تاریخ انتشار :سه شنبه ۳ قوس ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۰۳
کد مطلب : 119529
تنها راه نجات؛ تقویت ائتلاف منطقه ای!
استعمار امریکایی-غربی در چند دهه اخیر به شگرد خاصی و ویژه ای روی آورده است و آن خلق و ایجاد بحران در کشورهایی است که به نحوی با سیاست های مداخله گرانه آنان همسو نیستند و سعی می کنند تا وجهه آزاد و مستقل خود را حفظ کنند.

استعمار در سطح جهان و به خصوص در سطوح کشورهای اسلامیِ مخالف با مرام و هدف توسعه طلبانه خویش، به شیوه های مختلف و راهکارهای متنوع ضد منافع دولتها و کشورهای مسلمان، تمسک جسته و عمل کرده است که از مسیر و مجرای هر یک از آن و این شیوه ها، بهره برداری های لازم را نیز نموده است.

اما در میان همه این روشها آنچه که امریکایی ها و اروپایی ها را بیشتر از هر حربه و حیله ای به اهداف اهریمنی و ضد بشری شان نزدیک ساخته و می سازد، روش خلق و ایجاد بحران در کشورها و به تعقیب آن مدیریت آن به وسیله سران و دولتمردان قدرتهای استعماری در سطح منطقه و جهان و به ویژه در کشورهای اسلامی است.

چنانچه بارها یادآوری شده، خیزش مردمی در برخی از کشورهای عربی و به تعبیری رساتر، بیداری اسلامی، بیش از آنکه به نفع مسلمانان و جوامع بپا خاسته تمام شود، استعمار امریکایی و غربی و البته با کمک عوامل وابسته به آنها در بدنه حکومتهای عربی، بیشترین استفاده و بهره سیاسی را از آن بردند و می شود گفت که آن خیزشهای کم نظیر در منطقه را به سود خویش مصادره کردند.

جبهه غرب و عرب و ترک، به این مقدار هم اکتفا نکردند و با استفاده از اوضاع پیش آمده در کشورهایی چون مصر، لیبیا و یمن، طرح و نقشه دخالت در سوریه را ریختند. در قضیه سوریه یک همسویی و تفاهم غریبی میان عربستان و قطر از یک سو و میان امریکایی ها و اروپایی ها از طرف دیگر، به وجود آمد و در اساس از قبل نیز وجود داشت.

همسویی و همصدایی بیشتر در این جهت بود که نه عربستان و قطر و نه سایر کشورهای کوچک عربی از دولت تقریباً شیعی بشار اسد دل خوشی داشتند و نه هم امریکا و متحدان آن در ناتو بیشتر از این می توانستند که همپیمان روسها را در سوریه تحمل کنند؛ لذا همه با هم نقشه نابودی دولت بشار اسد را پی ریزی کردند و با تجهیز و تمویل گروههای مختلف و متنوع تروریستی از ارتش آزاد گرفته تا جبهه النصره و القاعده و داعش و صدها گروه تروریست دیگر، جنگ ویرانگری را علیه دولت و ملت سوریه براه انداختند.

ایران و روسیه قویاً وارد عمل شدند و به دفاع موثر از دولت و ملت سوریه قد علم کردند؛ به گونه ای که پس از سپری شدن چند سال از جنگ در سوریه، جبهه تمام عیار غرب و عرب نتوانستند دولت مشروع و مردمی بشار اسد را سرنگون کنند.

در این میان دولتهایی چون ایران، عراق، روسیه و حتی چین، احساس خطر جدی کردند و با تشکیل ائتلافی چهارگانه، حملات شدید و واقعی نیروی هوایی و دریایی روسیه علیه مواضع تروریسان به خصوص داعش در سوریه آغاز شد.

حملات هوایی یگانهای روسی بر مواضع تروریستان به حدی شدید و تعیین کننده بود که سران امریکا و سایر اعضای ناتو و نیز مزدوران عرب و ترک آنان را نگران و سراسیمه ساخت و آنان یکصدا خواستار توقف این حملات شدند!
اما خطری که از ناحیه بحران آفرینان، کل منطقه و روسیه را تهدید می کرد، موجب شد تا پوتین و سایر اعضای ائتلاف ضد تروریزم، کوچکترین توجهی به نگرانی های سران استعمار نداشته باشند و به حملات سرنوشت ساز خویش همچنان ادامه دهند.

سفر پوتین رئیس جمهور روسیه به ایران حکم بمب اتمی را دارد که در بیخ گوش سران ناتو منفجر شده است! غرب از نزدیکی ایران و روسیه بواقع می تواند نگران باشد؛ چرا که این نزدیکی می تواند برخی از دولتهای دیگر در منطقه را نیز از امریکا و متحدان آن دور کند و دوری این دولتها از ناتو فقط یک معنی و مفهوم می تواند داشته باشد و آن گسترده نفوذ و دامنه ائتلاف ایرانی- روسی است به سایر دولت و ملتها.

واقعیت نیز همین است که یگانه راه نجات کشورهای منطقه و شاید همه ی جهان، در پیوستن همه ی دولتهای موجود در منطقه به ائتلاف ضد تروریستی و چهار جانبه ایران، روسیه، عراق و سوریه است و دولتهای موجود در خاور و آسیای مرکزی و میانه و نیز سایر جغرافیای این کره خاکی، با پیوستن به این ائتلاف جدی و واقعی مبارزه با ترور و افراط و دهشت آفرینی، از شر هر خطر و تهدیدی و برای همیشه نجات خواهند یافت.

همسویی دولتهای منطقه، ضرورتی است که با تاسف تا کنون از سوی بسیاری از دولتهای موجود در این جغرافیای خاص، نادیده گرفته شده که در نتیجه چوب آن را نیز خورده اند. تعدادی از دولتهای عربی را که نمی توان با هیچ یک از معیارهای سیاست معقول و منطقی در جمع این ائتلاف دعوت کرد و در واقع ممکن نیست تا دست سران آنها را از دست سران استعمار امریکا و اروپا جدا کرد؛ چرا که آنان تغییر ماهیت داده اند و منافع نامشروع و ضد مردمی شان را در متابعت از سیاست های استعماری غرب جست و جو می کنند.

اما سایر دولت و کشورهای موجود در خاور و آسیای میانه ومرکزی را که هنوز آزادگی و استقلال و انسانیت برای شان اهمیت دارد، می توان به پیوستن به این ائتلاف تشویق و ترغیب کرد که البته بسیاری از آنان عملاً به این ائتلاف پیوسته اند و اگر چه بنا بر ملاحظاتی، پیوست خویش را علناً اعلام نمی کنند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcewo8zojh8zni.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما