تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۰ حوت ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۰۸
کد مطلب : 123612
گیلانی
گیلانی
عبدالله عبدالله؛ رییس اجرایی در مراسم دومین سالگرد درگذشت مارشال محمدقسیم فهیم، گفت:"اگر کسی از تریبون دولت اعلان کند که جنگ با طالبان روا نیست، مشروعیت خود، جایگاه و حرف خود را از دست می‌دهد".

ظاهرا اشاره آقای عبدالله واکنشی است به اظهارات اخیر سید احمد گیلانی؛ رئیس شورای صلح که در گفتگو با بی‌بی‌سی گفته بود که او جنگ با طالبان را نه مفید و نه جایز می‌دانسته و این برداشت از سر اعتقاد بوده است.

او همچنین درباره وهابیت گفته بود:«مخالفتی با سلفی‌گری ندارم، راه درستی است و با هم بسیار همفکر هستیم.»

آقای عبدالله تاکید کرد که دولت افغانستان عزم و اراده قاطعی دارد برای دفاع از آزادی، عقیده و سرزمین کشور و همچنین حق مردم و دستاوردهای آن‌ها.

پیشتر نیز اشرف غنی؛ رئیس جمهور از طالبان خواست که صف خود را از پاکستان، القاعده، داعش و تروریست های خارجی جدا کنند و به روند صلح بپیوندند، در غیر آن "سرکوب" خواهند شد.

آنچه که در واکنش آقای عبدالله بازتاب یافته و ظاهرا او هم از بی بی سی شنیده که رییس جدید شورای عالی صلح، جنگ با طالبان را نه جایز و نه مفید می دانسته، نشان دهنده آن است که آقای گیلانی برای رسیدن به صلح با طالبان، عملا کارکرد نیروهای امنیتی، خون های پاک هزاران انسان بی گناهی که در این راه ریخته شده و نیز جنایت های هولناک طالبان علیه مردم و دولت افغانستان را نادیده می گیرد و آنها را اقداماتی ناروا و ناجایز و غیر مفید می داند.

اگر این موضع همانگونه که در بی بی سی، بازتاب یافته، بیان شده باشد، به باور کارشناسان، یک فاجعه تمام عیار است و معنای آن این است که رییس جدید شورای عالی صلح، نه به نمایندگی از دولت و مردم و نیروهای امنیتی افغانستان؛ بلکه از موضع سخنگو یا رهبر طالبان سخن می گوید. آیا این همان چیزی است که ما از «صلح با طالبان» اراده می کنیم؟

اگرچه شورای عالی صلح، با انتشار اعلامیه ای، مدعی شده که رییس جدید این شورا، چنین سخنی را بر زبان نرانده و بی بی سی، سخنان او را تحریف کرده است.

ناظران امیدوار اند که اعلامیه بعدی شورای عالی صلح، واقعیت را بازتاب دهد و بی بی سی، بر اساس اهداف و اغراض خاصی که دارد، با نقض اصول مسلم ژورنالیسم حرفه ای، به سخنان آقای گیلانی دست برده باشد.

با این حال، این امر، چیزی از بار سخنان صریح آقای گیلانی در زمینه نزدیکی دیدگاه او با سلفیت و وهابی گری و نیز اینکه حزب او هرگز با طالبان نجنگیده و رهبران این گروه، غالبا از رویکرد صوفی مشربانه او پیروی می کنند و آقای گیلانی اینها را با افتخار بیان می کرد، کم نمی کند.

با این حساب، حتی اگر رییس جدید شورای عالی صلح، سخنی در خصوص عدم مشروعیت و جواز جنگ با طالبان بر زبان نرانده باشد، توجیه و تبلیغ سلفیت و نادیده گرفتن ماهیت تروریستی و اعمال جنایتکارانه نیروهای زیرمجموعه طالبان در طول این سال ها، یک رویکرد خطرناک است که می تواند مسیر تلاش های صلح با طالبان را به سمت و سوی دیگر، منحرف کند.

به باور منتقدان، یکی از انگیزه های مهم صلح این است که افغانستان بیش از این، تاوان افراط گرایی، تروریزم و بدتر از آن، هجوم و شیوع زیرزمینی آیین منحط وهابیت را نپردازد و قربانی این روند خطرناک و ویرانگر نشود.

اگرچه گفته می شود که طالبان با سلفیت و وهابی گری، فاصله دارند؛ اما در این شکی نیست که شماری از سازمان های تروریستی همسو و هم پیمان با این گروه مانند القاعده، ازبکستانی ها، تاجیکستانی ها، اویغورها و شماری از تروریست های پاکستانی، در آیین وهابیت اند و با الگوگیری از آموزه های منحط و انحرافی ابن تیمیه و پیروان آن، به کمک دالرهای نفتی سلاطین سعودی و اماراتی و... در خلیج فارس، تلاش می کنند که این آیین منحط و انحرافی و مخالف آموزه های اصیل و مکتبی اسلام را در افغانستان، اشاعه و رواج دهند؛ بنابراین، سلطه و سیطره چنین دیدگاهی در رأس یک سازمان مهم مانند شورای عالی صلح، نه تنها خطری برای نابودی دستاوردهای گذشته در زمینه مبارزه با تروریزم، افراط گرایی و وهابی گری وحشی و منحط است و قربانیان بزرگی که در این راه داده ایم را عملا و رسما نادیده می گیرد؛ بلکه بیان رسمی آن از تریبون های رسانه ای، نوعی تبلیغ آشکار وهابیت و تبرئه تروریزم ناشی از آن به حساب می آید.

از جانب دیگر، این رویکرد به عقیده کارشناسان، هیچگونه همخوانی و سنخیتی با مواضع رسمی دولت افغانستان نیز ندارد؛ زیرا علاوه بر آنکه داکتر عبدالله عدالله؛ رییس اجرایی، در برابر این سخنان سید احمد گیلانی؛ رییس جدید شورای عالی صلح، واکنش تند و شدیدی نشان داد و آن را موجب سلب مشروعیت و اعتبار او در نزد مردم افغانستان خواند؛ بلکه آقای غنی هم بارها از جمله در دست کم دو مناسبت مهم ملی در کشور، اعلام کرده است که اگر طالبان، راه صلح را انتخاب نکنند، سرکوب خواهند شد.

آیا این بدان معناست که سرکوبی که آقای غنی از آن سخن می گوید، از نظر آقای گیلانی، ناجایز و غیر مفید است؟!

نکته قابل تأمل دیگر این است که رییس جمهور غنی، پاکستان، تروریست های القاعده، ازبک ها، تاجیک ها، اویغورها و داعش را تروریست های خارجی خواند که با افغانستان در جنگ قرار دارند.

با این حساب، این چه جای افتخار و سرافرازی برای رییس شورای عالی صلح است که وهابیت خون ریز و انسانکش را فرقه ای از فرق اسلامی و «برادر» خود خطاب می کند و با آن ابراز همفکری و همذات پنداری می کند؟!

آقای گیلانی در مصاحبه اخیرش، از پاکستان نیز به نیکی یاد می کند، از «کمک» های آن کشور به تنظیم های جهادی در دوران جهاد علیه شوروی، ابراز امتنان می نماید و سلطه پاکستان بر طالبان را کم عنوان می کند.

این در حالی است که «کمک»های پاکستان در دوران جهاد، عموما یا از سوی امریکا به منظور شکست شوروی و انتقام جنگ ویتنام عرضه می شد و یا توسط رژيم های عربی به هدف توسعه افراط گرایی، سلفی گری و در نهایت صدور تروریزم به افغانستان که حاصل آن بروز جنگ های دهه ۷۰ خورشیدی و فجایع ناشی از آن، ظهور گروه طالبان، حضور نیروهای تروریستی شبکه القاعده و اینک هم داعش و... است.

با این حساب، به باور منتقدان، حضور چنین تفکری در رأس شورای عالی صلح، بسیار هشدارآمیز و خطرناک است و منافع ملی کشور را به خطر می اندازد.
https://avapress.com/vdccs1qsi2bqie8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما