تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۶ حمل ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۱۰
کد مطلب : 124969
پندهای حکیمانه/ بدترین بلاها
امام علی (ع) در حکمت ۳۸۸ نهج البلاغه با بیان آیه ألاَ وَ إِنَّ مِنَ الْبَلاَءِ الْفَاقَةَ، وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ، وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ. ألاَ وَ إِنَّ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ ، می فرمایند: آگاه باشيد كه يكى از بلاها فقر و تنگدستى است و بدتر از آن بيمارى جسم است و از آن بدتر بيمارى قلب (فساد اخلاق و انحراف عقيدتى) مى باشد و بدانيد كه تقواى قلب به دليل صحت بدن است.

امام(عليه السلام) در اين گفتار نورانى در چهار جمله به چهار نكته مهم اشاره مى كند. در جمله هاى سه گانه نخست اشاره به سه بلا كرده كه يكى از ديگرى شديدتر و رنج آورتر است.

نخست مى فرمايد: «آگاه باشيد كه فقر و تنگدستى يكى از بلاهاست»; (ألاَ وَإِنَّ مِنَ الْبَلاَءِ الْفَاقَةَ). در حكمت ۱۶۳ نيز فقر به عنوان «الموت الاكبر; مرگ بزرگ تر» معرفى شده است در حديث ديگرى از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)آمده است: «الْفَقْرُ سَوَادُ الْوَجْهِ فِى الدَّارَينِ; فقر مايه روسياهى در دنيا و آخرت است»،دليل آن هم روشن است; شخصى كه گرفتار فقر و تنگدستى مى شود چه بسا آلوده گناهان زيادى ازقبيل سرقت و خيانت و تقلب و مانند آن مى گردد.

ازنظر معنوى، فقر، انسان را به ناشكرى و ناسپاسى در برابر پروردگار و جزع و فزع وا مى دارد و به اين ترتيب، هم از خدا دور مى شود و هم از خلق خدا،به همين دليل در اسلام دستورهاى فراوانى براى مبارزه با فقر داده شده است چراكه دعوت به فضايل اخلاقى و ايمان و اعتقاد صحيح به هنگام بى نيازى، بسيار آسان تر است.

البته نمى توان انكار كرد كه گروهى از اولياء الله هستند كه گرفتار فقرند و در عين حال شاكرند و صابرند و در مسير حق گام برمى دارند. آنگاه امام(عليه السلام) در جمله دوم اشاره به چيزى كه بدتر از فقر است مى كند، مى فرمايد: «بدتر از فقر، بيمارى بدن است»; «وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ» به يقين، غالب افراد اگر زندگانى فقيرانه اى داشته باشند ولى تندرست باشند آن را بر غناى توأم با بيمارى و بيزارى از همه چيز، ترجيح مى دهند.

انسان بيمار كه ملازم و حليف بستر است چه بهره اى مى تواند از غنا و ثروت خود ببرد جز اين كه ببيند و حسرت بخورد بسيارند كسانى كه حاضرند تمام ثروت خود را بدهند تا از بستر بيمارى برخيزند و اساساً همان گونه كه اشاره كرديم ثروتمند بيمار نه تنها از ثروت خود بهره اى نمى برد بلكه زجر هم مى كشد چون مى بيند ديگران از ثروت او بهره مند مى شوند و او محروم است.

سپس امام(عليه السلام) به بلايى كه از آن هم بدتر است اشاره كرده، مى فرمايد: «و بدتر از بيمارى بدن، بيمارى قلب است»; (وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ). روشن است كه منظور از قلب در اين جا آن عضوى كه وسيله خون رسانى به تمام بدن است نمى باشد بلكه قلب به معناى روح و جان آدمى است و در لغت، يكى از معانى آن نيز همين معنا ذكر شده است.

افراد بيماردل كسانى هستند كه يا ازنظر اعتقادى گرفتار انحرافات مختلفى شده اند و يا ازنظر اخلاقى آلوده به انواع رذايل گشته اند مانند بخل و حسد و كينه توزى و شهوت پرستى و … . معلوم است كه بيمارى تن در دنيا انسان را آزار مى دهد ولى بيمارى قلب و روح، هم در دنيا انسان را آزار مى دهد و هم مايه بدبختى او در سراى ديگر است و به همين دليل بيمارى روح و قلب از همه آنچه قبلا ذكر شد بدتر مى باشد.

در آخرين جمله از اين كلام نورانى، امام(عليه السلام)مى فرمايد: «آگاه باشيد كه به سبب صحت بدن تقواى قلب حاصل مى شود»; (ألاَ وَ إِنَّ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْبِ) اشاره به اين كه عقل سالم و اخلاق خوب از سلامت جسم سرچشمه مى گيرد يا به تعبير ديگر انسانى كه ازنظر جسمى سالم نباشد زمينه هاى بى تقوايى ممكن است در وى حاصل شود، ولى بايد توجه داشت كه اين جمله به اين صورت در تمام نسخه هاى اصلى نهج البلاغه كه به دست ما رسيده، نيامده است بلكه در همه نسخه هاى معروف به اين صورت نقل شده است: «وَأَفْضَلُ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقَلْب; بهتر از صحت بدن تقواى قلب است».

به اين ترتيب جمله مزبور هماهنگ با جمله هاى قبل از آن مى شود كه امام(عليه السلام)درباره اهميت تقواى الهى و فضايل اخلاقى و برترى آن بر مال و ثروت و سلامت تن بيان فرموده است .

در واقع امام(عليه السلام) در مقابل سه جمله اول كه اشاره به فقر و بيمارى جسمانى و بيمارى قلب فرموده و يكى را از ديگرى بدتر شمرده، در اين عبارت به نقطه هاى مقابل آن (ثروت و مال و صحت بدن و صحت قلب) اشاره كرده و هر كدام را از مورد قبلى بالاتر شمرده است.
https://avapress.com/vdciq5az3t1ar32.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما