افغانستان و سایر مناطق آغاز خواهند کرد؛ هرچند ممکن است که امریکا و هم پیمانانش مانند موضعی که در قبال دخالت روسیه در سوریه گرفتند، در ابتدا با آن مخالفت کنند و در نهایت، تن به یک سازش سیاسی بدهند.

واقعیت این است که در جهان کنونی، قرن امریکایی به پایان رسیده و جهان به شدت چندجانبه گرا و چندقطبی شده است؛ بنابراین، افغانستان نیز برای مبارزه با خطرات تروریستی و ضد امنیتی، باید به رویکردهای چندجانبه گرایانه بین المللی روی آورد و از ماندن در حصار و انحصار یک قطب خاص قدرت جهانی، احتراز کند.

شاید در این صورت، بتوان گرهی از مسایل امنیتی افغانستان باز کرد و بر دشمن تروریستی و حامیان منطقه ای آن، غلبه پیدا کرد.

رئیس جمهور اشرف غنی به خروج نیروهای خارجی از افغانستان نیز اشاره کرده گفت:«رئیس جمهور بارک اوباما خروج نیروهای امریکایی را از افغانستان به مردم خود وعده داده بود؛ اما زمانی که فعالیت افغانان را در مبارزه با تشدد مشاهده کرد، دید که ما تا چه حد کار اصولی می کنیم. از تعهد خود گذشت و به مردم خود توضیح داد که افغانستان ارزش آن را دارد تا بالای آن سرمایه گذاری شود. این یک اقدام همکاری فوق العاده از سوی امریکا به شمار می رود. اروپا هم چنین کار را کرد. هفته گذشته ۳۱ کشور همکاری نظامی را با ما تعهد نمودند و امیدواریم که تا پایان این هفته شمار این کشورها به ۴۰ برسند."

غنی گفت که مبارزه با تروریزم و افراط گرایی او را مجبور ساخته تا در عوض عملی کردن برنامه هایش در جهت دادن حقوق افغانان، روی نجات مردم از خشونت و تشدد، بیشتر تمرکز کند.

با این وصف، به باور منتقدان، استمرار حضور نظامی غرب در افغانستان، به شیوه کنونی، کمکی به مبارزه اصولی با تروریزم نمی کند. این حضور، چه بسا زمینه ساز توسعه و تشدید فعالیت های هراس افکنانه و خشونت بار گروه های ضد امریکایی و ضد غربی در افغانستان خواهد شد که قربانی آن فقط مردم افغانستان هستند.

بنابراین، تنها راهکار عاقلانه و عملی، رویکردهای چندجانبه گرا و شکستن حصار و انحصار غرب در حیطه مبارزه با تروریزم در افغانستان و نیز بسط دادن دامنه این مبارزه به فراتر از مرزهای ملی افغانستان است.
https://avapress.com/vdciv3az3t1azp2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما