تاریخ انتشار :جمعه ۳ قوس ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۴۵
کد مطلب : 52728
جنگ غزه؛ سال 2008: 22 روز، سال 2012: 8 روز!
جنگ در غزه پایان یافت. تلاش های مصر به منظور برقراری آتش بس و ایجاد توافقی دوجانبه میان حماس و اسراییل، سرانجام به ثمر نشست؛ اما براساس آنچه از گزارش های خبری در این زمینه به دست می آید این آتش بس، نمی تواند حمل بر قهرمانی مرسی در عملگرایی اش برای دست یافتن به توافقی میان دوطرف برای آتش بس گردد. 

شکی نیست که مرسی تلاش های زیادی انجام داد؛ تا آتش بس به هر طریق ممکن در نوار غزه برقرار شود و حملات وحشیانه رژیم اسراییل بر کودکان، زنان و غیرنظامیان متوقف شود. این تلاش ها از حمایت قوی اعراب، ترک ها و حتی امریکا نیز برخوردار بود؛ اما به نظر می رسد مرسی و نیز حامیان منطقه ای و بین المللی وی به شمول ترک ها و اعراب،‌ نه به خاطر جلوگیری از کشتار در غزه و تضیعف قدرت جنگی و دفاعی حماس؛ بلکه به دلایل دیگری تلاش کردند هرچه زودتر جنگ در غزه حتی برای مدتی کوتاه هم که شده متوقف شود. محور مهم این دغدغه ها موضوع سوریه بود. 

واقعیت این است که ادامه جنگ و کشتار در غزه، به تقویت موضع بشار اسد و افزایش محبوبیت او در درون سوریه و در کل خاورمیانه و دنیای عرب منجر شده و از نظر نظامی نیز تمرکز حامیان منطقه ای تروریست های سوری مانند مصر، ترکیه،‌ قطر، تونس، اردن و عربستان سعودی را به سمت غزه معطوف می کرد و از محوریت سوریه می کاست؛ بنابراین با توجه به هزینه های سنگینی که این طرف ها روی مخالفان دولت بشار اسد به لحاظ سیاسی و نظامی انجام داده اند، با ادامه جنگ غزه،‌ مسلما آن را از دست می دادند و مجبور بودند یا دوباره آن را تجدید کنند و یا اینکه به آتش بس صلحی نظیر آنچه در غزه برقرار شد در سوریه نیز گردن بگذارند؛‌ چیزی که اکنون هرگز آن را حتی به عنوان یک گزینه بعید نیز در نظر ندارند. 

در کنار این موضوعات،‌ مرسی اکنون با تنش ها و بحران های بزرگتری در داخل مصر نیز درگیر است. شورای تدوین قانون اساسی،‌ با انتقادات گسترده ای از سوی لیبرال ها، اسلام گرایان تندرو وابسته به القاعده و مخالف اخوان المسلمین، ملی گرایان، بقایای رژیم مبارک و نظامیان و ارتش مواجه است. 

بحران ها و ناتوانی های اقتصادی نیز به شدت گریبانگیر نظام نوبنیاد سیاسی مصر است. میدان التحریر هنوز هم همه روزه از جمعیت انبوهی از تظاهرکنندگان و جوانان معترض مصری پر و خالی می شود و هر روز چندین کشته و زخمی بر جای می گذارد. شیوه برخورد با بقایای رژیم سابق از سوی دادگاه هایی که اغلب وفادار به حسنی مبارک هستند، دردسر دیگری برای مرسی ایجاد کرده است. 

او به تازگی، عدم تبعیت از دستورات رییس جمهور را ممنوع کرد، دادستان کل را برکنار نمود و دستور داد افسران ارتش مبارک که به سوی تظاهرکنندگان شلیک کرده و آنها را کشته اند بار دیگر محاکمه شوند. همه این تحولات احتمال شکل گیری دور جدیدی از تنش های سیاسی و اجتماعی در مصر را قابل پیش بینی می سازد. 

و همه اینها شیرینی قهرمانی کاذب مرسی در جنگ حماس و اسراییل را در کام او تلخ می کند. افزون بر اینکه این قهرمانی اگر وجود داشته باشد، بیشتر به حساب حماس گذاشته می شود؛ تا مرسی. زیرا این حماس بود که با وجود بمباران های کور رژیم اسراییل،‌ هرگز از پای ننشست و به ادامه شلیک های تکان دهنده به سوی نقاط استراتژیک اسراییل، جامعه صهیونیستی را به وحشت انداخت. آژیرها را به صدا درآورد و از همه مهمتر اینکه با نمایش سلاح های ضد تانک، جرات حمله زمینی ارتش اسراییل به غزه را سلب کرد و این یعنی پیروزی واقعی برای حماس و شکست واقعی برای اسراییل. 

اسراییل مدعی است که با این حملات، بر حماس ضربات واقعی وارد کرده است و توان بازدارندگی خود را بالا برده است؛ این در حالی است که موشک های حماس تا آخرین دقایق تا برقراری آتش بس، همچنان به سوی اسراییل شلیک شد، حمله زمینی ارتش اسراییل،‌ لغو گردید و در از همه مهمتر اینکه جنگی که در سال 2008، 22 روز ادامه یافت و با شکست اسراییل پایان یافت، این بار در سال 2012 طی 8 روز پایان یافت و باز هم با شکست اسراییل به پایان رسید؛ اما شکستی سنگین تر از سال 2008؛‌ زیرا این بار حتی حمله زمینی هم انجام نشد و تسلیحات ضد تانک حماس و موشک های دوربرد فجر 5 که ورای گنبد آهنین پوشالی اسراییل عمل کرد‌، این فرصت را از اسراییل سلب کرد؛‌ بنابراین،‌ اکنون باید روشن شده باشد که در واقع کدامیک از طرفین، تضعیف شده و کدامیک تحکیم یافته است و در این میان، چه کسی باید قهرمان واقعی باشد!
منبع : خبرگزاری آوا
https://avapress.com/vdcdj50k.yt0xx6a22y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما