تاریخ انتشار :چهارشنبه ۵ حوت ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۰۴
کد مطلب : 123089
نقشه راه، راهی برای بازگشت طالبان
اگرطالبان بدانند که ازاین گروه به عنوان گوشت قربانی و یا طعمه استفاده می شود باید انواع حقارت هارا بپذیرند وتن به هر دریوزگی دهند تا نیمی نانی پیدا کنند و یا حتا باشکم گرسنه خدمت بیگانگان کنند .
چهارمین دورنشست چهارجانبه در کابل بر گزار گردید. گفته شده است که دراین نشست نقشه راه مذاکره با طالبان مشخص می شود. آنچه این سلسله نشست ها را از سایر نشست ها متمایز می سازد و امیدواری ایجاد می کند، شرایط ویژه ای است که در منطقه و در جهان حاکم است.
اگر درک این شرایط برای طالبان افغانستان مقدور و ممکن باشد و بتوانند نبض حرکت تحولات منطقه را دریابند،بی تردید این گروه خشونت ورز نیز به این نشست ها روی خوش نشان خواهد داد درغیر آن صورت معلوم نیست که چه سرنوشتی در انتظار طالبان قرار خواهد بود.
شرایطی که از آن نام برده می شود ودرنتیجه تحول منطقه ای را سبب می شود یکی آنست که پاکستانی ها نیز به این نتیجه دست یافته اند که تداوم بازی با کارت طالبان به نفع آن کشور نیست ،و به تدریج مدیریت برطالبان از اختیار و اراده پاکستان برون می رود ونشانه های دلالت دارد که طالبان به تدریج به یک درد سر تبدیل می گردد.
دسته بندی وانشعاب های درونی گروه طالبان وحرکت های گریز از مرکز این گروه، برای پاکستان هشداری است که باید بیش ازآن که هیچ دسته ای از طالبان فرمان استخبارات پاکستان را گردن نگذارد وتمرد کند ویا حتا بر ضد منافع پاکستان موضع گیری کند باید، راهی برای پایان این بحران چندین ساله پیدا شود،از طریق مذاکرات صلح به خشونت های دوطرف مرز پایان داده شود. دوم آنست که منطقه شاهد ظهور گروه جدیدی به نام "داعش" است که بی هیچ تردید فرمان از مقام های پاکستان نمی برد و به همان میزان که در نا امنی افغانستان ممکن است دخیل باشد ، بیش ازآن بر اوضاع امنیتی پاکستان تاثیر منفی بر جای خواهد نهد وهزینه ای سنگین تری برآن کشور تحمیل کند.
البته جای هیچ تردید نیست که بستر ناامنی درپاکستان بیش از افغانستان فراهم است. همدلی هایی که میان قبایل پاکستان و داعش وجود دارد میان مردم افغانستان و داعش وجود ندارد. قیام های مردمی در ننگرهار علیه گروه داعش صورت گرفت ،نشان داد که وجود داعش برای مردم افغانستان غیر قابل تحمل است وهر گز رضایت نخواهند داد که آن گروه تروریست با زبان و فرهنگ بیگانه در مناطق شان تسلط پیدا کند ،امیال وخواسته های خود را تحمیل نماید.
به نظر می رسد که پاکستان به این درک ودریافت رسیده است که دراین شرایط راهی جزمذاکره و ایجاد روند صلح میان حکومت افغانستان و طالبان وجود ندارد.
در مجموع می توان این گونه استنباط کرد که هردو کشور افغانستان و پاکسیتان در تلاش هستند که بتوانند راه مذاکره میان حکومت افغانستان و طالبان هموار شود و این بحران چندین ساله میان دو کشور از طریق مذاکره حل وفصل گردد.
تا هردو کشور بتوانند به ایجاد یک رابطه دوستانه دست یابند وازطریق همکاری های سیاسی واقتصادی نزدیک تر به رشد وتوسعه و تجارت یک دیگر کمک کنند.
با توجه به این که بدون رسیدن به این تفاهم سیاسی و ایجاد صلح میان طالبان و حکومت افغانستان طرح پروژه "تاپی" عملی نخواهد شد و این پروژه ای است که منفعت آن تنها متوجه حکومت افغانستان نیست و پاکستانی ها بیش ازکشور ما از آن مستفید می شود.
دراین میان این طالبان هستند که برسر دوراهی قرار دارند. اگر این دو راهی از سوی طالبان قابل درک باشد وبتوانند شرایط خود را بر سر این دوراهی درک کنند، بی تردید مذاکره وصلح ونشست ها ثمر بخش خواهد بود ودر خواهند یافت که راهی جزمذاکره با حکومت افغانستان و رسیدن به یک صلح عادلانه وجود ندارد.
یکی ازاین دوراهی، راه مذاکره با حکومت افغانستان وپیوستن به حکومت وبدست آوردن امیتاز های سیاسی است.
گرچه این راه با دشواری هایی همراه است ومسیر طولانی را طی خواهد کرد ولکن شدنی ورسیدنی است. راه دوم، تداوم خشونت هایی است که طالبان هم چنان به آن دست خواهند برد و به نا امن کردن برخی مناطق افغانستان خواهند پرداخت. این دو راه دو نتیجه متفاوت نیز برای طالبان به همراه خواهد داشت.
راه دوم، تداوم خشونت وایجاد دسته های بندی ها ی بیشتر وتکه تکه شدن افزون تر و وابسته شدن به کشورهای همسایه وسرانجام جزدریوزگی وحقارت واستحاله تدریجی واز میان رفتن راهی وجود ندارد.
ممکن است برخی کشور های همسایه از وجود طالبان استقبال کنند وآغوش خود را بر روی این گروه بگشایند وامکاناتی در اخیتار این گروه قرار دهند.
اگرطالبان بدانند که ازاین گروه به عنوان گوشت قربانی و یا طعمه استفاده می شود باید انواع حقارت هارا بپذیرند وتن به هر دریوزگی دهند تا نیمی نانی پیدا کنند و یا حتا باشکم گرسنه خدمت بیگانگان کنند .
آغوش گرم همسیگان نیز برای طالبان همیشه گرم نخواهد ماند، تا وقتی گروه داعش در منطقه حضور داشته باشد ،دست به خشونت ببرد ممکن است طالبان وسیله ای برای پس زدن گروه داعش مورد استفاده قرا رگیرد. اما با شکست داعش،اضمحلال طالبان نیز حتمی خواهد بود وجود این گروه را کسی به پشیزی نیز نخواهند خرید.
چون طالبان سرمایه ای جز خشونت ودرنده خویی دردست ندارند و این متاعی نیست که همه کس در هر جای آن را مشتری باشد.
بنابراین اگر طالبان اندکی از وضعیت آینده خودآگاهی پیدا کنند وبه سرنوشت ذلت بار خود پی ببرند، بی تردید انتخابی جز صلح نخواهند داشت و جز مذاکره با حکومت راهی را انتخاب نخواهند کرد. شاید برخی از سران طالبان به شرایط منطقه آگاهی داشتنه با شند،وجود خود را در آئینه آینده بنگرند.
اما لازم است که تلا شهای جدی تری از سوی حکومت افغانستان صورت گیرد، تبلیغات مناسبی سامان داده شود،راه های گونا گونی آگاهی بخشی مد نظر قرار گیرد، تا حد اقل آینده تاریکی که در انتظار این گروه است بیان شود شاید راهی به سوی مذاکره جدی تر پیموده گردد.
به هر حال اگر طالبان به این آگاهی رسیده باشند که آینده بهتری در انتظارشان نیست، شاید دست از خشونت بردارند، همین که حکو مت افغانستان بارها ازین گروه خواسته است که به صلح بپیوندد این در خواست را باید بپذیرند، تلا ش کنند به یک زندگی انسانی دست پیدا کنند.
اگر توقع داشته باشند که خشونت ورزی شان به نتیجه خواهد رسید وامارت ایجاد خواهد کرد به سرانجامی منتهی نخواهد شد.
البته درک این وضعیت برای طالبان گرچه دشوار است، اما امید است که این خود آگاهی بوجود آید و طالبان از سر مرکب شیطان به زیر آیند ،بیش ازاین دست به خون مردم نیالایند. از پیشگاه خدا ومردم افغانستان عذر خواهی کنند. شاید دروازه رحمت خداوند برروی شان گشوده شود و خداوند از تقصیرات شان در گذرد.
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.com/vdcaaen6o49nuw1.k5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما