تاریخ انتشار :شنبه ۲۴ عقرب ۱۳۹۳ ساعت ۲۲:۵۷
کد مطلب : 102276
دیدار، لبخند، عکس یادگاری و دیگر هیچ!
نواز شریف؛ نخست وزیر پاکستان گفته که متعهد به حمایت از تلاش‌های محمد اشرف غنی؛ رئیس جمهور افغانستان برای کشاندن طالبان به میز مذاکره است.
چند هفته پیش آقای غنی از طالبان دعوت کرد؛ تا به مذاکرات صلح بپیوندند و اکنون، نخست وزیر پاکستان از این ابتکار او حمایت کرد و گفت که این روند باید "از خود افغان‌ها و به رهبری افغان‌ها باشد."
او گفت:"من تاکید می‌کنم که افغانستان آرام، باثبات، متحد و سعادتمند به سود منافع ملی پاکستان است. روابط میان افغانستان و پاکستان ویژه است. روابط برادرانه ما را دین مشترک، خویشاوندی و تاریخ مشترک استحکام بیشتر می‌بخشد. امنیت و سعادت آینده ما باهم مرتبط اند."
رئیس جمهوری غنی نیز با تمجید از نخست وزیر پاکستان، خواهان گشایش صفحه جدید در روابط دو کشور شد.
او گفت: "ما باید بر گذشته غلبه کنیم. ما اجازه نمی‌دهیم گذشته آینده ما را ویران کند."
آقای غنی ابراز امیدواری کرد که پاکستان و افغانستان " نقش، قلب آسیا را ایفا کنند تا هم‌گرایی اقتصادی در آسیا به یک واقعیت تبدیل شود."
با این حال، این پرسش کماکان وجود دارد که آیا سفر آقای اشرف غنی به پاکستان، در ادامه سفرهای بیست گانه رییس جمهور کرزی، بیست و یکمین آن است یا نه پایه گذار و ایجادگر فصل تازه ای در رابطه دو کشور خواهد بود.
از نظر صاحب نظران، دست کم در ظاهر ماجرا، چیزی که نشان از تغییر داشته باشد به چشم نمی خورد.
در سفرهای بیست گانه آقای کرزی به پاکستان نیز غالبا سیاستمداران پاکستانی از همین کلمات و تعبیرها در خصوص سیاست و رویکرد شان در قبال افغانستان سخن می گفتند.
آنها از روند صلح افغانستان به رهبری خود افغان ها اعلام حمایت می کردند. آنها یک افغانستان امن، سعادتمند و باثبات را در راستای منافع ملی پاکستان ارزیابی می کردند. آنها تروریزم و دهشت افکنی را محکوم می کردند و خود را یکی از قربانیان تروریزم و افراط گرایی معرفی می کردند. آنها در استقبال از مقام های کابل، بالاترین سطح تشریفات دیپلماتیک را رعایت می کردند، فرش سرخ پهن می کردند، مقامات درجه یک حکومت اسلام آباد به استقبال هیات کابل می آمدند و در عکس های خبری، همواره ژست های به ظاهر مسالمت جویانه و دوستانه می گرفتند، دست همدیگر را به گرمی فشار می دادند و...؛ اما هیچیک از این اقدامات، تغییری را برای مردمی که از بدخشان تا بغلان، از غزنی تا کنر و جلال آباد و از هلمند و قندهار تا نورستان، همه روزه قربانی تیرهای زهرآگین و مسموم تروریزم پاکستانی می شوند، تغییر نداد.
آقای کرزی، در ملاطفت و مسالمت با طالبان و پاکستان، پا را از اشرف غنی هم فراتر می گذاشت. تروریست ها را برادر می خواند و درباره پاکستان می گفت که اگر آن کشور دوست و برادر، مورد حمله قرار گیرد، افغانستان در کنار برادران و خواهران پاکستانی خواهد ایستاد و با دشمن پاکستان، خواهد جنگید!
اشرف غنی، طالبان را «مخالف سیاسی» می خواند؛ اما کرزی آنها را برادر و اولاد این آب و خاک می دانست و با عذر و التماس از آنها دعوت به صلح و همکاری می کرد.
میزان زندانیان طالبانی که کرزی آزاد کرد، هرگز با میزانی که اشرف غنی آزاد کرده یا خواهد کرد، قابل مقایسه نیست؛ اما چه چیزی تغییر کرد؟
دیپلماسی دیدار، لبخند، عکس یادگاری و دیگر هیچ، دیگر رنگ باخته است. آقای غنی اگر در جستجوی «فصل جدید» در روابط خود با پاکستان است، می بایست با زبانی صریح، جدی، مستقیم و بی پرده با سران اسلام آباد سخن کند.
درخواست های او از پاکستان نباید انتزاعی و مبتنی بر رویکرد بی حاصل و مهمل «اتهام علیه اتهام» باشد. نیروهای امنیتی و دستگاه های کشفی ما همه روزه، ده ها سند حاکی از دخالت پاکستان در ناآرامی های افغانستان، منتشر می کنند، چرا آقای غنی یا هرکس دیگری به نمایندگی از افغانستان، این اسناد را به پاکستانی ها ارائه نمی کنند؟
انتظار نمی رفت و کماکان نمی رود که نخستین سفر آقای غنی به پاکستان از نقطه نظر نتیجه، به مثابه بیست و یکمین سفر حامد کرزی، تعبیر شود.
نتایج این سفر باید ملموس، عملی و مشخص باشد. اینکه پاکستان در زمینه مبارزه با تروریزم، دستگیری سران گروه های تروریستی مستقر در خاک آن کشور، پایان پرورش تروریزم در مدارس مذهبی پاکستان، قطع حمایت احزاب و سازمان های بنیادگرای آن کشور از جریان های تروریستی فعال در افغانستان، کنترل مرزها و قطع حملات راکتی و توپخانه ای چه می کند و این مسایل، بر اساس کدام جدول زمان بندی شده، عملیاتی خواهند شد؟
آیا سفر آقای غنی، متضمن پاسخ به این پرسش ها هست؟
مولف : عبدالکریم محمدی
https://avapress.com/vdcfe0dyvw6dx0a.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما